کمدی سکسی من

1396/12/19

داشتم کس چرخ میزدم تو نت و سایتهای سکسی رو بالا و پایین می کردم و حشرم زده بود بالا عین چی هی ور می رفتم با خودم که یهو رسیدم به به سایت شهوانی … کلی حال داد که دیدم یه سایت سکسی فارسی پیدا کردم …دیدم باید عضو بشم و شدم و خلاصه با یه اسمی وارد شدم که نه اسم مرد هستش و نه اسم زن … همین که وارد شدم دیدم دیلینگ و دیلینگ داره پیام میادش تو باکسم تعجب کرده بودم نه پروفایلی نه توضیحاتی نه تاپیکی از تعجب دهنم باز مونده بودش و سر در نمی اوردم تا وقتی باز کردم دونه به دونه پیامهای عاشقانه و مودبانه گرفته با ادبیاتی که مخت یهو می رید مثل سلام بانوی عشق ای زیباترین ستاره اسمانی امده ام تا با فروغ و روشنایی بر من حقیر راه خوشبختی را نشانم دهی خخخخخخخخخخ اخه مخت رو گاییدم از کجات این ادبیات رو در اوردی خخخخ از ادبیات اینطوری تا کس مغزهایی که وعده پول و مال و اموالشون بوی گوه می داد اینطوری سلام فلانی هستم و اومدن بنده رو به خصوصی شما رو جسارت حساب نکنید و بهتون پیشنهاد می دم در ملک ویلایی من در استخر اب گرم و سونا و جکوزی شبی رو بد بگذرونین با بنده و برای برگشت به منزل اتومبیل و راننده هست و در خدمتتون البته در راه بازگشت شما رو به مرکز خریدی می برن و هر اون چیزی رو که دلتون می خواد با هر مبلغی خریداری کنید خیال راحت به منزل برسید . خخخخخخ فکم افتاد خداییی سناتورها و لردها و اشرافیون هم پس اینجا دنبال کسم و کسم هستن افرین چه جذاب خخخخخ بعدی رو باز کردم نوشته بود کیر می خوری کلفته ها … از خنده جر خوردم رفته بود سر اصل مطلب و خلاصه هزارجور پیام که دود از کله اتون بلند می کنه دیدم و ساعتها خندیدم و اصلا یادم رفت حشری ام و خلاصه به انجمن سر زدم و همینطور مشتاق کس لیسی و کس کن ها و انواع و اقسام می نوشتن و پست می کردن تو صندوق یا رو نوشته بود کاسه توالتت ام برین تو دهنم کف کردم تا این حد ؟ نوشتم شغلتون کاسه توالت فروشیه ؟ نوشت کاسه توالت خانومها خودمم خخخخخخخخ بیام بشین رو دهنم و برین تو دهنم خخخخخخ موندم چی بگم نوشتم قربونت اومده بودم خودتون رو ببینم بعدا مزاحم میشم چی بگم اخه خدایی اینم یه جورش هست دیگه حتما اینطوری ارضا می شه … نمی دونستم دلم باید بسوزه نسوزه خوب این مدلهای سکسی که درخواست می کنن نشونه خوبی نیست از لحاظ روانی و نشون دهنده چیزهای بدی تو زندگی طرف بوده … بگذریم … داشتم می گفتم تو انجمن داشتم می گشتم و به همه اتاقها سر زدم تا دیدم یه اتاق معروف هستش که داستان بیشتر داستان بی غیرتی توش رواج داره … تاپیک ها رو خوندم از زن فروشی و مادر فروشی گرفته تا خواهر فروشی که توجه ام رو جلب کردش چون خواهر ندارم و برام جالب بودش کلا خوندم و خوندم تا رسیدم به یه تاپیک که درخواست بی غیرت کرده بود رو ناموس و دلش بی ناموس می خواست و بی غیرت … شیطونیم گل کرد گفتم ببینم با این ادبیات لاتی کیه که دلش می خواد ناموس یکی رو جلو چشماش بگاد و تو خصوصیش براش زدم بی غیرتم رو خواهرم …داستان شروع شد … جواب اومد به به کسش رو بلیسم جلو چشمات …چند سالشه ؟ گفتم 25 …گفت اوضاع سکسیش چطوره ؟ حشریه ؟ نیست ؟ دوست پسر داره نداره ؟ پرده اش چی ؟ زدن ؟ نزدن ؟ خخخخخخ رفت تا اخر کس و کون خواهر نداشته ما و هی حشری تر پیام می داد … کیرش تو دستش بود و معلوم بود داره می ترکه کیرش به جایی رسید که بهش گفتم خواهر کدومه خخخ طفلی از شهوت دیگه نه درست می دید نه می خوند واقعا بهش گفتم که دیگه بی خیال بشه که خودش گفت خواهر کدومه یعنی چی یعنی تو خودت همونی هستی که داری تعریف می کنی ؟ اسمت هم که دخترونه هستش !!! گفتم اسم من نه دخترونه بودش نه پسرونه !!! دیدم خودش خودش رو گذاشته سر کار و شوخی من رو که ممکنه هر ادمی انجام بده رو جدی جدی گرفته تا حدی که بهش دارم می گم و باور نمی کنه و می گه تل بده ایددی تل بده و خلاصه ایددی تل دادم چون من هنوز نفهمیده بودم اون طرفی که دنبال ناموس می گرده و خیلی هم بکن هستش کیه و چه شکلیه از بس سوال پرسیده بودش خخخخخ اومد تل اول نرسیده و رسیده دیدم عکس یه کیر گذاشت و گفتم یا حضرت خضر این کدوم جونوره که می تونه چت کنه و تلگرام هم داره خخخخخخ از تیره خر بودش یه کیری بود عین شال گردن که دو سه دور می شدش پیچیدش دور گردن … سریع یه سرچی زدم عکس رو در اومد که عکس مال یه کتاب پزشکی هست که نشون داده بودش بیماری رو و البته با یه رکورد تو گینس خخخخخخخ براش نوشتم جوووون تا ته توی حلقم و خلاصه شروع کردش به پلیس بازی در اوردن و سوال پیچ کردن من که ثابت کن دختری و همونی هستی که می گفتی و از اونجا که منم می خواستم قیافه واقعی این گنده لات با این کیر دراز و طویل رو ببینم گفتم بیا سکرت دیدم چاره ایی نیستش خخخخخ سریع اومد تنظیم هم کرد رو سی ثانیه … گفت بده گفتم اینجا که نمیشه بیا خونم بهت بدم خخخخخ اینو گفتم دوباره فکر کنم راست کردش خخخخ گفتم این کیر رو کجا می زاری شبها با این ابعاد و اندازه نمکش رو هم زیاد کردش و گفت تو کس تو خخخخخخ گفتم دهنت گاییده اس مال تو زیر پتو هستش خخخخخ رفت سر زرنگی و گفت ویس بده وااااای بدجوری گیر کردم یهو … دل زدم به دریا با صدای یه کمی نازک بهش ویس دادم خدایی هر خری بود می فهمید ها این وقتی شنید نوشت عززززززززیم وااااای چه صدایی داری حشری تر شدم گفتم ایول یا نگرفته داستان رو یا گرفته به روم نمیاره یه جا برینه بهم خخخخخ نوشت یه ویس با اسم خودم بده گفتم واویلا … خلاصه ویس دادم فلانی کیرت رو بخورم من دیدم عکسی هستش داره از خودش می فرسته باز کردم دیدم چه بچه ایی هستش این تیپش یه کمی خز بود ولی فیس خوبی داشت و حشرم زد بالا گفتم یعنی این واقعا خودشه ؟ دور و بر 18 سالش بود سفید و لبهای سرخ و چشمهای رنگی و خلاصه می دیدید تو خیابون می گفتید جووووون بده بکنیم … گفتم بهش خوشگلی و خودت نیستی اسمت رو بنویس رو دستت بغل صورتت بگیر عکس بنداز و بزار خودت باشی به خرج خودم تا یه ساعت دیگه ماشین می فرستم دنبالت بیایی خونه من منو بکنی تا خود صبح … دیدم
غش کرد و گفت وایستا …فرستاد عکس رو دیدم لاتی که تو مخ من بودش چی از اب در اومده بودش … گفتم اوکی می تونی بیایی بکنی منو ؟ گفت اره که می تونم بیام خونه هم میگم دارم میرم خونه فلانی برای درس خوندن دیر بشه شب نمیام صبح میام … گفتم باشه شهوت داشت کورش می کرد و منم عذاب وجدان داشتم شدید … گفتم بهش بگم و تمومش کنم داستان رو بسه تا اینجاش هم زیاده روی کردیم … براش نوشتم واقعیتش من دختر نیستم و پسرم داداش همونی که می خواستی و دنبالش بودی … دیدم پیام اومد کم اوردی دیدی که دارم میام کم اوردی همه اتون همینطوری هستید و لب و دهن هستید و فلان و بیسار دیدم قاطی کرده حسابی و ناراحت شده گفتم من خلاصه بهت گفتم اینطوریه خود دانی … نوشت اصلا ادرس بده بیام فرقی نمی کنه چه تو چه داداشت رو هم باشه می کنم … دیگه گفتم ول کن نیست انگار خیلی دیگه داره بهش فشار میادش دل و زدم به دریا و ادرس رو براش نوشتم دیدم زد ایول به همین نزدیکی بودیم نمی دونستم وااااای چه خوب حالا اسم محل بماند ولی از محل اونا تا خونه من پیاده یه ربع بیشر راه نبود و خداحافظی کردش و اف شدش پیش خودم گفتم که تموم شدش و یه کس و شعری گفت و منم که گفتم داستان رو و باورم نمی شد تا زمانی که صدای زنگ خونه ام اومد و دیدم تو ایفون خودشه ایفون رو برداشتم گفت سحر خانوم … گفتم سحر نیست من فلانی هستم برادرشون البته مجازی … گفت نمی زنی در رو بیام تو ؟ لاتی فرم هم صحبت می کرد جوجه خروس خنده ام گرفته بودش دیدم نه اومده بکنه مرد و زن نداره براش همونطوری که گفته بودش …زدم در رو اومد بالا در خونه رو هم باز گذاشتم اومدم تو اشپزخونه پشت اوپن کتری برقی رو زدم که اب جوش بیاد دیدم باز کرد در و یه نگاه انداخت تو رو انگار منو ندیده باشه یاالله زد و اومد تو دیدم یه سر خرت و پرت هم خریده و یه کوله پشتی هم پشتش هست واحتمالا کتابهاش توشه … گفتم بهش خوش اومدی در رو ببند گفتم الان دیگه منو می بینه و برمیگرده از همون در میره بیرون و باورش میشه دیدم در و بست و اومد وسط سالن گفت اینها رو کجا بزارم ؟ گفتم مرسی زحمت کشیدی بیار بزار رو کانتر اوپن … داشت می اومد سمت اشپزخونه هی در و دیوار رو نگاه می کرد و می گفت به به چه سلیقه ایی چه خونه قشنگی و از این حرفها تا رسید پشت کانتر رو به روی صورت من و چشم تو چشم بهش گفتم چایی می خوری یا نسکافه … همونطوری چشم تو چشم گفت سحر کجاست !!! منو بگی !!! چشام هشت تا شده بودش که یهو گفت ببخشید سحر خانوم کجاست …؟ گفتم بهش ببین من بهت گفتم که سحری وجود نداره و داشتم باهات شوخی می کردم … گفت اهان پس اینطوریه ؟ رفت سمت سالن و گفتم چه طوری ؟ گفت بچه های مردم رو خر می کنی بکشونی مکان ؟ گفتم من ؟!!! خدایی فکم افتادش گفتم نه بابا چه حرفیه می زنی گفتم بهت داستان رو خودت نخواستی باور کنی … گفت باور کردم گفتم پس اومدی انتقام بگیری از من ؟ گفت نه اومدم دیگه بد کردم ؟ می خوای برم ؟ گفتم اون در بازه میل خودته اگه می خوای برو خوب … گفت ای بابا تازه یه رفیق پیدا کردیم ها هی ضد حال بزن تو هم خخخخخخ گفتم اخه سن تو به من نمی خوره و من خیلی بزرگترم از تو البته دوست داشتنی هستی ها … گفت تو هم هستی … دوست داشتنی … نسکافه نمی خورم خیلی تلخه چایی بیار و اینو گفت و دیگه راحت شد خیالم … یه چای شرینی زدیم و گفت کجا لباس راحتی بپوشم ؟ لباس راحتی اورده بودم سحر رو راحت بکنم خخخخخ گفتم برو تو اتاق و عوض کن لباسهات رو راحت باش خونه خودته …گفت ایول پس خونه خودمه راحت می تونم دوش هم بگیرم نه ؟ زد زیر خنده رفت سمت اتاق و منم نا گفته نمونه بد جوری حشری شده بودم و بلند شدم رفتم سمت اتاق که دیدم تی شرت بیرون رو در اورده و دست به کمربندش هست و در حال باز کردن کمربند هستش که گفتم دوش هم می تونی بگیری عزیزم البته به یه شرط که صاحبخونه هم باهات بیاد دوش بگیره …خخخخخ خندیدم البته شیطانی گفتش جووووون بیادش که شلوارش رو دکمه هاش رو باز کرده بودش تو همون حین صحبت کردن کشید پایین و نشست لبه تخت من و واااااای چی می دیدم یه پسر خوشگل و ماه که حشریه اونم تا این حد بدن سفید و هیکلی متوسط و رو به خوب از همه مهمتر داشتن یه کون خوب که منو بعد سالها نکردن کون به کردن کون انداختش رفتم جلوش تو اتاق و اون لبه تخت و جلوی صورتش وایستادم و دو دستی دستم رو کردم لای موهاش و دیدم چشمهاش خمار و پر از شهوته که دو دستی شلوار منو کشید پایین و کیر نیمه خواب منو کرد تو دهنش ومیک و لیس زد جوری که دیگه طاقت نداشتم و رو تخت کنارش دراز شدم و به بغل کنار خودم خوابوندمش کونش دم کیرم و کله اش رو برگردونده بود منم بی اختیار و حشری بوسش می کردم که گفت امشب زنت نمیاد خونه ؟ گفتم ندارم که بیادش خون گفت اخه تخت دو نفره داری گفتم مال قدیمه و سر کیرم رو گذاشتم دم سوراخش و گفت یهو نکنی تو خیلی دردم می گیره اینو که گفت داشتم میمردم گفتم نه بابا بلدم کون بکنم گفت اخه من خیلی کم دادم ها می ترسم تو همین حرفها هی با سر کیرم میزدم به سوراخ کونش و دستم رو بردم جلو و کیرش رو گرفتم تو دستم و گفتم عکس کیرت فتو شاپ بودش خندید و مالوندم و مالوندمش کیرم رو یواش یواش فشار می دادم و توش نمی رفتش کیرش راست شده بود سوراخش بسته بسته بلند شدم روغن ماساژ اوردم با بوی وانبل که شهوت رو صد برابر می کنه ریختم لای چاک کونش و سوراخش رو مالوندم و با انگشت اروم کردم توش و بازی کرده و دیدم کیرش داره شل میشه و سوراخش شل کرده سر کیرم رو چرب کردم البته اشتباه کردم بی کاندوم کردم چون خیلی حشری بودم یادم رفتش سر کیرم رفت توش و خودش رو یه کمی سفت کرد ناخود اگاه … کشیدم بیرون چندتا ضربه به کونش زدم سر کیرم رو گذاشتم و اروم فشار دادم و رفت تو سوراخ تنگ و گرمش اولش یه تکونی خورد که فکر کنم یه درد کوچولو گرفت ولی انقدر اروم با حال یه کیر رفت تا ته تو کونش که اصلا دردی به حساب نیومدش شروع کردم به تلمبه زدن اروم اروم که دستم رو بردم و کیرش رو گرفتم دیدم شل شل شده کیرش و خیس اب هستش نگو اون شده حشرش چسبید بودش به سقف و نفس نفس میزد و منم میکردم و نفس نفس می زدم و می گفت بکن تند تند بکن … خابوندمش لب تخت سر و شکم رو تخت و قمبل به هوا و پاها و زانو رو زمین تخت من هم کوتاه هستش ومدلش خوراک سکس هستش پشتش وایستادم کیرم رو گذاشتم رو سوراخش و فشار دادم رفت توش و دو تا دستم رو گذاشتم رو تخت و تند تند و سرعتی تلمبه می زدم و ناله می کردش تا اینکه یهو ابم اومدش فرصت نشد بکشم بیرون بریزم رو صورتش چون دوست داشتم این کار رو بکن اما همون تو نگه داشتم و یه کمر ابم رو ریختم تو تو سوراخ داغش و ولو شدم رو زمین … تکون نمی خورد و همینطوری سوراخش شل و سفت می شد و ازش ای کیرم بیرون می ریختش … خلاصه این ماجرا تموم شد و گفت من برم دوش بگیرم و رفتش تو حمام و بعد پنج دقیقه دیدم صدا می کنه بیا یه دقیقه و رفت دیدم کیرش راست راست و داره می ماله کیرش رو گفتم حتما الان می گه منم می خوام بکنم خخخخخ گفتم بله چی شده گفت یه بار ارضا شدم اما دستم به کیرم نبودش و خیلی حال دادولی بازم می خوام می تونی ؟ گفتم باشه بزار منم بیام زیر دوش و بشورم خودم رو تو هم راستش کن برام و چرا که نه جاتون خالی زیر دوش ساک پر تف و همونجا دوباره تو حموم کردمش و سرتون رو درد نیارم تا صبح که پیشم بود یه بار رو اوپن اشپزخونه کردمش از کون و یه بار دیگه تو سالن جلوی تلویزیون دم دم صبح و خیلی خیلی حال کردم و صبحش رفت و سر و کله اش تا یه هفته پیدا نشدش و الان حدود هشت و نه ماه هستش که دوست دختر ندارم و یه روز در میو گاهی هر روز هر موقع که بتونه میادش خونه ام و عاشق و معشوق هم شدیم و احساس می کنم که تا اخر عمر نتونم که کنارش بزارم خیلی حرفه ایی هم شده توله و مدلهای جدید رو یاد می گیره و نمیزاره تکراری بشه سکس برای هر دوتامون …

کون بکنی اونم خوبش هیچ موقع پیر نمی شی …این داستان رو یکی از دوستان من نوشته و تجربه کرده که من نقل کردم و البته از نزدیک دیدم خودم با چشمهای خودم با کمی من تغییر دادمش برای اینکه شکل داستان بشه …

نوشته: م . کون کن


👍 6
👎 5
6456 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

676988
2018-03-11 05:03:45 +0330 +0330

چقد کسیییی شر بود

0 ❤️