گی بعد از 18سال با تعمیرکار شوفاژ

1393/01/21

سلام این داستان واقعی هست من 39 سالم هست ودر دوران نوجوانی وجوانی به 11نفر بیش از 50بار کون دادم و در سن 22سالگی دیگه کون ندادم و درسن28سالگی ازدواج کردم تا این که در سال گذشته از همسرم جداشدم به همین خاطر کلا از زنها دل خوشی ندارم وزندگی مشترکم خیلی تلخ بود نزدیک 4سال بود که باهیچ کس رابطه سکسی نداشتم و فقط با فیلم های سوپر ارضا می شدم هرچه در سایت هم دنبال دوست و بکن گشتم کسی را پیدا نکردم تا اینکه دوهفته گذشته تعمیر کار شوفاژ برای تعمیر وکنترل شوفاژها به واحد ما آمد جوانی حدود 39ساله متاهل لاغر و سبزه بود با یک کیف آچار اسمش حسین آقا بود شروع به کار شد و تعدادی از شوفاژها را تعمیرکرد من از کار کردن و تیپش خوشم آمد هنوز کارش تمام نشده بود تلفنش زنگ خورد وگفت ببخشید آقا فرشاد کاری پیش آمده باید بروم فردا میآیم و بقیه کارم را انجام می دهم من هم ازفرصت استفاده کردم و گفتم اگر امکان دارد شماره مبایلتان را به من بدهید گفت باشد هنوز سوار آسانسور نشده بود اولین پیام رابرایش فرستادم (نمی کنی) در جواب گفت (می کنم شما) گفتم (کسی که از تو خوشش آمده ) طفلک فکر می کرد دختر یا خانمی هستم گفت ( کجایی بیام )گفتم (من پسرم ) فکر کرد شوخی میکنم گفت(من سگ نمی کنم )گفتم (من بره هستم ویک کون تپل دارم بدون مو و سفید )گفت (باشه )گفتم (کی می آیی بکنی گفت (کجا بیام کی هستی آبم آمد ) گفتم (به کی شماره دادی چرا آبو اصراف کردی می دادی من )گفت (آقافرشادی) گفتم (بله)گفت (فردا که آمدم ترتیبت را میدهم )من هم به این امید رفتم حمام وتمام موهای بدنم را زدم (البته بدن مو نداره )حسابی تمیز وسفید شده بودم
صبح ساعت 10بود که حسین اقاآمد اول مشغول به کارشد رفتم داخل اتاق بهش اس دادم (می کنی) گفت (بد هست آقا فرشاد )خیلی حشری شده بودم داشتم داخل اتاق سینه هام را می مالیدم که صدام کرد گفتم (بله )گفت کارمن تمام شد دارم میروم باعجله از اتاق بیرون آمدم خداحافظی کرد ورفت بیکار ننشستم یک اس دیگر دادم گفتم( بیامن بکن )گفت(نه ) گفتم( التماس می کنم خوبه یکبار امتحان کن ) گفت (نه ) گفتم (غلامت می شم)گفت ( غلامت با کیر نمی خوام)وگفت (از خدا بترس )گفتم (به خاطر همان خدا که اسمش رابردی بیا همین یک دفعه ، دلم را نشکن ، بد می بینی)گفت آماده شو آمدم . بعد از چند دقیقه دیدم زنگ در صدایش بلند شد از چشمی در نگاه کردم دیدم حسین آقا هست در راباز کردم گفت لوله ها آب میده گفتم بله وآمد داخل من حول کرده بودم اول میترسیدم در ورودی باز بود و آمد رفت سر سوفاژها وبلند گفت این لوله ها مشکل داره متوجه شدم در باز است ورفتم در را بستم دستش روشوفاژ بود برای چک کردن دستم را روی دستش گذاشتم آرام دستش را کشید گفت (اتاق خوابم شوفاژش سرد است) گفتم بله باهم رفتیم داخل اتاق خواب دستش رو شوفاژگذاشت من هم دستم راروی دستش گفتم( چه دستای گرمی )گفت (چه کار کنم ) گفتم (لخت شیم )ومن شروع به در آوردن لباسهایم کردم ودر حالی که ایستاده بود آرام دستم را روی کیرش بردم مات ومبهوت ایستاده بو د وقتی بدن سفید من رادید زیپ شلوارش را باز کرد وگفت (ترسیده بلند نمی شود )گفتم( بزا ساک بزنم )گفت (بده) گفتم( نه مگرتمیز نیستی) گفت (چرا )سر کیرش را کردم دهنم با تعجب نگاه می کرد خوب خوردمش خیلی حال میداد گفت (بسه کاندوم داری )گفتم (چرا )گفت (می ترسم مریض بشیم) گفتم (هست )بهش یک کاندم دادم گفت( بخواب وپتو راروی سرت بکش )گفتم (چرا )گفت (خجالت می کشم من دراز کشیدم به رو اول خجالت می کشی آرام آمد روی من کپلهاکونم را باز کرد ویواش یواش کیرش راکرد توکونم خیلی خوشم می امدمن هم آه آه میکرد گفت (دردت میاد )گفتم (نه خوشم میاد) یک دفعه ای تا آخر داخل کرد دردم آمد ولی درد خوبی بو د بعد گفت بیا لب تخت پاهات رابزار پایین وکیرش را می مالید در کونم ویک دفعه ای داخل کرد وشروع به تلمبه زدن نمود من ارضا نشدو چون اولش خیلی ترسیده بودم بعد شرو ع به تلمبه زدن تند کرد وآبش را ریخت گفتم کاش کاندوم نمی داشتی گفت باشه دفعه بعد،کارش که تمام شد شلوارش را پوشید ورفت بهش اس (دادم ممنون عزیزم) گفت (دیگه اس نده هروقت خودم خواستم خبرت میکنم )ولی من خیلی دوست دارم بازم منو بکنه از شما می خواهم راهنمایم کند ممنونم که داستان من را خواندید لطفا نظر بدهی
دوستدار شما فرشاد


👍 0
👎 1
40769 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

416339
2014-04-10 15:04:54 +0430 +0430

خصوصی بده تا خدمت برسم.

0 ❤️

416340
2014-04-10 16:39:18 +0430 +0430
NA

بايد هم از زن جماعت بدت بياد اخه رقيب اونا شدي . برو خارجه و بده بجاي كيرت كه بدردت هم نميخوره كس درست كنن و از هر دو طرف بده

0 ❤️

416341
2014-04-10 17:06:01 +0430 +0430
NA

داری داستان چرت می سازی …هم این داستان هم داستان گی شهرام وامیر رو یه نفر نوشته… واسه ترغیب سن بالاها به کون دادن بی شرفه سگ پدر

0 ❤️

416342
2014-04-10 21:11:58 +0430 +0430
NA

فكر كنم افغاني هستي؟ درسته؟

0 ❤️

416343
2014-04-11 07:18:45 +0430 +0430

مشخصه دورغه

0 ❤️

416344
2014-04-11 07:25:58 +0430 +0430
NA

کونی اشتباه گفتی که بره ای با یک کون سفید وتپل. باید میگفتی من یه…بدبختم. (خودت پرش کن)
خوب معلومه هیچ زنی دلش نمیذاره با یه سگ پیر کونی (به قول خودتون گی) زیر یه پتو زندگی کنه.
حتما وقتی نبض کونت میزده بهش میگفتی یا انگشت کونت بکنه یا پستون.
امیدوارم که خیر از کونت نبینی ننه.آبروی تمام مردهارو شماها بردین.امیدوارم سوراخ کونت خشک بشه که حتی
نتونی برینی چه برسه به دادن…
قرمساق جای اصغر قاتل خالیه که سفت بکنت بعدم سرتو مثل سگ ببره.امیدوارم تا عمر داری بکن واست پیدا نشه.

کونی گوزو.

لت وپار سابق

0 ❤️

416346
2014-04-11 08:30:48 +0430 +0430
NA

کون کن میخاید خصوصی بدینه

0 ❤️

416348
2014-04-11 09:06:14 +0430 +0430

من کون میخوام از اصفهان

0 ❤️

416349
2014-04-11 14:13:43 +0430 +0430

همه کونیا … :))

0 ❤️