عزيزان سلام، من سامان 23 سالمه اين ماجرا مربوط به 3سال قبل،من براي كنكورميخوندم يه بارك نزديك خونمان بودبادوستم اشكان بعضي اوقات اونجا ميرفتيم.هاني دوس دختراشكان خونشون روبه روي بارك بود،هاني با دختردعموش كه نكاراسمش بوداومدن نشستن روبه روي ما،خلاصه سرتونودردنيارم ش منو ازاشكان خواست وباهم دوس شديديدم.نكاردختري مانكن كشيده باكون قلمبه 16 ساله كه بيشتربجه محل توي كفش بودن،،اس دادباهم قراركذاشتيم اون وهاني من واشكان،4تاي توي كافي شاب تابستون بود.باراول وقتي ازنزديك ديدمش قندتودلم آب شد نشانه سلام دست دادوم و ازجلو رفتن تو كافي ازبشت باسنشو ديدم كيرم سيخ شد، اشكانم واي عجب كوني باهم عوض كنيم، ببينيم جي ميشه .بحث دوست داشتن و…شروع شد ولي من حواسم به كون نكاربود. شبو فقط نكار و خندهاش وكون نازش جلوي جشمام بود خلاصه كذشت تاجندروزي كه خونه اشكان ايناخالي شد وبرام زنك زد وكفت كه كلاس خياطي اند برم دنبالشون منم كه از خوشحالي نميدونستم جكاربكنم!سريع آماده شدم جنكي خودمو رسوندم باماشين درآموزشكاه وايسادم و باز نكارروديدم مثه يه حوري شده بود.اومدن سواربوي اتكلن وآرايش توي ماشينم بيجيد ،كويااشكان باهاني جندباررابطه داشتن تاكفتم خونه اشكان بريم نكاربهونه ديرشدن آورد هاني راضيش كرد،آخ جون ،خونشو ن رسيديم واشكان بايه شلوارك وركابي دروباز كردسلام داد و باهاني روبوسي كردن و رفتن تو اتاق من موندمو نكارجونم توي بذيراي بودوم كاش منم زودترباهاش آشناشده بودم سرموكذاشتم روباهاش كس شعركفتن منتظرفرست بودم قلبم تندتندميزد واي جه رونهاي داشت سرموآوردم بالا كه آوردم كفت ظهرآبكوشت خورده هنوزطعمش بيخ دندونشه منم كوشت دوس دارم جه طعمي داره ميشه منم بجشم سكوت كرد لبامو به لبش نزديك كردم وخودش شروع كرد لب كرفتن نكو كه هاني مربي شه ! واقعأ ازهركوشتي خوشمزتربودشروع كرديم لب بازي وزبون خوردن بعد كردنشو ليس زدم خيلي حشري شد و دستموتو سوتينش كردم براش ميماليدم بادست ديكه سوتينشو بازكردن سايزش هم سايز2تابرتغال بود باخودم كفتم تاجندوقته ديكه سايزشوجند برابر ميكنم شروكردم به زبان زن نوك بستوناش صداي آه ه ه ه اوووو ش بلندشد واي جه فازي ميداد دستامو بردم توي شرتش باسنشو مي ماليدم ،انكارجندساله زيمناستيك كار ميكرد، بازبون نافشو ليس ميزدم رفتم بايين شرتتشو بكشم سامان اونجا نه !كفتم بهم اعتماد كن ،آخه ميكن درد داره !نميزارم دردت بيا آوردمش بايين محض حيرت شدم دربههشت همين جاس كوس توبل كون قلمبه انكارتاحالا خودشم دست بهش نزده ! كيرم داشت ميتركيد منم باكمك اون لخت شدم ، واي سامان جقدكيرت بزركه فدات 19سانته جيزي نيس ، همه جاشو بوسه زدم وآب دهان رو سورراخ صورتي رنك كونش كردم آروم با انكشت فرو كردم خيلي تنك بود ديكه كاسه صبرم لبريز شده بود جالت كربه تنظيمش كردم بعد كمرشو توي دستم كرفتم و سركيرمو رو سوراخش كذاشتم وآروم فشار دادم سامان توروخدايواش خواست سرش بره كه يه ور شد سامان نميتونم خيلي بزركه! نكارجونم خودتم كمك كن فقط جنددقيقه س باز 4دست وباوايساد آب دهن روسوراخ نازش كردم كيررموروسوراخش كذاشتم اونم فشارمياوردكه بازشه ولي خيلي تنك بود كمرشو كرفتم وسركيرموحول دادم رفت كه نكار جيغش بلند شد ودستشو انداخت كه بااين كارش منم روش افتادم وتمام كيرم توكونش جاشد كيرم خيلي داغ شده بود سامان مرده م دربيار ،جندلحظه تحمل كن تموم ميشه صداي آه آي اوي… ش بلند شد منم آروم تلنبه ميزدم يهو كيرم تب تب ميزد آبم اومد كه ريختم توكون نازش وقتي درآوردم سركيرم تميز بود واقعأ عاشق كونش شدم دراين لحظه نكو اشكان و هاني دراتاق روبازكردن و نكاه ميكردن ! اكه بد بوديا غلط املا داشت خلاصه ببخشيد
نوشته: سامان
نمیزارم دردت بیا
آخه دیوووونه کیر 19 سانتی رو تو کون خرم بکنی صدای ارارش به هوا میره چه برسه به یه دختر 16 ساله =)) =)) :)) :))
خلاصهــ منمـ سرتـــ رو درد نیارم و در کلامــ بهتـــ بگمــ کون گشاد خان اگهـ هنگام جلق زدنم این رو مینوشتی اینفدر داغون در نمیومد!!!
اخه کسکش آفریقایی جمله بندی هات اخر افتضاح بود.
ننویس که همه نویسنده ها تو گورشون لرزیدن!
داستانت دروغه به این دلیل:گفتی الان 23 سالته و سه سال پیش واسه کنکور میخوندی یعنی 20 ساله بودی که امان نداره چون پسرا نظام وظیفه دارند و دوسال که پشت کنکور بموندن اجباری باید برند سربازی که خودش دوساله و طبق محاسبات من 22 ساله بودی نه 20 ساله!
حال کردی چه جور ریدم بهت؟؟
کس شعر و دیگر هیچ! از داستانای کیری تخیلی بدم میاد!
داستاناي امروز همش يا وهميات و خزعبلاتن يا مشتي آدم ننه مرده دپرس / بخشكي شانس از خشتك تا فرق سر
likeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
mordam bas ke khandidam
راستش رو بگو سامان ودوستت تو را نگاه می کردن یا اونها هم اومدن و تورا کردند بچه کونی
B) B) B) ای بابا داستان هم داستان های قدیم - کیرم دیگه راست نمیشه !
کونی لااقل موقع نوشتن جلق نزن .دختره بقول تو هنوز خودشم دس به کسو کونش نذاشته اونوقت تو کونی جلقو ۱۹سانت کیرو یدفه تپوندی تو کونش؟هه هه کونی من یدخترو که ۲۵سالشه و ۱۱بارم از کون کردمشو هروقت دوباره میخوام بکنمش میفته به گوه خوردن۲ساعت بایدباانگشت بازش کنم اونوخت تو …برو بینم کیر خر تو چشات
اينجا ويرايش نميکنن داستانو؟معلوم ني چي نوشته اصلا جالب نبود تازه باحاليش اينه بشون نميخورد برن کلاس خياطي دختراي اي زمونه ترجيح ميدن با کلاس باشن چه برسه به اون دو تا که در بست ميدن.
:W :W :W :W ساریسای کسخل کسمغز آدم شش سالگی میره مدرسه و دوازده سال درس میخونه که هجده سالگی دیپلم و پیش دانشگاهیش تموم میشه و اگه بره خدمت سربازی که هجده ماهه که میشه 19 - 20 سالش و بعد میخونه واسه کنکور که حالا قبول بشه یا نشه.آب کس هلندی تو مغز پوکیده ات دیدی درست نوشته؟؟؟
دیگه نرینی آب قطعه. H :H :H :H :
وایییی من تا داستانو تموم کنم دوساعت کشید خیلی غلط املایی داشت.ولی خسته نباشی
ما وارثان دردمشترک لای پا/ ما زیر پای گشت واجبی با سپاه
ما صیغه های زیر سن چند ساعته/راحته شل بگیر وگرنه درد داره ها!
احمق مدل سگیه نه گربه…
نگار کون قلمبه که تا حالا به خودش دست نزده بود بت اس داد باهم قرار گذاشتید
بعد یه روز رفتی دنبالش کلاس خیاطی اومدو بوی ارایشش پیچید تو ماشین!!!ننت ارایش میکنه بو میده کس گیج؟؟؟؟؟؟؟؟
سرتو گذاشتی روپاش گفت ظهر ابگوشت خورده هنوز طعمش بیخ دندونشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کس ننه بدبخت
کیرم تب تب میزد میخواستی بگی نبض داشت اره؟؟؟؟؟؟؟بار چندم جقت بوود اینجاش رسیدی کون پاره؟
هیـــ اخوی هر وقت گفتن کارد پنیر سرتو بزارو بمیر!
در حدی نیستی که بخوامــ جوابتـــ رو بدمــ…
اگه به توهین که صد برابر بدترش حواله ت میتونم بکنمـ
مشنگـــ درست حساب کرم البته مخ جقی تو این چیزارو قد نمیده!
تو اگه از تخمــ پدرتی یه بار دیگه کامنتای من بخون و راجبشون نظر بده…افتاد؟
درسته گفتن کف دستی بزنین واسه مواقع اضطراری اما حاجی تو دیگه ماکزیمم رو رد کردی توهماتت بالاس…
غلط املایی زیاد داشت! به نظر میومد چرت و پرت باشه اینه که تا اخر نخوندم
:D