سلام من ساسان ۲۷ ساله بدنم سفید و
جلال ۲۷سالشه ما تو سایت شهوانی باهم اشنا شدیم این داستانی واقعیته.من تو سایت شهوانی دنبال یه کیس خوب واسه خودم میگشتم که به هرکسی که میگفتم سرکاری یا فیک بودن سرقرار نمی اومدن،1سال گذشتم کسی نبود که باهاش باشم بعد یک سال من رفتم سلیمانیه عراق واسه کار تلویزیون نداشتیم بیرونم نمی رفتیم کرایه تاکسی به پول ما گرون بود و فقط سرم تو گوشیم و تو سایت شهوانی بودم تو سایت شهوانی می گشتم کسی پیدا نمی کردم به پروفایل خیلی ها سر می زدم که عکس کیر و کون خودشون گذاشته بودن بعد منم گفتم که عکس کون کیر خودم بزارم شاید یه گی دو طرفه واقعی پیدا بشه منم فکر کردم تو انجمن قسمت گی تاپیک یه پست بزارم و گذاشتم منتظر موندم خیلی پیام می اومد که همش سره کاری یا پوزمون به هم نمی خورد تا اینکه ۱ماه قبل بود یه شب که نشسته بودم یه ایمیل واسم اومد که ایمیل باز کردم دیدم نوشته یه ایمیل از شهوانی بود منم زود رفتم سایت شهوانی اینو بگه م که عراق هیچ
سایتی فیلتر نیست مثل ایران نیست یه چند دقیقه معطل بشی تا فیلتر کانکت، بعد که وارد سایت شهوانی شدم نام کاربری و رمز عبور زدم داخل شدم دیدم بله یه پیام واسم اومده که نوشته (سلام من جلالم ۲۷ساله سفید و نرم از خوی میای یه حال درسته بدم بهت)منم که اینو دیدم گفتم اصل میدی اونم داد و هم پوز بودیم
منم گفتم ایدی تلگرامت بده زیادتر اشنا شیم ایدی شو داد باهم زیادتر اشنا شدیم بعد گفت اگه اومدی از سلیمانیه باید بیای پیشم منم گفتم حتما میام که تاریخ ۹۶/۷/۶برگشتم ایران بهش پی ام دادم گفت برگشتم گفت ۵شنبه ۹۶/۷/۱۳ بیا پیشم تو این ۱هفته خیلی عکس کونو کیرمون به هم فرستادیم تا شب چهارشنبه رسید شب که خوابیدم تا صبح ۵شنبه فقط خواب میدیدم که تو راه دارم میرم پیش جلال بعد صبح۵شنبه زود بلند شدم راه افتادم به طرف خوی ۴ساعت تو راه بودم رسیدم خوی بهش زنگ زدم گفت بیا فلکه ولیعصر منم به راننده سواری گفتم منو ببر فلکه ولیعصر رسیدم دوباره زنگ زدم گفتم فلکه هستم گفت وایسا الان میام یه ۵مین معطل شدم که دیدم گوشیم زنگ خورد گفت کجای گفتم دم در بیمارستان فلانی جنبه دکه هستم گفت دیدمت بعد صدام زد ساسان گفتم جونم عزیزم گفت بیا بریم منم دنبالش راه افتادم سوار ماشین شدیم راه افتادیم به طرف مکانی که خونه خودشون بود رسیدیم گفتم مامان بابات خونه نیستن گفت نه مامانم رفته خونه خاله م بابام راننده ماشین سنگینه رفته بندر رفتیم داخل سلام کردم گفتم جلال تشنمه گفت اب واست میارم عزبزم بعد اب خوردم گفتم جلال روم نمیشه چیکار کنیم گفت خجالت نکش لخت شو منم لخت شدم اونم لخت شد گفت خودتو تمیز کردی گفتم اره صبح تمیز کردم گفت بیا دوباره همو تمیز کنیم گفتم ای به چشم رفتم wc با شیلنگ مخصوص کونمو تمیز کردم بعد رفتیم حال پزیرایی خودمو پرت کردم تو اغوشش لبمو رو لبش گذاشتم لب همو میخوردیم عجب لب به لبی بود اومدم طرف گردنش اونم اوند طرف گردنم همو میلسیدیم بعد اومدم پاینتر سینه شو می لسیدم می رفتم طرف شکمش حال می کردیم بعد رفتم طرف کیرش وای کیرش خیلی خوش فورم بود شروع کردم به ساک زدن واسش میخوردم همشو تو دهنم جا دادم چشام قرمز شده بود به حق حق افتاده بودم سرم گرفته بود تند تند تو دهنم تلنبه میزد بعد جلال گفت دراز بکش69بشیم منم کیرتو بخورم 69 شودیم واسه هم ساک میزدیم کون همو می لسیدیم خبلی حشری شده بودیم بعد ۳۰مین گفتم جلال روغن زیتون داری گفت اره رفت اورد گفتم به شکم بخواب میخوام ماساژت بده م اونم گفت ای به چشم خوابید منم همه جاشو روغن زدم ماساژش دادم بهد ۲۰مین گفت با انگشتات کونم واسم گشاد کن منم رفتم سمت سوراخ کونش کمی روغن برداشتم به کونو سوارخ مالیدم اول یک انگشتم فشار دادم گفت یواش یواش اروم اروم گفتم ایقدر تنگی تو،گفت اره خیلی وقته سکس نداشتم منم شروع کردم انگشتمو عقب جلو کرم تا رون شد انگشتم بعد دو انگشتی فشار دادم گفت یوایش یواش گفتم ای به چشم عقب جلو میکردم تا دو انگشتمم روان شد گفتم این دفعه میشه کیرمو فرو کنم گفت اره قوربون کیرت بره م منم گفتم دوره کونت بکردم یه گاز از باسنش گرفتم،منم با انگشت کرده بودم تو کونش حشری شده بودم سر کیرمو گرفتم،ساسان یواش یواش فرو کن منم سر کیرمو یواش یواش بردم تو نصف کیرم تو کونش بود اوردم بیرون کونش باز شده بود جلال عزیزم با دستت کونتو باز کن میخوام روغن بریزم تو کونت چرب بشه سر روغن زیتون برداشتم ریختم رو سوراخ کونش کونش پر از روغون زیتون شد کیرمو دباره فروکردم تو کونش کیرم همش رفت تو کونش گفت اخ جون کیرتو برم عشقم گفت کمی تلمبه بزن بعد کیرتو نگهدار تو کونم منم همین کارو کردم بعد ۱۰ مین دوباره تلمبه زدم گفتم ابم میاد کجا بریزم گفت وایسا نریز تو کونم نوبت منه تورو بکنم بلند شدم گفتم این کون من این کیر تو گفت وایسا یه بالش بزارن زیر شکمم یه بالش گذاشت زیر شکمم روغن زیتون اورد ماساژم داد یه ربعی ماساژم داد گفتم جلالم حشرم زده بالا زود کیرتو بزار تو کونم گفت الان میزارم وایسا با انگشت کونتو باز کتم منم گفتم نمیخواد میخوام دردم بیاد جلالم گفت الان یه جوری میکنمد که مرغهای اسمون به حالت گریه کنن گفتم اخ جونم عشقم یه جوری جرم بده که نتونم راه برم روغن زد به کونم سر کیرشو گرفت اورد طرف سوراخ کونم یه دفعه بدنم یه گرمای احساس کرد هوسم زیادتر شد از خود بی خود شودم کیرشو فشار داد منم یه دفعه دردم اومد لب گاز گرفتم هم دردم می اومد هم حال میکردم سکس خشن خیلی دوست دارن گفتم جلال کیرتو تا ته بکن تو کونم جلالم تا ته فشار داد دردم زیادتر شد گفت دردت نمیاد گفتم چرا دارم جر میخورم گفتم تلمبه هاتو تندتر کن دردم کنتر شه اونم هی تندتر میکرد تا دردم کمتر شد این دفعه حال میکردم جلالم اه اوفش زیادتر شد گفت حالت سگی شو حالت سگی شدم اونم اومد کیرشو فرو کرد تلمبه میزد میگفتم کیرتو بخورم جرم بده جلالم میگفت تو تا حالا کجا بودی عشقم بعد یه ۳۰مین تلمبه زدن گفت اب میاد چیکارش کنم گفتم بریز تو کونم اونم همشو تو کونم ریخت بعد گفتم کیرتو در نیار بزار کمی توش باشه کیرش همین طوری تو کونم بود بعد گفت نوبت تویه کونم جر بدی منم منم گفتن دراز بکش کمی کونتو قلمبه کن کمی روغن زیتون رو کونش ریختم بعد سر کیرمو فشاردادم رفت تو شروع کردم به تلمبه زدن اه اوهمون بلند شد دوباره گفت تلمبه هاتو تندار کن منم تندتر کردم عجب حالی می کردم غرق در هوس بودم تو حال خودم نبودم فقط صدای اه اوف اخخخخخ جلال میشنیدم بعد ۲۰مین اب اومد جلال گفت همشو تو کونم خالی کن منم همشو تو کوتش خالی کردم گفت اگه میشه کمی دیگه تلمبه بزنی اب کیرت تمامش جذب کونم بشه منم‌ این کارو کردم تلمبه زدم بعد دوتایی رفتیم حموم همو تمیز کردیم برگشتم شهرمون اگه سکس دیگه داشتم با جلالم واستون مینویسم.

نوشته: ساسان