گندترین و پر شاش ترین زن ایران عاطفه

1399/11/27

سلام دوستان
من پویا هستم ۲۶ ساله از تهران
داستانی که میخوام براتون تعریف کنم احتمالا به مزاج خیلی ها خوش نیاد
چون نوع خاصی از فیتشه
من از بچگیم و تقریبا از سن ۱۵ ۱۶ سالگیم، عاشق کس لیسی برای خانم ها و ارضا شدن خانم ها تو دهنم بودم
حتی با هر دختری که آشنا میشدم
تا رابطه مون یه مقدار جدی میشد و به سکس میخواست برسه ، یه جورایی خودم پیشنهاد کس لیسی بدون سکس کامل رو بهشون میدادم و این باعث شده بود خیلی از رابطه های من پایدار نباشه و یا حتی بعضی از دوست دخترام خوششون نمیومد
چون معتقد بودن مگه میشه یه مرد اصلا سکس نخواد و یا اینکه خیلی کم بخواد و کس لیسی رو به سکس ترجیح بده
یه مدت گذشت و من مدتها دنبال دوست دختر با سلایقم میگشتم
که یه روز تو همین سایت شهوانی به یه دختر پیام دادم کس لیس میخوای؟
یهو جواب داد ، اره
گفتم جوووون
گفت دوست داری؟
گفتم عاشقشم
یکم صحبت کردیم و باهم آشنا شدیم
بعد از یک ساعت پیام رد و بدل کردن تو شهوانی
راضیش کردم شماره شو بهم بده
اسمش ترانه بود ۲۳ سالش بود، قدش تقریبا ۱۶۵، وزنش تقریبا ۷۰ و تقریبا توپول و گوشتی بود
بعدش بهش زنگ زدم و قرار گذاشتیم که هم دیگه رو بیرون ببینیم
این موضوع گذشت تا اینکه رفتیم هم دیگه رو دیدیم و یکم با هم گشتیم و خوش گذروندیم
سه چهار روز بعد که با هم بیرون بودیم و تو راه کلی آب میوه و وسایل خورده بودیم، تو راه برگشت به خونه خودم (آپارتمانم) بهش گفتم ترانه جون مگه کس لیس نمیخواستی؟ پس چی شد؟
یهو گفت جوووون
دوست داری کسمو بندازم تو دهنت تا خوب بلیسیش؟
گفتم اررره
تو چی؟ تو دوست داری چجوری کستو بخورم؟
گفت میشینم رو سرت و تو باید کسمو خوب بمکی و چوچولمو بلیسی تا تو دهنت ارضا بشم
واااای اینو گفت من از خود بیخود شدم و بهش گفتم آب کست تو کجام؟ یهو گفت آب کسم تو دهنت
کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد
که رسیدیم جلوی در خونه مون، تو پارکینگ بهش گفتم دوست داری الان بریم بالا بهم آب کس بدی
اونم گفت چرا که نه، حتما
با عجله ماشینو تو پارکینگ پارک کردم و سریع رفتیم تو آسانسور
وای نمیدونید چقدر حشری شده بودم
تا رسیدیم خونه بدون اینکه بخواد چیزی بگه یهو گفتم لخت شو عزیزم که کلی تشنه آب کستم
همین که لخت شدیم کیرم مثل فنر افتاد بیرون ولی ترانه شرتشو در نیاورد
یهو گفت زود باش دراز بکش میخوام با کسم بشینم رو دهنت
سریع لخت لخت وسط پذیرایی دراز کشیدم
یهو با ناز و عشوه اومد با شرت اومد سمت دهنم و نشست رو دهنم
وااای حس کردم شرتش خیس شده
یهو گفت زود باش سینه هامو بمال و دهنتو از رو شرت بمال به کسم
منم سریع سینه هاشو تو دستم گرفتم و قشنگ میمالیدمشون و از اون طرف از رو شرت دهن و دماغمو همش میمالیدم به کس ترانه و همش بو میکشیدم
یه پنج دیقه ای همینجوری لیسیدم و پستوناشو ماالیدم که ترانه ناله هاش زیاد شد، یهو دیدم خودش شروع کرد کسشو به لب و دهن من مالیدن، و حس کردم که ترشحات کسش بیشتر شده و شرتش تقریبا خیس خیس شده بود
یهو با عجله بلند شد و سریع شرتشو از پاش درآورد، وای چی میدیدم یه کس صورتی گوشتی که آب ازش میچکید و یهو دیدم ترانه دوباره نشست رو دهنم و چوچوله شو گذاشت جلوی دهنم
و گفت خوب میک بزن چوچولمو میخوام بهت کلی آب بدم
اینو گفت من از خود بیخود شدم و چوچوله شو تند تند با زبونم تحریک کردم
سه چهار دیقهه همینجوری داشتم چوچوله شو میک میزدم که حس کردم میخواد ارضا بشه یهو گفت واااااای دارم میام یهو کل کسشو کردم تو دهنم و اونم محکم کسشو به دهنم فشار داد
یهو یه جیغ بلند کشید و کل دهنم پر آب کسش شد
واقعا آب زیادی داشت
دو سه دیقه تو همون حالت بودیم که خواست بلند شه که من نذاشتم
گفت میخوام برم دستشویی شاش دارم
بزار برم اومدم ادامه میدیم
که یهو من جوگیر شدم و گفتم جووووون قربون شاشت برم خودتو تو دهن من خالی کن
باور نکرد و گفت دیوونه بزار برم واقعا شاش دارم
گفتم ترانه جونم منم واقعا میخوام شاشتم بخورم
بهم شاش میدی؟
گفت جدی ، میشاشما؟
گفتم جووووون بشاش عزیزم
یهو گفت همینجا؟
گفتم بزار بریم تو حموم
با عجله رفتیم تو حموم و من نشستم رو زمین و اونم جلوم وایستاد، جوری که کسش جلوی دهنم قرار گرفت
گفت مطمنی میخوای شاشمم بخوری؟( هنوز باورش نشده بود)
گفتم اره ترانه جونم
یهو گفت پس دهنتو باز کن ببینم
تا باز کردم یکم کسشو به دهنم نزدیک کرد تقریبا تا فاصله ۱۰ سانتی
یهو آروم آروم شروع کرد به شاشیدن تو دهنم
شاشش خیلی داغ بود ، یه مزه عجیبی داشت
تقریبا مزه همون آب آلبالویی که خورده بودیم رو میداد ولی یکم تهش به شوری و تلخی کمی میزد
وقتی داشت میشاشید باهام چش تو چش شده بود و داشت با دقت بهم نگاه میکرد که واقعا دارم میخورم یا نه
منم روبروی کسش بودم و شاشش یه مزه عجیبی میداد ولی انصافا خیلی بد و غیر قابل تحمل نبود و من خیلی ازیت نشدم
یه ده ثانیه آروم آروم داشت میشاشید تو دهنم که دهنم پر شد از شاشش
یهو گفت خوب چی شد ، نتونستی بخوریش؟
یهو شروع کردم کل شاشای تو دهنمو قورت دادن
تعجب کرد و گفت جوووووووون شاش منو قورت دادی
واااای جااان
یه دو سه ثانیه شاششو نگه داشت تا همه شاشای تو دهنمو قورت بدم و دوباره دهنمو یکم پر کرد و گفت قورتش بده
واااای یکم دیگه از شاشش مونده بود که یهو دیدم کسشو چسبوند به دهنم و شروع کرد به شاشیدن
یه پنج شیش ثانیه هم همینجوری با کس کیپ شاشید تو دهنم و گفت قورتش بده که شاشش تموم شد
جمعا حدود چهل ثانیه آروم آروم شاشید تو دهنم
و گفت اخیش راحت شدم ، چه حالی داد
منم گفتم جووونم مرسی ترانه جونم
و پاشدیم و همدیگه رو شستیم و از هحموم اومدیم بیرون
اون روز تا شبش ترانه همش آب میخورد و به مدلای مختلف میشاشید تو دهنم
و تقریبا از سکس و کس لیسی بیشتر ، شاششو به خودم میداد
و عملا ترانه دیگه منو به عنوان کس لیس و شاش خورش کرده بود
این موضوع گذشت و تقریبا پنج شیش روز بعد ترانه زنگ زد بهم و گفت پویا یه چیزی بهت بگم قبول میکنی؟
گفتم معلومه ترانه جونم
گفت مربوط به شاشیدن و کس لیسی میشه
گفتم جوووون اونو که عاشقشم
گفت پویا ، اجازه میدی من به دوستم عاطفه بگم بیاد کس لیسیشو بکنی و آب کس و شاش اونم بخوری
من جا خوردم
گفتم واقعا میگی ترانه جونم؟
گفت اره جدی خیلی دوست دارم بهترین دوستم عاطفه هم بشاشه تو دهن تو
گفتم باشه هر چی تو بگی
گفت جووونم مرسی پویا شاش خور خوبم
پس برای روز پنج شنبه بعد از ظهر هماهنگ میکنم بیاییم خونت آماده باش
گفتم چشم
اون روز گذشت و پنج شنبه ظهر ساعتای ۱۲ اینا زنگ زد گفت ساعت ۴ میایم اماده باش
ساعت چهار و پنج دیقه بود که صدای زنگمون اومد
دیدم ترانه با یه دختر خیلی سکسی و خوشگل از خودش زنگ آیفونو زد
سریع درو زدم و اومدن داخل ، خونه من طبقه سوم بود و تا برسن بالا رفتم و شربت درست کنم
در خونم رم باز گذاشتم تا بیان داخل
حدود دو دیقه بعد رسیدن به داخل خونه و ترانه گفت پویا جووونم
پویا کجایی ؟
گفتم اینجام عزیزم تو آشپزخونه دارم شربت درست میکنم
گفتم بشینید الان میام
سریع شربت ها رو درست کردم
و رفتم که ببرم براشون
تا رسیدم تا چشمم بهشون افتاد کف کردم چقدر این عاطفه سکس و خوش اندام بود
یه دختر ۳۰ ۳۱ ساله قدش تقریبا ۱۷۳ و وزنشم تقریبا ۶۵ اینا میشد و واقعا خیلی خوش اندام و سکسی بود
همون جا شربتها رو گرفتم جلوشون و گفتم بفرمایید
یهو ترانه رک و رو راست برگشت گفت ای شیطون میخوای اوساره وجودمو بخوری جوووون
یهو گفت شاشم تو کجات پویا جونم
منم درحالی که همش زیر چشمی به عاطفه نگاه میکردم گفتم تو حلقم عزیزم
ترانه گفت جونم، شاشم تو ته حلقت
امروز میخوایم با شاشمون خفه ات کنیم پویا جون
گفتم جوووونم ترانه جونم
تو بشاش هرچقدر دوست داری بشاش
یهو گفت عاطفه چی؟
یهو کپ کردمو نمیدونستم چی بگم
که یهو عاطفه گفت ااا ترانه جون ازیتش نکن ، خودش میدونه میخواد چیکار کنه
گفتم بفرمایید شربت بردارید
که ترانه سریع اولین شربتو برداشت ، به عاطفه تعارف کردم یهو گفت مرسی من نمیخورم
تعجب کردم و گفتم از راه اومدید یه چیز بخورید
که یهو ترانه گفت نگران نباش من به جاش میخورم
اون یکی شربتم ترانه برداشت
و سریع تا ته سر کشید
یه پنج شیش دیقه ای گذشت که یهو ترانه گفت، پویا جونم نمیخوای شروع کنی؟
منم نمیدونستم جلوی این عاطفه هه چی بگم که یهو عاطفه گفت پس پاشید لخت شیم که کلی کار داریم
تعجب کردم ولی عاطفه هه خیلی پایه بود
بلند شدیم و هر سه تایی لخت لخت شدیم
و فقط عاطفه و ترانه یه شرت تنشون موند
ترانه سفید تر از عاطفه بود
ولی عاطفه واقعا خیلی خوش اندام تر از ترانه بود
عاطفه رنگ پوستش تقریبا به سبزگی میزد ولی خیلی خوش اندام بود
همین که لخت شدم ترانه گفت امروز میخوام سه تایی با هم حال کنیم
گفت پویا بیا بلغم و ازم لب بگیر که من رفتم سراغ ترانه و ازش لب گرفتن
تمام مدتی که من با ترانه داشتیم باهم ور میرفتیم حس میکردم ترانه رفتارش یه جورایی غیر منطقیه و هی خودشو کنترل میکرد ولی نفهمیدم اون لحظه چرا
یه هفت هشت دیقه ای با ترانه لب بازی و عشق بازی کردم و رفتم سراغ سینه هاش و اونها رو هم کلی خوردم و اومدم پایینتر
تا رسیدم به شورت ترانه
سریع شورت ترانه رو دراوردم و زبونمو زدم بهش
ترانه یه اه کشید و سرمو به کسش فشار داد
یه سه چهار دیقه ای تو همون حالت کس ترانه رو لیسیدم تا اینکه شل شد و آبش اومد
ترانه که بیحال شده بود گفت برو سراغ عاطفه
عاطفه هم که رفتارش غیر عادی تر شده بود گفت بدو بیا سراغ سینه هام
سه چهار دیقه سینه های عاطفه خانم سکسی رو داشتم میخوردم، که صداش در اومد و گفت برو رو کسم و کسمو بخورش
شرتشو سریع درآورد ، واااای چی میدیدم
کسش صورتی کم رنگ بود و یکم خیش شده بود که گفت برو دراز بکش بشینم رو سرت
تا دراز کشیدم سریع اومد و چوچوله شو گذاشت رو دهنم و خودشو همش عقب جلو کردم
یکم که گذشت حس کردم مزه کسش به تلخی میزه ، ولی فکر کردم داره ارضا میشه
یه سه چهار دیقه ای همینجوری داشتم ، کسشو میک میزدم و میلیسیدم که گفت واااای ابم داره میاد
منم کل دهنمو گذاشتم رو کس عاطفه خانم، که حس کردم یه مایع غلیظ و چسبناک وارد دهنم شد
بعله عاطفه خانم آب کسشو که خیلی هم غلیظ و چسبناک بودو ریخته بود تو دهن من
آب کس ترانه بیشتر از عاطفه بود ولی آب عاطفه خیلی غلیظ تر و چسبناکتر و لزج تر بود
سه چهار دیقه ای هم عاطفه با کس باز رو دهنم مونده بودتا اینکه یهو ترانه گفت عاطفه جون بریم سراغ کار اصلیمون
منظورشون این بود که برن یه دل سیر بشاشن تو حلق من
یهو عاطفه گفت بریم عزیزم
یهو ترانه گفت: میخوام اینسری تو وسط پذیرایی بدون اینکه یه قطره از شاشمون هدر بره شاشمونو به خوردت بدیم
یهو رفت از کیفش یه قیف آورد و گفت داز بکش که کلی شاش دارم
یهو منو خوابوند کف اتاق و گفت دهنتو باز باز کن و به عاطفه هم گفت قشنگ قیفو تو دهنش نگه دار
اومد بالای قیف و قشنگ قیفو گذاشت تو دهنم و شروع کرد به شاشیدن
صدای شاشش به وضوح شنیده میدم ، شاشش مثل همیشه مزه شربت میداد و خیلی کم به تلخی میزد و راحت شاششو قورت دادم
حدود سی ثانیه همینجوری داشت میشاشید تو قیف و همش وای میاستاد تا قورتش بدم و دوباره میشاشید
حس کردم شاشش از دفعات قبل بیشتر بود
که یهو گفت از که بلند شدم بعد از شاشیدنم همه دارم اب میخورم و شربت که یه دل سیر بشاشم تو معده ات
حدود یک دیقه بود که ترانه داشت همینجوری میشاشید تو قیف و عاطفه هم قیفو نگه داشته بود تو دهنم و همش فوت میکرد تا بره پایین
تا ایکه شاشش بالاخره تموم شد
و قیفو برداشت و رفت
منم شروع کردم دلبری کردن و گفتم
ترانه شاشت تو حلقم
ترانه شاشت تو دهنم
ترانه شاشت تو کجام؟
که گفت شاشم تو اعماق حلقت
یهو ترانه گفت شاش عاطفه تو کجات؟
من که روم باز شده بود یهو گفتم عاطفه شاشت تو دهنم
عاطفه شاشت تو ته ته حلقم
یهو عاطفه گفت شاشم تو ته معده ات
الان بهت میفهمونم
منم گفتم جوووون بیا عاطفه جونننن
یهو عاطفه گفت میخوام با شاشم خفه ات کنم
من خل هم فکر میکردم شاشش مثل ترانه اس دیگه گفتم جوووون بیا بشاش دیگه تشنمه
شاشت تو معده ام عاطفه جونم
یهو عاطفه گفت جوری بشاشم که شاشم از چشات بزنه بیرون
منم تو حال خودم نبودم و همش میگفتم جوووون تو فقط بشاش بشاش
جوری بشاش که نفسم زیر کست بالا نیاد
اونقدر بشاش تا زیر کست زجه بزنم
شاشت تو حلقم
شاشت تو معده ام سکسی من
مگه تو چقدر شاش داری ناناز
اینو که گفتم یهو گفت بهت نشون میدم چقدر میتونم تو معده ات بشاشم
پاشو برو رو وسط زمین دراز بکش و دهنتو باز باز کن و زبونتم دربیار
منم جو گیر شده بودم و گفتم جوووون چشم ، مگه تو چقدر میتونی بشاشی عسل
شاش عسلی من بیا خودتو تو معده ام خالی کن
مثانه پر شاشت تو معده ام
گفت بگو بگو که برات برنامه ها دارم
منم هی بیشتر تحریک شده بودم و هی چیزی میگفتم
مش میگفتم یعنی میشه زیر کست و شاشت جون بدم ولی تا شاشت تموم نشده بلند نشی
واییی میخوام زیر کست با شاشت خفه ام کنی
نفسم بالا نیاد از بس شاشیده باشی
عاطفه هم که واقعا کلی شاش داشت همش میگفت بگو بگو
ترانه تو هم شاهد باش که خودش میگه منو با شاشت خفه کناااا
ترانه هم کلی جو میداد و همش میگفت تو صاحب اختیاری عاطفه جون
اگه بتونی با شاشت خفه اش کنی یه جایزه پیش من داری
عاطفه هم واقعا تصمیمش برای خفه کردن من با شاشش جدی بود
یهو گفت حلقتو باز کن که دارم میام
منم گفتم بیا بیا شاشت تو حلقم
بیا شاشت تو معده ام
بیا شاش طلا
بیا شاشت تو کل وجودم
یهو عاطفه داد زد حلقتو باز باز کن و زبونتم دربیار میخوام واقعا باشاشم خفه ات کنم
یهو اومد بالای سرم و سوراخ کسشو که ازش میشاشید رو دهنم میزون کرد
یکم خودشو عقب جلو کرد تا سوراخ شاشش دقیقا بیوفته وسط دهنم
یهو دیدم کل وزنشو انداخت رو دهنم
حس کردم سوراخ کسش که ازش میشاشه تا نزدیکای حلقم اومده
یهو زانو هاشم دوطرف سرم گذاشت تا نتونم از زیر کسش فرار کنم
سوراخ شاشش دقیقا تو وسط حلقم بودم که یهو فشششششش با فشار و قدرت شروع کرد به شاشیدن
یه چند ثانیه ای اصلا متوجه شاشیدنش تو ته حلقم نشده بودم که بعد از سه چهار ثانیه حس کردم ته ته حلقم داره به شدت میسوزه و کل دهنم داره پر میشه از شاشش، من شاخ در آورده بودم عاطفه واقعا داشت تو ته ته حلقم میشاشید
وای چشمتون روز بد نبینه چند ثانیه که شاشید حس کردم کل حلق و دهنم پر شاشش شد
یهو حس کردم حالت تهوع شدید گرفتم
واااای شاشش چقدر بد مزه و گند بود
یهو با عاطفه زیر کسش چش تو چش شدم
اومدم شاششو پس بزنم که یهو داد زد شاش منو میخوای پس بزنی الان حالیت میکنم، ترانه محکم دستو پاشو بگیر
یهو حس کردم وزنش رو سرم چند برابر شد و سرعت شاشش هم تو حلقم چند برابر شد
به غلط کردن افتاده بودم و میخواستم از زیر کس عاطفه بیام بیرون ولی عاطفه واقعا داشت به بیرحمانه ترین شکل ممکن میشاشید تو معده ام
دیدم چاره ای ندارم مجبور شدم شاششو قورت بدم
ولی فشار شاشیدن عاطفه قابل قیاس با قورت دادن من نبود
یعنی به حدی این دختر با فشار میشاشید که مثل باز کردن شیر آب با فشار بود
تند تند قورت میدادم تا بتونم نفس بگیرم
یه چند ثانیه که گذشت حس کردم دیگه نمیتونم نفس بکشم و نفسم بالا نمیاد
شروع کردم به دستو پا زدن زیر کس عاطفه
با تمام وجودم داشتم زیر کسش دستو پا میزدم تا بلند شه و یا کمتر بشاشه
ولی واقعا عاطفه عین خیالش نبود و با قدرت داشت میشاشید
همینجوری شاشید تا اینکه حس کردم دیگه نمیتونم ششاششو قورت بدم و شاشش شروع شد به جمع شدن تو حلق و دهنم ، و یهو شاشش از دماغم زد بیرون ،عاطفه هم تا اینو دید بدتر لج کرد و سریع دماغمو گرفت و سرعت شاشیدنش تو معده امو به اوج خودش رسوند، شاش عاطفه مثل آتشفشان داشت وارد معده من میشد و من واقعا داشتم زیر کسش میمردم
تا اینکه چشمام که تو چشای عاطفه چش تو چش بود شروع به سیاهی رفتن کرد
از اون زیر عاطفه رو داشتم میدیدم که چشاش خمار شده بود و کلی کیف میکرد که شاشش داره وارد معده من میشه
و همش میگفت ، آخیش راحت شدم
واییییی راحت شدم
واااای یکم دیگه بشاشم خفه اش میکنم
وااااای
مطمئن شدم که عاطفه واقعا تصمیم داره با شاشش نفس منو بند بیاره
یه پنج ثانیه هم همینجوری با قدرت تمام شاشید تو معده ام که بیهوش شدم و از حال رفتم ولی از رو دهنم بلند نشد که نشد و تا آخرین قطره شاششو فرستاد تو معده ام
یه چند دیقه ای بیهوش بودم وقتی بهوش اومدم دیدم عاطفه و ترانه بغل نشستن و دارن بهم میخندن
من هنوز نیمه جون بودم و دهنم هنوز باز مونده بود و یکم از شاش گند عاطفه تو حلق و دهنم مونده بود که یهو دیدم عاطفه داره میاد سمت دهن من
خوشحال شدم و فکر کردم میخواد ازم لب بگیره
که یهو شروع کرد فوت کردن تو دهنم تا بقیه شاشای گندشم بدم بره پایین
که واااای اونجا بود که مزه گند گند و حال بهم زن و چندش شاش زرد زرد عاطفه رو به وضوع چشیدم و همون جا همه شاشایی تو دهن و حلقمو بالا آوردم و حالم بد
واااای از مشخصات شاش گندش بهتون بگم ، یه شش زرد زرد بودار که یکم به شوری میزد و یکمم به ترشی و خیلی تلخ و غلیظ غلیظ جوری که فوق العاده حال بهم زن و حالت تهوع آور بود و به نظر من زهر مار از این شاش گند عاطفه بهتر بود
بعد از نیم ساعت که به هوش اومدم و حالت تهوع شدید داشتم
عاطفه گفت خوب پویا شاش خور نظرت در مورد شاشم چیه؟
گفتم مگه امکان داره یه زن اینقدر شاش داشته باشه
واقعا چیکار کرده بودی باهام
ترانه گفت من از دیروز که ترانه گفت بیا بشاشیم تو حلق پوبا اصلا نه آب خوردم و نه شاشیدم
ترانه به عاطفه گفت آفرین یه جایزه خوب بهت قول داده بودم که بهت میدم
عاطفه گفت چی ترانه جون
گفت میخوام پویا رو به تو هدیه کنم تا هروقت دوست داشتی ازش استفاده کنی
فقط یه قولی بهم باید بدی، و اونم اینه که یه روزی بهم خبر بدی که با شاشش تونستی نفسشو کلا بگیری
عاطفه هم گفت خیالت راحت عزیزم بهت قول میدم جوری بشاشم تو معده اش که اینسری دیگه بعد از نیم ساعت هم نفسش بالا نیاد
دوستان به نظرتون تو ایران از عاطفه پر شاش تر و بد مزه ترین شاش تر هم هست؟
و اینکه دوست دارید عاطفه تو معده شما هم بشاشه؟
اگه اره چجوری؟

نوشته: پویا شاش خور عاطفه


👍 2
👎 4
29101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

791971
2021-02-15 00:47:15 +0330 +0330

امیدوارم فتیشت در همون حد شاش بمونه و فراتر نره!! تازه شنیدم اگه قبلش قرص برنج بخوری مزه اش بیشتر بهت میچسبه! جون همه پسرای ایران یه بار امتحان کن…

5 ❤️

791979
2021-02-15 01:00:41 +0330 +0330

پششششممممممممممماااااااااااااااااااااااااااممممممممممم 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 عنوان رو نگاه کن

1 ❤️

791983
2021-02-15 01:07:59 +0330 +0330

عقل که نباشد جان در عذاب است

2 ❤️

791988
2021-02-15 01:13:06 +0330 +0330

این داستان قبلا هم بنظرم آپ شده بود ، تکراری بود
مردک الدنگ

2 ❤️

792023
2021-02-15 10:55:32 +0330 +0330

سگ تو روحت دیگه آب آلبالو نمیخورم

الهی ننت فربون دهن شاشیت بره مرتیکه قرمساق هرموقع آب میخورم یاد شاش خوری توعه حرومزاده میوفتم😂😐

1 ❤️

792086
2021-02-16 00:53:21 +0330 +0330

خخخخ
قبلاً اونایی که میخواستن کص بدن شربت درست میکردن،،حالا اونایی که میخوان شاش بخورن…
واقعاً که گیر چه کصخلایی افتادیم…
ای خدااااا خودت ظهور کن

0 ❤️

792105
2021-02-16 01:26:32 +0330 +0330

یه دقیقه نشاشید ما بفهمیم چیشد😒😐

1 ❤️

792138
2021-02-16 03:54:26 +0330 +0330

حاجی اینا اثرات مخرب کدوم مواد این کسکش باهاش اور دوز کرده بدبخت هپاتیت میگیری چندش

1 ❤️

792298
2021-02-17 01:11:51 +0330 +0330

دوس داری برینن تودهنت بخوری توکه شاش میخوری اسحال هم بخوربرات خوبه

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها