…قسمت قبل

باعرض سلام خدمت همه عزیزان وعذرخواهی چون با گوشی داستانو مینویسم شرایطی پیش اومد که مجبور شدم در دو قسمت بنویسم.
درقسمت قبل نوشتم که با مریم بعد از دو سه سال اشنایی وبخاطر اختلافی که با شوهرش سر خیلی از مسائل داشتندبیشتر بهم نزدیک شدیم ویه روز در باغ محل کارمون به خاطریه اتفاق تنها شدیم وبعداز خوردن لب وسینه ودر اوردن لباس کف دفتر درازشو کردمو رفتم لای پاش وچون هم سیزده چهارده سال ازمن کوچیکتر بود وهم یکم ترسیده بود نتونستم سرکیرمو بکنم توش.
چون چیز تاخیری هم مصرف نکرده بودم واحساس کردم حتی اگه بتونم بکنم توش تا سرش نرفته ابم میاد وپیش مریم ضایع میشم بخصوص اینکه قبلا تو حرفام بهش گفته بودم بعد از گذاشتن تو نیم ساعت میتونم طاقت بیارم واینکه بیشترین نارضایتی مریم از حمید زود انزالیشو وارضا نشدن خودش بود.
گفتم مریم جان هم اینکه رو زمین داری اذیت میشی هم چون یکم میترسی وبدنتو سفت میگیری میخوای بذاریم یه روز تو خونه درست وحسابی باهم باشیم گفت نه طوری نیست اگه میخوای بکن عیب نداره گفتم نه من میخوام جفتمون باهم بیشترین لذتو ببریم ولباساشو پوشوندم ولباس خودم هم پوشیدم حمید هم زنگ زد گفت ما کارمون بیشتر طول میکشه وشما بیاین خونه منم گفتم باشه ما میایم خونه ما وتو هم شام بیا.
تو راه خونه من همش دستم لای پای مریم بود واونم ران پای منو ماساژ میداد.
رفتیم خونه وتا اخر شب جفتمون از شهوت داشتیم میمردیم یکی دو بارم تو اشپزخانه به بدن هم یواشکی دست زدیم که این بیشتر حشریمون کرده بود.
تو مسیر برگشت قرار گذاشتیم فردا صبح برم خونشون.
فردا صبح بچه هارو رسوندم کارگاه و ساعت نه بهش زنگ زدم گفت منتظرتم زود بیا منم با توجه به اینکه قبلا قرص استفاده کرده بودم وعیار بدنمو میدونستم دوتا ترا ویه دونه وگادول خوردم ورفتم خونشون.
وقتی رفتم تو مریم یه تاب شلوارک خیلی چسبان وخوشگل پوشیده بود که اون هیکل خوش فرمشو فوق العاده جذابتر کرده بود ویه ارایشی هم کرده بود که مثل عروسا شده بود.
رفتیم نشستیم رو مبل یکم حرف زدیم مریم گفت وقتی دیروز تو اون حال ادامه ندادی بخاطر من اصلا باورم نمیشد شب همش فکر میکردم هیچ مردی تو اون شرایط بی خیال نمیشه اینقدر احساس خوبی داشتم که دوست داشتم شب پیشم بودی.
دستمو انداختم دور گردنشو وبوسیدمش گفت بریم تو اتاق رو تخت.
رفتیم اتاق واز روبرو بغلش کردم دیگه کیرم سیخ سیخ بود وچسبونده بودم به کسشو ولبشو میخوردم اونم با خجالت یکم همراهیم میکرد.
درازش کردم رو تخت وتاب وشلوارکشو در اوردم شورت وسوتین هم نپوشیده بود لباس خودم هم دراوردم شروع کردم گلوشو لاله گوششو لیس زدن کم کم داشت چشای مریم خمار میشد ونفس نفس میزد.
رفتم سراغ سینه هاش خیلی کوچیک وسفت تحریک کننده بودن وقتی سینه هاشو میخوردم دیگه صدای مریم دراومده بود ااااااااای ااااااااااخ واااااااااای
یکم دوتا سینشو خوردم ومالش دادم بعد رفتم پایین شکمشو دور نافشو لیس زدم بعد رفتم لای پاش یه کس کوچولو وسفید وخیلی تمیز زبونمو کشیدم روش مریم اه عمیقی کشید شروع کردم به خوردن کسش واقعا لذت عجیبی داشت اصلا دوست نداشتم تموم کنم بخصوص که مریم مثل مار به خودش میپیچید واخ و اوخ میکرد.
چن دقیقه کسشو خوردم رفتم لبمو گذاشتم رو لبش وچون قبلا بهم گفته بود واسه حمید ومیخوره گفتم مریم جان دوست داری بخوری گفت اره خیلی به پشت دراز کشیدم مریم رفت رو پامو با دستش کیرمو گرفت وسر شو بوس کرد چون دهنش خیلی کوچیک بود کیرم تو دهنش نمیرفت ولی دور سرشو لیس میزد ومیرفت پایین.
اینقدر با لذت وهیجان میخورد که کیرمو کامل خیس کرده بود دیگه طاقت نیاوردمو وخوابوندمش ورفتم لای پاش.
به سر کیرم تف زدم وبا دست چپم لای کوس کوچولوو تنگشو باز کردم سرشو گذاشتم دم سوراخش وواقعا به سختی وبا فشار سرشو کردم توش که مریم گفت ااااااااااااخ یواش گفتم مریم جان نترس دیگه سرش رفت تو.
بعد اروم دراز کشیدم روشو موقع دراز کشیدن یکم دیگه از کیرم رفت تو.خیلی تنگ وداغ بود طوری که مثل کش محکم به کیرم فشار میاورد ومریم هم زیرم درد میکشید.
یکم طول کشید که نصف کیرمو فرو کردم تو کس مریم که یه جیغ کشید وگفت اااااااخ یواش رضا یواش

• باشه چشم مریم جان دیگه نترس نصفشو گذاشتم توش
• شکمم خیلی درد میکنه
• باشه یکم تکون نخور منم نمیکنم الان اروم میشی
  یکم به همون حالت قربون صدقش رفتم
• مریم جان چقد تنگی چقد داغه کست چه نازی عزیزم
  بعد چن لحظه دیدم مریم کمرشو داره بالا وپایین میکنه گفتم اروم شد عزیزم حال اومدی
  بکنم
  گفت اره ولی یواش.
  خیلی اروم کیرمو تا سرش میکشیدم بیرون یواش میکردم توش مریم هم دیگه درد جاشو داده بود به اذت واخ واوخ میکرد.
  کم کم یکم دیگه از کیرمو سر دادم تو دیگه جفتمون غرق در لذت بودیم
  اخ اخییییییییش جان مریم جان چقد تنگی
  ااااای اااااااخ یواش رضا یواش
  باشه عزیزم اروم میکنم
  یه لحظه حواسم نبود وکیرمو تا ته فشار دادم تو طوری که تخمام چسبید به لبه های کس مریم
  مریم یه جیغ بلندی کشید وکمرشو جوری پیچ داد که کیرم در اومد بیرون گفتم ببخشین مریم جان حواسم نبود درد داشت گفت اره سوختم گفتم ببخش عزیزم
  به پشت دراز کشیدم گفتم مریم جان بیا روم خودت بکن تو اومد نشست بغلم وبا دستش کیرمو تا نصفش گذاشت توکسشو دراز کشید روم واروم شروع کرد به بالا وپایین کردن منم گلوشو گوششو سینه هاشو میخوردم
  چن دقیقه بالا وپایین کرد دیدم ریتمش تندتر شد وواسه اولین بار گفت
  ااااااخ جان رضا جان ااااااخ واااااای اااااخ
• جانم مریم جان جانم اخییییییییش
• ااااااااای وااااااااااای اااااااااااخ رضا رضااااااا جااااااااااااان
  کسش اینقد تنگ بود منقبض شدنشو کامل با کیرم احساس میکردم مریم ارضا شد ودراز کشید روم متاهلا میدونن وقتی زن با این شدت ارضا میشه تا چن دقیقه بعدش اگه عقب جلو کنی شدیدا اذیت میشه.
  اروم انداختمش رو دست راستمو همونطور که پام لای پاش بود وکیرم توکسش
  با دستم موهاشو شونه میکردم وباهاش حرف میزدم وقربون صدقش میرفتم
  چن دقیقه بعد دیدم دوباره مریم کمرشو تکون تکون میده
  بلن شدم دمر خوابوندمش یه بالش گذاشتم زیر شکمش از پشت کردم تو کسشو دراز کشیدم روش بهترین مدلی که دوست دارم وعاشقشم چون وقتی کیرمو تا ته میکنم همه کونش هم میافنه بغلم
  کیرمو تا سرش میکشیدم بیرون وتا ته میکردم تو وکون تپل وخوش فرم مریم همش جا میشد دو بغلم از شدت لذت داشتم مست مست میشدم
  ااااااخ اااااخییییییش واااااااای جان مریم جان
  واااای دارم میمیرم مریم دارم میمیرم
  همونطور که من میزدم تو کس مریم وبا هاش حرف میزدم اونم کونشو بالا وپایین میکرد و اخ واوخ میکرد و بعضی وقتا با صدای شهوتی ونازی میگفت جان رضا جان
  چن دقیقه به این حالت میکردم که دیدم ابم داره میاد گفتم مریم جان من ابم داره میاد توهم میای با سرش گفت اره
  ریتمو تندتر کردم وصدای جفتمون رفت بالا
  اااااااخ اااااااااخ ااااااخییییییش واااااااااای مریم واااااااااااااای
  محکم کیرمو تا ته زدم تو کسش وچون میدونستم قرص میخوره همه ابمو ریختم تو کسش مریم هم دوباره بدنشو سفت گرفت وبدنش شل شد یکم خوابیدم روش وبهش گفتم نگو نفهمیدا دوبار تموم کردی
  خندید گفتم حالا خوب بود گفت اولین بارم بود اینو تجربه میکردم خیلی خوب بود
  بلن شدیم خودمون شستیم ولباس پوشیدیم یکم بغلش کردم سرشو گذاشتم رو سینمو چن اپبار همو بوسیدیم وخداحافظی کردیم
  وقت رفتن با چشای خمار یه حالت نازی بهم گفت که رضا کاش واسه همیشه مال من بودی که الانم او صحنه جلوی چشامه.
  ممنون از همه دوستان وباز عذرخواهی میکنم که داستان و در دو قسمت نوشتم امیدوارم خوشتون اومده باشه.
  خوش باشین.

نوشته: رضا