کون خواهرم زیبا

1389/05/20

سلام من آرمین هستم و 26 سالمه یه خواهر دارم 18 سالشه و اسمش زیباست با یه اندام پر و سینه های گرد سفت و کاملا سفید مثل برف .

راستش چند سالی بود فکرایی به سرم میزد ولی جلوی خودمو میگرفتم . تا روزی که مچه خواهرمو وقتی داشت با پسر عموم لب تو لب حال میکرد گرفتم . ولی به روش نیاوردم اخه داشتم از دیدن اون لحظه لذت میبردم که وقتی پسر عموم داشت لباشو میخورد دستشو برده بود تو شلوار خواهرم و خواهرم هم خودشو تکون میداد و میمالید به بدن اون و یکی از سینه هاش که از تابش در اومده بود مثل الماس برق میزد .

تو کیف این لحظه بودم که یهو پسر عموم سر خواهرمو فشار داد پایین واسه اینکه برسه سراغ کیرش . زیبا هم زود نشت جلوش و کمر و زیپ شلوارشو باز کرد شرت و شلوارشو کشید پایین کیر نسبتا برزگ شق شدو یه بوس کردو یه نگاه شهوتی به اون انداخت و شروع کرد به لیس زدن یه کم که گذشت پسر عموم مثل اینکه یه جنده زیرش باشه با عصبانیت گفت بخورش تا ته . تو چشای زیبا حس کردم ترسید و کیرشو کرد تو دهنش

یکمی که ساک زده بود دیدم پسر عموم میخواد سر زیبا رو بگیره دستشو تلمبه بزنه تو دهنش و بدم اومد گفتم حالتو میگیرم . یه کم سر و صدا کردم - زود خودشونو جم کردن .رفتم دم در خونه زیبا رو صدا کردم گفتم من میرم یه نوشابه واسه نهار بگیرم بیام در و بستم و رفتم طبقه بالا از لای پله ها نگاه کردم قیافه تو کف پسر عموو ببنیم
5 دقیقه بعد اومد بیرون دم در زیبا بهش گفت نمی خوام دیگه ببینمت فکر میکردم دوسم داری ولی تو مثل یه جنده با من رفتار کردی و زود برو تا داداشم نیومده . اینو که گفت اومدم بیرون حال هردوشون گرفته شده بود و به زیبا گفتم برو تو پسر عموم سرخ شده بود یهو دوید سمت در و در رفت منم نرفتم دنبالش و بجاش رفتم تو خونه زیبا تو اتاق بود داشت میلرزید

رفتم پیشش نشستم
یه 5 دقیقه ای هیچی نگفتم و بهش گفتم اخه آدم قحطی بود با این عوضی حال میکردی . لحن صدام دوستانه بود آخه نمی خواستم اذیتش کنم . چون میدونم همه دخنر ها و پسر ها تو این سن عشق سکس هستن . بعد کمی دوباره پرسیدم اخه چرا این کارو کردی ؟ با چشای گریون بهم گفت آخه دست خودم نیست . بعضی وقتا نمی دونم چم میشه نمی تونم جلو خودمو بگیرم .

بهش گفتم چرا تو حموم یا حایی خودتو راحت نمیکنی . گفت امتحان کردم ولی اونجوری شدتش بیشتر میشه . بهم گفت با این که الان دارم از ترس میمیرم ولی هنوزم بدنم گرمه و اون حسو دارم
گفتم نمی خواد بترسی اتفاقی نمی افته و کسی نمی فهمه بشرطی که دیگه به اون عوضی رو ندی

گفت باشه

گرفتمش تو بغلم هنوز داشت گریه میکرد . با خودم فکر کردم بهش پیشنهاد بدم این که خودش میگه نمی تونه جلوی خودشو بگیره . میره به یکی دیگه میده.

ازش پرسیدم چند بار اینکارو کردی . گفت زیاد نیست 5 یا 6 بار

گفتم دختری هنوز ؟
گفت آره
گفتم بهش زیر کسی خوابیدی یا فقط حال کردی
گفت خوابیدم با تعجب پرسیدم عقب گفت آره

گفتم حتما سخت بوده تایید کرد

بهش گفتم نباید به غریبه ها اعتماد کنه پسرا حشری بشن هیچی حالیشون نیست

ترس از حالت صورتش رفته بود حس کردم به حرفام علاقه مند شده

با خودم گفتم اگه پیشنهاد بدم اخرش ناراحت میشه منم میگم میخواستم امتحانت کنم

بعد کمی مکث گفتم ببین زیبا منم مثل تو میشم و دلم میخواد حال کنم .توام که میگی نمی تونی جلو خودتو بگیری
و مطمئنم اینجوری هم کار دست خودت میدی و هم از درسات عقب میمونی و بدن پشیمون میشی

هروقت اون جوری شدی بیا پیش خودم

با تعجب گفت یعنی چی
گفتم تو بیا من مشکلتو حل میکنم . با یه شیطنتی که منو داشت میکشت یه لبخند زدو نوک سینمو نیشکون
گرفت . گفت می خوای ترتیب خواهرتو بدی
دیدم سر صحبت باز شد . گفتم آره اینجوری خیالم راحته اتفاقی نمی افته برات . واسه تو فرقی میکنه زیر کی باشی فقط میخوای حال کنی مگه نه

راستش اینو که گفتم زیبا از خجالت قرمز شد . گفتم نگران نباش با من بیشتر بهت خوش میگذره تازه وقتم زیاد دارم

مامان و بابا که هر روز صبح میرن سر کار . توام بعد از ظهر میری مدرسه میتونیم یه چند ساعتی با هم حال کنیم.

از بغلم پا شد رفت سمت در دم در اتاق بهم گفت فردا صبح دربارش حرف میزنیم الانه که مامان بیاد

تا صبح دل تو دلم نبود صبح از ساعت 6 بیدار بودم منتظر بودم مامان و بابام برن . همین که ساعت هفت رفتن سرکار . رفتم حموم یه دوش گرفتم و کمی به خودم رسیدم وقتی اومدم بیرون رفتم سراغ زیبا از لای در اتاقش نگاه کردم دیدم هنوز خوابه ولی با اون تاپ بندی که پوشیده بود داشت منو میکشت

رفتم صبحونه آماده کردم ساعت 8 بیدارش کردم اونم با همون تاب و شلوارک که تنش بود اومد . هیچوقت اینکارو نمی کرد تعجب کردم . صورتش از خواب باد کردش بیشتر منو میکشید طرف خودش

داشتم صبحونه میخوردم یهو بهم گفت ارمین حرف دیروزو یادته . گفتم آره بهم گفت خره دیشب نزاشتی بخوابم همش فکرای بد میکردم . به سرم زده بود نصف شب بیام پیشت .

گفتم من سر حرفم هستم ولی اگه بفهم با کسی بودی قاطی میکنم

گفت اخه ازت میترسم .گفتم چرا

گفت که اتفاقی کیرتو دیدم خیلی بزرگه من فقط 18 سالمه . گفتم همه کیر بزرگ دوست دارن . گفت آره

بهم گفت بیا بریم تو اتاق میخوام بببینم چقدر بزرگه . رفتیم تو اتاق دستشو میکشید به کیرم از رو شلوار
گفت خیلیم بزرگ نیست . گفتم خوابه باید بیدارش کنی . یهو برگشت شیار باسنشو چسبوند به کیرم و تکان میداد کیرم سریع شق شد . اونم زود حس کرد برگشت و دستشو کرد تو شلوارم و کیرمو گرفت
کمی با دستش بازی داد گفت آرمین این کیر منو جر میده گفتم نترس هیچی نمیشه یه لبخند شهوتی زد
گفتم باید بیبنم بگم میتونی تحمل کنی یا نه.

گفت باشه . دستمو کردم تو شلوارش باسنش مثل ابر نرم بود انگشتمو کشیدم رو شیار باسنش یه اهی کشید . شلوارکشو درآوردم باورم نمی شد اون گوشت سفید بدون حتی یدونه لک جلوم بود. تاپشو هم در اوردم سوتین نداشت . این صنحه رو که دیدم کیرم بزرگتر شد.

کیرم تو دستش بود داشت بازیش میداد . گفتم عادت میکنی ولی باید حتما بکنمت نمیتونم دیگه تحمل کنم
بگفتم چهار ساعت وقت داریم عجله نکن . بغلش کردم بردمش تو تختش باورم نمی شد دارم چیکار میکنم.

رفیتیم سمت تخت و خوابید رو تخت رفتم روش خوابیدم و شروع کردم به لب گرفتن تنش داشت منو آتیش میزد . بهم گفت تو اصلا خجالت نمی کشی هرفشو قطع کردمو شروع کردم به میک زدن لب و گردنش
داش حسابی داغ می شد همین جور که می خوردمش رفتم پایین تر سینه هاش سفت شده بودن
سینه هاشو با ولع می خوردم . صداش در اومده بود وقتی دستمو کردم تو شرتش یه حالی بود با دستم حس میکردم اصلا مو نداره . نرم نرم بود کمی کسشو بازی دادم حسابی خیس بود وقتی شرتشو کشیدم پایین باورم نمشید یه کس کوچیک قرمز رو بدن سفیدش داش منو صدا میکرد . سرمو بردم طرفش تا بو کنمش چه حالی بود .

همین که سرم و بردم جلو با دستش سرم و فشار داد به کسش به اختیار شروع کردم به خوردم . زبونمه تو کسش میچرخوندم حسابی صداش در اومده بود یه چند دقیقه بعد حس کردم داره ارضا میشه ادامه ندادم اومدم بالا به حالتی که روی سینش بودم . کیرمو میمالیدم به سینش گذاشتم لای سینش و عقب و جلو میکردم وقتی میبردم جلو فشار میدادم تا نزدیک دهنش اونم یه لیسی میزد به کیرم

بعدش یکمی دیگه رفتم جلو بالش پشت سر زیبا رو بند کردم تا سرش بیاد بالا . دستاشو گذاشتم لای پام و بدنش تا نتونه در بیاره . همیشه دوست داشتم خودم بزنم تو دهن دخترا . گفت چیکار میکنی .
گفتم تو فقط دهنتو باز کن . دستا مو گذاشتم رو لبه بالای تخت و کیرمو اروم فشار دادم تو دهنش . با خودم گفتم این فرست دیگه شاید نباشه .آروم آروم تلمبه میزدم اونم بعضی وقتا کیرمو در می اورد تا نفس بکشه
داشتم حسابی داغ میکردم بعضی وقتا کیرمو میکردم تو گلوش وقتی در میآوردم حسابی کفری می شد و لی چاره ای نداشت نمیتونست تکون بخوره سرعتمو زیاد تر کردم دیدم داره گریه میکنه توجهی نکردم راستش
دیونه شده بودم وقتی حس کردم دارم ارضا میشم یکمی فشار دادم داخل تر و سرشو گرفتم با فشار خالی کردم تو دهنش با اینکه سخت بود ولی وقتی خالی کردم تو دهنش از چشاش و لبخندش معلوم بود خوشش اومده بود .

ازش پریسدم خوشت اومد . گفت آره ولی بعضی وقتا سخت بود . دستاشو ول کردم و اومدم کنار پاشد نشست هنوز لب و دهنش از آب من خیس بود . با یه دستمال دهنشو پاک کرد . گفت دیگه این کارو نکن گفتم باشه و بعدش گفت کیرت که خوابید . گفتم باید بلندش کنی .خوابیدم رو تخت اومد نشت رو کیرم . هی کسشو رو کیرم عقب جلو میکرد . آب کسش خیلی زیاد بود . خیلی زود دوباره شق شد ولی به اندازه نصف دفعه اول بزرگ شده بود . بهش گفتم خودم خواستم ارضا شم تا تو اذیت نشی.بهش گفتم چه مدلی دوست داری بکنمت . گفت دوست دارم زیرت باشم . یه بالش گذاشتم زیر شکمش تا کونش بیاد بالا انگشتمو میکردم لای کسش با آب کسش میکردم تو سوراخ کونش . خیلی تنگ نبود معلوم بود به کیر کلفت قبلن داده . بعد کیرمو مالیدم به کسش تا خیس شه و کمی نوک کیرمو فشار میدادم به کسش خیلی حال میکرد . بعد آروم گذاشتدم در کونش آروم فشار دادم کیرم یکمی رفت داخل یه جیغ یواش زد . ولی چیزی نگفت اروم عقب جلو میکردم

کیرم تا نصفه رفته بود تو بعد چند دقیقه گفت چرا فشار نمیدی باورم نمیشد . خودش با یه حرکت به سمت عقب موقعی که داشتم فشار میدام کیرمو تا ته کرد داخل با دیدن این صحنه ناخوداگاه سرعتم بیشتر شد داشت زیر کیرم ناله میکرد کمی گذشته بود دیدم لرزید و ارضا شد ولی همچان داشتم میزدم بهم گفت خالی کنم پشتش . از گرماش خوشش مییاد وقتی در اوردم خالی کردم پشتش داشت ناله میکرد . باورم نمی شد خواهرم 18 سالم همچین سکسی کنه . خوابیدم روش بعد یه مدت خواست با لیس زدن کسش دوباره ارضاش کنم منم حدود بیست دقیقه براش لیس زدم دو بار ارضا شد

دیگه ساعت نردیک 12 بود و اید میرفتیم پاشد گفت برم دوش بگیرم . گفتم تنهایی
گفت تو هنوز جون داری
گفتم بریم داخل بهت نشون بدم . داخل حموم بعد از اینکه زیر دوش حسابی باحاش حال کردم . اخه اون اندام داغ زیر دوش مثل ماهی بود . نشستم رو سکوی کنار وان گفتم بیا بشین روش . اومد نشست با وزن خودت و اینکه حسابی سوراخش باز بود سریع رفت داخل یه بیست دقیقه ای طول کشید تا ارضا شم دیگه میگفت دارم از حال میرم بلند کردم دستاشو دادم رو دیوارو یه پاشو بلند کردمو گذاشتم رو وان . بهم گفت
عین فیلم سوپر را داری حال میکنیا خندیدم کیرمو کردم داخل چند تا زره زدم طوری که صداش در اومد داشتم ارضا میشدم گفتم مثل فیلما بشین بپاشم صورتت

گفت نه با خواهش من قبول کرد با چند تا ساکی که زد پاشیدم رو صورتش دیگه منم حال نداشتم بعد یه دوش اومدم بیرون . از تو حموم بم گفت تو برو الان مامان میاد . من لباسمو پوشیدمو رفتم

در مورد اون روز با هم اصلا صحبت نمیکردیم تا اینکه 3 ماه بعد واسش یه خواستگار خوب اومد بعد تحقیق که فهمیدیم مورد خوبیه به پیشنهاد من که گفتم این درس بخون نیست شوهرش دادم .

بعد اون روز فقط یه بار دیگه شب قبل عروسیش سرپایی واسه یادگاری کردمش .اون شب خودش ابمو قورت داد چون وقت واسه دوش گرفتن نبود .

الان 4 سال گذشته و شوهرش که خیلی باهاش رفیقم بهم گفت ازش خیلی راضیه

امیدوارم از این خاطره لذت ببرید


👍 26
👎 6
774586 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

265542
2010-09-11 12:24:44 +0430 +0430
NA

دمت گرم حق برادری رو خوب ادا کردی . اگر میرفت به یه نامرد غریبه میداد خوب بود . بازم اگر از من میشنوی بکنش چونکه این ابجی سرکار با یه کیر و دو کیر حشرش نمیخوابه.موفق باشی.

5 ❤️

265543
2011-01-12 13:41:42 +0330 +0330
NA

عجب خواهر توپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپی…کمک کمک…کیرم داره از شق درد میترکه…فوق محشر و هوس انگیز تعریف کردی مرد…حال کردم…بسی میگام دخترهای دم دستو همینجورررررر…

2 ❤️

265544
2011-01-23 16:46:41 +0330 +0330
NA

dastane ziba bud man k bishtar ba raveshe explain lezat mibaram ta vaqei budan ya nabudanesh az 20 19.99 grfti

0 ❤️

265545
2011-02-04 22:11:56 +0330 +0330
NA

عجب کیری بود دادا

بابا آدم خواهرشو نمیکنه که … اگه میکنه حداقل یجوری بگو باورمون بشه …
داستانی خوب بود ولی
واقعی کـــــــیــــــری بود >:P

موفق باش

1 ❤️

265546
2011-02-05 07:05:55 +0330 +0330
NA

به اسلام بیاید کثافت ها ای بیمارها

0 ❤️

265547
2011-02-05 08:20:33 +0330 +0330
NA

خیلی سنگی .
با اینکه ندیدمت ازت بدم اومد

0 ❤️

265548
2011-03-31 07:20:07 +0430 +0430
NA

منم خواهرت رو دوست دارم بگایم

0 ❤️

265549
2011-04-07 03:12:50 +0430 +0430
NA

بابا خواهرتونو نکنین دیگه ای بابا خود غربی ها هم اینکارو نمیکنن . حالا تو که کسشعر گفتی ولی کلا اونائیکه قصد دارن بکنن نکنین

1 ❤️

265550
2011-04-07 03:45:08 +0430 +0430
NA

لااقل ایمیلشو برام بده تا با هم یه کم چتی حال کنیم

0 ❤️

265551
2011-04-29 22:12:39 +0430 +0430
NA

آخه ننه مرده اینطور که تو گفتی 242 بار ارضاء شدی
انصافا خودت یه بار بخون!!!

بزمجه

:دی

0 ❤️

265552
2011-05-09 16:27:32 +0430 +0430
NA

تو رو خدا این چیزا رو ننویسید آخه سکس با خواهر؟؟؟؟؟ از خدا بترسین بچها امیدوارم دروغ باشه

0 ❤️

265553
2011-05-26 14:29:17 +0430 +0430
NA

حتي اگر دوروغ هم باشه بازم برات مناسفم آخه كجا رفته غيرت؟ خاك بر سرت بد بخت تو كف خواهرتي باش لاقل كس شعر تحويل ملت نده كمي خجالت بكش اگه گيرت بيارم خشك خشك ميكنمت

0 ❤️

265554
2011-05-26 14:30:49 +0430 +0430
NA

اين دفعه سكس با مادرتو بنويس همچين بچه هايي به يكي رفتن ديگه نه

0 ❤️

265555
2011-08-03 12:50:10 +0430 +0430
NA

Bahal bud.

0 ❤️

265556
2011-08-14 13:32:47 +0430 +0430
NA

ایول بابا
هاشا به غیرتت
خاک تو سرت

0 ❤️

265557
2011-08-14 17:30:39 +0430 +0430
NA

منم بانظر سیاوش 55 موافقم ضمناً اونایی که این داستانا رو دوست ندارن خب نخونن یا اصلاً نیان تو سایت تو ایران مسجد تا دلت بخواد زیاده

0 ❤️

265558
2011-08-16 15:00:58 +0430 +0430
NA

افرین پسر خوب معلوم جنون زده ادم انقدر تخیلی میشه خجالت نمیگشی انقدر فیلم سکسی نگاه میکنی و توهم میزنی 20دقیق انم چند بار واووووووووووووباز م خوبه تخیل خوبی داری

0 ❤️

265559
2011-09-04 01:02:11 +0430 +0430
NA

داستانی که تعریف کردی از نظر سکسی کامل و تمام عیار بود… ولی غیرت تو هیچ جای داستانت ندیدم … حداقل اون پسر عموتو یه کتک حسابی میزدی که پشم حسابت نکنه… حالا خواهرتو کردی هیچ!!!
.
.
.
بعدم مگه تو کارو بار نداری هر روز خونه ای… اینجای داستانت شک برانگیزه!!!

0 ❤️

265560
2011-09-20 15:41:27 +0430 +0430
NA

its good i like it

0 ❤️

265561
2011-10-04 18:06:26 +0330 +0330
NA

احتمالا داییت هم که جوون بوده بامامانت سکس داشته چون خواهرزاده خوب به داییش میره

0 ❤️

265562
2011-10-21 15:29:37 +0330 +0330
NA

چطوره

0 ❤️

265563
2011-11-15 15:24:26 +0330 +0330
NA

داستان که کلا دروغ بود
اما اونایی که دوست دارن باخواهرشون این کارو بکنن . فردا تحمل اینرو ندارن که ببینن پسرش داره دخترشو میکنه .یا بیای خونه ببینی که برادر زنت داره زنتو میگاد
حیوون صفتی هم حدی داره

0 ❤️

265564
2011-11-23 16:48:46 +0330 +0330
NA

کیر تو کس ننه همتون که همه داستان ها را میگید دروغ

0 ❤️

265565
2011-12-15 15:49:52 +0330 +0330
NA

یعنی خاک تواون سرت بکنن. این همه دختر خوشکل تواین سایته مثل ساناز سانیا میترا … >:P >:P >:P :T :T :T :T :T :T

0 ❤️

265566
2011-12-17 11:54:43 +0330 +0330
NA

kiram dahanet konde avazi kon dos daram hamin alan biam bokonam to ion kon parat

0 ❤️

265567
2011-12-17 13:30:25 +0330 +0330
NA

کم این کس شعرا را بنویسید

0 ❤️

265568
2012-01-25 05:22:22 +0330 +0330

عالى بود،به حرفاشون توجه نكن قدر خواهرتو بدون

0 ❤️

265569
2012-02-15 14:44:13 +0330 +0330
NA

چی بگم دیگه حرفی نمونده که من بگم فقط اینو بگم که ماها یه عده بیماریم که گرفتار خودارضایی شدیم (معتادش شدیم) که خدا نجاتمون بده اگه کسی نظر منو تایید کنه می تونه ایمیل بده

0 ❤️

265570
2012-03-24 07:57:22 +0430 +0430
NA

خیلی کونی هستی حرام زاده لعنت امام زمان(عج) بر همتون

0 ❤️

265571
2012-03-24 08:02:35 +0430 +0430
NA

به خودتون بیایید ما مسلمانیم آخه امام زمان چه قدر از دست شما ها زجر بکشه

0 ❤️

265572
2012-04-24 04:15:30 +0430 +0430
NA

ey kash hame mesle to dastan mineveshtan,kheili bahalo hashari bood.damet garm.edame bede

0 ❤️

265573
2012-05-01 04:43:50 +0430 +0430
NA

این همه کس ریخته تو بازار چطور روتون میشه با محارم سکس داشته باشید البته اینجور مسائل عادی شده چون دیگه به کسی اطمئنان نیست میرن به برادرانشون یا برعکس میدن خلاصه سکس خر تو خرشده سکس با زن دائی سکس با خواهر سکس با مادر سکس با زن عمو معلوم نیست دوسه سال دیگه چی میشه؛ ولی دو طرف راضی بودن دیگه حرفی برای گفتن نمیذاره

0 ❤️

265574
2012-06-13 17:57:30 +0430 +0430
NA

اینارحم به خواهرشونم نمیکنن.یهودیدی امامتم گاییدن!

0 ❤️

265575
2012-06-13 18:00:58 +0430 +0430
NA

بابا اینا خیلی حشرین.یهو دیدی امامتم گاییدن!

0 ❤️

265576
2012-08-06 19:12:44 +0430 +0430
NA

این دومین باری هست که مجبورم جواب یک همچین ؟؟؟؟؟؟ آدمایی ؟؟؟؟؟؟ رو بدم

آخه مردیکه شاسکول آخه چاقال حالا این داستان کجاش خوب و جالب یا با اهمیت بود که راست یا دروغ بودنش اهمیت داشته باشه ؟
مثل اینکه تو هم همچین چیز هایی رو دوست داری و تو آرزوش هستی یا اینکه خودت هم با … آره ؟؟؟؟؟؟؟
فقط می تونم بگم برات خیلی خیلی متاسفم
خدا وکیلی خودت بشین و فکر کن فرق تو با حیوون چیه ؟
بابا اکثر حیوون ها هم با خواهر یا مادر خودشون جفت گیری نمی کنند ، بفهم اینو

من نمیگم آدم پاک . منزه ای هستم ، نه
ولی حداقل سعی می کنم انسان باشم
آرزوم این هست که روزی بیاد که همچین چیز هایی رو نبینیم یا حداقل نشنویم

مخلص تمامی دوستان
کورش
از قلب خلیج همیشه فارس
جزیره کیش

0 ❤️

265577
2012-08-27 12:46:49 +0430 +0430
NA

یعنی خواهر تو گایدم که مثل سگ دروغ میگی…

0 ❤️

265578
2012-09-05 17:46:58 +0430 +0430
NA

khodemoonim khoob kardisha vali chetor delet oomad khahareto bokoni?man delam barash sookht!:(
damet garm vali kash too dastane eki dg jaye khaharet bood
age man jat boodam ye dast ham oon pesar amooe ro mikardam ke dg fekre in ghalat karia be saresh nazane:))

0 ❤️

265579
2012-09-06 08:30:19 +0430 +0430
NA

واقعا بی غیرتی

0 ❤️

265580
2012-09-09 03:46:41 +0430 +0430
NA

کیر خر دهات جنوب تو حلقت
انقد از این داستانا بلغور کردید آدم میترسه با داداشش تو خونه تنها بمونه

0 ❤️

265581
2012-10-12 17:48:49 +0330 +0330
NA

اگه دروغ بود،خوب بود البته فاکتور از غلط های املایی و دستوری.
ولی اگه راست بود،خیلی خار کس ده ای!یعنی خارکونده ای!
goodluck

0 ❤️

265582
2012-10-19 05:53:32 +0330 +0330
NA

کس کش. ایرانی جونشو مده که یه اجنبی به ناموسش چپ نگاه نکنه اون وقت توی بی غیرت دادن خواهرتو دیدی وهیچ کاری نکردی خوشا به غیرتت

0 ❤️

265583
2012-11-30 13:40:24 +0330 +0330
NA

عدغغللغذ

0 ❤️

265584
2012-12-29 11:33:30 +0330 +0330
NA

عالی بود ازت ممنونم عزیزم

0 ❤️

265585
2013-02-12 16:54:04 +0330 +0330
NA

دمت جیز که نذاشتی خواهرت جنده بشه

0 ❤️

265586
2013-02-23 17:03:43 +0330 +0330
NA

:H ziba bod mer30

0 ❤️

265587
2014-01-14 15:03:27 +0330 +0330

اگه دروغ بود که خواهرتو گاییدم اما اگه راست بود باز هم خواهرتو گاییدنم
د آخه لاشی کدوم کس کش بی ناموسی این خزولات رو مینویسه
در ضمن یه چیز دیگه یادم رفت بگم مادرتم گاییدم، کس بچه
در ضمن کون پدرت رو هم گاییدم، گاییدی، گایید، گاییدیم، گاییدید، درحال گاییدن هستن که پسر کونی مثله تو رو تربیت نکرده باشه

0 ❤️

265588
2014-08-08 16:42:39 +0430 +0430
NA

خواهرتو…

0 ❤️

265589
2014-08-10 19:07:48 +0430 +0430
NA

تو روح تو و اون خواهر جندت

0 ❤️

265590
2014-10-03 16:21:38 +0330 +0330
NA

خوب بود اما…

0 ❤️

265592
2015-05-23 18:28:09 +0430 +0430
NA

اووووف خوش به حالت کاش منم میتونستم با خواهرم سکس کنم، خوب بود دمت جیز دم خواهرت هم کوشت کوب چوبی،،،!

1 ❤️

526836
2015-12-29 22:07:08 +0330 +0330

نخوندم.مدتیه وقتی محارم میبینم میام فقط بنویسم.حشری هستی؟خیر سرت؟دیوارو سوراخ کن همون تو خودتو خلاص کن!آدم باید خیلی بدبخت باشه همچین فکرایی بکنه چه برسه بنویسه این مثنوی هفتاد منو!غیر از این حتما حتما باید مریضم باشه!از خودم خجالت میکشم وقتی میبینم با آدمایی مثل تو تو یه سایتم…فحش نمیدم و میزارم بچه های خوب سایت حسابی از خجالتت دربیان.حقته هرچی بگن کم گفتن…محارم تحریمه

0 ❤️

531228
2016-02-18 21:19:08 +0330 +0330

داداش خواهرتو به اون بنده خدا انداتختیدااا
نکنید این کارا رو
من با چه امیدی برم خواستگاری اخه
دهنت سرویس

0 ❤️

535634
2016-04-01 19:03:39 +0430 +0430
NA

fuck **fuck **fuck

0 ❤️

550580
2016-07-28 20:06:26 +0430 +0430

خوب بود منم خیلی دوست دارم داداشم باهام سکس کنه یا با دوستاش جلوی خودش سکس کنم

1 ❤️

595179
2017-05-11 12:41:45 +0430 +0430

بازم عشق بی پایان خواهر و برادر…

0 ❤️

640289
2017-07-17 14:57:50 +0430 +0430

اوووف، چه با حال بود، این از خاطره های واقعی سکس با خواهر بود نوش جوون

0 ❤️

708876
2018-08-08 20:11:19 +0430 +0430

اوف چه داستان خوبی خیلی حال کردم دمت گرم ابم اومد جووووووون.

0 ❤️

750938
2019-02-27 13:50:25 +0330 +0330

اوووف. مثل داداش من که اولین بار گایید منو

0 ❤️

764440
2019-04-28 22:46:18 +0430 +0430
NA

خیلی خری که دیگه نمیکنیش پسر خاله من هنوزم خواهرش رو میکنه

0 ❤️

838334
2021-10-20 00:54:19 +0330 +0330

دروغ بود

0 ❤️

976047
2024-03-21 11:45:53 +0330 +0330

باید حالا از جلو بکنیش شانس امده در خونه بکنش جلو عقب.

0 ❤️