کون در مقابل فیلم

1392/01/08

من از آنروزی بارانی که سه روز پشت سرهم باران میبارید و من هم آنروز برای یک زنگ فقط کلاس که معلم هم نداشتیم بزور از خانه راهی دبیرستان شدم تا جلوی مدرسه رفتم اما ازکنارش گذشتم و کمی جلوتر یک تاکسی دربست گرفتم و براننده گفتم میخوام دوسه ساعتی بچرخه و بعد منو برسونه همین جا چقدر کرایه اش میشه راننده که حدود چهل ساله بود پرسید کلاس رو پیچوندی گفتم حالا گفت چند ساعت دیگه گفتم تا نهایت یک گفت چهار ساعت گفتم حالا کمتر هم شد میشه کاری کرد گفت من دارم میرم سمت شهرزیبا از تو خونه یک کارتی رو بردارم بیارم همین جا تو همین خیابون بدهم بانک چه بیایی چه نیایی من باید بروم و برگردم بیا جلو اگر تو مسیر مسافر خورد سوار کنم پشت اگر دربستی خورد میگم داداشم هستی درببستی میگیرم اما پشت که باشی نمیشه . تاکسی شیک و تمیزی بود راننده ای اهل دل و هرچیزی که خوشش آمده بود به درو پنجره و شیشه ای جلو و توی ماشین نصب کرده بود بوق بنزی هم داشت تو مسیر یکی دوتایی مسافر هم سوار کرد تا مسیرشون رفت و کرایه گرفت تا رسیدیم به محله ای که خانه داشت رسیدیم

توقف کرد در هارا و شیشه هاشون رو داد بالا و در هارو از داخل بست و زنجیر کلفتی رو هم دور فرمان ماشین انداخت و قفلش رو هم زد توراه گرم و صمیمی باهاش شده بودم گفت برای اینکه من وقتم رو بگذرونم و دوسه ساعتی بگذره باهم بریم تو و بعد هم برمیگردونه که بروم خانه منم همراهش رفتم داخل خانه ای که خودش تنها زندگی میکرد یادمه که خانه ای ویلایی و یک طبقه ای بود که نمیخورد راننده ای تاکسی جوان خیلی داشت چهل یا بقول خودش سی و هفت ساله صاحب خانه باشه و چیزی کم کسر هم نداشت خانه گرم و بخاری حسابی هوای داخل رو گرم کرده بود و بمحض رسیدن چیزی رو که میخواست برداشت و داخل جیب کاپشنش گذاشت و چایی درست کرد و فیلم نیمه سکسی که تابه آن موقع ندیده بودم داخل ویدیو گذاشت و من حسابی تو فیلم رفته بودم و اون چایی رو تو سینی آورد و وقتی دید خیلی تو بر فیلم رفتم گفت چند سالته گفتم هفده درصورتی که یکسالی دروغ گفتم که بزرگتر حساب کنه که مثلا بچه نیستم اون موقع برای اولین بار بود که فیلم سکسی و سوپر شانزده ساله ها که تازه مد شده بود چند نفری تو مدرسه دیده بودند رو گذاشت برای دیدن وای تو کلاس مدرسه سکس و بکن بکن بود

چایی خورده بودیم که برق رو خاموش کرد که تاریکتر شد و من انگار غرق تماشای اون شده باشم و خوردن چایی باعث شد گرمم بشه و کاپشن را که درآورده بودم پلیور راهم درآوردم و دوتا بالش آورد یکی برای من و یکی برای خودش که دراز بکشیم و تماشا کنیم و من محو فیلم بودم که متوجه ای حرفهای او شدم که از رابطه ای سکسی سوال کرد من دروغکی گفتم بایک دختر سکس داشتم و اون ازمن خواست تابراش تعریف کنم و من خلاصه تعریف کردم نمیدونم چاخان چی گفتم میخواستم فقط فیلم رو نگاه کنم و اونم از یکی دوتا از سکس ها که یکیشون پسری همسن و سال خودم بود تعریف کرد و من که همینجوری حشری شده بودم با حرفهای او از خودم بیخود تر شدم شاید بزرگ بودنش شاید حس بلد نبودنم یا شاید هم حس واقعی که همین مفعول بودنم باعث شد موقع شروع بازی با پا و بدنم من چیزی یا مخالفتی نکنم کار تا جایی جلو رفت که کم کم برای دیدن بدن لخت همدیگر لخت شدیم البته اون لخت کرد و منم مخالفتی نداشتم تا کاملا لخت شدیم و اون گفت اگر کارایی که میخواد رو انجام بدهم فیلم رو مجانی بمن میده و من با دیدن کیر شق کرده ای اون که قلمی و دراز بود و مال من کمی کلفت تر ولی کوتاه تر بود اومنو روی خودش آورد و توبغلش گرفت و برای اولینبار تنم به مردی میخورد که هم لب گرفتیم و من فکر میکردم لب گرفتن مثل بوسیدن هست و خوردنش رو بلد نبودم وقتی اون لبامو میخورد من با تکرار اون برای اون حسابی اونو بشوق آوردم که دوسه بار برروی هم غلطیدیم و اون نوک سینه هامو که تازه داشت مو درمیاورد رو بدهانش برد و میخورد طوری که اون دکمه ای که زیرش بود با کمی فشار درد داشت حالا طوری بدنم رو مور مور کرده بود که از لذت و حال کم مانده بود از حال بروم برام سر کیرمو تو دهانش برد شق کرده بودم و اونم میخورد و بعد ازمن خواست تا براش بخورم منم با کمی ترس ودلهره اینکار رو کردم ولی کم کم خوشم آمد و خیلی خوشم آمد که تاخسته شدنم ادامه دادم و نمیدونم یا کیرش ازمال خودم باریک تر بود موقع کون کردن فهمیدم علاوه بر تنگی کونم کیرش هم کیر بود که درد گرفته بود و البته کرم و انگشت بردن یکی از انگشتانش و بازی دادن تو سوراخ درد نداشت اما کمی ترسیده بودم و خودم رو سفت کرده بودم که کم کم تا شل کردن و روان تر شدن و بعد دو انگشت بسختی توسوراخ خیلی درد داشت و کمی خیس کردن کونم با آب دهن و روی کیرش کشیدن و خیس کردن و گفت اگر سفت کنم درد خواهم داشت ولی اگر شل کنم دردی نخواهد بود بلکه حالی که انتظارشو داره نصیبم خواهد شد سرکیرشو رو سوراخ بازی میداد و من حال میکردم و با فشار دادن سرش داخل سوراخ من خود بخود سفت کردم و باعث شد تکرار کنه هربار تا کیرشو بار آخری همه ای اونو روغنی چرب کرده بود تا من به هوای اینکه درش میاره و در آورد و اینکه میخواد که شل شل کنم تا شل کردم و اون با لپ های کونم داشت بازی میکرد که شل کنم با دست دیگه ای روی سوراخم گذاشت و فشار زیاد داد کیرش تا نصف داخل شد و من کمی درد و سوزشی نه خیلی زیاد که انتظارشو نداشتم و اون خودشو روی من خوابوند و و درگوشم گفت بچه کونی چقدر بگم شل کن حالا سفت کن دردت بیاد این حرفش خیلی برام ناراحت کننده بود تاحالا قوربون دولم میرفت حالا میگه بچه کونی و موقع کردنش و تلمبه زدن هاش مرتب همین حرف هایی رکیک و مثل اون رو تکرار میکرد و مدلی که در آخر از مقابل هم ومن پاهامو در سینه و بغلم نگه داشتم و سوراخ رو به بالا بود و اونم حالا که کمی بازتر شده بود راحت داخل کرد و تلمبه زدنشو ادامه داد و من نمیدونم با حسی که هم تنفری ازش بدلم بود هم حالتی از لذت داشتم بگونه ای مردد بودم که با شدت گرفتن و سرعتی شدن تلمبه های او کم کم منم حالی میبردم که وصفش ناممکن هست و خیلی طول نکشید که درحالی که کیرش تو سوراخ بود آبشو خالی کرد و من از ترس اینکه یک موقع مشکلی برام روی ندهد با دستمال سعی میکردم خودم رو خشک کنم و اونم که کون تنگ و صفری رو کرده بود خوشحال بود و برای اینکه من زبونم رو جایی باز نکنم فیلم سکسی رو به من داد تا این به عوض آن باشد و آیا این عوض آن بود .
( من هربار قسمتی از سکس های خودم رو تعریف میکنم اینم اولی بود تا …)

نوشته:‌ امیر


👍 0
👎 0
79886 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

370541
2013-03-28 05:53:03 +0430 +0430
NA

یه بارگی میگفتی دستی دستی خودم رو به گا دادی دیگه =)) =))

0 ❤️

370542
2013-03-28 06:34:06 +0430 +0430
NA

من از آنروزی بارانی که سه روز پشت سرهم باران میبارید و من هم آنروز برای یک زنگ فقط کلاس که معلم هم نداشتیم بزور از خانه راهی دبیرستان شدم تا جلوی مدرسه رفتم اما ازکنارش گذشتم

1-این خط اول داستانته که سرشار از جمله بندی افتضاحه و از همین خط فهمیدم که با چه جقی مشنگی سروکار دارم!

0 ❤️

370543
2013-03-28 07:21:26 +0430 +0430
NA

كير شوفر تاكسي تو ناف معلم أول دبستانت.

0 ❤️

370544
2013-03-28 07:38:57 +0430 +0430
NA

ببين ايري بعزك(كيرم تو كونت


دنبال رفيق بامرامم پيام بدين

0 ❤️

370548
2013-03-28 11:16:10 +0430 +0430
NA

دمش گرم کونی شناس خوبی بوده که برده وگاییدتت حالابیابمام بده کونی‎:-P‎

0 ❤️

370549
2013-03-28 13:56:13 +0430 +0430
NA

]چند سالت هست و از کجای ایرانی؟

0 ❤️

370550
2013-03-28 15:31:19 +0430 +0430

به همین راحتی؟
جمله بندیت افتضاح بود باید بگم ریدی جوجه.

0 ❤️

370551
2013-03-28 15:39:52 +0430 +0430
NA

مبارک چقدر کونی جلقی داریما

0 ❤️

370552
2013-03-28 16:20:01 +0430 +0430
NA

اگر جملاتت رو اينقدر لفظ قلم و کتابي نمينوشتي، داستان خيلي قشنگي ميشد.

0 ❤️

370553
2013-03-28 17:49:58 +0430 +0430
NA

يني من واقعن نمي تونم هضم كنم
تو وقتي حرف بزني با همين جمله بندي حرف ميزني با مردم؟
اگه تا حالا مسخره نشدي بدون دورو بريات مشكل دارن ببرشون روانپزشك

0 ❤️

370554
2013-03-29 01:17:39 +0430 +0430

دمت گرم نوشتنت نسبت به خیلی از اینایی که داستان مینویسن زیباتر بود میدونم که سنت بیشتراز این حرفاس بهرحال کیرم توکونت

0 ❤️

370555
2013-03-29 01:53:56 +0430 +0430

خیلی بد نوشتی اصلن قابل خوندن نیست

0 ❤️

370557
2013-03-29 16:44:40 +0430 +0430
NA

key be ma midi?

0 ❤️

370558
2013-03-29 17:04:55 +0430 +0430
NA

خودتو فروختى به يه سى دى؟؟
فردا بيا در خونمون تايه كارتون دى وى دى بهت بدم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها