گی دلچسب

1394/08/17

من خیلی کم سکس میکنم ، بیشتر وسواس به خرج میدم تا انتخابم دردسر نشه ، خب اینجا با این مسائل نمیشه مثل کشورهای خارجی به راحتی بر خورد کنیم ، اینجا ایرانه و ما هم تو یه جامعه مذهبی هستیم و باید تابع قوانین باشیم و من و امثال من با توجه به همجنس گرا بودنشون نمیتونن راحت انتخابشون رو بکنن … بگذریم ، یکی از سکسامو براتون مینویسم …
آپارتمانی در یکی از خیابانهای مرکزی تهران داشتم و تنها در اون فعالیت میکردم … خیلی هم با اینتر نت وقت رو سپری میکردم… احساساتم همجنس گراست ، گی 2 طرفه هستم و بیشتر مفعول بودن را در روابط می پسندم و اگه طرفم اصرار کنه میتونم تاپ هم بشم ،بدنم هم بد نیست ، خصوصا باسن توپل خوشفرم و تنگی هم دارم ، که خیلی هم مورد توجه فاعل ها هست.
یه روز که مشغول چت بودم و تقریبا آماده سکس . دوست داشتم با یه سایز خوب از اون کیرای با حال آبدار بخوابم که بتونه ازم کره بگیره و ناله منو دراره ، آبش هم دبر بیاد و اگه خواست منم بکنمش … اما اون روز فقط میخواستم از کون منو بکنن…
همینطور که به این و اون جواب میدادم ، با یکی از تهرانپارس آشنا شدم .بعد از کلی سوالای عجیب و غریب از هم ، از من خواست که وب بدم بهش ، اون هم قرار شد بعد من وب بده تا بدن همو ببینیم . وب اول رو من دادم و تنظیم کردم روی نیم تنه و روشن کردم و شروع کردم به باز کردن کمر بند و یواش یواش شلوارمو می کشیدم پائین و میچرخیدم که خوب ببینه ، … یواش یواش حشری شدم… دلم میخواست اونجا بود تا سکسمون زودتر پا می گرفت …اونم عجله داشت و حی میگفت شرتت رو درار و منم میخواستم کلاس بذارم و حی ناز میکردم …خلاصه شرتم رو که یه شرت اسلیپ بو د اروم آروم کشیدم پائین و اونم تند تند تشویقم میکرد و آخ جون و ووووو از این حرفا مینوشت …بعد از اینکه فرم باسنم که یه باسن توپول و خوش فرم با گودی کمره دید خیالش از اینکه من واقعا میخوام سکس کنم و مثل خیلیها تو اینتر نت سر کاری نیستم ، ازم خواست یه چیز دیگه هم ببینه…میخواست سوراخمو ببینه ، اول گفتم نه …بذار اینو حضوری ببین …ولی اون که نمیخواست هیچ جا ریسک کنه بالاخره راضیم کرد و کاریش نمیشد کرد اگه میخواستیم سکس کنیم باید نشونش میدادم بهر حال منم قبول کردم و بعد اینکه سوراخمو که از لای دو تا لپ باسنم به کمک دستام باز شده بود رو دید و کلی احساس به خرج داد که به سنت نمیاد که خودتو تنگ نگه داشته باشی … ولی تنگه و میلیسمشو از این حرفا ازش خواستم که حالا اون وب بده و اونم شروع کرد به وب کیر دادن و منم باورم نمیشد که کیرش به این بزرگی باشه و کلی خوشم اومد و ازش کلی تعریف کردم … بعد وب دادن به هم و مورد پسند هم شدن ، برای اینکه الکی نباشه شمارشو گرفتم و منم شماره دادم و گفت آماده باش تا یک ساعت دیگه میام دنبالت…
…بازم فکر میکردم مثل همه فقط حرف میزنه ولی اینطوری نشد…یک ساعت بعد دیدم زنگ زد ، از روی شماره شناختمش …با یه ترس خاص به زنگ اولش جواب ندادم 2 بار دیگه بهم زنگ زد باز جواب ندادم ، میترسیدم و مردد…بعد یه اس ام اس داد که اگه نمیخواستی چرا گفتی بیام دنبالت …با خودم فکر کردم راست میگه خیلی کار نامردیه که جوابشو ندم …بالاخره خودمو راضی کردم و بهش زنگ زدم و گفتم طبقه پائین بودم و صدای زنگ رو نشنیدم و…قصه بافی کردم تا ناراحت نشه…گفت که من سید خندانم حالا کجا بیام…و قرار گذاشتیم سر سهروردی بغل پمپ بنزین و اونم سر تایم اومد… زنگ زد که سر قرارم و منم که داشتم به خودم میرسیدم و …دیدم اومده دنبالم سریع لباسامو پوشیدم و رفتم سر قرار ولی هر چی بهش اصرار که منم مکانم خالیه قبول نکرد و گفت بیا خونه من و اونجا راحت تریم…به هر حال اون برد و قرار شد منو ببره به خونه خودش ، حدود فلکه دوم تهرانپارس و خیابون ؟14 .
سوار ماشین که یه پراید هاج بک سفید بود شدم هردو همدیگر و سریع ورانداز کردیم…و خندیدیم…
توی راه از سکس و چند بار تا حالا سکس داشتیم و تنگ و گشادی سوراخ منو از این حرفا زدیم …توی راه بهش گفتم که اگه میشه از داروخونه کاندوم و لوبریکنت بگیره و گفت خونه هست نیازی به خریدش نیست …توی راه گه گاهی دزدکی جلو شلوارشو نگاه میکردم و حس میکردم که جلو شلوارش حی پف میکنه و حی میخوابه و برا تحریک من گاهی با دو انگشت مگرفتش که من کلفتی اونو حس کنم …میدونست من زیاد به جلوش نگا میکنم ، اونم در حال رانندگی گه گاهی این کارو میکرد …اما راه چقد کش اومد نمیدونم …بالاخره رسیدیم به محل و پارک کرد و رفتیم توی ساختمون . از راه پله که میخواستیم بریم بالا کلی اصرار که تو جلو برو و منم میدونستم که اون میخواد باسنم رو ببینه و خوب منم جلو رفتم و از قصد باسنمو مثل مانکنا به چپ و راست میدادم تا بیشتر هوائی شه … اونم پشت سرم اومد بالا و همینکه تو پاگرد راه پله برگشتم به سمت بالا دست راستشو گرفت زیر کونم و با انگشت وسط به سوراخم فشار آورد…یهو وایسادم و من که خیلی حشری بودم کتفمو چسبوندم به دیوار و اونم دستشو از بالای شلوارم برد زیر شرتم و با انگشت 10 ثانیه دور سوراخمو مالید…وای …چه حسی…پاهام شل شده بود و ناخودآگاه یه ناله شهوانی ضعیف از گلوم در اومد …آآآآآآآخخخ ، …که یهو صدای باز شدن در از چند طبقه بالاتر اومد و اونم سریع دستشو آورد بیرون و منم خودمو جمع و جور کردم و دوباره پله ها رو بالا رفتیم …و خوشبختانه آپارتمانش طبقه دوم بود و …رفتیم تو…و نفس راحتی کشیدم
معلوم بود که خونه مجردیه و هرطرفش یه ساز میزد…یه طرف پیرهن یه طرف لیوان یه طرف فیلم و…همینکه درو بستیم چسبید بهم و یه لب ازم گرفت و انگشتی که تو راه پله باهاش سوراخمو ماساژ داده بودو جلوی بینی من و خودش گرفت و گفت جووووون …دستشو گرفته بود زیر گلوم و من هیچ حرکتی جز دادن لب نتونستم انجام بدم…یه زبون و یه لب و یه گاز کوچولو…بعد ولم کرد و منم چاره ای جز تسلیم نداشتم …کفش رو کندم و بدون گفتن کلامی نشستم روی مبل و اونم رفت آشپزخونه یه لیوان آب ریخت و بعد از تعارف و اینکه از این آب میخوری یا از آب من میخوری…با خنده معنی داری لیوان رو سر کشید…
یه لحظه به خودم اومدم و دیدم انگار تا چند دقیقه دیگه همه چیزائی که بهش فکر میکردم شوخی شوخی داره محقق میشه و توی مکانی هستم که تا چند دقیقه بعد صاحبخونه اش میخواد تو سوراخم تلمبه بزنه و منو بگاد…تو این فکرا بودم که دیدم از اطاق بغلی یه دشک رو ی دستش آورد و در حالی که اونو روی زمین پهن میکرد پرسید دوش نمیگیری…گفتم چرا …عرق کردم …بهتره دوش بگیرم ولی قبلش باید خودمو بشورم…اونم فهمید که من چی میگم و دستشوئی رو نشونم داد …دیگه کم کم باورم شد که میخوام سکس کنم و یه جورائی خوشحال هم بودم و نبض سوراخم هم میزد و باز و بسته میشد.( مفعولها حسشو خوب میدونن )…دستشوئی رفتم و سرشیلنگش رو با صابون خوب شستم و بعد از چند بار شستن داخل مقعدم خودمو خشک کردم و اومدم بیرون…وای خدای من …رو دشک خوابیده بود و داشت با کیرش بازی میکرد…کیرش شق شق شده بود…سر کیرش بزرگ به اندازه یه لیمو بود و یه کم نسبت به کیرش کج …لبخندی زد و با دست دعوتم کرد که برم پیشش…
گفتم بزار یه دوش بگیرم و بیام…میشه یه حوله بدی بهم …انگار نمیخواست زمان رو از دست بده سریع بلند شد و از اطاق خوابش یه حوله آورد و گفت بگیر… زود بیا…شق درد مردم …کیرش تو زمین و آسمون تکون میخورد …با سرعت خودمو به حمومی که اشاره کرد تو اطاق خوابه رسوندم و یه دوش شامپو کردم و بدنمو خشک کردم و حوله دورم پیچیدم و اومدم بیرون…رفتم تو حال و دیدم تازه یه فیلم گذاشته و می خواد ببینه و دائم خودشو نوازش میکنه…گفتم بد نیست تو هم دوش بگیری…نگاهی از روی بی میلی کرد و گفت باشه…اونم سریع رفت …زمان برام به سختی می گذشت … سرمو کامل خشک کردم و شرتمو پوشیدم و مثل شرت لامبادائیش کردم وسط درز باسنم و نشستم…همینطور که منتظر بودم و اطرافمو ورانداز میکردم چشمم به روی تلویزیون افتاد…جعبه کاندوم و یه ژل و یه وازلین …از فرصت استفاده کردم و وازلینو برداشتم و یه بند انگشت ازش برداشتم و شرتمو کشیدم پائین و سوراخمو چرب کردم تا کمتر اذیت بشم …همینطور که چربش میکردم یه انگشتم توش کردم …به آرامی و چه لذتی داشت …هیجان تمام بدنمو گرفته بود…صدای باز شدن در اومد و من سریع خودمو جمع و جور کردم …چند دقیقه بعد اومد و برا تحریک من باز هیچی نپوشیده بود…اما کیرش خوابیده بود ولی هنوز سرش خودنمائی میکرد…گفت تمیز شدم…خندیدم و گفتم خیلی …رفت رو دشک و گفت بیا دیگه…منم که انگار منتظر این لحظه باشم با لبخندی بطوریکه پشتم بهش باشه یواش یواش از روی مبل بلند شدم تا باسن سفید ، قلمبه و بی مو ی توی شرتم بهش چشمک بزنه و داغش کنه … زمزمه های اخ جانننننننننننن و اوففففففففف اوفشو میشنیدم … از عمد شرتم رو تو درز باسنم کرده بودم تا لامبادائی بشه و بیشتر حشریش کنه…ولی خودمونیم منم دست کمی از اون نداشتم…اما سعی میکردم کلاس بذارم *secret

  • …به آرامی کنارش دراز کشیدم…حالا هر دو طاق باز بودیم…که دستمو گرفت و برد طرف کیرش…خوشت میادددد…هان…تا حالا سر کج دیدی …کلفته…بهت میخوره…جوووووون…دستمو گذاشت روش…حالا دیگه تحریک شده بود و کاملا راست کرده بود و داغ داغ…وای…چه کیریه…یواش یواش لمسش کردم …وای چه خایه های بزرگی…هرکدومش به اندازه یه تخم مرغ…شروع کردم به نوازش…و اونم برگشت سمت من و شروع کرد به خوردن سینه هام که نوک زده بود و به اندازه یه دختر 14 ساله شده بود…وای که چقدر به نوک سینه هام حساس بودم…با دندوناش نوکشو گازهای ریز میزد و می مکید…منم کیرش و خایه هاشو میمالیدم…داشتم کم کم حشری میشدم…که یهو دستشو برد پشت سرم و همینطور که میخوابید سرم رو به کیرش نزدیک کرد…بلیسش برام…میکش بزن…لعنتی این کونو دختراشم ندارن…جون…حالا دیگه کیرشو از 1 سانتی میدیدم…آه…لبامو باز کردمو یواش سر کیرشو گذاشتم بین لبام…وای چه داغه و بزرگ…به زور بین لبام جاش دادم و شروع کردم به آروم آروم کردنش تو دهن…شانس آوردم که فرستادمش حموم و حالا تمیز تمیز میشد همشو لیس زد و خورد…اوم…اوم…اه…لیس…میک…گاز…زبون به خایه هاش …دیونش کرده بود…دستشو برد زیر شرتم و از پشت باسنمو می مالید و چنگ میزد و بعضی وقتا رفتن ناخناش تو کپلم رو حس میکردم…گه گاهی سوراخمو با نوک انگشتاش لمس میکرد و فشاری بهش میاورد…میدونستم که میخواست تنگیشو اندازه کنه…
    بعد از سه چهار دقیقه کیرشو که تو دهنم بود گرفت و گفت بسه…شرتتو درار…منم که داشتم میترکیدم از شهوت گفتم خودت درارش…و خوابیدم روی شکم…روی زانوش بلند شد و قبل از درآوردن آروم یه دستی به دنبه های کونم زد و نرمیشو با انگشتاش امتحان کرد…جون…تو وب به این کونی نبودی که الان میبینم…اینو گفت و دستاشو انداخت بغلای شرتم و منم نیم تنم رو دادم بالا و شرتمو آهسته از پام درآورد…وای ماشاالله این چیه ساختی فداش شم…حالا دیگه کون من بود و کیر شق شده ای که دوست داشتم خوب از پسم بر بیاد و ازم کره بگیره…
    دستشو به پشتم و کتفم و باسنم میکشید و از تور کردنم ابراز رضایت میکرد…اصلا فکر نمیکردم این بدنو داشته باشی…موهاتم که کامل شیو کردی…فدات شم…منم که غرق لذت بودم از اینکه مورد پسندش بودم خوشحال بودم…که یواش سر خورد و نشست رو رون پام و در حالی که کف دستاش رو باسنم بود با انگشتای شصت باسنمو باز کرد…جون قربون سوراخت برم…اوفففففف…خدائیش پلمپه یا بازش کردن…و شروع کرد به ماساژ سوراخ…بعد از 1 دقیقه…که تقریبا روی هوا بودم انگشت وسطش رو آروم تو سوراخم فشار داد…ناله ضعیفی کردم…آی ی ی یه بند انگشت کرد توش و یواش آورد بیرون و دوباره باسنم رو باز کرد و نگاه کرد…تنگه تنگه…اینو گفت و بلند شد از روی تلویزیون وازلین و ژل و کاندوم رو آورد…سریع وازلین رو به سوراخم مالید و ماساژ داد…احساس کردم سوراخم نرم نرم شده …دوباره نشست روی رونم و اینبار پاهامو باز کرد و زانو زد بین پاهام و فهمیدم که میخواد شروع کنه به کردن کونم…دوباره بلند شد و انگار چیزی یادش رفته باشه…یه کوسن روی مبل رو برداشت و گذاشت زیرکیرم تا باسنم بیاد بالا…حالا شد…اینو گفت و رفت پشتم و آروم خوابید روی پشتم و کیر شق شدش رو میمالید به وسط چاک کونم…و بعداز کمتر از یک دقیقه …احساس کردم دارم پاره میشم…آی یی ی ی ی ی ی ی یواش یواششششششش آیی یی ی ی ی…وای سر کیرشو با فشاری آروم و نرم کرد تو سوراخم آروم آروم…نفسم بند اومد…آخ خ …نمیتونم…نه…داشتم بلند میشدم که دستشو گذاشت رو کتفم و با یه نیروی زیاد دادم پائین…بخواب …نمیتونم…میگم بخواب…و اینبار با تحکم گفت…فهمیدم که باید تحمل کنم…باز خوابیدم و محکم بالشو چنگ زدم …ژل رو برداشت و ریخت رو درز باسنم و با کیرش اونو میمالید به سوراخم…یه کم آروم شدم…دوباره…آخ خ خ خ و اینبار سر کیرش رفت توش…اما فشار عجیبی تو ماهیچه های مقعدم حس میکردم…دوباره کیرشو کشید بیرون…حس عجیبی داشتم…بازم سر کیر داغشو گذاشت رو سوراخمو…اینبار تندتر از قبل فشار داد…آه ه و رفت توش…چند بار اینکارو کرد و کم کم راحتتر شد …و پرسید خوببببببه منم که سرم تو بالش بود گفتم وای نپرس دارم پاره میشم…خنده ای شهوانی کرد و گفتم کاندوم بذار…گفت حالا خیلی مونده تا آبم بیاد…مطمئنم توام با این سوراخ تنگ با کسی نبودی…پس بذار حال کنیم…منم که بدم نیومده بود قبول کردم…کیرشو آروم فشار داد و از حلقه دوم رد کرد…وای چه حسی بازم درآورد که اینبار که از کونم میکشید بیرون صدای باز کردن در نوشابه داد و منم کم کم آروم شدم …تا اینکه کیرشو کامل و آروم کرد تو و وایییییییییی ی ی ی آروم تا خایه هاش کرد تو و منم ناله میکردم …یواش یواش 20 باری تلمبه زد وگاهی از شهوت وسط کتفم رو گاز میگرفت و کیرش رو همزمان میکرد توش… …کیرش رو درآورد و گفت برگرد پاهاتو بده بالا …روش مورد علاقه من …چونمیشه سینه رو در حین کردن خورد…برگشتم و آروم پاهامو دادم بالا و اومد بین پاهام و پامو گذاشت روی شونه هاش و کیرشو ژل زد و کرد تو…راحتتر رفت تو و وزنش رو انداخت روی من توری که پاهام چسبید به سرم و اونم پاهامو از ساق گرفته بودشون و سینمو شروع به لیسیدن و خوردن کرد و هم زمان به شدت تلمبه هاش اضافه کرد…وای ی ی ی کیر بلند و کلفتش تا ته میرفت تو و به پروستاتم میخورد و حس خوبی ایجاد میکرد…10 تا 12 دقیقه گذشته بود… و من حال رویائی داشتم و اونم صورتش قرمز شده بود و تا اینجا مشخص بود کارشو بلده…بعد چند مین یواش کشید بیرون و گفت به بغل بخواب…این مدل و داگی رو هم به خوبی اجرا کرد…مدل کردن آخرش داگی بود که منو برد روی مبل و شروع کرد به گائیدن…که من آبم پاشید بیرون…اونم با دیدن اینکه من آبم اومده تندتر شروع به تلمبه کرد…سوراخم باز باز شده بود و صدای شاپ شاپ میداد …خایه هاش با هر تلمبه به زیر سوراخم میخورد…دیگه یواش یواش احساس سوزش داشتم برای اینکه آبشو بیارم سوراخمو جمع کردم…تنگترش کردم و اونکه دو طرف باسنم رو گرفته بود با شدت میکرد…که صداش بلند شد آ آ آ آ آ آ آآ ی آی اوففففففففف و کشید بیرون و آبشو به روش جق زدن ریخت رو سوراخ و باسنم و حتی تا کتفم هم پاشیده شد…شاید نصف استکان یا حتی بیشتر آب داشت…غلیظ و داغ…با دست آبارو مالید به باسنم و انگشتشو کرد تو سوراخم…که حالا خیلی راحت میرفت توش…به سمت هم برگشتیم و یه لب ازم گرفت … هر دو خیس عرق بودیم…و ولو شد روی دشک…منم باسنمو مالیدم و دستمو بردم به طرف سوراخم…وای چقد باز شده بود…خوابیدم پیشش و با کیرش که داشت سایز کم میکرد یه کم ور رفتم و بعد از نیم ساعت با هم رفتیم حموم و زیر دوش همدیگرو میشستیم و در مورد قرار بعدی کی باشه بهتره حرف میزدیم…بعد از دوش منو رسوند اما تا دو سه روز سوراخم کوفتگی داشت …حتی وقت رسوندن من تو ماشینش کج نشسته بودم …اما به من خوش گذشت و سکسای بعدی …زندگی ادامه دارد

نوشته: رامین گلی


👍 0
👎 0
31795 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

473607
2015-11-08 22:14:06 +0330 +0330
NA

زیبا و با احساس و کامل نوشته بودی بالاخره یه داستان خوب خوندم

0 ❤️

473608
2015-11-08 23:31:14 +0330 +0330

خوب بود،بازم بنویس…

0 ❤️

473610
2015-11-09 00:56:23 +0330 +0330

قشنگ بود اينطور كه تعريف كردي هوس كردم

0 ❤️

473611
2015-11-09 01:08:03 +0330 +0330
NA

سلام.دمت گرم.احساس کردم منم دارم گاییده میشم.سوراخ کونم به تاپ تاپ افتاد

0 ❤️

473613
2015-11-09 02:49:45 +0330 +0330
NA

داستانت خوب بود دمت گرم biggrin

0 ❤️

473614
2015-11-09 04:04:26 +0330 +0330

خوب بود، دمت گرم.

0 ❤️

473615
2015-11-09 04:50:27 +0330 +0330

واقعاخسته نباشی عزیز

0 ❤️

473616
2015-11-09 05:49:27 +0330 +0330
NA

كيرم به اين داستان تخماتيكت بياد.چقدر ما تو اين مملكت اوبي داريم.اونوقت هي شعار ميدن كوني تو ايران وجود نداره.
داداش كير كلفت خواستي كه كه وقتي رفت تو كونت از نافت زد ببيرون,من در خدمتت هستم.

0 ❤️

473618
2015-11-09 11:38:58 +0330 +0330
NA

“و من و امثال من با توجه به همجنس گرا بودنشون نمیتونن راحت انتخابشون رو بکنن …” ايهام خاصي داشت اين قسمت biggrin

0 ❤️

473619
2015-11-09 13:19:26 +0330 +0330
NA

Alli bod…

0 ❤️

473620
2015-11-09 15:32:21 +0330 +0330

مرسی گلم

0 ❤️

473621
2015-11-09 17:13:04 +0330 +0330

خیلی خوب نوشتی. هوس کردم منم

0 ❤️

473622
2015-11-09 18:59:34 +0330 +0330
NA

خیلی خوب بود مرسیییی

0 ❤️

473624
2015-11-10 08:17:05 +0330 +0330

عالی بود نوش جونت

0 ❤️

473625
2015-11-10 10:52:39 +0330 +0330
NA

به من خصوصی پیام می دی؟

0 ❤️

473626
2015-11-10 12:11:46 +0330 +0330
NA

میشه به من هم بدی ؟

1 ❤️

473627
2015-11-10 15:22:20 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود.
واقعا جالب و جذاب نوشته بودی.

0 ❤️

473629
2015-11-11 13:29:53 +0330 +0330

با داستانت هوس کون کردن کردم

0 ❤️