اون شبم مث هر پنجشنبه با بچه ها دعوت بودیم ولی با همیشه انگار فرق داشت از اول مهمونی صحبت از دختری بود ک خیلیا تو کفش بودن ی دختر بچه دبیرستانی برام جالب بود هیجوقت با دختری زیر ۲۳_۲۴ نخوابیده بودم و در ارتباط نبودم
ولی اینطور ک پسرا میگفتن طرف کص ک چ عرض کم شاه کص بود (که واقعنم بود)
با صدای امین برگشتم و به دختری ک میگفتن نگا کردم
ی لحظه حس کردم ک کیرم داره سیخ میشه لامصب فوق عروسک بود
جزوه دسته ریزه میزها محسوب میشد
ی دامن ی وجبی مشکی پوشیده بود با لباس طرح مردونه سفید و نازک ک دو تا دکمه بالارو نبسته بود و بقول امین دارو ندارو به نمایش گذاشته بود
چتری های کوتاه چشای درشت قهوه ای و لبای درشت که با رژ قرمز رنگامیزی شده بود چیزایی بودن ک تو صورتش خودنمایی میکردن
پاهاشو روی هم انداخته بود و سیگار سوبرانی صورتی دستش بود
ینی واقعا ی صحنه کلاسیک و شهوت انگیز رو ایجاد کرده بود
حس کردم ک داره نگاهم میکنه منم کم خاطرخاه نداشتم و تاحالا دست رد به سینم نخورده بود
قد بلند و هیکلی چشای عسلی و پوست برنزه
خلاصه آلاله(همون کصه) پاشد اومد جلوی من یکی از پاهاشو گذاشت روی مبل دقیقا لای مای من و خم فهمیدم ک میخاد شارژرو برداره متوجه شدم ک سوتین نپوشیده سینش دقیقا جلوی صورتم بود نوکشو گاز گرفتم و دستمو بردم زیر دامنش لای پاش جوری ک بشنوه گفتم میخاره؟ اونم گفت میخارونی و این جملش استارتی بود ک خودش برای سکس خشن زد
بهش گفتم بلند شد و بردمش بالا تو اتاق بهشاد ک مهمونی خونش بود به محض اینکه درو بستم چسبوندمش به و از مشت چسبیدم بهش
بخاطر اون کفشای پاشنه بلد سرش تا زیر گردنم رسیده بود محکم خودمو بهش فشار دادم ک اه کشید
اینکاره بود خمش کردم ک خودش کونشو بالاتر داد و سرشو ب سمتم خم کرد
دامنشو زدم بالا و زدم رو کونش جا خورد ولی چیزی نگفت برش گردوندم و لباموگذاشتم رو لباش داغ و تقریبا وحشیانه همرلهیم میکرد رفتیم سمت تخت و اینبار اون غالب شد نشوندم لب تخت و نشست رو پاهام خودشو رو کیر سفت شدم تکون میداد و گردنمو میخورد دیگ واقعا داشتم حال میکردم حتی جندهای خیابونی و حرفه ایم همچین حالی بم نداده بودن دکمه های لباسمو بز کرد و تنمو لیس زد تا مایین بعد از ور رفتم با کمربند و زیپ ک بیشتر بخاطر مابیدن کیر و تحریک بیشترم بود شروع کرد ساک زدن ینی اون لحظه بهترین لحظه عمرم بود
لبای قرمز ک دور کیرم جلو عقب میشد واقعا عالی بود دیگ طاقت نداشتم بلندش کردم و خوابوندنش رو تخت خودش لباسشو دراورد منم تقریبا هجوم بردم سمت سینهاش ک مث پرتقال بود خوردم و دامنو شورتشو دراوردم قصد نداشتم کصشو بخورم ولی انگار منتظر بود
یهو نالید بخووور با اکراه سرمو بردم لای پاش اولین بارم بود ولی واقعا عالی بود ی کص سفید و تپلی ک کنارش تتوی ریزی بود سرمو کشید بالا و لبامو چسبوند رو لباش
منم کیرمو گذاشتم دم کصش و فشار دادم کصش تنگ و لیز بود شروع کردم لبنبه زدن
دیگ اه و نالش رو هوا بود
برش گردوندم و گفتم قمبل کنه بهترین صحنه ک ی مرد میتونه ببینه صحنه جلوی من بود ی کون گرد و سفید ک جای دستام روش بود و ی کص کلوچه ک زده بود بیرون
کیرمو دوباره تو کصش کردم و بعد بیس دیقه ارضا شدم ابمم تو کصش خالی کردم دیگ نای بلند شدن نداشتم ولی تمیزش کردم و بغلش خوابیدم
بعد اون مدت سه سال باهم بودیم و دیگ شده بود جنده خونگی خودم دیگ هیشکی به چشم نمیومد تا اینکه رفت ترکیه و منم ازدواج کردم
هنوزم ک هنوزه فکر سکسش دیوونم میکنه بعضی وقتام تو اسکایپ بهم زنگ میزنیم و جلوم کسشو میماله
پایان
نوشته: سهند
من کیرم تو خودت و داستانت و عقده لاکچری بودنت که حتی تفکرشم بلد نیستی
پشمک کله کیری
خب ریدم به مغزت
بیا منم کیرم میکنم لاپای خواهر و مادرت و میخارونمشون
بعدشم کیرم میکنم تو دهن خودت و پدر کیرت
دوست عزیز،
تاحالا کسی دست رد به سینت نزده!!
اما من میخواهم ایندفعه کیر رد به کونت بزنم کوووووووونی پلشت…
حسی که به خواننده القا میشد،
دروغ،
سبک سری،
غرور و
نابخردی شما بود.
درخت پر بار سرسنگینه وحیفم میاد که هچی بارت نیست.
به امید پرباربودنت.
با توصیفایی که از دختره کردی یاد کارکترای انیمه ای افتادم و میشه گفت انگار از رو هنتایی نوشتی
ای بابا،،،،،،،،،،،،