کیر خوری تو پارک

1396/04/07

سلام، من آرمان ۳۱ ساله هستم، این ماجرایی که میخوام تعرفیتون بکنم مال ۳ سال پیشه
من اونموقع مشهد بودم، همش تایپیک میزدم و از عکسام میذاشتم و دنبال یه مرد سن بالا بودم، یه روز یه مرد ۴۰ ساله پیام گذاشت و تو پیام یکمی در موردش و موردم گفتگو کردیم.
قرار شد عصر تو میدون تلویزیون مشهد منتظرم باشه، با کلی استرس رفتم سر قرار، از دور که دیدمش گفتم خودشه، عالیه
خلاصه رفتم جلو و سلام دادم و راه افتادیم، تو دلم لحظه شماری میکردم کیرشو ببینم، گفت مکان نداره و خونش هم نمیشه رفت، میگفت از زنش جدا شده و الان با پدر و پسرش زندگی میکنه، چون پدرش دائم خونس نمیشه رفت اونجا
گیر داده بود بریم حموم عمومی ولی من خیلی میترسیدم، تا میدون جام عسل پیاده رفتیم و صحبت کردیم، رسیدیم میدون سوار تاکسی شدیم، گفتم میدون سلمان فارسی یه پارکی هست، بریم اونجا که اونم قبول کرد، تو تاکسی از رو شلوار به کیرش دست میزدم، اسمش علیرضا بود، واقعا قیافه مردونه و جذابی داشت، میگفت راننده سنگین هستش تو یه شرکتی، قد کوتاه و هیکل پر و مردونه با یه سبیل ، عالی بود، طوریکه هنوز هم میخوام با کسی باشم با علیرضا مقایسش میکنم، رسیدیم پارک و رفتیم بالای تپه، مشهدی ها میدونن کجا رو میگم، رفتیم بالا و یه جای خلوت پیدا کردیم و نشستیم، گفتم علیرضا درش بیار که
دیگه طاقت ندارم، وای وقتی در آورد محو تماشای کیرش شدم، فوق العاده بود، حدودا ۱۴ سانت میشد و کلفتی متوسط، رنگ قهوه ای روشن، خیلی حال کردم با کیرش، گرفتم تو دستم و یکم مالیدم، اصلا راضی کننده نبود، گفتم حواست به دور و بر باشه که باید بخورم این کیر ناز رو، شروع کردم به ساک زدن، چون دم غروب بود کس زیادی تو پارک نبود، کلی براش ساک زدم، لذت بخش ترین ساک عمرم بود، منم کمربندم شل کردم تا دستش بره تو، علیرضا هم همزمان با سوراخ و رونم بازی میکرد، چند تا پسر اومدن بالا که ما هم خودمون رو جمع و جور کردیم، علیرضا گفت بریم توالت پارک که بکنمت، منم قبول کردم خیلی حشر
ی شده بودم.
همینجور که پایین میرفتیم از تپه رسیدیم یه ساختمان نیمه کاره که ظاهرا دستشویی بود، هوا هم تاریک شده بود، رفتیم تو ساختمون و یکم دیگه بمال بمال ، علیرضا گفت که باید بشاشه، همونجا در آورد و شاشید، من دیگه چندشم شد کیرشو بخورم برا همین شلوارمو دادم پایین که لاپایی بذاره، حس فوق العاده ای داشتم، همینجور که داشت لاپام تلمبه میزد یهو کیرش رفت تو کونم، خیلی سوختم خیلی زیاد، طوری که نشستم زمین و خودمو خفه کردم که صدام در نیاد، علیرضا هم کلی معذرت خواهی کرد، دیگه من حسم پرید و شلوارمو کشیدم بالا، از علیرضا خداحافظی کردم و رفتم
قرار شد یه بار دیگه همو ببینیم و ایندفعه حتما سکس کنیم ولی من یه اخلاق کیری دارم که بعد اولین قرار برا دومیش میترسم و عذاب وجدان میگیرم، برا همین همه راه های ارتباطیمو پاک کردم و از علیرضا خبری نشد
ولی از بعد چند وقت خیلی زده بود به سرم که دوباره کیر علیرضا رو بخورم ولی حیف که دیگه پیداش نکردم
اگه علیرضا این داستان رو خوندی و من رو شناختی حتما بهم پیام بده من خیلی وقته منتظرتم

بچه ها شرمنده که داستم جذاب و سکسی نبود، ولی خواستم واقعیت رو بنویسم شاید هم بتونم علیرضا رو پیدا کنم

ممنون
نوشته: Arman75974


👍 1
👎 13
9834 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

636705
2017-06-28 21:33:10 +0430 +0430

ادمین چقد گی بخونیم خو :| انگار خودتم بدت نمیاداا! :(

3 ❤️

636707
2017-06-28 21:33:20 +0430 +0430

یه مرد خپلو قد کوتاه چاق با سیبیل خیلی جذابه عایا؟
۳۱سالته باید بچت الان کلاس اول باشه
پاشو خودتو جمع کن پیری

0 ❤️

636723
2017-06-28 22:11:26 +0430 +0430

“یه کمی در موردش و موردم گفتگو کردیم”
?

تا ٣١ سال آینده، خاک بر سرت

من هم راننده سنگین ام، بیام مشهد و آچار جغجغه رو بکنم تو کونت؟

0 ❤️

636744
2017-06-28 23:42:54 +0430 +0430

ببین من الان یه چیزی بگم میگن چرا به گی ها فحش میدیو فلان .خو الان تو ارزش فحش رو داری دیگه ?

0 ❤️

636774
2017-06-29 05:26:48 +0430 +0430

کونی حالا یه ساک واسه ما زدی بیا جار بزن به همه بگو

1 ❤️

636779
2017-06-29 05:38:38 +0430 +0430

نكنه فككردي اينجا صفحه گمشده هاي خود را بيابيده؟؟

0 ❤️

636787
2017-06-29 06:49:28 +0430 +0430

خوف بود
اينقذه بي ذوق نباشيد

0 ❤️

636831
2017-06-29 10:32:48 +0430 +0430

پارک سلمان که تپه نداره چی میگی برای خودت؟
وتا جایی که من یادمه پارک سلمان و دختر پسرا دانشجو میرن!!!

0 ❤️

637018
2017-06-30 13:29:56 +0430 +0430

نزدیک خونه ما بودی میگفتی مکان داشتم .کوچه کنارش که میشه پیروزی ۱۴ خونه ما اونجاست . خواستی بیا خصوصی

0 ❤️