کون نرم مادرزنم توی مترو

1395/07/12

با سلام.اسم من نیما است و ۲۸ سالمه و کارمند حسابداری اداره ای هستم.رییس ما یه خانم بنام مرجانه که دوست صمیمی مادرمه و از همین طریق هم استخدام شدم.بعد از دو سال که سر کار میرفتم،خانواده آستیناشون رو بالا زدن و من شدم دوماد مرجان خانم.پدر خانمم مهندس نفت و عسلویه کار میکنه و چون ما تهران ساکنیم،ماهی ده روز مرخصی داره و بقیه ماه رو عسلویه است.من ازدواج کردم و از قضا شدیم دوماد سرخونه و واحد بالای پدرخانمم نشستیم.هر روز با مادر خانمم صبح از خونه میزدیم بیرون و میرفتم محل کارمون.مسیر رو با مترو میرفتیم و همیشه اول صبح اون مسیر چون تقریبا مرکز شهر بود،شلوغ بود.این رویه ادامه داشت تا یه روز توی شلوغی یه لحظه به خودم اومدم و دیدم مرجان جلوی من ایستاده و کونش کامل به سمت منه تا حدی که حتی از روی لباس،شیار کونش رو حس میکردم.کیرم شق بود و شلوغی باعث شده بود که اون کامل به سمت عقب بده خودش رو و کاملا میدونستم حتی سایز کیرمو هم حس میکنه.
حدود ۴ ماه این قضیه ادامه داشت و جوری شده بود که تا به در ورودی مترو میرسیدیم من شق میکردم و به محض ورود،از ایستگاه بعد من به کون مرجان میچسبیدم تا مقصد و اونم همیشه به نحوی که تابلو نباشه،خودش رو میداد عقب.یه روز خیلی حشری شده بودم و خانمم برای گرفتن مدرک دانشگاهش،سه روزی بود که رفته بود شمال خونه خاله اش.بد جور چسبیده بودم به مرجان و داشتیم میرسیدیم ایستگاه مقصد که اصلا دلم نمی خواست ازش جدا شم.مترو سرعتش رو کم کرد و مرجان متمایل شد به جلو که بره سمت درب خروج که ناخودآگاه دستم رو به شکمش گرفتم و به سمت خودم کشیدمش،دیدم یه نگاهی کرد و منم با خجالت گفتم ایستگاه بعد پیاده شیم.یه نیش خندی زد و دوباره حالت قبل به کونش داد و با لحن تعنه آمیز گفت،ایستگاه بعد یا بعدیش…؟منم با دستم دادمش عقب و کیرمو یه فشار کوچیک دادم و احساس میکردم الانه که ارضا شم.بینی ام رو نزدیک گردنش گرفتم و نفس میزدم.گوشی رو درآورد که تماس بگیره و آنتن نداشت و دیدم پیام نوشت و ارسال کرد و متن پیام رو نشون داد.وقتی پیام رو خوندم باورم نمی شد و انگار دنیا رو داده بودن بهم.
به مسیول امور اداری نوشته بود که دخترم حالش بده و برای من و نیما مرخصی رد کنه.بعدم یه پیام دیگه نوشت و نشونم داد که نوشته بود،حالا قراره کدوم خط سوارشیم.انگار امروز عاشق واگن مترو هستی.در گوشش گفتم مسیر خونه شما.یه خنده با معنی کرد و پیاده شدیم و مسیر رو برگشتیم.توی مسیر دیگه حرفی نزدیم و رسیدیم خونه و دم آپارتمان شون بهم گفت برو وسایلت رو بذار بالا و نیم ساعت دیگه بیا صبحونه و قلیونت رو بیار بات.من که این نیم ساعت برام سه روز گذشت،فقط پریدم حمام و دوش گرفتم،یه قرص ویاگرا داشتم خوردم و شلوار راحتی پوشیدم و شرت نپوشیدن با اینکه نمیدونستم قراره چه اتفاقی بیفته.رفتم پایین و در زدم و بعد یکی دو دقیقه مادرخانم عزیز در رو باز کرد.چشمام گرد شد،حوله دور سرش بود و یه مینی ژوپ آبی تنش بود و اشاره کرد بیا داخل،داشت مسواک میزد.رفتم دیدم چایی و پنیر و خامه و مربا روی میزه.نفهمیدم چی خوردم.ذغال قلیون گذاشتم و قلیون چاق کردم و بهم گفت بیا دم پنجره پذیرایی که دود نپیچه و قلیون گرفت و بهم گفت یه زنگ بزن خانمت یهو پشت در ظاهر نشه و خندید.خب زنگ زدم و اومدم پیشش برا قلیون که دیدم پشتش به منه و حالت مترو چسبیدم بهش.حواسش به قلیون بود،تا چسبیدم یهو رفت جلو و فهمید منم گفت خدا خفت نکنه نیما.اینجا که دیگه مترو نیست.دهنی قلیون رو گذاشت دهنم و شروع به کشیدن کردم و دستم رو گذاشتم روی شکمش و دادمش عقب و خودمو دادم جلو…یهو گفت نیما،یه سوال،گفتم بله!گفت خاله،چرا شرت نمیپوشی؟گفتم چرا میپوشم.خندید و گفت ۴ ماهه که میریم سر کار که تو نپوشیدی.خندیدم و گفت زشته.یهو سر کار بد میشه برات.من که دیدم بحث رو باز کرده دستمو بردم جلوتر و گذاشتم لاپاش.بعدم گفت من توی این حالتش موندم که هر روز بیداره و برگشت قلیون داد بهم و گفت بذار روی اوپن و بردم گذاشتم وقتی برگشتم دیدم دستمو گرفت و رفتیم توی اتاقش و چراغ رو خاموش کرد و شروع به لب گرفتن کرد و دست گذاشت توی شلوارمو و کیرمو تا گرفت یهو یه نگاه بهم کرد و با خنده گفت دردش تو سر سعید(پدرخانمم) که سالی یه بار بیدار میشه که اگه نشه سنگین تره.بعد شلوارمو اشاره کرد درار و رفت و لباسش رو درآورد و از کمد یه ژل روان کننده ضدعفونی کننده آورد و کاندوم و گفت اگه میتونی طبیعی جلوگیری کنی،نزنی بهتره و بعدم اروم شروع کن و هول بازی درنیاری.منم شروع کردم.ساعت ۹:۳۰ صبح استارت رو زدم.شاید ده دقیقه طول کشید تا کامل گذاشتم داخل بسکه پدرخانمم کاری نکرده بود و توی همین فرو کردن دوبار ارضا شد.بعدم مثل یه دختر ۱۸ ساله حال میداد و حال میکرد.من که ویاگرا خورده بودم،کیرم دوبرابر شده بود و فقط تلمبه میزدم و اونم با دستمال عرق پیشونیم رو پاک میکرد.ساعت ۱۲:۳۰ بعد سه بار ارضا شدن من و ۶ یا ۷ بار ارضا شدن اون،جفتمون کنار هم یکی دوساعت خوابیدیم.غروب رفتیم بیرون و از طرف مادرخانم عزیز،یه ساعت مچی گیرم اومد و شام گرفتیم و اومدیم خونه و بعد شام دوساعت التماس کردم که کونی که چندماهه میچسبم بهش رو بده بکنم که بالاخره راضی شد و قرار شد اگه دردش اومد دربیارم.ولی از شما چه پنهون سرش که رفت داخل،هر چی بیشتر التماس میکرد درش بیارم،بیشتر میکردم داخل و بعد چند دقیقه تلمبه زدن،کامل ریختم توش آبم رو.الان یک سال و نیمه ازون موضوع میگذره و تمام ماموریت های بازرسی مالی استان ها رو باهم میریم و جدا از ماموریت ها،هر فرصتی پیش بیاد به بهونه نصب کولر بخاری،تعمیر لوله و…خرید و…همیشه هوای اون کوس و کون رو دارم و جای شوهرش رو حسابی پر کردم.خیلی هم از زندگیم راضی ام و بیشتر اون زن منه تا دخترش.

نوشته: Farhad


👍 30
👎 11
278444 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

558949
2016-10-03 21:56:41 +0330 +0330

شما مترو رو چی فرض کردین ؟ حرف از دهن شما درنیومده سی نفر دیگه میشنون. بعد قشنگ توی مترو حرفای سکسی میزنین و دستتو میگیری جلوی شکمش و . . . . (dash)

3 ❤️

558955
2016-10-03 22:00:15 +0330 +0330

یعنی چنین چیزی ممکن است؟؟ من که هیچ حرفی ندارم!! خدا نصیب کنه ما هم یا پایتخت نشین بشیم یا مترو تو شهرمون بزنن تا شاید به نون و نوایی رسیدیم!!!

1 ❤️

558966
2016-10-03 22:11:48 +0330 +0330

مترو؟ تو اون شلوغی؟ مختلط؟ مالوندن؟ مگه میشه؟ میدونی مترو رو با چه خ ای مینویسن؟

1 ❤️

558969
2016-10-03 22:19:21 +0330 +0330

اونوقت 9 صبح لامپ اتاق را خاموش کردی —و7 بار زنه ارضا شد؟ به نظرم میشه تو گینس ثبتش کرد –اخه یه کم فقط یه کم کمتر دروغ بگید مثلا بگ 3 بار تا ما هم بگیم حتما 1 بار بوده دیگه ==جناب حسابدار تعنه چیه ؟ نکنه طعنه منظورته ؟ اخه 7 بار؟

2 ❤️

558971
2016-10-03 22:22:03 +0330 +0330

قطارتبریز…استانبول ازپهنا توکونت با این مزخرفاتی که سرهم کردی

1 ❤️

558975
2016-10-03 22:39:49 +0330 +0330

این دیگ ته فیلم هندی اگ من تو مترو بودم این حرکت حداقل صد نفر متوجه شده بعدش خیلی شلوغ بوده ک شما بهم چسبیدید چطوری هی پی ام دادید عجب

0 ❤️

558979
2016-10-03 23:01:51 +0330 +0330

داستانت رو دوست داشتم. مرسی

2 ❤️

558984
2016-10-04 00:02:37 +0330 +0330

این کسکشا میخوان مترو تهرانو بی ابرو کنن چن روز پیشم یکی نوشته بود تو مترو داده تو مترو ازین خبرا نیست با تشکر روابط عمومی مترو تهران:)

3 ❤️

558992
2016-10-04 01:31:53 +0330 +0330
NA

این دیگه اخرتشه هم دختر یارو بکنی هم زن یارو بکنی هم و خونه یارو بشینی هم یارو بهت کار بده ببین اینا هیچ کدوم الکی گیر نمیادش مطمعن باش مامانت به پدر شوهرت میده

2 ❤️

559022
2016-10-04 08:51:28 +0330 +0330

هرچی بود دروغ یا راست منم خییلی دوس دارم با زنهای سن بالای خوشگل باشم امیدوارم یه دختر نامزدم بشه که مادرشم مال خودم شه…خخخخخخ

1 ❤️

559042
2016-10-04 11:35:09 +0330 +0330

بچه دهاتی رو چه به مترو؟
اصلا مگه مترو به دهات ها هم اومده؟
نکنه دهات شما مترو مخصوص داره؟
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خیلی باحالید

0 ❤️

559044
2016-10-04 12:06:28 +0330 +0330

فیلم سکسی خارجی زیاد میبینی آره؟؟؟
کم بزن همیشه بزن

0 ❤️

559045
2016-10-04 12:16:14 +0330 +0330

بچه ها اذیتش نکنید
داو فرق میکند (inlove) (wanking) 🤮

0 ❤️

559056
2016-10-04 14:01:26 +0330 +0330

عزيزم تو مترو انگولكت كردن اومدي از كردنت تعريف ميكني زن اگه هنر كنه و سه بار پشت سر هم ارضا بشه بايد با برانكارد ببرنش هفت هشت بار ارضا شد ؟ جل الخالق در ضمن سنت شربت هم يادت رفت به اونم اشاره نكردي پس نتيجه گيري ميكنيم كلهم خودت و داستانت يه توهم بيشتر نيستيد

0 ❤️

559057
2016-10-04 14:10:07 +0330 +0330

طرف چند ماه تو مترو کیرشو میمالید به کون مادر زنش،هیچ اتفاقی هم نمیافتاده،من دیگه حرفی ندارم

0 ❤️

559058
2016-10-04 14:12:39 +0330 +0330

د استانت سکسی بود دیگر هم روان بفرست.

0 ❤️

559062
2016-10-04 15:06:41 +0330 +0330

قشنگ بود …
مرسی

0 ❤️

559076
2016-10-04 18:01:54 +0330 +0330
NA

هرچند دروغ محض بود ولی خوشم اومد

0 ❤️

559162
2016-10-05 05:14:48 +0330 +0330

مترو (hypnotized)

0 ❤️

559173
2016-10-05 07:10:01 +0330 +0330
NA

اونوقت زنتو کی میکنه؟

0 ❤️

559188
2016-10-05 10:10:59 +0330 +0330
NA

ملومه تا حالا مترو سوار نشدی چهار سال دیگه جقتو بزنی مترو تو دهات تو میاد همون جا کو نت ک گذاشتن میفهمی کونه مادر زنو تو مترو توهم ذهنه پریودت بود

0 ❤️

559247
2016-10-05 18:05:22 +0330 +0330

منم زیاد به مادرزنم چسبیدم
البته نه تومترو.تو خونه.پستوناشم زیاد دستمالی کردم.

0 ❤️

559982
2016-10-10 17:32:20 +0330 +0330

کیرم دهن خودت و زنت و مادر زنت و پدر زنت و وزیر نفت

2 ❤️

638982
2017-07-10 14:34:29 +0430 +0430

نوش جونت.عالی بود

0 ❤️

646978
2017-08-23 05:41:10 +0430 +0430

اقا دربسب نوش جون

0 ❤️

686250
2018-05-08 03:37:58 +0430 +0430

نتایج کلی اول مترو محلی برای سکس هست دیروز دوتا دختر یکیشون برام خورد دومی هم نشست روش دوم پدرزن ها همه خارج از شهر کار می کنند و کیر کوچولویی دارند سوم مادر زن ها همه تشنه کیر هستنند و علت کم آبی کشور هم ابی هست که تو کوسشون جمع شده هست چهارم تمام همسران برای یک مدرک دانشگاهی باید بروند خارج از شهر و چند رو بمونند پنجم چرا سهیمه صابون این نویسنده رو نمی دهند که دیگه ننویسه ضمنا هر چی فکر کردم دیدم فحش دادن به یه بیمار ذهنی صحیح نیست

1 ❤️

716669
2018-09-11 14:23:51 +0430 +0430
NA

بازم داستان عسلویه
چرا هرکی میره عسلویه زنشو میکنن
خارکسده خالی بند

0 ❤️

833662
2021-09-23 01:24:58 +0330 +0330

جقی

0 ❤️

850221
2021-12-28 12:46:30 +0330 +0330

با راست ودروغ این داستان کار ندارم ولی منم تو مترو یه بار گذاشتمش وسط کون زن عموم هیچوقت یادم نمیره همزمان دستم رو هم گذاشتم رو سینش اونم انگشت منو گرفته بود فشار میداد خیلی خاطره خوبی بود

0 ❤️

871607
2022-05-01 16:13:08 +0430 +0430

س

0 ❤️

893341
2022-09-02 17:59:44 +0430 +0430

واقعاً یه لذت دیگه ای داری مادر زن … مثل مادر زن من که بیست سال پیش شوهرش مرده
کلی باهم راحتیم و شوخی سکسی میکنیم اما هنوز حرکتی نزدم

0 ❤️