کون تپل مهرداد در شهر غربت

1400/05/06

ماجرایی که می‌خوام تعریف کنم از اونجا شروع میشه که من تو یک شهر کوچک جنوب کشور ارشد قبول شدم.‌ اوایل هر هفته می‌رفتم و میومدم اما کم‌کم یک خونه مجردی اونجا گرفتم و وسایل هم بردم و بیشتر می‌موندم اونجا و مرخصیهام زیاد شد. کم‌کم افتادم تو فکر اینکه خونه خالیه اینجا هم سکس کنم. البته صاحبخونه پیرزن مذهبی و بالاسر من بود و نمی‌شد دختر آورد من هم کون کردن رو بیشتر دوست داشتم خصوصا کون تپل و گرد. پسر که میومد صابخونه نمی‌فهمید چه خبره چیزی هم نمی‌تونست بگه. خلاصه رفتم تو شبکه هورنت ببینم اینجا فضا چطوره. تعداد گی‌ها زیاد بود اما من عاشق کون تپل بودم و پیدا نمی‌شد. بالاخره با یک ورزشکار خوشتیپ آشنا شدم و قرار شد دوطرفه باشیم. اسمش رضا بود. روز موعود فرارسید و رضا رو آوردم خونه. عکسش رو ندیده بودم البته پسر خوبی بود اما راستش حسی بهش نداشتم یک کمی همدیگر رو ماساژ دادیم و بی‌خیال شدیم اما رابطه مون قطع نشد. هراز گاهی با هم قرار می‌ذاشتیم و قدم می‌زدیم و از تمایلاتمون می‌گفتیم حتی باهاش باشگاه هم رفتم و اونجا در مورد بدن بقیه حرف می‌زدیم. اون ورزشکار دوست داشت من برعکس تپل مپل! تا اینکه یک روز گفت یک کیس تپل و سبزه پیدا کرده که مفعوله و راضی شده به دوتامون بده. خلاصه شماره اش رو به من داد و قرار گذاشتیم رفتم دنبالش که اونو بیارم و بعد هم رضا بیاد سه‌تایی حال کنیم. من هم رفتم سرقرار و آوردمش. تیپش تعریفی نداشت اما مهم کونش بود که حسابی گرد و تپل و ژله‌ای بود. من هم می‌میرم برای این جور کون‌ها. بردمش روی تخت بکنمش، گفت بذار رضا بیاد. گفتم حالا شروع کنیم اون هم میاد. رفتم تو کارش. بدن نرم و گوشتی داشت و حسابی شروع کردم به مالوندنش. کیرو دادم دستش شروع کرد به ساک حلقی. من هم مالشو شروع کردم، سینه هاشو و باسنش. دیگه لختش کرده بودم و رفتم تو کار لاپایی که بعدش هم کم‌کم بکنمش که رضا پیام داد یک دقیقه دیگه می‌رسه. کون تپل که اسمش مهرداد بود گفت ضایع است اون برسه و بفهمه ما شروع کردیم بیا لباس رو بپوشیم بعد دوباره درمیاریم. خلاصه لباسارو پوشیدیم. رضا اومد و من هم با لبخند و خوش و بش شروع کردم به معرفی که رضا زد زیر خنده! یهو به مهرداد برخورد و گفت من دیرم شده باید برم! شروع کردم خایه‌مالی اما رضا همراهی نکرد انگار بدش نمیومد که اون بره. خلاصه هرچی اصرار کردم فایده نداشت پا شد رفت ما هم تو کف! به رضا گفتم چی شد گفت ولش کن مالی نبود من هم ندیده بودمش قبلا! گفتم من همینو می‌خواستم بکنم یک عمره عاشق کون تپلم پنج دقیقه دیرتر اومده بودی کرده بودمش حالا از دستش دادم. خلاصه رفتیم بیرون با رضا قدم بزنیم من گفتم این دلش میخواد چون کیرمو عاشقانه ساک می‌زد، اگه گیر سه پیچ بدم برمی‌گرده. والله کونش میخاره الان. رضا می‌گفت ولش کن بابا تو هم، چیز بهتر گیر میاریم بعدا. خلاصه رفتم باهاش چت کردم دیدم از خنده رضا شاکیه فکر کرده به خاطر کونی بودنش داریم مسخره می‌کنیم! بیراه نمی‌گفت. خلاصه خایه مالی اساسی کردم گفتم رضا رفت بیا ما سکسمون رو تموم کنیم شق‌درد شدم! هی ناز کرد بالاخره گفت یک ساعتی کار دارم بعدش میام. اون شب اومد و دیگه بلافاصله بردمش رو تخت خوابوندمش روغن بچه رو مالیدم رو سوراخش و آروم فرو کردم. کونش گشاد بود اما آخ و اوخ می‌کرد می‌گفت خیلی درد داره! من هم آروم تلمبه می‌زدم و تا آخ و اوخ می‌کرد نگه می‌داشتم. خلاصه آن شب اولین کون رو تو شهر غربت کردم و حسابی حال داد و ارتباطم رو باهاش حفظ کردم. با چند نفر دیگه هم آشنا شدم یکیشون قرار شد دوطرفه باشیم کون تپل و سفتی داشت اما کیرش لامصب خیلی کلفت و خرکی بود. من کردمش اما اون فقط سرش رو گذاشت دم سوراخم نتونست تو بکنه خیلی هم دردم گرفت. با مهرداد هراز گاهی خونه من گاهی هم خونه خودشون که خالی می‌شد قرار می‌ذاشتم. چند بار آخر که آبم زود اومد حال نکرد. کیر من هم بگیرنگیر داشت یک بار دو دقیقه‌ای آبم می‌زد بیرون یک بار هم ده دقیقه تلمبه می‌زدم آبش در نمیومد! اما آخر کار جلقم زیاد شده بود و زودانزال شدم و اون هم غرغرش شروع شده بود می‌گفت تو زود آبت میاد حال نمی‌ده. اما هروقت قرار می‌ذاشتم طفلکی میومد عاشق کیرم بود حسابی اولش ساک می‌زد و تو ساک زدن هیچ‌وقت آبم نمیومد. یک بار گفتم سورپرایزش کنم حال کنه به عباس که کیرکلفتی داشت پیام دادم اولش تحویل نگرفت گفت تو که نمی‌ذاری بکنم توش گفتم یک کون تپل سراغ دارم میخوای بکنیش اون هم گفت آره. گفت باهاش هماهنگ کن تا بیام. من هم گفتم هماهنگی نمی‌خواد میاد می‌بینه اگه خواست میده نخواست نمی‌ده به زور که نمی‌کنیش! خلاصه با مهرداد قرار گذاشتم و به عباس هم گفتم نزدیک خونه باش چند دقیقه بعد از اومدن مهرداد تو هم بیا. مهرداد اومد و من هم شروع کردم مالوندنش! کم‌کم سر صحبتو باز کردم گفتم میخوای بگم یک کیر کلفت بیاد حسابی حال کنی؟ گفت مگه دیوونه شدی، نه نمی‌خوام، مگه من جنده‌ام! گفتم بار اول هم قرار بود سه‌تایی باشیم، چه عیب داره پولی که نیستی جنده باشی یارو زودانزال هم نیست به سوراخت حال حسابی می‌ده. در حال نازکردن بود من هم داشتم خرش می‌کردم که عباس زنگ درو زد! مهرداد یهو رنگش پرید گفت کیه؟ گفتم مگه نگفتی با کیر من حال نمی‌کنی یک کلفت برات آوردم! باورش نمی‌شد. خلاصه عباس اومد داخل و من هم حسابی از هر دوشون تعریف کردم که آدمهای باحال و بامعرفتی هستند و از این کسشرا و بعد هم گفتم عباس کیر محشری داره و مهرداد هم کون تپلی داره حسابی به هم میایین! مهرداد ناز کرد گفت من پایه نیستم باید برم گفتم حالا صبر کن چرا عجله داری و خلاصه خوش و بش کردیم و مهرداد دودل شد. عباس هم گفت اگه نمی‌خواد خب اصرار نکن! دیدم اینجوری نمیشه به عباس گفتم ما بریم روی تخت مشغول بشیم مهرداد هم کم‌کم خودش میاد دیگه، من مطمئنم کیر تو رو از دست نمی‌ده. خلاصه رفتیم روی تخت و لخت شدیم و شروع کردیم به ور رفتن به همدیگه و آه و اوه راه انداختیم تا مهرداد حشری بشه زود بیاد. یک کمی عباس لاپایی زد و من هم برگشتم لاپایی بزنم که یهو دیدم مهرداد وارد شد گفت به‌به شروع کردین دیگه بدون من انگار منو لازم ندارین! به مهرداد گفتم پاشو خودت ترتیبشو بده. مهرداد خودش لباساشو درآورد و وسط اتاق خوابید و عباس هم رفت پشتش شروع کرد مالوندنش. خیلی زود یک تف زد سر کیرش و گذاشت دم سوراخش. دیدم صدای مهرداد بلند شد که یواش درد داره صبر کن چه عجله‌ای داری، آروم بکن مال خودته! عباس هم نصف کلاهکش رو کرده بود داخل همون جور نگه داشت و مهرداد هم عرقریزان می‌گفت درد داره نمی‌شه صبر کن! من هم شیطنتم گل کرد رفتم پشت عباس هلش دادم نصف کیر عباس رفت تو و داد مهرداد بلند شد! عباس گفت تقصیر من نبود اون هلم داد، خلاصه به‌روز کیرش رو تو سوراخش نگهش داشت و دیگه کم‌کم تلمبه رو شروع کرد اشک مهرداد دراومد و من هم داشتم ارضا می‌شدم می‌دیدم کیر به این کلفتی داره می‌ره تو کون تپل مهرداد و باسنش ژله‌ای می‌لرزه! فیلم سوپر از نزدیک بود. شلپ و شلوپ تلمبه‌های عباس اتاق رو پر کرده بود. کیرش فکر کنم بیست سانتی بود تا ته می‌کرد و درمی‌آورد و مهرداد هم وقتی تا ته فرو می‌کرد ناله می‌زد آخ. پوزیشن رو عوض کردند و داگی شدند عباس دستش رو گذاشت جلو دهن مهرداد که داد نزنه شروع کرد محکم زدن و خشن شد و ضربه هاش تند و شلاقی شد و حسابی سوراخ مهرداد باز شد و دیگه نای داد زدن نداشت. بع از چند دقیقه یهو کیرشو در آورد و رفت روی تخت نشست گفت بیا بشین روش. یک لحظه سوراخ مهرداد رو داشت بلند می‌شد دیدم اندازه شیشه نوشابه باز شده بود! مهرداد هم این پوزیشن کیرسواری رو خیلی دوست داشت منتها روی کیرم دوبار بالا پایین می‌شد آبم میومد اما روی کیر کلفت عباس حسابی سوار شده بود و صدای خوردن باسن ژله‌ایش به شکم عباس دیوونه کننده بود. عباس آبش اومد ریخت بیرون و مهرداد خواست بیاد بیرون از اتاق گفتم خب نامرد من چی! آنهم با عصبانیت گفت بذار برم کونم پاره شد گفتم داشتی حال می‌کردی که حالا بذار من هم بکنم دیگه! گفت حوصله ندارم نامرد بذار برم گفتم همین جور سرپایی می‌کنم هلش دادم به دیوار. سریع کیرمو گذاشتم لای باسنش سر خورد رفت توش. سوراخش بازشده بود من هم چند تایی تلمبه زدم گفت زود باش می‌خوام برم دیرم شد! معلوم بود کیر منو اصلا حس نمی‌کنه دیگه! آبم هنوز نیومده بود دیدم یهو کونش سر خورد و در رفت! بعدش هم رفت دستشویی و آمد لباساشو پوشید و به من گفت خیلی نامردی و با عصبانیت رفت! من هم مونده بودم چرا ناراحت شده! به عباس گفتم مگه با هم حال نکردین چرا شاکی شده! عباس هم مثل رضا گفت ولش کن مالی نیست بذار بره! فقط عباس یک ربع کون مهرداد رو پاره کرد اما رضا اصلا نکردش. بعد از اون دیگه مهرداد قهر کرد و سر قرار نیومد! من هم شش ماه بعد درسم تموم شد و کلا از اون شهر اومدم بیرون.

نوشته: رامتین


👍 4
👎 3
20801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

822860
2021-07-28 00:46:13 +0430 +0430

پس جاکش بودی رو نمیکردی؟
برای این و اون کون جور میکنی

0 ❤️

822903
2021-07-28 03:34:56 +0430 +0430

توکه مال کردن نیستی غلط میکنی از کیر کسی دیگه مایه میذاری اوبی

0 ❤️

822913
2021-07-28 04:25:32 +0430 +0430

باید دلیل اینکه از مهرداد خوششون نمیومد رو می نوشتی. در کل داستانت قشنگ بود. خوب حس رو به طرف مقابل منتقل میکرد.

0 ❤️

822960
2021-07-28 11:54:19 +0430 +0430
+A

از اینکه به روش اوردید کونیه ناراحت شد رفت !
دور از جونش

0 ❤️

823011
2021-07-28 22:30:16 +0430 +0430

آخرش مشخص بود بعد جق زدن آبت اومد، سریع سر و تهشو هم اوردی

0 ❤️

823104
2021-07-29 13:55:27 +0430 +0430

چه کون تو کونی شده
این همه کونی هست و خبر ندارم🤣🤣🤣

0 ❤️

823229
2021-07-30 08:03:08 +0430 +0430

جالب بود خصوصا وقتی خودت وقتی بکن نیستی براش بکن آوردی ولی مهرداد یبس بدبخت بود وگرنه باید منت تو رو هم میکشید که براش کیر کفت پیدا کردی

0 ❤️