کون دادن آرش به رضا

1394/03/10

سلام به همه دوستان خوبم.من ارشم 21 سالمه قدم 180 و وزنم 70 هیکل خوب و رو فرمی دارم که با رنگ پوست سفید و کون گندم محشرم میکنه.میرم سر اصل داستان من از دوران بچگی همیشه تو محل به بچها لاپایی میدادم راستش اصلا نمیدونستم که این کار یعنی چی،کم کم سنم که رفت بالاتر فهمیدم که این کاره بدیه ولی حالا که میتونست نده دیگه؟؟؟همه میدونستن که من دادمو میخواستن بکننم. گذشت و از اون محل رفتیم دیگه چند سالی از فازش اومده بودم بیرون اصلا بهش فکرم نمیکردم تا اینکه یه روز قبل از اینکه برم مدرسه،اون موقع تقریبا 17 سالم بود رفتم تو چت روم یهو یه پسری اومدو گفت میدی؟؟؟؟گفتم نه شروع کرد فوش دادن به مامانم منم کم کم خوشم اومد.انگار یه حس خوب بهم میداد.دیگه کارم شده بود اینکه صبح تا شب برم چت روم و چتی حال بدم. یه روز با یه پسری شروع کردم به چت اسمش رضا بود.گفت کی پیشته؟؟؟گفتم هیچکس.گفتم بیام بکنمت؟گفتم نه چتیم فقط.گفت آدرس،منم اصلا دست خودم دیگه نبود ادرس دادمو اومد.زنگ زد رو گوشیم گفت من پایینه خونتونم منم رفتم پیشوازش وای چی میدیدم یه پسر با قد 190 وزن95 ته هیکل بود سرشم با تیغ زده بود.خیلی خوشم اومد ازش.رفتیم تو خونه اول یکم حرف زدیم.بعد اروم اروم بغلم کرد حس خیلی خوبی بود انگار مال اون بودم.شرو کرد بدنمو مالیدن منم دیگه حسابی شل شده بودم.لباشو گذاشت رو لبمو شروع کردیم به لب دادن.خیلی خوب بود گردنمو میلیسیدو منم ول شده بودم رو مبل.گفت بریم تو اتاق رفتیم تو اتاق مامان بابامو خوابیدیم رو تختشون.از رو شرت کیرشو میمالیدم بهش میومد بزرگ باشه گفت درش بیار منم اروم درش اوردم وااااای چی میدیم یه کیر کلفت 17 سانتی شروع کردم به لیسیدنش از پایین به بالا میکردم تو دهنمو درش میوردم.حسابی خوردمش.گفت لباساتو در بیار گفتم نه فقط میخورم .گفت بچه بازیه بابا در بیار خودش اومدو لباسامو در اورد شروع کرد به لیسیدن بدنم شرتمو در اورد و گفت هه این کیره یا دودول؟اخه 10 سانته.گفت حق داری بدی.حالت داگی خوابوندمو لیدوکائین زد به سوراخمو انگوشتشو اروم انگشتم کرد خیلی درد داشت میسوخت حسابی تند تند جلو عقب میکرد کم کم دردش شده بود لذتو اه و اوه میکردم.انگشتشو در اورد و کیرشو کرم زدو سرشو گذاشت رو سوراخم هرچی حل میداد داخل نمیرفت.شاید 5 دقیقه طول کشید تا سرش رفت داخل واااای بچها افتضاح بود خیلی درد داشت انگار داشتم منفجر میشدم.دیگه شروع کرد به جلو عقب کردن منم اخ و اوخم اتاقو برده بود رو هوا هرچی میگفتم ارومتر نمیفهمید و محکم میکرد و چک میزد به کونم .داخل کونم کم کم داغ شده بود یکم حسم بهتر شده بود.همچبن داشت میگاییدم که تو فیلما هم ندیده بودم .میگفت جووووووووون کووووووونی بگووووووو مامانم جندست اول نمیگفتم ولی وقتی محکمتر میکرد مجبور میشدم بگم مامانم جندس کیرررررت تو کسش اونم حسابی حال میکرد.یهو یه داد بلند زدو دیدم کونم داااااغ داغ شده افتاد رومو بعد از 3،4 دقیقه بلند شد و پوشید و رفت بعدم هرچی زنگ زد جوابشو ندادم.

نوشته: آرش


👍 0
👎 0
30968 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

463987
2015-05-31 05:59:52 +0430 +0430

جون مادرت حالا بیا یه مرتبه هم جواب مارو بده ضرر نمیکنی

0 ❤️

463988
2015-05-31 06:54:56 +0430 +0430

Khooooob booood

0 ❤️

463989
2015-05-31 07:20:49 +0430 +0430
NA

گوه نخور کونی همچین اول هر داستان میتویسه تا فلان جا خوندم اخه کس کش جغی بت چیبگم یا نخون یا تاته بخون مثل بقیه تهش نقد کن وکسشر بگو.

4 ❤️

463990
2015-05-31 07:41:14 +0430 +0430
NA

مادرتوگاييدم

0 ❤️

463991
2015-05-31 07:54:14 +0430 +0430
NA

احسان هات به جوکر کس مشنگ فرمود:
چه لنگیم هوا کردی. جووون lol

0 ❤️

463992
2015-05-31 08:01:27 +0430 +0430

چرا تم داستان هایی که همچین اسم هایی دارن جنده بازیه؟؟
اون از علی و سپهر اینم از این!!!
خعلی جنده این به خدا

0 ❤️

463993
2015-05-31 10:20:11 +0430 +0430

افرین به غیرتت روی سیب زمینا رو سفید کردی وقتی فحش داده به مادرت ناک اوتش کردی جون مادرت رحم کن بهش ولی خوبه پله های ترقی رو پله پله رفتی افرین ادامه بدی تبدیل میشی به یه کونی تمام عیار

0 ❤️

463994
2015-05-31 17:49:14 +0430 +0430
NA

عزیزان من اینقد قضیه کون رو راحت جلوه ندید مگه یادتون رفته این سوراخ کاربرد اصلیش چیز دیگه ای هست .

0 ❤️

463995
2015-05-31 17:53:34 +0430 +0430
NA

نیمه واقعی بود

0 ❤️

463997
2015-06-01 02:22:40 +0430 +0430
NA

کسشعر بود
کونی

0 ❤️

463998
2015-06-01 06:38:32 +0430 +0430

من از ۱۵ سالگی کون دادم هنوز این داغ شدن کون از آب کیر رو احساس نکردم

0 ❤️

464000
2015-06-16 17:42:31 +0430 +0430

بابا چرا حرف الكي ميزني!!
پايه هستي بيا خودم حسابي از حالت كونت در بيارمت

0 ❤️

464001
2015-06-16 17:42:51 +0430 +0430

بابا چرا حرف الكي ميزني!!
پايه هستي بيا خودم حسابي از خجالت كونت در بيارمت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها