کون دادنم برای بدرقه بهترین دوستم

1397/10/23

سلام من اسمم پارسا هجده سالمه از تهرانم. من از نه سالگی شروع به کون دادن کردم تا الان یه جورایی تو کونیا جنده محسوب میشم چون تقریبا با صد نفر مختلف رابطه داشتم و با هر کدوم بیشتر از ده بار حال نمیکردم… غیر از یکدوم که از بچگی دوست صمیمیم بود. اسمش سپهر بود عاشقشم واقعا بهترین سکسامو با سپهر داشتم… وقتی کیر سپهرو میخوردم احساس میکردم کیر یه مرد واقعی تو دهنمه… با اینکه اون مث خودم فقط چند ماه ازم بزرگتر بود ولی مردونگی که اون داره رو مرد چهل ساله نداره. ماه پیش بود یعنی آبان نود و هفت آقام سپهر میخواست بره خدمت شب قبل اعزام جشن بود خونشون تا اخر شب با اشناها جشن ادامه داشت تا اینکه دونه دونه همه رفتن من و سپهر و مامان و باباش موندیم که بعد سپهر گفت بمونم منم از خداخاسته گفتم زنگ بزنم خونوادم اجازه بگیرم. خلاصه جمع و جور که کردیم رفتیم اتاق سپهرم همون که وارد اتاق شدیم منو گرفت چسبوند به دیوار لبامو بوسید من خیلی بدنم سفیده و چشمای سبز و موهای بلند بوری دارم… سپهرم گفت هانیه امشب میخوام بهترین سکس عمرمو با تو تجربه کنم عزیزم (شاید مسخره بکنید ولی سپهر چندین ساله منو تو خلوت هانیه صدا میکنه) منم لباسامو دونه دونه براش دراوردم فقط شورت تنم موند اورد منو انداخت رو تختش شروع کرد به خوردن بدنم از کف پاهام تا موهای سرم میخورد و در حال خوردن میگفت هانیه بفهمم بدون اجازم زیر کسی خوابیدی اومدم با کمربند میزنمت منم میگفتم چشم اقامون. تموم بدنمو که بوسید اروم اروم شورتمو دراورد از تنم شروع کرد به خوردن کونم مث دیوونه ها میخورد بخصوص سوراخمو ازش لب میگرفت بعد گفتم اقایی بسه دیگه دلم کیرتونو میخواد سرشو از لای کونم دراورد گفت بیا بخورش جنده صورتمو گذاشتم رو کیرش از رو لباس بعد کیر خوشگلشو از تو شورتش دراورد یه نگاه از رو هوس به کیر کلفت مردونش کردم بعد به نگاه به چشماش… گفت شروع کن خوردنش دیگه هانی من منم اول همه جاشو بوسیدم بعد کردمش دهنم تا ته تند تند میکردم دهنم سرمو گرفته بود تو دستاش میگفت عاشقتم هانیه کونی من تا پونزده دقیقه کیر کلفتشو ساک میزدم که منو اورد بالا لبامو بوسید و لباسشو پوشید گفت جنده بشین الان میام… رفت بیرون بعد سه چهار دیقه اومد با یه کفش پاشنه بلند مشکی خوشگل که مال مامانش بود اومد جلوم نشست سجده کرد پاهامو بوسید گفت هانیه سگتم منم گفتم اینجوری نگو عشقم بلندش کردم لباشو بوسیدم کفشارو پام کرد واقعا خیلی حس زنونه فوق العاده ای داشتم بلند شدم اهنگ گذاشت با صدای کم با اهنگ جلوش لخت با کفش رقصیدم اومد لبامو بوسید عشقم منم با کفشام هم قدش شده بودم راحت میتونست ببوسه واقعا رویایی بود احساس زنونه ای که داشتم و البته ته دلم ناراحت بودم از اینکه مرد من فردا میخاد بره داگی رو تخت حالت گرفتم اومد کیرشو گذاشت دم سوراخم اولاش با اینکه خیلی دادم و جنده ام یه جورایی ولی بازم سخت میره و کم‌کم درس میشه بعد چند بار به زور عقب جلو کردن کونم گشاد شد تونست راحت تو کونم تلمبه بزنه فقط لیدوکایین بود که میزد به کیرش که ارضا نشه کیرشو درمیاورد میزد رو باسنم وااای چه حس عالی داشت
بعد خابید رو تخت من رو کیرش بالاپایین میشدم موقع گاییدنم بهم میگفت عاشقتم هانیه مادرجنده مادرتو گاییدم کیرم دهنت هانیه منم فقط میگفتم خودم و خونوادم زیرخوابتیم اقای من عشق من. گفت هانیه ابمو کجات بریزم داره میاد گفتم رو صورتم اقام بلند شدیم دوتایی سپهر سرپا من جلوش رو زانوهام نشستم کیرش دستاش بود منم صورتم زیرش اماده برای پاشیدن رو صورتم دستامو رو پاهاش میکشیدم و تو صورتش نگاه میکردم تا اینکه ابش اومد با فشار محکم ریخت رو صورتم… فقط خانوما و کونی ها میفهمن چه حس عالی ای داره این کار… بعد تموم شدن کارش چنتا سلفی از خودم و کیرش و ابش که صورتم یود گرفتم.
بعد با دسمال پاک کردم و شروع کرد ازم لب گرفتن گفتم دوست دارم سپهر… تو خدمت کسیو نکنیااااا گفت نه عزیزم گفتم اگرم کسیو کردی هانیه صداش نکن… هانیه تو فقط خود منم…گفتم اقامون اجازه هست بلند شم لباسامو بپوشم؟ گفتش نه مادرجنده کی گفته کارم تمومه… گفتم ببخشید اقامون… گفت بیا بالا کونتو بذار رو پاهام قراره اسپنک شی… گفتم بابایی بقیه میفهمن صدارو… گفت بفهمن خب چی میشه… گفتم خب میان تو اتاق ببینن صدای چیه مارو تو این وضعیت میبینن… گفت با اون اداهات بابام خیلی وقته تو که خونه نیستی به تو میگه کونی… اومدم رو پاهای اقامون… زد رو کونم گفت هانیه هر بار که میزنم باید بگی من جنده وفادار توام… منم هر بار تکرار میکردم که خابید رو تهت کیرش سمت صورتم بود براش ساک میزدم همزمان که کونمو میزد و کیرشو میزد رو صورتم که ابش اومد… ابشو همشو قورت دادم گفتم سپهر دوست دارم… گفت هانیه بهترین شب زندگیم بود…تا صب تو بغلش خودمو لوس کردم خوابیدیم… مرسی از توجهتون و البته نظراتتون

نوشته: پارسا(هانیه)


👍 11
👎 16
26270 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

741201
2019-01-13 21:04:15 +0330 +0330

تو کونیا جنده محسوب میشه…جنده گوه نخور دیگ ننویس

0 ❤️

741211
2019-01-13 21:09:39 +0330 +0330

شایدم تو جنده ها کونی محسوب می شی!

2 ❤️

741247
2019-01-13 22:30:22 +0330 +0330

ببخشید که نوشتم جنده محسوب میشم و بهونه دستتون دادم فحشم بدین… مرسی از اینکه داستانمو میخونین

2 ❤️

741265
2019-01-14 00:43:39 +0330 +0330

سوای اشکالات نوشتاری،
احساستو خوب بیان کرده بودی
زندگیت پر کیر و شاد:))))

0 ❤️

741385
2019-01-14 18:47:43 +0330 +0330
NA

کونیها هرگز نمی میرند چون بعد از کلی کون دادن ابنه ای می شوند.

0 ❤️

741397
2019-01-14 19:54:14 +0330 +0330

منم دلم یه بکن میخواد که اینجوری منو بکنه :(

0 ❤️

741584
2019-01-15 15:22:14 +0330 +0330

دلم خواست ?

0 ❤️

741625
2019-01-15 19:50:18 +0330 +0330
NA

داستان یک ملجوق???

0 ❤️

758529
2019-04-04 19:49:20 +0430 +0430
NA

سپهر مرد نبود. تو بیش از حد زن بودی، ضمنا اگه آقا سپهرتون اگه این داستان رو بخونه و بفهمه زیر صد نفر خوابیدی میده باباش کونت بزاره چون باباش هم در جریانه
راستی این دفعه داستان کون دادن به بابای سپهر رو جلوی چشم مادرش بنویس

0 ❤️