کون دادنم به رضا

1392/01/16

با سلام خدمت همه شما دوستان شهوانی…
این اولین سکس من نیست ولی اولین داستانمه…من 20سالمه قدم 165و وزنم60…یکم پرم…سایز سینه هام 75 و باسنم یکم بزرگه و لبام قلوه ایه…چیزی که رضا دیوونش بود…این ماجرا واسه اوایل مهر 91میشه…تابستون همون سال توسط یکی از دوستام با رضا که کارمند بانک بود اشنا شدم…رضا همه چیزش خوب بود…قد و هیکل و قیافه و …28سالش بود و مجرد…خلاصه یکی دو باری رفتم بانک حس میکردم اونم گلوش گیر کرده…شمارمو از روی یکی از فیش هام گرفت و به یه بهونه الکی بهم زنگ زد…منم که از خداخواسته بعد چندتا تماس باهاش راه اومدم…من خیلی حشریم…واقعا میخواستم باهاش سکس کنم…بعد 20روز رضا گفت میخوادئنامزد کنه…من کپ کردم…اما میگفت تو عشقمی و من همیشه باهات میمونم و ازین کس شعرا که خودم میدونستم منو واسه سکس میخواد…چون خودم میخواستم باهاش سکس کنم میگفتم اره راست میگی…بعد یه ماه قرار شد من برم خونش ولی سکس نکنیم… ولی من میدونستم نمیتونم تحمل کنم…صبح از خواب بیدار شدم رفتم حموم بدنمو صفا دادم…بدنمو لوسیون خوشبو کننده زدم…یه ست بنفش پوشیدم…موهامو اتو کردم لاک زدم…حاضر شدمو رفتم…

تقریبا س 10صبح بود…داشت صبحانه میخورد…منم نشستم و یه لیوان چایی خوردم…بعد 45دقیقه گفت بریم تو اتاق خواب راحت باشیم…دنبالش راه افتادم…نشستیم روی تخت و ماهواره رو روشن کرد…یکم حرف زدیمو دستمو گرفت…کم کم شروع کرد به لب گرفتن اولش تظاهر کردم خجالت میکشم…پا شد رفت اشپزخونه…منم از فرصت استفاده کردمو لباسامو عوض کردم…یه تاپ شلوارک یشمی پوشیدم و رفتم رو تخت دراز کشیدم…اومد کنارم دراز کشید…شروع کردیم این عین دیوونه ها لبهای همو خوردن…آآآآآآخخخخخ چه طعمی…با دستاش سینه هامو فشار میداد…من با سینه زیاد تحریک نمیشم مگر اینکه گاز بگیره…بهش گفتم سینه هامو گاز بگیر…اونم اطاعت میکرد…به زیر گردنو گوش خیلی عاجزم…اونم ماهرانه میخورد…واااااااای که دیوونه کننده بود…حسابی خیس کرده بودم…منو کامل لخت کرد و کشید لبه تخت و پاهامو داد بالا و شروع کرد به خوردن کسم…چون دخترم با احتیاط این کارو کرد…اوووووووف داشتم میمردم…خیلی کسمو خورد…خیلی حال کردم ولی ارضا نشدم…پا شدم اونو لخت کردم…یه لب ازش گرفتمو رفتم سراغ کیرش که حسابی شق شده بود…با زبونم سرشو لیس میزدم…یکم میک زدم…یکم بهش تف زدمو تا دسته کردم تو دهنم…یه اووووووووووفی گفت که منم حال کردم…تند تند واسش میخوردم اونم آخخ و اوخخ میکرد…تخماشو میخوردم…خیلی تو ساک زدن حرفه ای بودم…جوری میخوردم که ارضا شد…بعدش رفت کلی روغن و ازین چیزا اورد من حالت سگی روی تخت خوابیدم و اون شروع کرد به ماساژ دادن کون من…کونم بزرگه برقم که میزد باعث شد درجا کیرش بلند شه…به خودش اسپری زد و بعد یکم لب بازی اروم سرشو گذاشت رو سوراخ کونم…کونم انقد تنگه که سریع خون میاد…اروم اروم کیرشو فرستاد تو…من یه جیغ بلند زدم که اون گفت جووووووون…دیگه تو حال خودش نبود…یکم که جا باز کرد خودمم کمک میکردمو عقب جلو میکردم…بعد 7.8دقیقه در اورد و منو به کمر خوابوند…اومد روم دراز کشید کیرشو فرستاد تو…آآآخخخخ چه حالی میکردم…هم لبامو میخورد هم سینه هامو…بعد چند دقیقه باز اون روی تخت به پهلو خوابید منم پشتمو کردم بهش و به پهلو جلوش خوابیدم…کیرشو کرد تو…دیگه کونم گشاد شده بود…فقط حال میکردم…باز بعد چند دقیقه اون به کمر خوابید و من نشستم روش…سر کیرشو تنظیم کردم و با یه فشار تا دسته رفت تو…رضا کاملا بی حرکت بودو من بالا پایین میرفتم…از آخخ و اوخش معلوم بود با این مدل بیشتر حال کرده…بعدش کمرشو اورد بالا و من محکم بغلش کردم وانقد بالا پایین کردمو لباشو خوردم که ارضا شد و همشو ریخت تو کونم…بعدش منو خوابوندو انقد کسمو خورد تا ارضا شدم…بعد اون رفتیم دوش گرفتیمو تا غروب 3وعده سکس کردیم…
النم که ازون ماجرا چند ماهی گذشته تا حالا باهاش سکس نداشتم…هرچی اصرار میکنه قبول نمیکنم چون عروسی کرد…ممنون که وقت گذاشتی و خوندی…جز اسمها همه واقعیت بود…

نوشته: مهسا


👍 1
👎 0
73523 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

372433
2013-04-05 07:29:08 +0430 +0430

بازم به اون
حداقل اون یه ذره شرفش ته نکشیده که با وجود زنش بیاد با تو سکس کنه.
جنده واقعی تویی
نه اون بیچاره هایی که واسه خرجشون تن به این کارا میدن.

0 ❤️

372434
2013-04-05 07:31:10 +0430 +0430
NA

مهسا خانم: داستان بدی نبود و لی قشنگ هم نبود . یک داستان خیلی معمولی.

وقتی تو لذت بردی ما چیکاره ایم حرف بزنیم.فقط یک نکته:

دوست پسرت ست لباس زیر بنفش و تاپ شلوارک یشمی دید سکته نزد.من اگه بودم فکر

می کردم جواد یساری جلومه .کلا خلاص… :D :D دفعه دیگه یک کلاه بوقی هم بزار

ستت جور شه.

موفق باشی .

0 ❤️

372435
2013-04-05 07:32:17 +0430 +0430

:-D
خوبه کاربرد گزینه ویرایشو یاد گرفتین :-D

0 ❤️

372437
2013-04-05 07:35:05 +0430 +0430
NA

آآآآآآخخخخخ چه طعمی طعم ردبول میکشیدی :D

0 ❤️

372438
2013-04-05 07:43:27 +0430 +0430
NA

اتفاقا من فیلم اینو دیدم فرانسوی بود,جنده جقی

0 ❤️

372439
2013-04-05 07:54:13 +0430 +0430
NA

[quote=نويسنده مجلوق]
با سلام خدمت همه شما دوستان شهوانی…
[/quote]
سلام به روى ماهت به چهره ى خندانت
:D
[quote=نويسنده مجلوق]
این اولین سکس من نیست ولی اولین داستانمه…
[/quote]
عايا شما پورن استار تشريف داريد ؟
اتفاقا منم به اندازه موهاى سرت به توان 674 ضربدر 458 منهاى يك سكس داشتم
:D
[quote=نويسنده مجلوق]
من 20سالمه قدم 165و وزنم60…یکم پرم…سایز سینه هام 75 و باسنم یکم بزرگه و لبام قلوه ایه…
[/quote]
اى جانم عزيزم از امروز شيطان براى بدست آوردن و انجام عمليات پر فيض سكس به دنبالته
:X :hug: :*
چيه مگه به كمر من بيل خورده
:D
[quote=نويسنده مجلوق]
این ماجرا واسه اوایل مهر 91میشه…
[/quote]
مدارس باز شده بود و شماهم در حال قدم زدن و منم فداى شما
:X :D :* :D
اسم لشكر جديدمم فداييان بانو مهساست
:X :*

0 ❤️

372440
2013-04-05 08:11:15 +0430 +0430
NA

عزيزم کون دادن ىه مدت باحاله بعد به اعتياد تبديل مىشه مواظب باش

0 ❤️

372442
2013-04-05 09:43:20 +0430 +0430
NA

فيلم زياد نگاه ميكنى. نترس واسه شما هميشه كير هست. ديگه ننويس جنده

0 ❤️

372443
2013-04-05 10:00:26 +0430 +0430
NA

فد و هیکلت و مدل لبات عینه خودمه
میدونم چقد خاطر خواه داری بانوووووووووو

0 ❤️

372446
2013-04-05 17:19:46 +0430 +0430
NA

من حتم دارم که داستانت واقعیه
داستان سکست با جواد رو هم بنویس مهسا جونننننننننننننننننننن

0 ❤️

372447
2013-04-05 23:37:48 +0430 +0430
NA

مهسا خانم داستانت معمولي بود در حديه داستان تخيلي :Pاما اگه عكس كونت رو هم ميذاشتي تو تاپيك، اونوقت ميشد يه داستان حماسي :D

0 ❤️

372449
2013-04-06 01:36:45 +0430 +0430
NA

معلومه كه اين داستانو يه بسر نوشته كيرم تو كون خواهرت

0 ❤️

372450
2013-04-06 13:57:54 +0430 +0430
NA

ممنون مهسا جان لذت بردم کاش جای دوسپسرت بودم

0 ❤️

372451
2013-04-07 04:50:54 +0430 +0430
NA

من بهش 5 تا قلب دادم

0 ❤️