داستان خلاصه میکنم سریع میرم سراصل مطلب.من فرشادم ۱۹ سالمه.قرار بود از سمنان برم مشهد و تصمیم داشتم برم مخ یه راننده کامیون بزنم منو ببره و هم کون دادن به راننده کامیونم تجربه کنم. رفتم گاراژ و یه سیبیل کلفت نشون کردم و مخش زدم و با عشوه هام بهش فهموندم که کونی هستم وبهش کونم میدم.اونم سریع مخش پیاده شد وقبول کرد مفتی ببره مشهد ولی تو راه اون و دوستش هروقت خواستن کونم بزارن منم قبول کردم.
خلاصه همون تو گاراژ رفتم دستشویی و تمیزکردم و راه افتادیم. اسم راننده اکبر بود واسم دوستش که اونم بدن مردونه و سبیل کلفت بود حشمت بود.خلاصه راه افتادیم. از شهر که خارج شدیم حشمت سریع منو برد پشت و لختم کردو خودشم لخت شد. معلوم بود خیلی وقته سکس نکرده وکلی حشریه. من سریع کیرش گرفتم دستم وبراش ساک زدم اونم دیگه کامل دیوونه شده بود…منو برگردوند وچندتا تف زد توسوراخم وچندتا سیلی به کونم بعد کیرشو گذاشت توکونم.بعد گفت کسکش چقدر گشادی تو. بعد کیرشو کامل کرد تو کونم و عقب جلو کرد.منم زنونه اه وناله میکردم.بعد همون حالت که از پشت داشت کونمو میکرد برگشتم و زبونمو دراورد و اونم فهمید وسریع لبمو لیس زد.حدود ده دقیقه کونم گذاشت وبعد ابش پاشید رو صورتم وبی حال افتاد رو تخت عقب. اکبر که کامل حشری شده بود گفت حشمت بیا ماشین برون منم بکنم. حشمت بیحال شلوارشو پوشید و ماشین از اکبر گرفت. بعد سریع کیرشو دراورد و گرفت جلومن. منم براش ساک زدم.اب دهنم خشک شده بود به اکبر گفتم تو دهنم تف کن و اکبرم تف کرد من براش ساک زدم.بعد اکبرم حدود یک ربع کونمو کرد واینبار ابش کامل خالی کرد توکونم.نبض زدن کیرش توکونم خیلی حال داد وباعث شد منم ابم بیاد.خلاصه تامشهد هرکدوم سه بار کونم گذاشتن وقتی رسیدن مشهد دیگه کمرشون خالی شده بود.
نوشته: فرشاد
بهرحال خدمت رسانی به راننده کامیونها هم به نوبه خودش با ارزشه. خسته نباشی برادر، خدا قوت پهلوان ?
خاله الکسیس باس بیاد جلوت لنگ بندازه…نوزده سالگی اینقدر جنده مزاج بعدأ چکار میکنی…فانتزی بود کس شعر نگو
مخت تعطیل رسمی عمومی اعلام کرد کم جق بزن بیا خودم کونت می زارم
یجوری میگه حشمت بی حال شلوارشو پوشید و ماشین رو از اکبر گرفت انگاری ماشین اصلاح سر و صورته (-:
مفعولم از اهواز منم دوست دارم به راننده ماشین سنگین کون بدم
وداع راننده و کمکی با تو کونی و التماس دعا داشتن…
یا امام رضا طرف کونیه کونی میده ساکم میزنه اومدسمتت بطلب…
الوداع فی امان الله یا ابن 19 ساله اوبنه ی
ادرس حشمت و اکبر رو میخواستم سه بار بکنن منو .حسودیم شد
اصل کسشعر بود همش گفتی دادم دادم دادم اونم راننده کامیوون عق کیر کثیف و عرقی رو کردی تو کونت عق
راننده ها دانشجوها و مسافرا اتفاقا موردهای
خوبی هستن واسه سکس هم آشنا نبستن هم جا
دارن هم باشخصیت مخصوصا دانشجوها
ینی اسکانیا تو کونت دیگه ننویس