کون دادن پشت کلاس های دبیرستان

1395/10/27

من فرهادم 25 سالمه. 170 قدمه و 52 وزنم. بدنم سفید و زنونه ست و از زمان مدرسه همه دنبال کونم بودن و منم به چند نفری میدادن. این داستان درباره مجید دوست دوران دبیرستانمه. من و مجید با هم توی یه نیمکت می‌نشستیم و خیلی زود دوست صمیمی شدیم و همیشه با هم بودیم. مجید کم‌کم سر زنگ ورزش وقتی لباس عوض میکردیم بهم نخ میداد و تیکه مینداخت. یه بار دیدم زل زده به کونم توی شرت. منم چون بچه خوشگل بودم کلا عادت داشتم به این نگاه‌ها و جلوش لفتش دادم و چرخی به کونم دادم و یکم قنبل کردم. گفت چیه فرهاد، طاقچه انداختی بیرون.گفتم تو که غریبه نیستی، چیه میخوای بپوشم؟ لبخند زد و با خوشحالی گفت منظورم این بود که پشت کلاس بهتر میشه دیدش زد. الان بچه‌ها از فوتبال برمیگردن. کشیدم بالا و گفتم، بزن بریم. دوتایی دویدیم توی حیاط و کلاس‌ها رو دور زدیم رفتیم گوشه حیاط پشت دیوار کلاس‌ها که خالی بودن.تا اومد چیزی بگه کشیدم پایین و جلوش قنبل کردم. مجید میدونست که توی کلاس همه دلشون میخواد منو بکنن ولی هیچ‌وقت فکر نمیکرد من کونی باشم. حالا که می‌دید چنین قنبل سفیدی جلوش لخته ازش طلب کیر میکنه، تف از دهنش آویزون شده بود.سریع لخت شد و کیر کلفت سنگ شده‌اش رو درآورد. حسابی قلنبه و تپل بود کیرش. عقب دادم کونمو و دستمو زدم به دیوار. تف زدیم به کیرش و کونم. سرشو گذاشت و فشار داد توم. سرش رفت تو که گفتم صبر کن. گفت وقت نیست الان بچه ها میان. و یهو تا ته فشار داد توم. بیخ دیوار یه آااااخی کشیدم و شل شدم. شروع کرد به تپوندن توی کونم و تند تند میکرد. یه جوری کونم به صدا دادن افتاده بود که گفت، فرهاد نامرد به کی دیگه کون دادی اینطور گشادت کرده؟ نامرد به من چرا نمیگفتی؟ چند وقته میدی؟ حالا خودم پاره‌ت میکنم بچه کونی. منم فقط اوخ اوخ میکردم و بهش تا ته کون میدادم. بهرحال منم اولین بارم نبود و یک سالی میشد که دوتا از پسرهای سال بالایی منو کونی خودشون کرده بودن و با هم دیگه قبل یا بعد مدرسه میکردنم. مجید حین کردن بود که یهو تا ته توم نگه داشت چسبید بهم. فشارم داد به دیوار و همونجا همه شو توم خالی کرد. بعد کیرشو کشید بیرون. سوراخم نیمه باز مونده بود. حس کردم آب کیرش داره از کونم سرازیر میشه بیرون. شورتمو پوشیدم که آبش بریزه توی شرتم و شرتم بوی آب کیرشو بگیره. شلوارمونو کشیدم بالا. دیدم مجید زل زده بهم. یهو بازوم رو گرفت و گفت فردا عصر بعد مدرسه بریم خونه ما، کسی نیست. چشمک زد و رفت. بیچاره هنوز نمیدونست من فردا بعد مدرسه با بکن‌های سال بالایی قرار دارم.

نوشته: فرهاد


👍 7
👎 10
40397 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

574462
2017-01-17 02:49:51 +0330 +0330
NA

نظری ندارم ولی ملت تمام ابنه ای شدن

1 ❤️

574464
2017-01-17 02:58:21 +0330 +0330
NA

پادگان ما چون وسط بیابون بود ابو با تانکر میاوردن و سربازها حق حموم رفتن نداشتن فقط پرسنل. اما سرباز مسئول حموم در ازای پ.و.ل شبا بچه ها رو راه میداد یکشب 3 تا شیرازی یک لاهیجانی خیلی سفید و تپلو به اسم مهمون کردن میبرنش حموم طرف مقاومت میکنه اینقدر میزننش نیمه جون میشه بعدم 3 نفری کونش میزارن طرف یک ساعتی کف حموم بوده وقتی که میتونه پا شه اولین کارش این بود که سعی کرد با کمربند و لوله های بالای حموم خودشو حلق اویز کنه که نجاتش دادن و زنده موند منظور نسل ما کسی اگر به زور کتک یک کاری باهاش میکردن خودشو می کشت که حتی یکروز به عنوان کونی تو این دنیا زندگی نکنه نسل جدید نه تنها داوطلبانه میده چنان با افتخار میاد تعریف میکنه که انگار دکترای فیزیک هسته ای از امریکا گرفته!! یا نسل من هیچی حالیش نبود یا این نسل جدید خیلی لجنه…

5 ❤️

574474
2017-01-17 06:24:18 +0330 +0330

اوبی/ مردم کون میدن اینم کون میده زمان ما این چیزا نبود

0 ❤️

574482
2017-01-17 07:38:51 +0330 +0330

عزیزم تو همجنسگرا نیستی اینو بدون
تو یه اوبی به تمام معنایی که امثال تو باعث این دید منفی و خراب نسبت به همجنسگرایی شده
خاک تو سرت

2 ❤️

574536
2017-01-17 14:59:33 +0330 +0330
NA

مرد هم مرد های قدیم:/*

0 ❤️

574559
2017-01-17 17:54:16 +0330 +0330

چــــــرا گیر ما نمیاد از این کون ده ها

0 ❤️

574560
2017-01-17 17:59:15 +0330 +0330

پدرمادرت میدونن میدی

0 ❤️

574719
2017-01-18 07:13:18 +0330 +0330
NA

موفق باش کونی……………

0 ❤️

688904
2018-05-21 14:25:19 +0430 +0430

کدوم شهری؟

0 ❤️

734665
2018-12-09 11:40:50 +0330 +0330
NA

ای کیرم تو کون هرچی کونیه،شما مردین اخه بدبختا؟
فردا رو سر زن بیچارشون هم غر میزنن که ما مردیم و فلان،کییییرم تو کونتون

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها