کس نیمبازی

1391/12/20

سلام به همه من اسمم علی هست 19 سالمه و 177 سانت قدمه هیکلم هم ای بگی نگی بد نی انتنم هم یه 20 سانتی هست حالا دیگه قطرش بماند خوب این داستانی که میگم کاملا حقیقته و دلیلی هم برا چرت پرت گفتن ندارم و زیاد هم اهل داستان نویسی نیستم پس اگر کم کثری داشت به بزرگی خودتون ببخشید حالا بریم سراغ خاطره ی من که مربوط به همین ماه قبلیه و البته شروعش مربوط به ماه قبلی هست و هنوزم هفته ای یک بار یا دو هفته ای یک بار انجام میشه حالا بریم سراغ اولین بار و این که چ جوری شرو شد :
اخرای تابستون بود که من برا تفریح رفته بودم بندرعباس خونه برادرم بعد اونجا چون از شدت گرما نمیشد برم بیرون باید صب تا شب تو خونه بشینم و هیچ سرگرمی نداشتم این شد که یگی از دوستام بهم گفت که نیمباز نصب کنم و خودمو باهاش سرگرم کنم بله ما رفتم تو اینترنت گوشی و نیمباز دانلود کردیم و نصبیدم اولاش زیاد ازش سر در نمی یاوردم ولی چون چاره ای نداشتم مجبور بودم باهاش بسازم تا این که یه شب رفتم تو یه روم(اتاق چت)شهرمون بعد چون اسم ایدیم (اسم یوزر)نیمباز بود معلوم نبود که پسرم یا دختر خلاصه یه پسره اومد خودمو جای دختر جا زدم و پسره رو اسکل کردم بعد یه دختره اومد گفت ابجی ادت کنم منم گفتم اره عزیزم بهد اونم اد کرد وخلاصه بعده یکی دو روز دختره انلاین شد بعد رفتم باهاش حرفیدم و بهش گفتم که دختر نیستم و پسرم وانم گفت خوب مشکلی نی بعد شرو کردم ازش اسم و ادرس پرسیدن بهد اون گفت که ساناز هست و 18 سالشه و پشت کنکوره منم پشت کنکوری هستم بعد درمورد درس حرفیدیم و … بعد بهش گفتم که میخوام ببینمت اونم قبول کرد و وقتی که برگشتم شهرمون دل تو دلم نبود که برم ببینمش بعد یه روز رفتم تو شهر و اونم اومد و من دیدمش وای چ میدیدم یه دختر با 160 قد اندامی ووووووای چ هیکلی خلاصه اونم از من خوشش اومد و شرو کرد به زنگ زدن بهم می گفت عاشقت شدم و دوست دارم و … تا این که یه روز بهش گفتم من خیلی دوس دارم تو رو ببوسم و بغلت کنم اونم قبول کرد خلاصه هر روزی که هم من حاظر بودم و هم اون خونه ی خالی جور نمی شد تا این که یه روز یکی از دوستام زنگ زد گفت خونه خالی نمی خوای منم گفتم چرا نخوام بعد بهش زنگیدم و گفتم ساعت 3 بیا به این ادرس اونم اومد نه من قصد سکس کردن داشتم و نه اون خلاصه اومد و من رفتم درو باز کردم و دستاشو گرفتم تو دستم و رفتیم تو خونه همین که وارده اتاق شدیم پریدمو بغلش کردم و دور خودم چر خیدم و همین جور که می چرخیدم انداختمش رو تخت و رو تخت دراز کشیدم اونم اومد رو من دراز کشید و هی کسشو به کیرم می مالوند بهش گفتم دیونه داری چ کار میکنی گفت میخوام به وسیله عشقم ارضا شم منم تریپ منفی برداشتم و گفتم این کارو نمی کنم اون اومد لبامو کرد تو دهن وای چ حالی داشت گفت حالا دیگه این کارو میکنی بازم کلاس گزاشتم گفتم نه گفت میرم ها گفتم برو همین جور که داشت میرفت دراتاق رو محکم کوبید به هم منم دو دستمو تو صورتم گذاشتمو چمباتمه زدم یهو در باز شد گفتم خدا کی میتونه باشه سرمو بلند کردم دیدم ساناز خانوم لخت لخت لخت جلوم وایساده کون قشنگشو کرد روبه روم دوتا تکون داد گفت حالا چی حالا این کارو میکنی منم که شق کرده بودم دیگه کنترلم از دستم رفت گفتم چرا این کارو نکنم اومد جلو و پیراهنم رو از تنم دراورد بعد اروم بعد منم کردمش تو بغل وووووووی چ حالی داشت اونم کیف میکرد بعد خودش خوابید رو تخت ووووی اصلا حواسم نبود یهویی چشم به کسش افتاد چ کسی بود دقیقا دو کیلو کس بود لامذهب بعد بهم نگاه کرد گفت نمی خوای بخوریش گفتم چی رو گفت کسمو میگم خوب منم خم شدم رو کسش شرو کردم به خوردم وووی اول با زبون همه جاش کشیدم بعد زبونمو زدم رفت تو کسش اونم یه اهی کشید بعد رفتم سراغ سوراخش دور اونو هم لیس زدم کاملا خیسش کردم اونم اومد و شلوارمو کاملا دراورد و کیرمو از زیر شرت دراورد و شرو کرد به لیس زدن نوک کیرم منم گفتم خوب بکنش تو دهن گفت نه خوشم نمی یاد گفتم خوشم نمی یاد نداریم بهش گفتم دهنتو باز کن اونم باز کرد منم زدمش رفت تو دهنش شرو کردم به تلمبه زدن یدم رنگش داره سرخ میشه دراوردمش بعد خوابید رو تخت راستش اولین بارم بود می خواستم با دختر رابطه بر قرار کنم زیاد وارد نبودم بهش گفتم یه جوری بخواب که راحت باشم خلاصه مث فیلمای سوپر من پایین تخت وایسادم اونم رو تخت قلومبش کرد همین که نوکشو گزاشتم جلو سوراخش یه اهی کشید منم اروم اروم کیرمو زدم رفت تو هنوز یه سانتش نرفته بود که شرو کرد به جیق کشیدن منم کوتاهی نمی کردم و هی فشار میدادم تا این که یه خورده سوراخش باز شد شرو کردم به تلومبه زدن یه دو سه دقیقه تلمبه زدم گفت هووووی چ کار میکنی مگه نمی خوای منو هم ارضا کنی گفتم ار گلم چرا تو رو ارضا نکنم اومدم و از اونور خوابوندمش و شرو کردم به لیس زدن کسش اونم اه اه اه میکرد شرو کردم به کشیدن کیرم رو کسش وووی چ حالی داشت یهویی دیدم داره رنگ عوض میکنه و یهویی اب کسش اومد منم کیرم رو از اب کسش خیس کردم و شورو کردم به گاییدنش از عقب وای دگه سوراخش شده بود مثه کس راحت کیرم میرفت و می یومد همین جوری میکردم که حس کردم ابم داره میاد گفتم چ کارش کنم گفت می خوامش گفتم می خوای چ کار گفت بده بخورمش منم گزاشتم تو دهنش شرو کردم به تلمبه زدن تا این که ابم اومد و ریختمش تو دهنش و بعد رفت تو حموم و خودشو تمیز کرد و اومد گفت عشقم گفتم جانم گفت بیا می خوام سرمو بزارم رو سینت بخوابم منم اومدم رو تخت خوابیدم و اومد رو سینم خوابیت و بعد یهویی دوستم زنگ زد گفت سریع برین بیرون که بابام اینا دارن میان خونه ماهم سریع جم کردیم و رفتیم بیرون بعد یه تاکسی گرفتم براش من تا شهر باهاش رفتم بعد گفتم که برسونتش تا دم در خونشون البته جوری وانمود می کردیم که خواهرمه و من تو شهر پیاده شدم و رفتم سمت خونمون این بود جریان اولین سکس من مرسی که وقت گذاشتین و داستان منو خوندین اگه خوب بود نظر بدین تا جریان دومین سکسم با ساناز رو واستون بگم… ادامه دارد

نوشته: علی


👍 0
👎 1
65108 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

366935
2013-03-11 01:25:33 +0330 +0330
NA

شاشیدم تو داستانت من شب و روز دارم با دخترا میتم یه نفر گیرم نیومده تو تو دو روز یارو رو گائییدی منم خرم باورم شه؟

0 ❤️

366936
2013-03-11 01:35:30 +0330 +0330
NA

چه جنده ی مذخرفی بوده.
منم برام همچین اتفاقی یبار افتاد ولی دختره لخت نشد دیگه.خودم نخواستم بکنمش. حتی به سینه هاشم دس نزدم.

0 ❤️

366937
2013-03-11 01:49:32 +0330 +0330
NA

=))

0 ❤️

366938
2013-03-11 02:49:13 +0330 +0330
NA

چی بگم از…

0 ❤️

366939
2013-03-11 03:47:46 +0330 +0330
NA

…یه دختر با 160 قد اندامی ووووووای چ هیکلی کیفیدم خلاصه بعد منم کردمش تو بغل وووووووی چ حالی داشت کردیدمش یه دو سه دقیقه شرو کردم به تلمبه زدن گفت هووووی مشدی کبلایی چ کار میکنی؟!!
یهویی دیدم داره رنگ عوض میکنه بعد یهویی دوستم زنگید منم از خواب پردیدم دیدم ای بابا گوزیدم بعدش گفتم خوب مشکلی نی و شرو کردم وووووووی جغیدم و اومدم اینجا ریدیدم…

0 ❤️

366940
2013-03-11 06:46:04 +0330 +0330
NA

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

366941
2013-03-11 07:27:36 +0330 +0330
NA

خيلي مزخرف بود جغي…

0 ❤️

366942
2013-03-11 08:48:09 +0330 +0330
NA

ریدی عمو جون.میخوای بیام ننت را بکنم بفهمی سکس چی جوریه.

0 ❤️

366943
2013-03-11 08:52:22 +0330 +0330
NA

ميخام به وسيله ى عشقم ارضا شم و خوب اومدی :-D

0 ❤️

366944
2013-03-11 09:27:57 +0330 +0330
NA

خیلی قشنگ گفتی. ایول

0 ❤️

366945
2013-03-11 10:24:51 +0330 +0330
NA

الت تورودهنش نمیکرده بعدآبت روخورده واااااااااااااااااااااااایا تومشکل داری برای داستان تعریف کردن یااون دیوانه بوده

0 ❤️

366946
2013-03-11 10:37:33 +0330 +0330
NA

خوشحال میشم با خانمی صحبت کنم که عاشق عشق بازی باشه

0 ❤️

366947
2013-03-11 10:41:40 +0330 +0330
NA

الکی وقتم رو گرفتى

0 ❤️

366949
2013-03-11 11:00:42 +0330 +0330
NA

سیکیم باشیه

0 ❤️

366950
2013-03-11 11:11:45 +0330 +0330
NA

ان بخور دیوس آشغال . ریدم تو دهنت .

0 ❤️

366953
2013-03-11 11:45:06 +0330 +0330
NA

واقعا" بچه ها اگه از این تخیل قوی برای اختراع استفاده می کردند همشون انیشتین می شدن
=((

0 ❤️

366954
2013-03-11 16:24:51 +0330 +0330
NA

ای خاک برسرت جقی متوهم

0 ❤️

366956
2013-03-11 17:05:40 +0330 +0330
NA

مردیمو یه داستان توپ نخوندیم اینجا.
فقط میرینن به حسمون.

دنبال یه دوست دختر میگردم
آرش 19 تهران
پیام بدید:-*

0 ❤️

366957
2013-03-11 18:40:05 +0330 +0330
NA

kos shere mahz
aghalan ye chi bgu ba aghl joor dar biad

0 ❤️

366958
2013-03-11 22:33:58 +0330 +0330
NA

يه زماني داستان سكسي نوشتن هنر بود، هركس ميخواست نمي نوشت! الان كل داستاناي اين سايت شده : پا داد، كردم! ماشالله ! اينكه تعريف كردن نداره ديگه! همه ميدونيم ! فضا سازيش چي؟

0 ❤️

366959
2013-03-11 23:11:04 +0330 +0330
NA

اینجانب از سال 2006 عضو نیمباز میباشم. کو کس ما که ندیدم کس مغز:-D

0 ❤️

366960
2013-03-12 04:54:50 +0330 +0330
NA

man nemidoonam in dokhtare fazaee bood?
akhe kodoom dokhtarie k pesare hey vasash naz kone o kelas bezare o az pesare enkaro az dokhtare esrar???

0 ❤️

366961
2013-03-12 05:56:34 +0330 +0330
NA

آخه کوسکش اول که میگی از ساک بدش میومد چی شد که آبه کیرتم خورد کوسم دهنت حالا دیگه

0 ❤️

366963
2013-03-12 09:19:05 +0330 +0330
NA

چرت و مذخرف

0 ❤️

366964
2013-03-12 11:46:12 +0330 +0330
NA

بعد بعد بعد بعد بعد بعد بعد…اه اه حالم بهم خورد

0 ❤️

366965
2013-03-12 14:12:59 +0330 +0330
NA

مزخرف ترین داستانی که تواین سایت خوندم این بود حیفه وقتی که گذاشتم

0 ❤️

366968
2013-03-12 14:50:15 +0330 +0330
NA

az arak

0 ❤️

366969
2013-03-12 14:59:10 +0330 +0330
NA

ای خدا مردم از خنده
خخخخخخخخخ
دمت گرم شیملس… داستانت قشنگترین و خنده دارترین داستانی بود که تو عمرم خوندم!
شیملس داستان بنویس…

0 ❤️

366970
2013-03-12 18:39:10 +0330 +0330
NA

دیگه ننویس جقی کیر تو دهنت بچه کونی جقو ننویس

0 ❤️

366971
2013-03-13 04:03:56 +0330 +0330
NA

همین که متوجه سن نویسنده شدم از خوندن منصرف شدم.
ما باید تحریم کنیم این اراجیف رو.بیخودی هم واسشون نظر نذاریم

0 ❤️