سلام خدمت دوستان شهوانی
این خاطره محتواش گی هست هر کس دوس نداره از حالا نخونه
در ضم من وقتم واسم مهمه پس نمیام دروغ بنویسم همش راسته

من آرشام هستم ۱۷ سالمه قد ۱۷۶ و وزنم هم ۵۹ و پوستمم سبزه . این خاطره واسه پارساله که کلاس یازدهم بودم
از دهم یا همکلاسی داشتم که خیلی تو کفش بودم . اسمش فرشاد بود . قدش یکم از خودم بلند تر و وزنشم ۶۲ بود و موهاش زرد و چشاشم سبز بود (( اصلیتش بختیاری بود حتما شنیدین که بختیاری ها چقد بور و خوشکلن ))
خلاصه ما شیش نفر تو بکس خلاف کلاس رو تشکیل میدادیم و جز رفیقای صمیمی همدیگه حساب میشدیم واسه همین منو فرشاد خیلی به هم نزدیک بودیم
حتی خونه هامونم به همدیگه نزدیک تر از بقیه بچه ها بود
درسته فرشاد خیلی خوشکل و همه چی تموم بود ولی به واسطه اینکه تو بکس خلاف بود کسی طرفش نمیرفت و حتی خودمون ۵ تا هم واقعا با هم رفیق بودیم و بهش چشم نداشتیم حتی خود من اولش چشم نداشتم بهش

راستی اینم بگم که منو یکی دیگه از دوستام که اسمش مهراب بود فیلم باز بودیم ناجور و تقریبا کاری کرده بودیم که هر ۶ نفر بکسمون معتاد فیلم و سریال شده بودن اونم فقط خارجی (( درباره بقیه بچه ها کلاس نمیحرفم چون اصن برا ما مهم نبودن و باهاشون رابطه ای نداشتیم ))
خلاصه هر ۶ تامون کف فیلم و سریال شده بودیم ولی از اونجایی که فقط منو مهراب نت نامحدود داشتیم فقط ما دانلود میکردیم و بچه ها فلش میدادن براشون میزدیم

خلاصه کلاس دهم تموم شد و تابستون بود . گفتم که خونه فرشاد به ما نزدیکه و اونم که مث خودم کف فیلم و سریال تقریبا هفته ای ۲-۳ بار میومد خونمون که یا با هم بشینیم فیلم ببینیم یا اینکه میومد رو فلش براش فیلم میزدم و اینجوری شد که رابطمون خیلی قوی تر شد

من تازه به فکر این افتاده بودم که مخشو بزنم ولی نمیدونستم چجوری تا اینکه خودش یه بهانه داد دستم
بهم گفت که سریال ترکیه ای میخواد
من اولش گفتم بابا ول کن کی سریال ترکیه ای میبینه و این حرفا ولی گفت عاشق سریاله کوزی گونی هستش و هر جور شده میخوادش

منم بهش گفتم باشه واست دانلودش میکنم . ولی وقتی دیدم سریال از ایناس که حدود ۲۰۰ قسمته به فکرم زد با همین سریال مخشو بزنم

خلاصه ۱۰ قسمت ۱۰ قسمت دانلود میکردم و هر بار که میومد پیشم ۱۰ قسمت براش میزدم تا رسید قسمت ۶۰ و بهش گفتم نت ندارم و این همه برات دانلود میکنم تو برا من چی کار میکنی و این حرفا خلاصه اونم گفت بابا لوس نشو و از این حرفا

چن روز گذشت دیگه براش دانلود نکردم هی زنگ میزد میگفت آرشام چیشد پس میگفتم نت ندارم حوصله هم ندارم

تا بعد یه هفته اومد پیشم رفتیم تو اتاقم گفت : دیوث این چه وضعشه چرا دانلود نمیکنی برام ؟
منم گفتم باید جبران کنی !
اونم گفت چجوری
منم چون خیلی با هم راحت بودیم و حتی خیلی همو انگشت میکردیم با شوخی و خنده گفتم دمر بخواب رو تخت تا بهت بگم چجوری
گفت گمشو بابا
گفتم یا میخوابی یا سریال بی سریال
اینم یه فوش داد و با خنده خوابید رو تخت
منم پریدم روش اولش به شوخی و بازی بود که مثلا دارم از رو شلوار از پشت تلمبه میزنم و دوتامون میخندیدم ولی در گوشش گفتم من واقعا میخوامت

اینو که گفتم یه لحظه تعجب کرد بعد دیگه نمیخندید و جدی شد
یکی زدم تو سرش گفتم چته حالا خودتو میگیری

گفت پاشو بابا حوصله مسخره بازیاتو ندارم

بهش گفتم مسخره نی والا میخوامت خیلی و عاشقتم اگه ادامه سریالو میخوای الان منم یه لاپا میخوام

دیدم یکم فکر کرد گفت واقعانی میگی ؟
گفتم پ ن پ دوربین مخفیه خخخخ

اونم گفت واقعا لازمه ؟ گفتم اره چجورم گفت خو باشه ولی اگه سریع تمومش نکردی همینجا خودم میکنمت خخخ

(( پ ن : گفتم که خیلی خیلی صمیمی بودیم و با هم راحت بودیم ))

خلاصه شلوارشو کشیدم پایین و شورتشم در آوردم
باورم نمیشد انقد کونش سفید و بیمو باشه
صورتش سفید بود ها ولی فک نمیکردم کونش در این حد سفید باشه
بهش گفتم دهن سرویس تو همچین چیزی رو چطور یه سال از ما مخفی کردی
گفت خفه شو دیگه یالا الان پامشیم ها
منم گفتم نظرم عوض شد میخوام بکنمت از حالا به بعدم هر فیلم و سریالی که میخوای برات دانلود میکنم
اولش گفت پاشو اصن نمیخوام

بهش گفتم چته حالا سریع تموم میشه و این حرفا ولی خو به زور بلند شد
دیگه هیچ چراهی نبود به جز اینکه بهش بگم خو بزار بکنمت بعدش تو هم منو بکن

میدونستم اگه بره رابطمون بهم نمیخوره چون خیلی با هم رفیق بودیم ولی خو نمیخواستم اون کون نرم و سفیدشو با اون سوراخ صورتیشو از دست بدم

یه لحظه فک کرد و با کلی قسم خوردن باور کرد که منم بهش میدم

خلاصه دوباره خوابید
منم رفتم وازلین آوردم و زدم به کونش و به کیر خودمم زدم
اولش با انگشت یکم کردم تو سوراخش ولی دیدم انگشتم راحت رفت تو و صدای فرشاد هم در نمیاد
تا انگشت ۳ کردم تو تازه یه آخ گفت

تعجب کرده بودم و حدس زدم که قبلا هم داده (( طبیعی بود چون همچین کونی رو مگه میشه کسی نکرده باشه ولی تو ذوقم خورد که خودم نفر اولی نیستم که میکنمش )) به هر حال به روش نیاوردم و یه راست یکم دیگه وازلین زدم به سوراخش و یواش ذاشتم دم سوراخش اینم بگم که کیرم ۱۸ سانته و قلمی زیاد کلفت نیست
خیلی آروم داشتم میرفتم جلو ولی گفت وایسا درد داره
سرش رفته بود داخل یه ۲-۳ دقه وایسادم تا خودش بهم گفت حالا یکم دیگه برو تو
آه و اوهش راه افتاده بود ولی خو معلوم بود دردش زیاد نی چون کیرم راحت میرفت تو و بالاخره رسید به تهش و فرشاد یه داد زد و گفت اصن تکونش نده و همونطوری نگه دار تا جا باز کنه
بعد یکی دو دقه شروع کردم به تلمبه زدن و فرشادم اه و اوه میکرد و ناله هاش همه اتاقمو گرفته بود
ولی خب کاملا معلوم بود که درد زیادی نداره و داره لذت میبره
همینطوری که اون دمر خوابیده بود و منم داشتم تلبمه میزدم دستاشو گرفتمو و پشتت جمع کردم و کامل خوابیدم روش
گرونشو لیس میزدم و سرعت تلمبه هامو میبرم بالاتر
چن باری قربون صدقش رفتم و گفتم تو تا حالا بهترین رفیقم بودی و از این به بعدم میشی عشقم و این حرفا ولی جوابمو نداد و همش آه و ناله میکرد

حس کردم خجالت میکشه حرف بزنه چون تا حالا دوستش بودم و الان زیرم خواب بود که بعدا هم خودش گفت خجالت میکشیدم باهات بحرفم

خلاصه همینطوری داشتم تلمبه میزدم نزدیکه به ۱۵ دقه که دیدم آبم میخواد بیاد و سرعتمو بیشتر کردم ولی بهش نگفتم کجا بریزم خودم لحظه آخر کشیدم بیرون و ریختم رو کمرش

انقد بهم حال داده بود که آبم از همیشه بیشتر بود و حتی خیلی پرتاب شد طوری که حتی به موها سرشم ریخت خخخخ
تمیزش کردم با دستمال و بهش گفتم هر سریالی فیلم و سریالی بخوای حله دیگه عشقم
گفت پس قراره اینکه منم بکنمت چی
بهش گفتم باشه هر طور تو بخوای چون واقعا از قبل بهش وابسه بودم و الان دیگه عاشقش شده بودم و همون لحظه که اینو ازم پرسید کلی بهش ابراز علاقه کردم و گفتم ب خاطره اینکه عاشقتم باشه تو هم دفعه بعدی که اومدی خونمون و خالی بود خونه بکن منو که حرفی نزد و یکم دیگه حرف زدیم و رفت خونشون

از اون رو تا حالا ما هر موقع خونه خالی میشه میاد پیشم و با هم سکس داریم نزدیک به ۳۰-۳۵ بار کردمش و الان دیگه واقعا عاشق همدیگه هستیم

درباره اینکه اون چرا منو نکرد هم اینکه بعدا خودش بهم گفت که قبلا دو بار به پسرعموش داده ولی پسرعموش ازدواج کرده و دیگه به غیر من به هیچکسی نداده و نمیخواد منو بکنه و فقط میخواد من بکنمش

ببخشید اگه طولانی بود خواستم تا جایی که میتونم جزئیات رو بگم که نگید دروغه و این حرفا

فرشاد همه چیش خوبه و عالیه و واقعا عاشق همیم و ولی تنها بدیش اینکه از ساک زدن بدش میاد خیلی هم خواستم راضیش کنم ولی نتونستم برا ساک راضیش کنم

کلی خاطره دیگه با هم داریم و هنوزم با هم سکس میکنیم و پریروز پیشم بود
ولی دیگه فک نکنم بقیه خاطره ها رو بنویسم چون حوصله ندارم و خسته کنندس
راستی اینم بگم که من فقط سکس اول رو براتون تعریف کردم و داخل بقیه سکس هامون از کاندوم استفاده میکنیم خیال اون کسی که نظر میزاره زیره داستانا که کاندوم بزارید راحت خخخخ

امیدوارم خوشتون اومده باشه دمتون گرم که خوندید

خوش باشید

نوشته: آرشام

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید