سلام.من زنی 22 ساله ام و امروز میخوام یکی از سکسی ترین خاطراتم از روزهای داغ و شهوانی ماه عسلم را براتون تعریف کنم.3 روز بعد از شب عروسی و جر خوردن دردناک کسم راهی کیش شدیم.به هتل رفتیم و من واسه اینکه خستگی راه از تنم بیرون بره تصمیم گرفتم برم و دوش بگیرم.لباسامو در آوردم و بی توجه به نیاز های همسرم علی وارد حمام هتل شدم اما بعد از خیس شدن تنم موهامو دیدم که حسابی تو هم گره خورده بودن.علی رو صداش کردم و خواستم از توی کیفم برس موهامو واسم بیاره.اونم برس آورد و دیدم که یواشکی یکم دید زد و رفت…بعد از چند دقیقه که از باز شدن گره های موهای بلندم ناامید شدم در را باز کردم که ازش بخوام بیاد و موهامو برس بکشه که یهویی…عکسشو تو آیینه روبروی در دیدم که داشت با کیر شق کرده اش حسابی ور میرفت و کیرش قرمز شده بود و خودش رو کاناپه لم داده بود و انگار تو یه دنیای دیگه سیر میکرد!تا خوداگاه دستم رفت سمت کسم و شروع کردم به مالیدن کسم و تو آیینه میپاییدمش که دیگه طاقت نیاوردم و با صدای لرزانی که سعی میکردم بی خیال باشه داد زدم:ع…لی؟دیدم که خودشو جم وجور کرد جواب داد:جانم؟روبروم واستاده بود و من که دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم پریدم بغلش و به صورت کاملا غیر حرفه ای لباشو میخوردم و کس داغمو به برجستگی کیر زیر شلوارش فشار میدادم.احمفانه بود ولی دست خودم نبود که!اونم از خدا خواسته لباساشو در اوردو شروع کرد به مالوندن سینه هام و کسم.من دیوانه وار کیرشو میمکیدم و زیر دوش آب صدای ناله ام بلند شده بودوآآآه…آییی علی…کیر میخوام…بکنم دیگه…دیوونه شدم… .اولین بار بود که تو زندگی مشترکمون این حرفا رو ازم میشنید!اونم دسته برس رو تا ته فرو کرد تو کسم تا حشری تر بشم.آی ی ی جوووون.شروع کرد به عقب جلو کردن برس تو کسم و کیرش تو دستم بود و باهاش ور میرفتم .گفت اینج نمیشه بکنمت و کمرت درد میگیره.دستمو گرفت و منو کشوند به سمت اتاق خواب و کنار تخت که رسیدیم محکم هلم داد رو تخت و چنان وحشیانه کیرشو فرو کرد تو کسم که با ضربه دوم ارضا شدم لرزش کسم و ناله هام که از درد و لذت بلند شده بود تمام فضا رو پر کرده بود.تا حالا کیر علی رو انقدر وحشی ندیده بودم و او هم با یه ناله بلند و مردانه آب کیرشو ریخت تو کسم و ولو شد روم و با بوسه های ریز ازم تشکر کرد…لطفا نظر بدید تا بازم واستون خاطراتمو تعریف کنم.
نوشته: paria69
به نظر میاد یه دختر جقی هستی که از برس نهایت استفادرو میبری
همش ی بار اسکرول ماوس رو چرخوندم دیدم تموم شده.اصا نخوندم
روزه سوم عروسیش بوده اونوقت میگه توی تمام مدت زندگی مشترکمون از این حرفا نزده بودم. مغز شما پسرا موقعی که حشری هستید و میخواید چرت و پرت اینجا بنویسید از همیشه احمق تر میشه، تاحالا دقت کرده بودید؟
لول مردم از خنده دستت درد نکنه خخخخخخخخ
تو تمام مدت زندگی مشترک دو سه روزتون؟¿؟اخیییی طفلی
نميدونم زن و شوهرين ديگه در هر صورت كيرم تو كس مادر خواهر شيخ پشم الدين
دفعه بعد خواستی دسته برس بکنی تو کست یه کاندوم روش بکش که به خودت اسیب نزنی. بهداشتی هم نیست
دسته بروس که هیچ دسته بیل بره تو کس عمت خودت تو کف بمونی
عزیزم شما خودتو ناراحت نکن بعضی از ادما یمقداری کمبود دارن شما ببخش
تو خودت شش تخته کم داری آخه چرا کون تو میسوزه bloondi
:? :? :? rronakk خانم کس مغز چرا فکر میکنی این داستان رو یه پسر نوشته؟؟؟اگه دستت رو از تو کس سیاهت دربیاری و چشمت رو باز کنی و قشنگ بخونی خط اول داستان رو میبینی نوشته : من زنی 22 ساله ام…
خوب بود چون:
بقول دوستمون سکس با محارم و خیانت توش نبود
و خاله بیچاره رو جنده نکردی
جايی واسه جواب دادن نذاشتی بخدا
آخه خودت يكبار اين داستان رو بخون ، ببين اصلاً ميشه اسمش رو داستان گذاشت ؟
کیرم تو کونت کونیه هرزه کیر میخوای بهم ایمیل بده تا بیام هم خودتو هم علی تو بگام
کیرمى خای بگو برس وماه عسل و این حرفا چیه؟