کون دختر داداشم
من به فیلم و سریال امریکایی خیلی علاقه دارم داداش بزرگم چند تا کوچه بالاتر میشینه و دختربزرگش که حدودا 20 سالش است ، و ازمن 12سال کوچکتره اتفاقا اون هم سریال باز است خیلی وقت ها میرم خونه شون و سریال ها را با دختر داداشم می بینیم کامپیوترشون داخل اتاق خواب است ومعمولا موقع تماشای فیلم و سریال من پایین میشینم و دختر داداشم روی تخت دراز می کشید... تا اینکه یکروز که رفته بودم بعد نیم ساعت زنداداشم خداحافظی کرد و دختر داداشم از اتاق بیرون رفت و من فکر کردم که اون هم رفته به همین خاطر رفتم روی تخت و فیلمم را تماشا کردم وقتی دختر داداشم به اتاق برگشت، خیلی معمولی اون هم امد روی تخت جلوی من در حالیکه پشتش به من بود ، روی تخت لم داد و مشغول تماشای فیلم شد... خواستم یک لحظه با کیبورد کامپیوتر ور برم و چند سانتی جلوتر امدم و کیرم به کونش چسبید و من هم دیگه عقب نرفتم حتی از روی شلوار هم میشه نرمی کون دختر را به راحتی حس کرد و کیر ما هم راست شد سعی کردم بی تفاوت خودم را نشان دهم ولی متوجه شدم دختر داداشم یک مقدار اون هم داره خودشو بهم می ماله چند لحظه ای ازاتاق بیرون رفت وبرگشت دوباره روی تخت لم داد درحالیکه من سعی می کردم هنوز خودم را عادی نشان دهم که متوجه شدم سمیه وقتی رفت بیرون اتاق و دوباره امد جلوی من روی تخت،به جای شلوار با دامن جلوی من دراز کشیده دوباره به هم چسبیدیم یکی از دستام را ابتدا روی شانه ش و اون یکی دستم را زیر لباسش بردم و شروع به مالاندن بدنش کردم که دیدم با چشمانی پر شهوت سمت من برگشت فوری شروع به خوردن گردنش کردم که دیدم صداش هم داره درمیاد! و هی با دستش سرم را نوازش میکرد لبهام را اوردم پایین و شروع کردم به خوردن ناف و شکمش بهش گفتم میخواهی از حال بترکی؟ روش نشد جواب بده دامنش را بالا دادم و شروع کردم لای پاهاش را خوردن خواستم شورتش را پایین بکشم که نزاشت گفتم میخوام برات بخورم و به زبانم اشاره کردم و گفتم نترس زبان پرده را پاره نمی کنه سرم را کردم زیر دامن و ارام شورتش را پایین کشیدم و شروع کردم به خوردن کوس کوچولوش ارام شورتش را کلا از پاش در اوردم سپس به پهلوش کردم و رفتم پشتش و گفتم چطوری دوست داری؟ گفت چیو چطوری؟ دیدم یا نمیدونه یا کوچه علی چپه! کرم نرم کننده ای که بغل تخت بود را برداشتم و کمی سر کیرم مالیدم و کمی در کونش مالیدم که یک هویی گفت : از کووووووون؟؟ گفتم نترس گفت نمی تونم، عمو!!! گفتم از حال دیوونه میشی و ارام ارام کیرم را در کونش مالوندم و یواش یواش شروع به فشار دادن کردم خیلی می ترسید حدود سه دقیقه طول کشید تا سرش رفت تو سوراخ که دیدم بدنش عرق سردی کرد و چند لحظه بعد که ارام ارام شروع به تلمبه زدن کردم، درد اون هم شروع شد و هی التماس می کرد که دیگه بیشتر فشار ندم من هم ارام ارام فشار را بیشتر می کردم و اه و ناله اون هم هی بیشتر میشد تا ارضآ شدم و ابم را تو کونش خالی کردم فوری دوید رفت سمت دستشویی وقتی از دستشویی برگشت عوضی کونم درد گرفته گفت دو سه دفعه اول اذیت میشی، بهت قول میدم از کوس بیشتر بهت حال بده تا حالا سه بار کردمش دفعه سوم قرص سفت کننده کمر خوردم و واقعا یک ساعت تلمبه زدم و تونستم از سوراخ کونش یک غار خوشگل درست کنم! جالب این است که موقع سکس هم منو عمو صدا می کنه!
نوشته: افشین
جق جق جق … اخه چقد جق میزنین شما . انقد جق زدی داری میمیری مغزت گوزیده
Ba baradar zadat???
Ye lahze fk nakardi ch gohi dari mikhori jaghie bi gheyrat???
To asan b in fk nakardi yaroo jende mishe kiram too maghzet koskeshe jaghi az bas jagh zadi mokhet b ga rafte dash1
be nazare man hata age inkaram kardi bayad ye zare sharaf dashti ke onvanesh nakoni entezare medal dari bi ghayrat
jendeha ham be amushun nemidan lashi age amut kounet bezare cheshat darbiad khube haaaa kirrrr too maramet
نمیدونم چه اجباریه که اینقددرموردسکی بامحارم حرف میزنید
یکلمه ، منم برادر زاده دارم میره سراغ فیلمام یا گاهی فیلمایی که اینجا آپ کردمو میاد میبینه ، اما هیچ وقت بروش نیاوردم ، چه برسه بهش فکر کنم (این داستان که خالی بندی محض بود اما تحریک کننده عقلامونه حواستون باشه ) بدبخت نمیتونی مخ بزنی بمیری بهتره اینه که با محرم اینکارو کنی(درسته بره عشق حال کنه هیچ ایرادی نداره اونم ادمه ولی اون ناموسه توء
فقط میشه گفت کیر جمع دهن ادم خالی بند و باشد که رستگار شود
همه از سکس با محارم متنفرند اما نمیدونم چرا بیشترین تعداد خواننده را هم، همین داستان های سکس خانوادگی دارند،خدمت آقایان باناموس غیرتمند که با شنیدن این قصه ها دچار تورم رگ شده و خطر سکته در اثر عصبانیت مفرط تهدیدشان میکند، عارضم برای حفظ سلامتی خودشان هم که شده از مطالعه متن هایی با این مضمون جدا خودداری بعمل آورند
فکر کنم این بلا سر خودت اومده داره بر عکسشو تعریف میکنی یکم خالی شی
:-|
“… به جای شلوار با دامن جلوی من دراز کشیده دوباره به هم چسبیدیم یکی از دستام را ابتدا روی شانه ش و اون یکی دستم را زیر لباسش بردم و شروع به مالاندن بدنش کردم که دیدم با چشمانی پر شهوت سمت من برگشت فوری شروع به خوردن…”! :|
O_o
من دیگه حرفی ندارم، فقط واگذارت میکنم به “امامزاده_بیژن”… :-D ;-)
:-|
فقط یه حیوان این کار می کنه
بی شعور عوضی کلا از مخ تعطیلی
جالبه تا حرف جنگ میشه همه مرد غیرتی میشن اما گاییدن مادر و خواهر و پچه برادر وووووووووو اصلا غیرت کیلو چند؟ diablo dash1
بی شرفترین انسان روی زمینی از اون سگم کمتری انتر
خاک تو سرت
مثلا خواستی متفاوت باشی که کس شعر گفتی
پست ترین افراد مثل تو پست ترین کارارو میکنن مثل تو که دخترخودتو گاییدی…البته اگه زر نزده باشی
کوروش کبیر از دروغ و خشکسالی برای این ملت میترسیدی بیچاره به مخیله اش خطور هم نمیکردی یه قرنی بیاد جق ریشه این ملتو بکنه biggrin lol
کسکشه جقی ، کیرم تو داستانت ، مهران بیا جق بزن بریز رو صورت این کسخل ،با این داستان کیریش
من اصلا کار ندارم راسته یا دروغ خوبه یا بد.فقط برام سواله اونایی که بدشون میاد یا خیلی غیرتین اصلا واسه چی میان از اول تا آخرشو میخونن!شایدم …
از عنوانش هم که مشخصه چیه مگه هفت تیر گذاشتن رو سرت که حتما باید بخونی بعدشم فحش بدی وگرنه کشته میشی؟!!!
اخه عوضی مجبوری دروغ بگی اشغال مادر سگ کیرم تا تهش کونت عمو biggrin
amuuuuuuuu
kiram dahane mamanet dige film nabin kiri
hatman toam mahsule moshtarake mamano amuti pa :))))))))))))
chera kos migi khow? :)))))))))))))
ارام شورتش را کلا از پاش در اوردم سپس به پهلوش کردم
madar kuni dari EMLA migi? :))))))))))))))
بچه کونی آدم 32 ساله کله صبح میره خونه دادشش فیلم ببینه
کیرم دهنت با این داستانت به خودم امیدوار شدم از من کوسخول ترم هست dash1
خیلی بی مقدمه بود، باید مقدمه اش رو مینوشتی که حال کنیم، نمیشه که یه مرتبه با یه تماس کون رو در اختیار عمو بزاره ، خودت فکر کن
نظرات جدید داستان‌ها
- پارتنرخوبی میتونی واسه من باشیا:)...
- چقدر شبیه یکی از دوست دخترامی
- کون دادن بهترین حس دنیاس
- چطوری به قسمت های قبل دسترسی پیدا کنم؟ ...
- چرت بودا
- داستان مهران و مهرانا رو کپی کرده، کل محتوای داستان همونه حت...
- خیلی جالب بود واسم عالییییییی
- خاله ات رو بده بکنیم دعات کنیم
- خب بقیه خاطراتت رو هم بنویس.بنویس که دیگه بعد از اون ماجرا خ...
- پس عمه یه کسو بوده رو نمیکرده توهم شوهر عمه کونت گذاشته ازش ...
- سلام محدثه جون،با من دوست میشی؟
- خره چرا جدا شدی؟زنی که اینطور به مردش حس داره وگرنه هر زن دی...
- کیرم تو داستانت کیرم تو گفتارت کیرم تو نگارشت جقی خان اول بر...
- قول بده منو نمی کنی خودم برات ک*س جور می کنم.دیوث اینا چیه س...
- اگه واقعا این یه سرنوشت واقعی هست،دمت گرم که پاک موندی،امیدو...
- موضوعی جذاب و جدید نگارش متوسط و پرداخت ضعیف و شاید خیلی ضع...
داستان‌های تازه
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
- گاییدن سمانه دختر دایی میلفم
- هتل (۱)
- سقوط یک رویا (۱)
- لذت تلخ
- موشک بارون
- شاگرد زرگر (۱)
- سکس در خانه مادربزرگ
- به الهام کون دادم
دقیقا خاک بر سرت عوضی