کشتی تا کشتی ( گی )

1396/08/28

سلام دوستان من محمدم 19سالمه از ساری ،
داستان من از اونجا شروع شد که پام به عرصه ورزشی و کشتی باز شد ، من از قبل کمی زمینه گی بودن رو داشتم و مثلا یه بچه خوشگل میدیدم میگفتم لامصب یه روزی میشه من اینو بکنم و این کسشرات محال ولی زیاد پیگیرش نبودم و میگفتم ملت کسخلن باو وقتی کُس هست چرا میرن دنبال گُه دون ( کون ) ، تا اینکه وارد کُشتی شدم و خیلی از پسر هارو با دوبند میدیدم و میرفتم خونه همش میگفتم اینا یه کاری میکنن که بدنشون اینطوری ناز میشه و همش تو ذهنم این بود که آقا چرا بعضیا باید انقدر خوشگلن باشن ما نه … کیرم تو این زندگی که هیچ چیزش با ما سازگار نیست ، تا اینکه یه روز داشتیم از باشگاه میومدیم حریف تمرینیم که خیلی خوشگل و مشتی هست گفت ممد شمارتو بده بیارمت تو گپ باشگاه ، منم بدون توجه به منظورش شمارمو دادم …
هی بهم پی ام میداد و خبرمو میگرفت منم همش از این میترسیدم که نکنه یه وقت بفهمه من گی هستم و دیگه طرفم نیاد خیلی معمولی باهاش رفتار میکردم ، تا اینکه یه شب بهم گفت چرا اینطوری باهام حرف میزنی مگه چیزی ازم دیدی منم که اصن تخمام گرفته بود واسه همین چیزا گفتم نه عزیزم مگه چطوری میحرفم ، خیلی بد میحرفی ممد ، منم شروع کردم به قربون صدقش رفتن گفتم اینطوری خوبه ، جوابمو نداد … دو روز بعدش رفتم باشگاه و دیدم زیاد تحویلم نمیگیره و منم گفتم پسر ریییییدم فکر کنم فهمیده قصدم چی بوده
رفتم جلو سلام کردم گفتم چته پسر اونم گفت من باس ازت بپرسم اینو نه تو ، منم ازش عذر خواهی کردم و بوسیدمش ، بوسیدن همانا و صمیمیت همانا … شب تلگرام بهم گفت ممد ما تازه اومدیم این شهر کسی رو ندارم میشه رفیقم بمونی واسه همیشه ؟ منم که اصن پشمام فر خورده بود گفتم آره داداش قول میدم همیشه داداشت باشم ، تا اینکه چند روز گذشت و ساعت 3/4 بود بهم زنگ زد گفت ممد خونه ای ؟ گفتم آره دادا چطور ، گفت میای بریم استخر ؟ منم از خدام بود ولی هی میترسیدم بفهمه که من گی ام گفتم صبر کن یه کاری دارم ببینم اونجا چی میشه اگه اوکی بود بریم ، قطع کردم ، دو دقیقه بعدش زنگ زدم گفتم حسام حله بریم ، اونم گفت ساعت 6 باش کمربندی ، من ساعت 6 اومدم کمربندی و باهم رفتیم استخر ، و من همش به فکر این بودم که تو استخر باید یه حرکتی بزنم اینجوری نمیشه ، رفتیم تو استخر و یکم شنا و اینا ، گفتم بریم سونا بخار گفت بریم ( کسی تو سونا بخار نبود )، گفتم دراز بکش یکم ماساز بدم گفت نه باو ماساز چیه گفتم باو عن نخور دراز بکش میفهمی ، با اصرار من دراز کشید پشتشو ماساز میدادم و شق درد گرفته بودم ، حاجی ناموسا یه خال مو هم نداشت پشتش تا کمرش که شورت پوشیده بود مو نداشت، پاهاش مو داشت ولی موهای کوچیک طلایی ، من دیگه اون یه تیکه زیر شرت رو هم حدس زدم که چه شکلیه،
دیگه اگه نمیکردم دیوونه میشدم ، گفتم حسام گفت بله گفتم عشقه منی ، یهو بلند شد و خودشو جمع کرد و منم قلبم داشت از ترس مثله سگ میرد ، گفت چی، گفتم عشقه منی دیگه مگه نیستی ، گفت دمت گرم تو هم عشق منی منم دیگه بیخیالش شدم و گفتم کیر خر نمیخوام درست کنم واسه خودم ، تا اینکه شب شد بهم تلگرام پی ام داد گفت چرا موقع ماساز دادن بهم گفتی عشقه منی ، منم ناموسا به گه خوردن افتاده بودم گفتم هیچی همینطوری گفتم صفا کنی ، گفت منظورت از صفا چیه منم فهمیدم که اهل صفاا هست ، گفتم صفا دیگهههه مگه نمیدونی ، گفتم کیرت دهنم ، این یعنی صفا ، گفت ممد میخوای باهم سکس تل کنیم ؟ گفتم کسو شر نگو مینیم باو سکس تل چیه :)) بیا خودم میکنمت ( به شوخی گفته بودم ) دیدم جدی گرفت و گفت کس شر نگو عمویی نکنمت ، گفتم بیا بکن اگه داری ، گفت اگه داشتم بکنم ؟ گفتم باشه ولی من اگه داشتم از تو بزرگتر بود بکنم ؟ گفت نه خب معلومه بزرگتره واسه تو ، گفتم بیا من واست ساک میزنم تو هم کون بده گفت باشه ، منم به شوخی گفتم عشقم کونی کی بودی تو ، اونم گفت ساکر کی بودی تو دیگه گفتم باو این از ما حشری تر بود نمیدونستیم ، بهش گفتم کجا باهم سکس کنیم گفت نمیدونم ، گفتم پس هر وقت خونه یکی از دوتامو خالی شد به هم زنگ میزیم ، اقا اوکی شد فرداش رفتیم باشگاه تا کیرم به کونش میخورد شق میشد ، اونم هی میگفت ممد دهنت سرویس گمشو با یکی دیگه تمرین کن ، منم از خنده پاره میشدم ناموسا :)) ، تا اینکه دلم طاقت نیاورد و گفتم پسررر من کلید خونه باغ رو از داییم میگیرم بریم باغ صفا کنیم ، به داییم گفتم داییم گفت با رفیقات یا با رفیقت ؟ گفتم نه با رفیقم پسر خوبیه هم باشگاهیمه و اینا کلید رو داد منم مثل همیشه سر کمربندی منتظر حسام موندم و اومد و رفتیم باهم ، حاجی رسیده و نرسیده گفت ناموسا عجب جایی عجب هوایی ، منم تا دیدم اینجوریه گفتم آره ناموسا میچسبه واسه یه سکس مشتی ، رفتیم روی تخت گفتم حسام میدونی بخدا عاشقتم ، گفت منم عاشقتم ممدم ، لبامو اوردم رو لباش حاااااااااجی اولین بار بود لب گرفته بودم ، بهترین حس دنیا بود، دستشو اورد روی کیرم بازی کرد باهاش منم سریع شلوارمو در اوردم و شلوار اونم در اوردم ، یه دستم به کیرم بود و یه دستم به کون حسام و دهنمم مشغول خوردن کونش ، رفقا بخدا نمیتونم توصیف کنم ، من میگم بهشت شما میگین بهشت ، نمیدونید چی بود که آخه ، سوراخشو میلیسیدم و فقط آه آهههه میکشید ، کیرمو بدون هیچ معطلی کردم تو کونش … بهشت … بهشت … تقریبا بیستا تلمبه زدم آبم اومد ، بعد بهم گفت پس من چی ممدم ، من ارضا نشدما ، آقا شروع کردم براش ساکیدن ، اون کیر 13 سانتی نازک و سفیدشو تا ته گلوم بردم ، جوری آبش اومد که خودش میگفت تو عمرم اینقدر ازم آب نرفته بود … هنوزم که هنوزه هر هفته میریم مکان و همین داستان ، دوس ندارم ازدواج کنم دوس دارم تا آخر عمرم با حسام باشم ، رفقا بخدا اگه بدونید چه حسی داره … شما فقط گی هارو مسخره میکنید ، چون این تو کشورتون مجاز نیست ، ولی کل دنیا این قانون رو قبول کردن ، رفقا بخدا قسم اگه بدونین چه حس خوبیه هیچ وقت مسخره نمیکنید ، شما گی رو فقط به چشم سکس میبینین ، نه رفقا گی فقط سکس نیست ، گی دنیایی داره واسه خودش ، اگه گی بودن دنیایی واسه خودش نداشت هیچ کشوری قبولش نمیکرد ، امیدوارم یه روز کشور ایران هم به قانون گی ها احترام بزاره ، ببخشید سرتونو درد اوردم ، از بس تو دلم حرف زیاده نمیدونستم به کی بگم گفتم از این به بعد حرفامو به شهوانی میگم ؛ اینطوری بهتره ، امیدوارم هرجا هستین به مراد دلتون برسین ، یاعلی

نوشته: محمدم


👍 16
👎 8
12755 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

662480
2017-11-20 02:44:57 +0330 +0330

کونی دوطرفه کی بودی؟؟یه ساعت اذای تنگا رو میخواستی دربیاری آخرش کونی گشاد از آب در تومدی

1 ❤️

662500
2017-11-20 11:26:02 +0330 +0330

ممد گو نخور
ممد بیا بخورش
ممدددد
مممددد
دهنتو گاییدم!!!

0 ❤️

662504
2017-11-20 12:03:37 +0330 +0330

1_محض اطلاعت تو گی نیستی…

2_کونی تخم سگ حرومزاده لاشی پدر کونده مادر جنده بیشرف پفیوز اشغال کی بودی تو؟

2 ❤️

662520
2017-11-20 17:40:31 +0330 +0330

عالی بود عالی
نوش جونتون داداشیا

0 ❤️

662644
2017-11-21 20:24:17 +0330 +0330

رفقا بخدا قسم این کسشر نمیگه…دوتا دیگه قسم بخوری قشنگ باور میکنیم

0 ❤️

662695
2017-11-22 12:52:21 +0330 +0330

ممد چی میزنی دادا، جنسش اصله

0 ❤️

717257
2018-09-14 12:09:42 +0430 +0430

خوب بود …

0 ❤️

751551
2019-03-02 06:29:15 +0330 +0330

تو این سایت همه دایی ها خونه باغ دارن . دایی ما کارتن خوابه عن آقا

0 ❤️

932386
2023-06-10 08:06:01 +0330 +0330

اینم از خالی بندی نویسنده کیرمو بدون هیچ معطلی کردم تو کونش … بهشت … بهشت … تقریبا بیستا تلمبه زدم آبم اومد انگار کیر اش را کرده داخل سطل ماست
بی ناموس حروم زاده بدون کاندوم کون کردی بی شعور می دونی ایدز چی هست

0 ❤️

932387
2023-06-10 08:06:41 +0330 +0330

و تمام کشتی گیرها گی هستند

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها