خاطره ی من مربوط به حدود 25 سال پیشه من اسامی را تغییر میدم که مشکلی برای کسی پیش نیاد من 15 ساله بودم و کمی مذهبی بودم پسر عموی من جعفر که 1/5 سال از من کوچکتر بود پسری نسبتا زیبا و سبزه بود چون خانوادش به مسافرت رفته بودند و اون از خانوادش خواسته بود که برای محافظت از خونه بمونه و با اونا نره .یک روز عصر به خونه ی ما زنگ زد و از مادرم خواست که منو بفرسته خونشون که تنها نباشه مادرم موافقت کردو من رفتم خونشون ما شام را خوردیم و جعفر گفت بیا توی یک رختخواب بخوابیم که شب نترسه من هم قبول کردم موقع خواب اون شروع کرد در مورد بچه همسایه هاشون حرف بزنه که همدیگر را میکردند من هم بدون منظور موارد مشکوک مدرسمون را براش تعریف کردم وگفتم بخوابیم که فردا زود بیدارشیم اونم قبول کرد .من به پهلو خوابیده بودم که یک دفعه دیدم کوشو گذاشت توی بغلم من خیلی جا خوردم لاهاف را کنار زدم و حس کردم شلوار شو کشیده پایین گفتم چته جواب داد نمیخای این کونو بکنی گفتم خجالت بکش کسی که این کارو بکنه مثل قوم لوط تا عاقبت توی جهنمه گفت اینا همش کس وشعره من کونم کیر میخواد گفتم خوب یک خیار بکن تو کونت مثل همون کیره اونم لامپ را روشن کرد لباساشو در اورد ورفت توی اشپز خونه و یک خیار و وازلین را اورد تازه متوجه شدم عجب کون بی مویی داره چون هنوز بلوغش کامل نشوده بود کیرش کوچیک بود گفت بیا تو خیارو بکن تو کونم من اول وازلین را مالید به سوراخ کونش گفت اول با انگشتت سوراخم را چرب کن کیرم بد جوری راست شده بود ولی نمیتونستم خودم را راضی به کردنش بکنم از طرفی چندشم میشد انگشتمو بکنم وسط یک مشت گه این بود از روی بی تجربگی خیار را چرب کردم و بی درنگ حل دادم تو ی کونش که قنبل کرده بود یک دفعه دیدم نعرش بلند شد و پرید هوا ودستشو گذاشت روی کونش و شروع کرد ورجه ورجه کردن من هم از شدت ترس دستو پاهامو گم کرده بودم اون کمی اروم شده بود ولی هنوز گریه میکرد من بد جوری عذاب وجدان گرفته بودم شانس اوردیم که کونش پاره نشده بود کمی که دردش اروم شد رفت توالت و خیار را از کونش در اورد و شروع کرد به فحش دادن گفتم بابا من تجربه نداشتم دیدم قهر کرده وداره رختخوابش رو جدا میکنه دیدم ناراحته رفتم نوازشش کردم و گفتم بیا کیر خودم رو بکن تو ی کونت گفت من بیخش را میگیرم که دوباره ناشی بازی در نیاری من هم موافقت کردم کیرم منو و کون خودش را چرب کرد کونش هم دیگه باز شده بود اروم اروم کلاهک کیرمو داد توی کونش وای تا مغز سرم تیر کشید تا اون موقع چنین لذتی را تجرنه نکرده بودم ولی اخو اوخ جعفر در اومده بود میگفت تا حالا کیر به این کلفتی ندیده بوده ولی کیر تو مشتش بود و اروم اروم داد توش اینقدر این کون داغ وتنگ بود که من تا چند بار تکونش دادم ابم تو کونش اومد .خیلی دمغ شد و گفت خاک تو سرت کیر به این گندگی اینقدر بی بخاره ابراز شرمندگی کردم و باهم رفتیم حمام توی حمام با شامپو شروع کرد به مالیدن کیر من تادوباره بلند شد . دمرو خوابید و تف را مالید در کونش و یه کمی هم به کیر من مالید منم که حالا با تجربه شده بودم بیخش را کرفتم اروم دادم تودی سوراخ کونش کمی رفت تو گفت جواد جون دستتو از بیخش بردار تا دستمو برداشتم کونشو داد بالا و تا بیخ کیر و داد تو سوراخش من که تو ابرا بودم شروع کردم به تلنبه زدن این دفعه حدود ده دقیقه ای می تپوندم توکونش با اینکه بالغ نشده بود به نظرم اومد که زیر کیرم ارضا شده چون شل شده بود و مرتب میگفت درش بیار ولی من که قبلا یکبا ر ابم اومده بود کیرم مثل سنگ شده بود و شق درده گرفته بودم و داشتم سگی میکردمش تا اینکه احساس کردم دارم داغ میشم و یک دفعه با فشار ابمو ریختم تو کونش باورتون نمیشه وقتی کیرمو در اوردم سوراخ کونش سرخ شده بود و هنوز باز مونده بود با انکه تا صبح یک بار دیگه وتا قبل از ازدواجم در 28 سالگی صدها بار کردمش ولی لذت اون کون کردن توی حمام دیگه تکرار نشد هر چند که توی سالهای اخر با اسپری اشنا شده بودم بوسیله ی اون تا حدود 45 دقیقه میگاییدمش. اون شب با کمال تاسف معصومیت من از بین رفت و من به عادت قبیح کون کردن گرفتار شدم به طوری زن بیچارمم لا اقل ماهی یکبار باید به من کون بده این خاطره من بود وازتون استدعا دارم نگذارید حتی یک شب بچه هاتون بیرون خونه بخوابند.
نوشته: جواد
تحقیقات ثابت کرده که عمرا بدون کون دادن کسی کون کن نشده
لطف کن از دادن خودتم بنویس
این یکی به لعنت خدا هم نمی ارزید
در ادامه من هم به جبهه مخالفین ملحق میشم
فکر کنم کم کم 4 روز دیگه هیچ جا نظر ندیم
بیشعور یعنی چی داستان قوم لوط کس شعره؟؟! به قول داداش فریجاب یهو بگو هرچی کونی میره بهشت دیگه! مسخره…
کم کم به این نتیجه میرسم که اینجا فقط چرتو پرت خریدار داره.
چرا داستان من درج نمیشه تو سایت؟
اح…
کیرم توی کونت،کیرم توی خودت و پسرعموت!خودتم کون دادی از خودت هم بنویس!
دوستان عزیز تا چند روز دیگه نوشتن نظر پای داستانها ممنوع شده و با متخلفان طبق موازین قانونی برخورد به عمل خواهد آمد
(سازمان تحریم داستانهای غیر اخلاقی کشور)
نمیدونم چرا چند وقته سایت هندی شده
پای سکس با محارم، فامیل، همسر، دوست و خلاصه همه چی نظر نذاریم. خب که چی بشه؟
سکس واقعی وقتی ممکنه که بین دو طرف عشق حاکم باشه و عشق چیزیه که قلم قادر به انتقال احساسات ناشی از اون نیست و آدم باید خودش حسش کنه
البته داستانهای معدودی هم هستن که این احساساتو خیلی زیبا به تصویر میکشن که اکثرا تخیلی هستن کسی مثل اگه همچین عشقی داشته باشه نیازی به اومدن به این سایت نداره(داره ؟) که تازه بخواد داستانشو هم بذاره توی سایت
پس زیاد نباید دنبال داستانای عشقی واقعی باشیم
توی کشور ماهم با محدودیت هایی که هست بیشتر جوونا با خود ارضایی خودشونو تخلیه میکنن و قتی که نمیتونن به نفس خودشون غلبه کنن دست به کاریی مثل هم جنس بازی(لز یا گی) میزنن
که معمولا راحترین راهه و متاسفانه خیلی هم زیاده پس داستاناشم باید زیاد باشه. در مورد سکس با محارم هم اینو میگم که اگه کسی واقعا انجامش میده که دیگه امیدی به اون نیست ولی کسی که معتقده رابطه ای مهمتر از سکس هم هست(مثل خواهر برادری و…) با خوندن این داستانا نظرش عوض نمیشه
پس بنظرم سکس با محارم هم نیازی به تحریم نداره
اکثر ما هم واسه گذران اوقات اینجاییم نه واسه فرهنگ سازی پس بهتره لذتشو ببریم…
مرسی از توجهتون
سیاوش تا اونجا که من فهمیدم علت فیلم هندی شدن سایت اینه که یک عده خاله خانباجی که احتمالا معلم پرورشی یا کارمندهای علاف وزارت ارشاد هستند از صبح تا پایان وقت اداری توی این سایت پلاس هستن و لابد وظیفه شرعی خودشان می دانند که با کامنت های گه هر بار مواظف حفظ امنیت اخلاقی مملکت اسلامی باشند.
پ.ن. فریجاب عزیز از اینکه نویسنده گفته داستان اصحاب لوط کششعره نتیجه نمی شه که هر کی لواط کنه می ره به بهشت. برعکس ادعای بالا می تونه نافی بهشت و سایر گلواژه های وابسته هم باشه. تو که منطق بلدی حتما متوجه هستی که نتیجه ای که گرفتی دراون مقدمه مستتر نیست عزیز برادر :)
برای کسی که دنبال جفت می گرده کاملا قابل درکه که خودش رو پرهیزگار و مخالف خیانت و … نشون بده تا بهتر بتونه اعتماد پارتنرهای بالقوه رو جلب کنه. از چشم انداز تکاملی هیچ چیز عجیبی در این قضیه نیست.
hushangkhan عزيز
يه چيزايي از منطق خوندم و اتفاقا آدم مذهبي هم نيستم.اما از بحثهاي منطق اون چيزي كه به درد طنز ميخوره مبحث سفسطهست! مطلبي هم كه من اون بالا نوشتم همون سفسطهست و نه بيشتر.اگه بخوام بحث منطقي كنم قطعا جور ديگهاي مينويسم ;)
سلام
خواهشن وقتی میاینین اینجا دیگه بد بیرا نگین به کسی
یه میلی در شما بوده که اومدین اینجا دارین داستان میخونین و اگه می خواین نصیحت کنین با فحشاتون بدترش میکنین هر چیزی راه خودشو داره
پس دوس نداشتین بنویسین دوست نداشتم داستانتونو
سلام داستانت خوب بود .لطف میکنی ایدیت رو به من بدی.ایدی من arman_khoshkle hast
نتايج اخلاقي اين داستان:
1- داستان قوم لوط كس شعري بيش نيست لذا از اين به بعد كوني ها مستقيم وارد بهشت ميشوند
2- اگر قصد داريد پسرتان را در خانه تنها بگذاريد پيش از ترك منزل ابتدا همه خيارهاي يخچالتان را ميل كنيد تا هنگام بازگشت با كون پاره پسرتان مواجه نشويد
3- نگذاريد حتي يک شب بچه هاتون بيرون خونه بخوابند چون ممكنه برن پسرعموهاشونو بكنن
بقيه نتايج اخلاقي رو هم دوستان زحمتشو بكشن!