کس روی بنگ

1393/02/23

سلام بچه ها.من نویدم بچه ی بلوار پیروزی مشهدم. داستان سکس منو مونا بر میگرده به سال 90 اون موقع 19 سالم بود.دو سه ماهی بود ماشین خریده بودم و تازه دخترا یکم مارو آدم حساب میکردن.با یکی از دوستام به نام رضا میرفتیم زید بازی.رضا با یه دختر دبیرستانی به نام مهتاب دوست شد و مهتابم مونا رو که دوستش بود یه روز آورد تا با من دوست بشه.
مونا دختر خیلی خوشگل و تیکه ای نبود اما آدم با حالی بود خدایی.قدش کوتاه بود خیلی هم لاغر و 16 ساله.صداقت مونا از همون اول برام جالب بود چون بهم گفت:من تک پر نیستم با دو تا پسر دیگه هم دوستم منم چون مونا رو فقط برا سکس میخواستم گفتم اشکال نداره و از صداقتی که داشت ازش تشکر کردم…دمش گرم عین آدم اومد راستشو گفت.
غیر از مونا همه ی دخترا و زنایی که تا حالا باهاشون بودم تاکید داشتن ما فقط با تو دوستیم و از این حرفا بعدم معلوم میشد که با یکی دیگه هم بودن. حالم از دخترایی که عقده ی پاکی و تک پری دارن و دروغ میگن بهم میخوره. بگذریم.
فاز اون وقتام بنگ بود خیلی بهم فاز میداد هم با رفیقام خیلی حال میکردیم و هم خیلی منو حشری میکرد.
خونه مونا آخر خیام شمالی بود مدرسشم تو بزرگمهر سجاد بود.
چندباری با مونا رفتیم کافه و دور زدن یه بار تو ماشین بهش سیگار تعارف کردم گرفت کشید اما بلد نبود درست بکشه دود سیگار رو تو سینش نمی داد اصطلاحا کاه دود میکرد.بعدا فهمیدم پایه مشروبم هست.
خلاصه یه شب با مونا رفتیم بیرون من قبلش 3 تا سیگاری بار کردم و با خودم بردم یه جا وایستادیم و کشیدیم البته تو ماشین. من کام میگرفتم و دماغی به مونا هم میدادم هر دوتاییمون چت شدیم من که توپه توپ شدم اولین بارمم بود که با زیدم بنگ میکشم قبل از اون فقط با رفیقام میکشیدم. کلا تا آخر شب خیلی خندیدیم.
یکم تو ماشین لب گرفتیم و حرکت کردیم.اولین باری بود که میخواستم بهش پیشنهاد خونه بدم.بهش گفتم:مونا خانوم بریم خونه؟ گفت بریم.خونمونم خالی بود.رفتیم خونه.رو یه مبل دونفره نشستیم شروع کردیم لب گرفتنو کم کم لباسامونو درآوردیم.اول من شروع کردم کسشو خوردن کسش کوچولو و تمیز بود موهاشم زده بود.وقتی کسشو میخوردم زیاد آه و ناله نمیکرد و آروم بود.بعد اون شروع کرد ساک زدن دهنش کوچیک بود و داغ ولی یکم دندوناش به سره کیرم میخورد.یه پتو و دوتا بالش آوردمو پهن کردم.
مونا خوابید و یه بالش گذاشتم زیر کمرش تا یه کم بیاد بالا.سره کیرمو دره کش مالیدم . مونا با خنده گفت:به جلوی من نذاری ها…منم چت بودمو حرفشو گوش نکردم و زدم توش ولی خون نیومد معلوم شد پرده نداره.
الان فکرشو میکنم میبینم از کون آوردم که پرده نداشت ها…
یه 10 دقیقه ای روش بود و میکردمو لب میگرفتم تا آبم اومد و ریختم رو شکمش.بعد براش دستمال کاغذی آوردم و خودشو تمیز کرد یکم دیگه لب گرفتیمو لباسامونو پوشیدیمو رفتیم رسوندمش.فاز جالبی بود کس روی بنگ خیلی حال داد حتما تجربش کنین.

ببخشید اگر تکنیک های داستان نویسی رو بلد نیستم و نتونستم زیاد جالبش کنم همون اتفاقاتی که افتاد رو تعریف کردم.

نوشته: نوید


👍 0
👎 0
27511 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

418261
2014-05-13 03:38:01 +0430 +0430
NA

این بنگ عجب بنگ بدی بود
که من بنگ کش بنگ خور
بنگ فروش بنگی به بد
بنگی این بنگ ندیدم…

بنگ چیز خوبی نیست اقا جون.دیگه نکش
از ما گفتن بود.

لت وپار

0 ❤️

418262
2014-05-13 05:28:29 +0430 +0430
NA

میخوای بگی ماهم آره؟
این از همون صنف جقی هاییه که تو پارک و طبیعت و جمع فامیل و دوستان واسه اینکه بگن مثلا من بزرگم و یه گوهی چیزی حسابم کنین شروع میکنن قیلون چاق کردن واین چرت وپرتا
خدا رو شکر با اینکه منم ۲۰سالمه ولی هیچوقت نخواستم حفره های شخصیتیمو با دود این بچه بازیا پر کنم

0 ❤️

418263
2014-05-13 06:00:08 +0430 +0430
NA

1.زید بازی
2.فاز اون وقتام بنگ بود
3.کاه دود میکرد
4.پایه مشروب
5.من کام میگرفتم و دماغی به مونا هم میدادم
6.چت شدیم
7.با زیدم بنگ میکشم
8.فاز جالبی بود کس روی بنگ خیلی حال داد
همه ی این کلماتی که به کار بردی نشون داد که عمرا 16 سال به بالا باشی و یک پسر بچه ی بی ریخت عقده ای هستی که صبح تا شب هندزفری تو گوشته و حصین و صادق و زدبازی و عرفان و …گوش میدی ، درضمن تو حتی نمی دونی بنگ چیه کوچولو ! تو فقط خانوادت می زنن تو سرت و کمبود محبت داری و غیره.
.
.
.
افغانی

0 ❤️

418264
2014-05-13 08:33:55 +0430 +0430

الان فازت چی بود اینارو نوشتی :-D

0 ❤️

418265
2014-05-13 13:31:56 +0430 +0430
NA

دوستان عزیز نظر میدن بدن منتهی اسم امام حصین (ع) رو بدون پسوند امام استفاده نکنن! تکرار نشه ! :D

0 ❤️

418267
2014-05-13 15:05:17 +0430 +0430
NA

داریم کسی که کاغذیا رو نشناسه ؟!واقعا که!

0 ❤️