یبار که تو مترو بودم داشتم میرفتم قلهک خونه دوستم اون روز داغ بودم .وحشی. کونی بازیم گل کرده بود که اون زنونه دوس داره بگرده سامان اسمشه تو قطار که بودم نسبطا شلوغ بود 2تا اقا بسر {کیبوردمp فارسی نداره ok ?} خوشتیب و جذاب بشتم بودن کم کم نم نم رفتم عقب صداشون میومد که داشتن راجع به دختر بازیو کس و کون میگفتن آآآخ با حرفاشون حشری شدم تو ایسگاه سعدی شلوغ شد ریختن تو قطار ملت هل میدادن. هلم دادن رفتم چسبیدم به یارو جذابه اخخخ چند ثانیه بعد به بهونه گوشی در اوردن از جیبم دستمو الکی میمالوندم به کیرش و میاوردم بالا دو بار بعد الکی چرخیدم که بیرونو بیبنم کدوم ایسگاهم زمزمه کردم چی میشد اگه باهام بیای بریم منو بکنی جا دارم . ok دادنو برگشتم خودمو چسبوندم بهشون اخخخخ میمالوندم چب راست میکردم الکی زانومو میخاروندم قنبل میکردم بهتر میمالوندم در گوشم گفت برو اونور ابم میادا منم برگشتم گفتم قلهک برید بیرون رسیدیمو رفتیم بالا دوستم منتظر بود گفتم کییییییر جور کردم بهش سوار شدیم چه قد من اینارو مالیدم ساک زدم براشون تا رسیدیم ساختمون خونه بارکینگ داره وارد که شدیم یه همسایه داره سامان 37 38 سالشه میدونه دوستم کونیه گفت بهش گی بارتی گرفتی سامان گفت اره کمیم میای اونم اومد نزدیک مهکم زد در کون سامان خمش کرد و دستشو دورش حلقه کرد گفت جون تو کفم من داشتم با دوتا که جور کرده بودم حال میکردم گردن- لب بازی- ساک تخماشونو لیس میزدم میگفتن وای تو چه جنده ای هستی چرا میریم دنبال کس که اول مخ بزنیم داستان داره تو راهتمون کردی گفتم بریم بالا سامان لخت شده بود فقط تیشرت داشت خندید اخخخخ میرفت بالا رو بله کونشو قر میداد روانی شده بودیم منم شیطونی میکردم از ساق تا سوراخشو لیس زدم اونا هم وحشیتر شدن رفتی خونه منو که انداخن رو میز سامان هم با اون همسایه که فرهاد بود اسمش داشتن لیس میزدن کیرو کون همدیگرو گفتم اینقد لیس میزنی کیرشو رنگش میره ها دیوس میخورد . مثل سگ . منم که رو کیر یکی بودم داشتم واسه اونیکی ساک مزدم تخماشو میمالید رو چشام تو دهنم لیس مییزدم بعد اومد بشتم نشست یواش یواش کرد تو با لیدو کائین بهترمیره تو درد نصف میشه کم کم سامان هم گفت که بچه ها زود تموم کنید الان ممامیم میاد اونا هم تندش کردن کارو و سامان که هنوز ساک میزد بلند شد گفت دهنم کج شد بسه بیا بابی تو واسش بزن منم شروع کردم لیس زدن ساک زدن تا ابش اومد با زور زیاد کلمو گرفت همرو نامرد اریخت تو دهنم ولی گفتم جوووووون عجب اب کیر باحالی سامان اومد کیر یکیرو در اورد واسش ساک زد تا ابش زودتر بیاد اشکان گفت داره میاد بابی بیا ساک بزن اومد بالا سرم تخماشو وااااای عاشق تخم هستم لیس میزدم میک میزدم واسش جق زدم گففت اومد اومد با سهراب ابشونو ریختن تو دهنمرو صورتم بعد کلی منو سامان لب بازی کردیم جشن ابکیر گرفته بودیم تا جمع کردیم رفتیم اقایون کیر کلفت من از 2 سال گذشته شهوتم بیشتر شده سامان رفته استرالیا درس منم که دنبال کیرم ها ها
نوشته: کونی ابکیر خور
ای کیر وزیر محترم راه و ترابری و مدیر عامل مترو و قطار شهری و کارکنان زحمت کش شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و بسیج کارگری راه آهن خرمشهر و شرکت تاکسی رانی بروجرد و رانندگان معدن مس سرچشمه تو قیافه کفتار گونت بره . حالمان را بهم زدی bad
عاليييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
بود
كاش من به جات بودم.
قربون کونت،، فکر کنم همزمان با نوشتن داشتی میدادی…
“نسبطا” “مهکم” کیرم تو کونت با این داستان بی سرو ته که هیچیش رو نمیشه فهمید
(بدشانسی فحشم به این کونیا میدیم خوششون میاد ناراحت نمیشن که ! lol )
خدایی یبار داستانتو میخوندی ببینی چی نوشتی!!!
از کلیله و دمنه بد تر بوووووووود…
نمیشه بفهمیش
چه بامزه نوشته بودی بابی جون. من که خوندم حال کردم ولی نصفشو نفهمیدم!!! دستت درد نکنه بازم بنویس خیلی با نمک بود.
سوراخ کونت همواره تنگ باد.شما خدمت میکنید به امت بسیار کار خوبی میکنی.خخخخخ.فحشت نمیدم تا تو کفش بمونی
چئ بود نوشته بودئ کونئ من که چیزئ متوجه نشدم هر که شده مارو هم توجیه کنه
ای باب تو مایه های خورشت وحشت سربازی بود همه چیز در هم
سگ معلم اول دبستانت رو گایید با این نگارش کیریت ریدمتو داستان نوتشنت معلون نشد کی به کی داده کی خورده کی نخورده گردن زرافه تو کونت
اگه شما چیزی فهمیدین منم فهمیدم