کون فوتبالی مسی

1392/02/24

ازاونجایی که بعضیها تونظر دادناشون فش بارهم میکنن منم پیش دسی میکنم همینجا خار مادرشو میگام هر جقی بخواد نظر کسوشعر یا فش بده البت جا داره همینجام اگه خانوم باشه چوچولشو اگه اقا باشه شومبولشو میبوسم کسی که داستانمو بخونه نقد و انتقاد کنه و نظر بده مث انسان…
بنام سلطان همه کونپسرا مجیدم. نام : فرهود. 22سالمه بچه جنوب خاکی تهرون.داستانی که میخوام براتون تعریف کنم واس 2قرن ! پوزش واس 2ساله پیشه.اسمش مجید بود هم بازی و هم محلی دوران طوفولیت.عاشق فوتبالو رویای فوتبالیست شدن.مثل طرز بازی کردنش که مثل مسی بازیکن بارسا یدونه بودو ان توکون همه میخشکوند کونشم اب دهن را بنداز بود. کونی که من باسمشو میذارم “کون فوتبالی مسی”.ازوقتی که فهمیدم شومبول اسم اصلیش توشناسنامه کیره و بغیراز شاشیدن تواناییهای دیگه ای هم داره شیفته کون مجید شده بودم.از اول دبستان باهم همکلاس بودیمو من ازاون موقع هواشو داشتم کسی نیگای چپ بش میکرد چشاشو در میوردم چون استخون بندیم درش بودو قد بلندی داشتم به همه زور میگفتم کسی خایه نمیکرد چه به من چه به مجید ابرو کج کنه!!!
بگذریم…بزرگتر که شدیم من هی پیش مجید از سکسایی که نکردمو کونایی که نگاییدم تعریف میکردم تاکه وابده و نخو بگیرم ولی هرکیرفندی میزدم نمیگرف! دیگه داشتم خیال کردن کونشو از کلم مینداختم که بالاخره رسید روز کون کنی مام!!!مجید 7سالی میشه که پدرشوو ازدس داده و با مادرو داداش کوچیکش زندگانی میکنه.دو سه روز بود که برای را انداختن ای دی اس الش و اینترنتش میرفتم خونشون چون ننش بااین قضیه مخالف بود صب کرده بود ننش بره مسافرت بعد!روز اخرکار بودو منم رفتم که کار کامپیوتشو رله کنم که بهم گف برمو 2ساعت کس موش چال کنم تا اقا ناهار کوفت ! پوزش میل کنه و عزیزدلمو ببره حمومی!رسیدم خونه یه خورده باخودم ور رفتم که وقت بگزره که یادم افتاد 2ساعت دیگه وقت ارایشگاه دارم پیش نادر چمن زن!!!زنگولیدم به مجید دیدم یه زنه میگه مشترک مورد نظرشوما کیرشم نیس که شوما وقت ارایشگاه داری و گوشیشو روش ان! پوزش خاموش کرده!رفتم در خونشون زنگشونو زدم دیدم ازتو ایفون صدا میاد غلط نکنم که درس میکنم صدا تیلیویزیونشونه یادشون رفته ایفون بذارن سرجاش شایدم مجید ازقصد اینکارو کرده.تو جنوب شهر اکثر خونها تو طول روز درشون بازه چون هیچ دزدی خایه تجاوز به حریم سلطانو نداره منم دیدم درو پیش گذاشتن و بخاطر اینکه بامجید خونه یکی بودم درو بازیدم و رفیتم تو.جلو پادریشون که رسیدیم و اومدیم درو واکنیم دیدیم مجید داره به یه نفر میگه گریه نکن الان تموم میشه!!! اخ اخ اخ چقد منتظره این لحظه بودم اخه توخیاره ! پوزش تو خیال خودم میگفتم لاشواگاش این همه مارو نصیحت میکرد که اینکارارو نکن گناه داره حالا خودش یه دخی جاکرده و داره ازکون میگاش!توهمین حال بودم که درو بازکردم نمیدونید چی دیدم که؟؟؟؟؟؟ برید چن تا پی یام بازرگانی ببینید تا بهتون بگم!!!
داشتم میگفتم اقا که شوما باشی دیدم البت بعدش ریدم که مجید داره داداش کوچیکشو که 7سال ازخودش کوچیکتره انچنان ازباسن میگاید انچنان ازباسن میگاید که گویی جنیفر لرپز را میگاید!!!گفتم من که 20ساله تو کف کون نرم و لطیف و گرده مجیدم بذار به هوای بردن ابروش پیش رفیقاشو از قضیه پیش اومده هم خودشو هم داششو که کونش دس کمی ازکون خودش نداره رو حسابی بگایم که یهو یه ندایی اومد که بچنی رو نکنیا!!!بکنی کونت پارس!!!مجیدو بکن که هم دلی ازعزا دربیاری هم انتقام داش کوچیکشو گرفته باشی.گفتم عجب فکر خری بهش گفتم با داداشت کاری ندارم ولی کونی ازتو میبرم خونی اویزون شه اگرم مقاومت کنی ابروتو میبرم!!! رازی شدو واداد لخت بود و همهچی اماده وقتی بش رسیدم میخواستم از خوشحالی یه دور بهش بدم !.!.! لباشو میخوردمو ازپش باکون الماسیش ور میرفتم.یه ربعی لب خوری کردیم که رفتم سراغ کونشو دولپی میخوردمو گاز میگرفتم.بعد کیرمو زورچپون کردم تو دهنش یه 10دقیقه ای که بطور بی وقفه بااون لبای البالوییش ساک زد برام به حالت دمر خوابوندمشو بدون هیچ کرمی و وازلینی با بی رحمی تمام خوش خوش ول دادم تو سوراخش.اونم از زور درد فرش زیریشو گاز میگرفت تااینکه سوراخش باز شدو از داد بیداد کردنش خبری نبود!برش گردوندمو پاهاشو دادم بالا تاجایی که میتونستم با بی رحمی تلمبه میزدمو محکم چک بارون میکردم کونشو!!!ابم که داش میومد بدون هماهنگی همرو خالی کردم تودهنشو وادارش کردم بخوره.کارم که تموم شد زدم بیرون خالی ام نمیبندم بعداز اون قضیه صدبار کردمش نه دادا چون بخاطر کاری که با داداش کوچیکش کرده بود ازش زده شده بودم و به کیرمم حسابش نمیکردم!!!

“دراخر اضافه کنم که دوراز شوخیهای نوشتاری داستان کاملا واقعی و راست بود”
دوس دارم که دوس داشته باشید

نوشته: KooN KoN


👍 1
👎 0
69770 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

380897
2013-05-14 08:47:11 +0430 +0430

لاتي بي مورد !
بلد نسي لاتي ور نزن!
آبرو ريز!

0 ❤️

380898
2013-05-14 09:49:36 +0430 +0430
NA

در کل کس و شر خوبی بود کلی خندیدیم

0 ❤️

380899
2013-05-14 10:33:28 +0430 +0430
NA

در کل پیام بازگانی خوبی بود ولی از شوخی بگزریم اینقدر بکنش که خون بالا بیاره آخه آدم داداشه خودشو میکنه …دمت گرم.

0 ❤️

380901
2013-05-14 10:42:43 +0430 +0430
NA

کس کش جقى يه بار ديگه گوز گووز نکن کووووونىىى

0 ❤️

380903
2013-05-14 16:34:27 +0430 +0430
NA

جو گير شدي فك كردي فرديني زيادي لاتي حرف زدي خيال كردي خيلي با مزه اي اما حرفات به ننر بازي بيشتر شبيه بوذ تا به جاهل بازي منكه از خنكيه اصطلاحاته من درآورديت بخ كردم

0 ❤️

380904
2013-05-14 16:43:51 +0430 +0430
NA

دمت گرم
منم با وحشیانه خیلی حال میکنم
اگه خواستی با منم وحشیانهههه حال کنی پیان خصوصی بده

0 ❤️

380906
2013-05-14 16:58:25 +0430 +0430
NA

كاري ندارم ولي خيلي تخليلي بود…

0 ❤️

380907
2013-05-14 17:10:49 +0430 +0430
NA

داداش کوچيک هم ندارم که سرش گاييده بشم!!!

0 ❤️

380908
2013-05-15 01:23:04 +0430 +0430
NA

namakdoon

0 ❤️

380909
2013-05-15 05:02:08 +0430 +0430
NA

تو که با این لحن لاتیت منو کشتی. یادش بخیر زمان خدمت یکی بود عینو تو لات بازی در میاورد و شب که میشد زیر پتوی من اینقدر دهنش پر بود وقت گنده گوزی نداشت.

0 ❤️

380911
2013-05-15 06:14:32 +0430 +0430

بچه کوني اين خزعبلات چيه نوشتي ديگه ننويس

0 ❤️

380912
2013-05-15 10:55:29 +0430 +0430
NA

بطور کل خیلی خندیدم
دست کسشعر گوییت رو ببوسم

0 ❤️

380913
2013-05-15 18:53:32 +0430 +0430
NA

ای در کل سر جم چار دست کوبیده دوسیخ گوجه نوشابه هم داشتی تومن 25800 قابل نداره!!!(نمیخواستم کسی شک کنه خوب بود در حد جام های اروپا)

0 ❤️

380914
2013-05-17 00:28:53 +0430 +0430

مگر “کس طلای محل” از این لات بازیای تو بچه مزلف خوشش بیاد.

0 ❤️

380916
2013-05-25 16:12:48 +0430 +0430
NA

حال کردم انتقام داداش کوچیکرو گرفتی.
تعریف کردم بدو چوچولمو ببوس

0 ❤️

380917
2013-09-22 01:44:30 +0330 +0330
NA

برو بمير بابا، من يه دخترم بچه بالا شهرم هستم، اما اگه خايه لاپاته كه بعيد ميدونم بيا اينجا تا بدم مثل هاپو ترتيب تو بدن… باشه، آفرين حرف گوش كن، كارى هم كه ساناز جون خواسته براش انجام بده

0 ❤️