کون گرد مهسا

1395/03/09

این داستان عین واقعیته، اصراری بر باورکردن ندارم فقط جهت اطلاع. مثله هر روزبا دوستم مهران ماشین رو برداشتم که بریم کس بازی. ساعت حدودایه ۸ شب بود تویه شبه برفی. اول خیابون ولیعصر به سمته تجریش دیدم ۲ تا دخترحدوداّ ۲۰ ساله ایستادند. یکیشون یه دختر بانمک سبزه توپرو یه خورده کوتاهتر از اونیکی که لاغرتر بود. به هر زوری بود سوارشون کردیم. تا سوار شدند من پیشدستی کردم و گفتم جاها روعوض کنیم. مهران رفت عقب و دخترسبزههه اومد جلو پیشه من. رفتیم دور دور وبعداز معرفی رفتیم رو مخشون که ببریمشون خونه. هر کاری که کردیم دختر لاغره که اسمش مریم بود نیومد ولی اون سبزه که اسمش مهسا بود بدش نمیومد ولی به ناچار مجبور شدیم یجا پیادشون کنیم. من ولی شمارمو دادم به مهسا جون. یکی دو هفته بعدش یه روز یه شماره غریبه بهم زنگ زد و بعد از معرفی فهمیدم همون مهساست. واسه ساعت ۶ قرار شد برم از سرکاردنبالش میدون ارژانتین. میدونست که سکس تو برنامست. چون وقتی دیدمش، کاملا ارایش غلیظ کرده بود و با یه مانتو کووتاهو تنگ که میشد فهمید هر کدوم از لمبرهایه کونش اندازه یه تووپه والیباله و درست به همون گردی. رفتیم به سمته خونه و در رو که بستیم بدونه هیچ کلامی، شروع کردیم به لب گرفتن. در حالی که داشتم میبوسیدمش دوداستمو بردم پشتش و لمبرهای کونش رو محکم گرفتم تو داستام. قدش یخورده کوتاهتر بود از من واسه همین دستام خوب زیرلمبرهاش قلاب میشد وقتی به سمته بالا میکشیدمش. کونه گردو خوبی داشت. ازش خواستم لباساشو دربیاره و خودمم رفتم تواتاقمم خوب اسپری بیحسی زدم به کیرم که حالا شقه شق بود و سرش درست به اندازه سره بره شده بود، سفففففت و راستتت. با کیری بر افراشته لخت برگشتم پیشش که دیدم رفته زیره پتو.معلوم بود لخته و ازخجالت رفته زیر پتو. تا منو دید گفت واییییی اییین چیه؟؟ گفتم چیه عزیزم ؟! گفت مثله گرز میمونه!!! رفتم سمته پتو و ارووم خزیدم زیرش. لمس پوسته نرم و سفیدش باعث شد یه آه هر دو بکشیم، از روی شهوت. اروووم رویه پووستش دست کشیدم و در حالی که پشتش به من بود، از پشت دستم رو به اون کونه گردو نرمو سفید رسوندم و ازبین لمبرهاش در حالی که دستی هم به سوراخش کشیدم به کسش رسوندم که حالا خیس بود و شروع به مالشش کردم. و در عین حال پشت گردن و پشت گوشش رو میخوردم. صدایه ناله هاش خونه رو بر داشته بود. پتو رو کنار زدم و خودم رو روش کشیدم . کیره کلفتم رو انداختم بینه پاهاش و شروع به لاپایی کردم . رویه پاهاش نشستم ولی طوری که کیرم هنوز بینه پاهاش بود. میخواستم رویه اون کونه زیبا مسلط باشم کونش گردو سفید بود درست مثله یه توپه والیبال. دستم رو بردم جلو دهنش و ازش خواستم یه تف بندازه کف دستم که باهاش کیرمو خیس کنم. با یه تف رویه سوراخه صورتی رنگش شروع به مالش لمبرهایه کونش وسوراخش کردم. ارووم کیرم رو به سمته سوراخ هدایت کردم واروم سرش رو به داخل هدایت کردم. میدیم که چطور اون کیره کلف داشت در اون سوراخه تنگ محو میشد و فرو میرفت. تا ته . تازه بخودم اومدم و دیدم مهسایه کوچولویه من داره ناله میکنه . گفتم: ارووم باش گلم، خانمم، عسلم داری کون میدی به بابی کون کن. و خوابیدم روش. تماس بدنم ارومش کرد. میگفت: بابیی، اروووم فقط! جواب دادم: ارووم میکنمت عسلم ،فقط شل کن! زیره گلویه مهسا جوونم رو میمکیدم و در حالی که سرعت تلمبه هامو بیشتر میکردم به کردن مهسا جوونم ادامه میدادم. در حالی که کیرم رو تویه کونه مهسا جوونم نگه داشتم نشستم رویه پاهاش ودر حالت نشسته به تلمبه زدن ادامه دادم. به حالت سگی نشوندمش و ازش خواستم سجده کنه. سوراخش بازشده بود واسه همین در همون حالت قنبل، کیرم رو تا تو فرستادم تو. بهش گفتم توگربه دست اموزه منی، واسام میو کن!! مهسا جوونم با ناز واسم شروع کرد به میو میو کردن…میوووو…میوووو…میووو… منم سرعت تلمبه هامو ارووم کردم و با صداش تنظیم کردم، طوری که زمانه فرو کردن کیرم تو کونش برابر یک میو بوود… واسه همین اونم تولش میداد…میوووووووووووو…میوووووووو. کف دستهامو رویه لمبرهای کون مهسا جوون گذاشتم و لمبرها رو از هم تا جایی که میشد با فشاربازکردم و نگه داشتم در حالی که تلمبه میزدم. کونه مهسا از هم باز شده بود وکیره کلفته من هم در حال گاییدن سوراخه مهسا جوون. پرسیدم داری چیکار میکنی، گفت دارم کون میدم به بابی کون کن! گفتم عزیزم من مرده توام! کوونت ماله منه! گفتم تکرار کن! گفت: دارم به مردم کوون میدم، کوونم ماله مردمه! با چک محکم میزدم، به لمبرهاش. با هرسیلی در کونش، یه موجه زیبا رویه لمبرهاش شکل میگرفت که نگاهش دیوونم میکرد ضمن اینکه یه انقباض ریز از سمته سوراخش به دوره کیرم حس میکردم که دیوونه ترم میکردم واسه همین مرتب به کونش چپ و راست سیلی میزدم و میگفتم کوون بده، کوون بده، کوون بده…کونش قرمزشده بود و منم نزدیک بود که ابم بیاد. خوابیدم روش و گفتم پستونهاتو بده دستم، یه خورده بلند شد تا از زیر پستوناشو بگیرم. یه لحظه منقبض شدم و ابم رو ریختم تو کوونه مهسا جوونم. بعد از چند تا تلمبه دیگه تو بغلش اروم شدم و واستادام تا کیرم تو کونش کوچیک شه و بعد کشیدمش بیرون. این شروع یه رابطه ۲ ساله بود…

نوشته: بابک


👍 1
👎 1
30604 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

542945
2016-05-29 20:58:57 +0430 +0430

اگه از دید یکی مثه خود نویسنده نگا کنی چقد عالی ولی از بیرون واقعا چخبره که سوراخای همه اینقدر گشاد شده حالا کاری با باقی داستان ندارم ولی دوستانی که مینویسن یه آماری بدن چطوره ما تا به امروز نتونستیم سکس مقعدی تجربه کنیم ولی دوستان راه براه بسمت سوراخ هدایت میشن. بنظرم داستانا یکم واقعیتر بشه لذتش صدچندان میشه ولی حسن داستان شما این بود که قدت 210 ورزشکار و آلت 95 سانتی نبودی.

0 ❤️

542961
2016-05-29 21:33:25 +0430 +0430

میو میو،؟؟؟؟میوووو؟میوو مممیو ممممنییییکوو وووو میو؟
میو میو
تو خوب بلدی ربان گربه ها رو ترجمه کن این متن رو

0 ❤️

542966
2016-05-29 21:41:32 +0430 +0430

اولا قسم نخور باور کردیم !!! دوما اگه کله کیرت اندازه کله بره است حتما خایه هات اندازه خر مش حسن و کونت اندازه شتر دوکوهانه پس نتیجه میگیریم جنابعالی ابالهول تشریف دارین که خدا رحم کرده به کون مهسا جون که گرزت توی کونش جا شده ایشالا دفه بعد خواستی تفت بدی یه جوری سر هم کن که اقلن خودت خواستی دوباره بخونی به خودت فحش ناموسی ندی ،،،،،

1 ❤️

542972
2016-05-29 21:56:46 +0430 +0430

تولش میداد؟؟؟!طول درسته کودن
به جان خوم پیشم بودی جوری میکردمت مثل سگ هار واسم بع بع کنی و با هر تلبمه بگی:قوقولی قوقول 🙄

1 ❤️

542983
2016-05-29 23:04:51 +0430 +0430

احتمالا این یارو از زور کف داشته تو حیاط جق میزده دیده یک گربه سر دیواره یک تیکه گوشت تکون داده گربه مادرمرده رو کشونده پایین بعدم گرفتتش و… وگرنه ادمیزاد موقع دادن میو میو نمیکنه!!!
یادمه زمان سربازی تو گردان تکاور چون پایگاهمون بر بیابون بود و هیچ کسی در اطراف پیدا نمیشد بچه ها با جیپ رفته بودن از نزدیکترین ده مرغ زنده خریده بودن که بکننش یا یک پیرمرد داهاتی بود که بالاسر موتور چاه اب بود همش شکایت میکرد شبا که من میخوابم این سربازا میان خر منو میکنن حتی سربازای قدیمی تازه واردا رو نصیحت میکردن که اگر سگ پیدا کردین زیاد کونش نزارین چون قفل میکنه باید به یک نقطه خاص پهلوش ضربه بزنید ول کنه که البته اون مادرمرده ها وسط بیابون گیرکرده بودن عذرشون موجه بود ولی تاحالا نشنیده بودیم کسی ترتیب گربه رو بده اطلاعاتمون تکمیل شد!!!

پینوشت: جقنورد و سانسی طلای عزیز سنگین خندوندید من نصفه شبی نفستون گرم!!!

0 ❤️

543007
2016-05-30 06:55:28 +0430 +0430

باشه داستانتو گفتی حالا از اسمونا برگرد به زمین . همه ی توپای بچه های تیم ملی والیبال هم تو کونت منحرف تخیلی.

0 ❤️

543029
2016-05-30 10:47:53 +0430 +0430

چطوری تو لباس سبزه بود ولی زیر پتو سفید شد ؟؟؟؟؟
من یه بار بی حسی زدم کیرم دیگه تا 1/30 هرچی میمالیدم شق نمیشد
داداش مال شما ورژن جدیده ؟؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

543031
2016-05-30 10:54:37 +0430 +0430

بابی کون کن خودتو جمع کن تا نکردمت ابله.فانتزی کردنه گربه داری!!!

2 ❤️

543034
2016-05-30 11:06:35 +0430 +0430

اصن داستانو نخوندم سوال من درباره اسم داستانته؟؟ کون گرد عایا؟؟؟؟ ینی مثلا شما کون مربعی دیدین تا حالا یا مثلث یا متوازی الاضلاع… یکم مراعات کن برادر من … مردسی اه :)))))

0 ❤️

543071
2016-05-30 21:09:51 +0430 +0430

اصلا خوشم نیومد

0 ❤️

543108
2016-05-30 23:55:02 +0430 +0430

کیرم دهنت لاشی دروغگو!! وقتی ت ماشینت نشست سبزه بود! چطور یهو زیر پتو پوستش سفید شد؟!! خوب کس کش کس مغز مجبوری اونقدر بزنی کا مخت بگوزه؟!!
از قدیم گفتن جقی دروغگو کم حافظه میشه!!

1 ❤️

543157
2016-05-31 13:14:56 +0430 +0430

این شروع داستان یک جقی تنها
قسمت بعد کون دادن بابی به مهسا 🙄 (preved)

0 ❤️