باسلام من رضا هستم ددر تهران زندگی میکنم قدم 170 هست و 70 کیلو وزنمه کونم نسبت به بدنم خیلی قلمبه هستش بدنم عین دختراست و مو اصلا نداره

من از اول به دادن علاقه مند بودم امانمیتونستم یکی رو پیدا کنمو بهش اعتماد کنم تا این که سال پیش این اقا سعید اومد مدرسه ما من و سعید بعد از چند روز با هم دوس شدیمو قرار شد بریم کلاس والیبال ثبت نام کنیم رفتیم و ثبت نام کردیم روز اول تمرینات که همه شلول رشونو در اورده بودن و با شورت داشتیم تمرین میکردیم من نگاه بچه هارو به پاها و رون های تپل و سفیدم میدیدم منو سعید قرار شد با هم نرمش کنیم مربی گفت که پشت همدیگه بایستیدو و نفر جلویی خم بشه نفر عقبی از روش بپره بعد همین طوری تکرار کنین اول سعید خم شد من به دلیل وزن زیادم زیاد نمیتونستم خوب بپرمو باعث زمین خوردن سعید میشدم تا این که یه دفعه من از روش پریدم اما بعد ازپریدنم خوردم زمینو سعید هم تعادلشو نتونست حفظ کنه افتاد رو من من در این حالت یهو کیر سعید رو رو کونم حس کردم خیلی خوب بود سعید زود از روم بلند شدو گفت که چیزیت نشد منم گفتم نه و جامونو عوض کردیمو اون رفت پشت من بعد 10باری که سعید از روم پرید هی کیرشو میچسبوند به کونمو منم حال میکردم اما نه اون به روش میاورد نه من .

یک ماهی گذشت و من و سعید دیگه خیلی باهم صمیمی شده بودیم سعید یه روز گفت که بیا بریم استخر اما من گفتم که شنا بلد نیستم گفت بهت یادمیدم منم قبول کردمو رفتیم استخر توی آب سعید اومد منو از پشت بغل کردو گفت بیا شنا یادت بدم منم قبول کردم حالا سعید پشت من بودو من بزرگ شدن کیرشو اروم حس میکردم و خیلی هم حال میکردم در همین حال با خودم تصمیم گرفتم که امروز یه کاری بکنم چون دیگه از کردن خیار تو کونم خسته شده بودم یه کیر میخواستم که حسابی بخورمش بعد استخر وقتی رفتیم حموم من گفتم بیا دو تایی بریم حموم واون هم قبول کرد توی حموم بهش گفتم فهمیدم توی استخر میمالوندی به کونم دوس داری منو بکنی اون تعجب زده شد و اولش انکار کرد اما بعدش من گفتم نترس منم دوس دارم بعدش بهش گفتم میتونم کیرشو ببینم اول قبول نکرد بعد با هزار خواهش و تمنا دراورد زیاد بزرگ نبود حدود17 سانت و کلفتی شم خوب بود بعدش من مایمو دادم پاییین یه دفعه اون دستشو انداخت رو لپ کونم و مالوندش بعدش گفت حالا چیکار کنیم من گفتم بذار برات ساک بزنم و جلوش زانو زدم و شروع کردم به ساک زدن داغ و نرم بود بعدش همونجا باهام لاپایی حال کرد و قرار شد بیاد خونمون تا باهم حال کنیم.اون روز رفتم خونه ولی همش تو فکر سعید بودم فردا که رفتیم مدرسه بهش گفتم که امروز بیا خونمون قبول کرد ساعت 5 که شد سعید اومد ما رفتیم بالا. خونه ما سه طبقه بود و اتاق من تنها در طبقه ی سوم مادرم دکتر بود پدرم تو گمرک کار میکرد پدرم دیر به دییر میومد خونه و مادرم هم مطب بود یه خواهر هم داشتم که شوهر کرده بود اون روز هم مثل همیشه خونه خالی بود و منو سعید تو اتاق من بودیم سعید اولش روش نمیشد که شروع کنه پس من شلوارمو کشیدم پایین بعد رفتم سراغ شلوار سعید وقتی کشیدم پایین تعجب زده شدم پاهای سعید از اول کم مو بود اما ایندفعه هیچی نداشت صاف صاف بود گفتم چرا پاهاتو زدی من که چندشم نمیشه گفت میخوام دوطرفه باشه من هم خیلی خوشحال شدمو گفتم کی اول شروع میکنه گفت تو شروع کن بعدش اومد کیرمو که 10 سانتی بود کرد دهنش خیلی آروم ساک زد برام ،زیاد حال نکردم میخواستم خودم ساک بزنم بعدش گفتم بخواب رو تخت روغن زیتون اماده کرده بودم روی لپای کونشو سوراخش ریختم اروم کیرمو گذاشتم روی سوراخش فشار دادم تو هیچی نگفت گفتم درد داره گفت نه اخه کیرم خیلی کوچیک بود بعد یه 20 30 باری که تلمبه زدم ابم اومد گفتم ابم داره میاد چیکار کنم گفت بریز تو کونم منم ریختم.واون پا شدبدنم سست شده بود اما دوباره وقتی کیر سعیدو دیدم حشری شدم گفت روی کمر بخوابم خوابیدم اومد رومو کیرشو کرد تو دهنم و تا قلوم فشار میداد داخل و میکشید بیرون بعد چند دقیقه ساک زدن براش گفت بزار کمربندمو در بیارم گفتم میخوای چیکار، گفت میخوام سگ من بشی من اونقدر حشری شده بودم که قبول کردم بعد کمربندو بست به گردنم و یه خط کش فلزی از روی میز اورد گفت بلند بشمو بعد خم بشم خم شدم با اون خط کش زد رو لپای کونم درد میکرد اما لذت بخش بود کون سفید من قرمز شده بود بعدشم از کمربند گرفت کشید گفت کونی بخواب روی تخت منم خوابیدم کونمو با روغن چربی کرد و بعد کیرشو آروم گذاشت دم سوراخم اولش کلاهکشو فرستاد داخل من یک آخی گفتم با خط کش سه ضربه محکم زد رو کونم منم صدام در نمیومد خیلی حشری شده بودم گفت سگ اگه پارس کنی میکشمت انگار اون سعید مهربون نبود خیلی جدی شده بود تو تموم این مدت کلاهکش توی من بود و خوب جا باز کرده بود بعد اروم فرستاد تو کیرشو و شروع به تلمبه زدن کردن در حین تلمبه زدن سیلی های محکمی رو هم به لپای کونم میزد بعد 3 دقیقه کیرشو کشید بیرون گفت چهار دست و پا بشم اون کمر بندو هم هی میکشید عین یه سگ بودم چهار دست و پا شدم بازم کیرشو کرد داخل با یه دستشم برام جق میزد چهار دقیقه دیقه من ابم اومد ریخت دستش برای بار دوم بود ابم میومد خیلی سست شدم ابمو زد به کیرش گفت که بشینم رو کیرش بلند شدم اما پاهام دیگه نیرو نداشتن گفتم نمیتونم بازم با خط کش زد رو کونمو گفت میتونی ،اونقدر حشری بودم که قبول کردم نشستم رو کیرشو بعد شروع کردم به بلند شدن و نشستن تا این که گفت زود باش چهار دست و پا بشین روی زمین عین یه سگ نشستم گفت دهنتو باز کن باز کردم عین یه سگ فرمانبردار کیرشو کرد تو دهنم ابشو ریخت تو دهنم چندشم شد حالت تهوع بهم دست داد گفت قورتش نده بیار رو لبات اوردم بعد تو این حالت با هام لب گرفت و رفتیم حموم بعد برگشتیم لباس هامونو پوشیدیم و سعید گفت که من دیگه میرم و از این به بعد هر هفته باید بکنمت منم گفتم بایدی در کار نیستو ر هر وقت دلم بخواد بهت میدم اما اون گفت دست خودت نیست گفتم چطور گفت وقتی برای بار دوم ارضا شدی من داشتم ازت با گوشیم فیلم می گرفتم باور نکردم فیلمو بهم نشون داد دیدم اره صورتم نصفه تو فیلم افتاده بود خواستم ازش بگیرم زورم نرسید و بعدشم گفت که اگه بهم ندی میرم به بچه های مدرسه نشونش میدم .وبعد رفت حالا هم هفته ای سه بار که میکنه منو هیچ واقعا سگ وفادارش شدم اما واقعا تو سکس استاده خیلی بهم حال میدی اگه یه روز فیلمو هم پاک کنه بازم بهش میدم.ممنون از توجه شما این یه داستان کاملا واقعی توی تهران شهرک اندیشه هستش.

نوشته: رضا