کون دادن رها

1395/08/10

سلام اسمم رهاس ۱۷سالمه قدم ۵۸\۱رنگ پوستم سفید نسبتا تپلم کون بزرگیم دارم قیافمم تو شهر کوچیکمون تک و معروفه میخام داستان سکس ی سال پیشمو بگم پارسال تو امتحانات خرداد با یکی دوس شدم ب اسم پوریا یکی از دوستام با دوست پوریا ب اسم میلاد دوس شده بود اسم دوستمم نیلوفر بود ما ۴نفر هرروز بعد امتحان باهم می رفتیم بیرون دوردور ی روز ک بیرون رفته بودیم من و پوریا و نیلو پشت نشسته بودیم میلاد و دوستشونم ک راننده بود جلو تو راه با پوریا دعوام شد هرچی از دهنم درومد بش گفتم اونم هیچی نمیگف آخرشم ی لبخند زد و سرمو گذاش رو پاش و گف بیخیال بخواب بغلم چشاتم ببند همینجوری ک چشامو بسته بودم یدفه نیلو دستمو گرف و گف رها پاشو نیگا اینا دارن از شهر خارج میشن و میرن تو جاده منم بلند شدم ازرو پاهای پوریا و قبل اینک چیزی بگم مهدی(رانندمون)گف تو خیابون پلیس هس جاده امن تره پوریام سرمو دوباره بغل کردو گف تو کارت نباشه عشقم تو بخواب من چشامو بسته بودم ک ماشینو نگه داشتن گفتن پیاده شین رفته بودیم یکی از روستاها اطراف شهرمون همونجا ی جای سرسبزی بود ک رفتیم اونجا ک یدفه دیدم پوریا جلوتر از من داره میره و با گوشی خیلی آروم میحرفه رفتم زدم بش گفتم کیه با شخص پشت تلفن خدافظی کردو ب من گف ممد بود(دوس پسر قبلی من ک دوس پوریا بود)
همونجاها پوریا کنار ی درخت نشست و از من خواست ک بشینم بغلش وقتی نشستم ازم خواست ک شلوارمو بکشم پایین و از پشت بش بدم ولی من این کارو نمیکردم (چون شهرمون کوچیکه ی کاری میکنی سریع اسمت پخش میشه منم خب تعداد دوس پسرام زیاد بود و حرفم پشتم فراوون)پوریا بم گف تو ک ب این همه آدم دادی خب ی دستم ب من بده منم بش گفتم ک هرچی ک مردم میگن دروغه من تاحالا کسی بم دس نزده و الانم اجازه نمیده خلاصه پوریا زیربار نرفت و ازروم بلند نمیشد و میگف باید بم بدی آخرشم ب زور شلوارمو کشید پایین گفتم باش باش فقط ب زور ن خودم بت میدم کشیدم پایین اونم یکم کونمو تف مالی کرد و کیرشو دراورد و گذاش تو وااااای خدا منم ک بار اولم بود و کونم تنگ جیغ می کشیدم و ازش خواهش میکردم ک بکشه بیرون ولی گوش نمیداد ی دف جیغ زدم ک تورو خدا بذار لا پام اونم دراود و لاپایی گذاش برام ولی سر کیرش کج شده بود و داش میرف تو کسم هرچیم میگفتم انقد حشری بود گوش نمیداد میلاد و نیلو و مهدیم ازدور داشتن میدیدنمون ی دفه داد زدم مهدی توروقران التماس میکردم ک بیاد و نجاتم بده همون موقم مهدی اومدو پوریارو از روم ب زور بلند کردو منم شلوارم و کشیدم بالا ورفتیم تو ماشین ک یدفه ممد دوس پسرقبلیم با دوتا از دوستاش رسیدن نگو پوریا خبرشون کرده بود ولی مهدی اجازه نداد بریزن روم و پاشو گذاشت روگاز و من و نیلورو رسوند خونه خلاصه اینک کونی شدم

نوشته: رها


👍 1
👎 19
39596 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

562863
2016-10-31 20:57:18 +0330 +0330

عمو جون
تو برو همون جلقتو بزن
نمیخواد واسه ما کس شعر بنویسی

0 ❤️

562871
2016-10-31 21:08:24 +0330 +0330

خوب بود…بنظر یک خاطره واقعی میومد

0 ❤️

562874
2016-10-31 21:13:00 +0330 +0330

راست دروغش تو کست… اینجا +18 بفهم انسان نفهم

0 ❤️

562884
2016-10-31 21:30:48 +0330 +0330

بیرون شهر با دو نفر نمیدونستی قراره بکننت یا مارو سرکار گذاشتی

0 ❤️

562885
2016-10-31 21:49:10 +0330 +0330

خواهر و مادر زبان محاوره ای رو گاییدی

0 ❤️

562923
2016-11-01 03:51:46 +0330 +0330

gooosale

0 ❤️

562952
2016-11-01 10:16:21 +0330 +0330

کلا یه سری افراد هستن داستانو نمیخونن . مستقیما میان فحش میدن و میرن . هرچه هم که باشه میگن دروغه …
خوب این داستان حالا باب میل شاید خیلی نباشه ولی دلیلی نمیبینم که دروغ توش نوشته شده باشه . تو هر شهری مخصوصا شهر کوچیک فت و فراوون دخترای این مدلی هستش که عام المنفعه هست وجودشون و بجز اموات شهرشون سایر افراد یه حالی باحاشون کردن …
من نمیدونم این کجاش عجیب یا باور نکردنیه آخه …

0 ❤️

562958
2016-11-01 11:15:47 +0330 +0330

تبریک میگم عزیزم کونتو بده لااقل کونت عقده ای نشه کاش کیر منو هم سیر میکردی

0 ❤️

562959
2016-11-01 11:32:40 +0330 +0330

کون دادی یا نه تکلیفو روشن کن

0 ❤️

562962
2016-11-01 12:35:13 +0330 +0330
NA

تخم سگ

0 ❤️

562991
2016-11-01 18:58:21 +0330 +0330

دیگه ننویس پسرم… دستتم دربیار بیرون

1 ❤️

563019
2016-11-01 20:51:23 +0330 +0330

چرا به این راحتی اعتماد میکنی؟خیلی شانست گفته که چند نفری ترتیبتو ندادند.

0 ❤️

563046
2016-11-01 22:29:03 +0330 +0330

مهدی نگو محمدعلی فردین…بابا چه مرامی داشت این پسره کیره بهمن مفید تو نافت دخترنبینم دیگه کیردلت بخواد…

0 ❤️

563051
2016-11-01 23:10:41 +0330 +0330

پسر دختر نما و استاد هنرهای تجسمی
جان مادرت چرندیات 5 ثانیه مغز کپک زدتو نریز اینجا به اسم داستان

0 ❤️

563073
2016-11-02 02:38:18 +0330 +0330

تو کوووووونی بوده عمو جون
خبر نداشتی :)

0 ❤️

572360
2017-01-05 20:19:08 +0330 +0330

من ناموسا به داستان کسشرش کاری ندارم
ناموسا مگه این سایت برای بالای ۱۸ سال نیست؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها