کون دادنم تو اصفهون

1393/02/06

سلام به همگی این داستانی که می خوام تعریف کنم واستون عین واقعیته و بر میگرده به سال امسال زمانی که دانشجو بودم قبلش از خودم میگم چون لازمه من ندا هستم24 ساله و تازه لیسانس کاشناسی صنایع غذایی رو گرفتم سفیدم جذابم ولی قدم بلند نیس و مثل همه کسایی که داستان ارسال میکنن قدم 175 نیست کمر باریکی دارم و باسن بسیار پهن و گوشتی از 17 سالگی دوس پسر داشتم و دیگه خودتون تصورشو کنین تو این چن سال چی به روزم اوردن دوس پسرام از جلو اوپن نیستم ولی تا حالا کلی کون دادم اینم بگم که شدیدا دلم کیررررررررررررررررر میخواد یه کیر کلفت که کس خیسمو نوازش کنه

خلاصه 9ماه پیش رفته بودیم مسافرت اصفهان خونه عموم دختر عموم که اونم کس کم نظیریه واسه خودش گفت بریم با دوس پسرم آشنات کنم منم کرمکی گفتم از خدامه حسابی به خودم رسیده بودم ناگفته نمونه همه موهام بخاطر مسافرت کاهی کرده بودم که بنظرم خیلی واسه پسرا هوس انگیزه داشتم میگفتم ما هم رفتیم سرقرار با اقا علی که رفیقشو با خودش اورده بود البته خبر داشتم قراره بیاداسمش امیرعلی بود ازین تریپ پسرایی که ابرو بر میدارن چشاش هم سبز بود بهش میومد خودش آبنه ای باشه ولی واسم مهم نبود چون حسابی اهل حالم و دوس دارم با همه جور آدمی باشم خلاصه از داستان عقب نیفتیم بعد 5 دقیقه آنچنان با هم گرم گرفتیم که نگو بعد برخلاف تصورم یهو دیدم سحر گفت پاشو باهاشون بریم گفتم کجا؟گفت بابای علی پیمانکاره یه ساختمان نیمه کاره دارن بریم اونجا اینجا ممکنه گشت بگیرتمون من یکم استرس داشتم ولی امیر علی اصرار کرد و منم گفتم باشه رفتیم ساختمون7 طبقه بود کاملا ساخته شده بود اماده فروش برخلاف تصورم خیلی بزرگ و شیک بود طوری که من سحر رو گم کردم به خودم اومدم دیدم تو یه واحدم با امیر علی سریع پرید روم به لب گرفتن جاکش خیلی عجله داشت منم همکاری کردم روسریمو دراورد یکم ناز کردم که دست به بدنم نزن که اون اصن گوش نمیداد زیپ شلوارمو باز کرد و دستشو کرد توی شرتم اون لحظه سریع حشری شدم چشامو بستم تا بیشتر حال کنم اونم ناقلا کاملا میدونست چی کنه آروم چوچولمو میمالید که حسابی آب ازم راه گرفته بود خیلی زود میخواستم ارضا شم اما دوست نداشتم واسه همین دستشو دراوردم رو زانو نشستم شلوارشو بزور کشیدم پایین چون خیلی تنگ بود کیرش کلفت و دراز بود اما سردر نمیارم چند سانت بود ولی یادمه که قرمز بود خوشم نیومد سبزه جذاب تره خلاصه تا ته کردمش تو دهنم ساک زدنو خوب بلدم اونم تو فضا بود تند تند میبردمش داخل و درش میاوردم یدفعه تا تخماش میکردم تو حلقم طوری که دو سه بار عق زدم که این کمک کرد کیرش خیلی لیز شه گفتم بسه؟ گفت آره جیگرطلا قمبل میکنی منم هیچی نگفتم فقط سگی وایستادم شلوارمو تا زانوم کشید پایین یه تف زد در کون تپل و سفیدم کیرشو میمالید درش دیگه تحملم تموم شده بود نمیدونم چرا لفتش میداد میزدش به کسم گرمای کیرش که به کسم میخورد بیشتر ازم آب میریخت فکر کنم اون لحظه کسم سه برابر همیشه شده بود یدفعه باسرعت کردش تو کونم که خیلی درد گرفت گفتم هوی وحشی چته گفت کونت روانیم کرده تند تند تلمبه میزد طوری که کونم میلریزید اونم به تقلید از فیلم پورن محکم میزد به لمبرهام خیلی درد داشت ولی اونقد شهوتی بودم که جون نداشتم بگم نزن سرمو به یکطرف رو زمین گذاشته بودم چشامم ناخوداگاه بسته میشدن دستشو از عقب اورد چوچولمو میمالید میگفت اوووووووووف چه خیس کردی دخمل بزارم کست اوپنی؟ گفتم نه پررو نشو دیگه یدفعه موهامو کشید سمت بالا خیلی درد داشت گفتم آخ با این کلمه ام خیلی حال کرد هی میگفت جوووون درد داره؟بازم میخوای منم حشری شده بودم شدید.میگفتم آره میخوام بده بخوره کونم بهش بده اونقد بخوره تا سیر شه بکن بکن تند تند بزن داشتم ارضا میشدم با جیغ گفتم دارم میام کسمو محکم بماااااااال اونم با صدای بلند آه اه میکرد که فهمیدم اونم همزمان داره ارضا میشه هردومون صدامون حسابی بالا رفته بود که داغی آبشو تو کونم حس کردم خودمم ارضا شده بودم بعد چن ثانیه کشیدش بیرون ازم یکم از آبشم ریخت بیرون با دستمال مرطوب که تو کیفم داشتم خودمو پاک کردم ولی کل لباسام خاکی شده بود تو دلم بهش فحش میدادم ولی از حق نگذریم خب به منم خوش گذشته بود از بس کسمو محکم مالیده بود که سوزش داشت گفت خوشت اومد گفتم حرف زیادی نزن کسم داره میسوزه گفت تازه اون کلمه که گفتی بمااااااااال باعث شدد سریع آبم بیاد اگه ساکت بودی طوری میکردمت که بگن امیرعلی ازم فرار کنی خب دوستان این یکی از خاطرات من بود اون شب مارو رسوندن خونه و منو سحر تا صبح سکسمونو باتموم جزییاتش واسه هم تعریف میکردیم ببخشید خیلی حرف زدم داستان کاملا واقعیه بخدا ولی اگه اشکالی داشت ببخشین نظر بدین حتما واسم خیلی مهمه نظرتون اگه خوشتون بیاد بقیه رو هم میگم اگه دوس نداشته باشین بحرفتون گوش میدم و هیچوقت نمیام خواهشا کمتر فحش بدین روحیه ام حساسه خخخخخخخخ

نوشته: ندا


👍 1
👎 1
88973 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

417061
2014-04-26 12:54:27 +0430 +0430
NA

khoda ghovat
invara gozaret oftad ye neda beda neda khanom
rasti emkanesh hast ye gapo gofte mokhtasar dashte bashim?
kare nime vajebi hast
mamnon misham
inja pm bede lotfan

0 ❤️

417062
2014-04-26 14:44:18 +0430 +0430
NA

خواهر گرامی ازون حرفه ایاش تشریف دارن!
بچه ها تحویل بگیرین!
بینم اون موقعی که عمام خمینی گفت امید من بشما دبستانی هاس کلاس چندم بودی؟!باس با عمام راجب تو هماهنگی میکردم حداقل به اسم صدات کنه!

0 ❤️

417063
2014-04-27 04:05:14 +0430 +0430
NA

خداوند به کص و کونت خيرعطا فرمايد

1 ❤️

417064
2014-04-27 04:27:37 +0430 +0430

خداقوت جنده خانم اگرگذارت شیراز افتاد بیاتاماهم ازکونت فیضی ببریم

0 ❤️

417074
2014-04-27 15:54:21 +0430 +0430

نویسندش پسر بود نه دختر.

0 ❤️

417066
2014-04-27 16:56:50 +0430 +0430
NA

اخه دلت کیر بزرگ میخواد مال من 17 سانته اندازه یه کف دست میشه ندا جون خوشحال میشم مشهد آومدی سرهم بمن بزنی خونه خالی هم دارم چون تنها زندگی میکنم

0 ❤️

417075
2014-04-28 09:13:29 +0430 +0430
NA

:)) :)) :)) :)) :)) :))

0 ❤️

417067
2014-04-28 13:38:32 +0430 +0430
NA

بيا تا ما هم بكنيم

0 ❤️

417068
2014-04-28 21:02:17 +0430 +0430
NA

بازم داغی آب طرف :((

0 ❤️

417069
2014-05-26 06:16:00 +0430 +0430
NA

چرا همه تو سکساشون سلام علیک نکرده یا شروع میکنن به ساک زدن یا کوس و کون دادن؟؟ مثل آدم سکس کنین دیگه

0 ❤️

417071
2014-06-04 14:36:53 +0430 +0430
NA

کونده ی مادر قهبه تو پسری

0 ❤️

417072
2014-07-15 11:46:54 +0430 +0430
NA

بعد نبود

0 ❤️

417073
2014-09-12 18:26:14 +0430 +0430
NA

دوست دارم با هات اشنا بشم این ایدی تو لاین sajadpc1376

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها