سلام اسم من محمده و این داستان که می خوام براتون تعریف کنم مربوط به تابستون سال 85میشه در همسایگی ما یه پسره خوشگل به نام محسن زندگی میکنه که ما با هم همکلاسی هستیم واون موقع ما هفده ساله بودیم البته اینا بگم که محسن از من خوشگل تر بود اما کون من نسبت به اون بزرگتر وسکسی تر بود من ومحسن همیشه با هم حال می کردیم اما این دفعه که میخوام براتون تعریف کنم از همیشه واسه من جالبتره .یه روز ظهر تابستون بود که دیدم محسن به من گفت که پدر مادرش رفتن مسافرت واگه فیلم دارم بردارم برم خونشون تا با هم نگاه کنیم که منم از خدا خواسته یه دی وی دی پر از فیلم گی داشتم ورداشتم ورفتم .در خونشون که رسیدم زنگا زدم محسن آیفونا برداشت ودرا باز کرد منم رفتم داخل من ومحسن همدیگرا بغل کردیم وحسابی همدیگرا بوسیدیم خلاصه رفتیم داخل خونه ومحسن به من گفت کامپیوترا روشن کن تا من برم میوه بیارم منم همینکارا کردم وفیلما داخل کامپیوتر گذاشتم که چند تا پسر خوشگل گی بودن که اول از همدیگه لب گرفتن بعد شروع کردن به خایه های همدیگه را خوردن وزبون به سوراخ کون همدیگه کشیدن.من هم کیرم نیم خیز شده بود که دیدم محسن از پشت دست انداخت وکیرما گرفت وگفت به به بلند شده منم ممانعتی نکردم وخندیدم که دیدم محسن گفت بیا رو زمین بشین تا با هم نگاه کنیم ومیوه بخوریم منم رفتم پایین وپیشش نشستم ومیوه می خورم .دیدم محسن به من گفت وای اینا را ببین که دیدم یکی از پسرا داره می شاشه روی کون اون یکی حالا دیگه هر دوتا مون کاملا حشری شده بودیم .من به محسن گفتم اگه میخوای تا ما هم همین کارا را باهمدیگه انجام بدیم خلاصه دیدم محسن بی میل نیست ومنم آروم آروم دستما میکشیدم به کون محسن وروناشا می مالیدم و دست روی کیره کلفتش می کشیدم واون هم داشت همین کارا برا من تکرار می کردمحسن به من گفت بلند شو لخت بشیم اول اون منا لخت کرد واز پشت یه زبون محکم به سوراخم کشیدکه من احساس کردم بدنم آتیش گرفته وبعدش من هم اونا لختش کردم وخایه هاشا کردم تو دهنم وانگشتما کردم توی سوراخ کونش البته کونش یه خورده مو داشت ولی خب خیلی سوراخش قشنگ بود .وکاملا تنگ وبرجسته بود که خیلی قرمز بود.من در همین لحظه دستشوییم گرفت به محسن گفتم دستشوییتون کجاست می خوام برم دستشویی دارم .اون به من گفت میخوام خودم ببرمت دستشویی که دیدم منا بغل کرد وبرد توی توالت من بهش گفتم برو بیرون ولی اون قبول نکرد وگفت می خواد دستشویی کردن منا ببینه ااون نشست سمت راست متن وهمین طور که من میشاشیدم اونم کیرشا می مالید و آروم آروم سوراخ کون منا نوازش می کرد وقتی دستشوییم تموم شد محسن خودش آبا باز کرد وکیر منا شست وبا هم دیگه بلند شدیم وبایه حوله همدیگه را خشک کردیم ورفتیم داخل اتاق هردو مون بسیار حشری شده بودیم واز شدت حشر صورتمون سرخ سرخ شده یود .من به محسن گفتم دراز بکش می خوام بلیسمت اون هم خوابید ومنم افتادم به جون کیرش و تا دسته اونا تو دهنم کردم ویه ساک حسابی براش زدم .بعدش پاهاشا مثل زنا دادم بالا تا سوراخ قشنگش خوب معلوم بشه وزبونما کردم تو سوراخ کونش وسوراخشا کاملا خورم یه گاز از لپای کونش گرفتم .از کیرای هر دومون آب لزج کمرنگی بیرون زده بود.بعدش محسن به من گفت بخواب حالا نوبت منه واون منا خوابوند ویه دونه از موزا را برداشت وحسابی هم من وهم موزا با کرم چربش کرد بهش گفتم محسن این خیلی کلفته یه دفعه پارم نکنی اون به من گفت کارا بده به کاردون .اولش با موز یه خورده در سوراخم بالا وپایین کرد که من داشتم از شهوت می ترکیدم وآه ونالم داشت به آسمون میرفت بعدش یواش سر موزا کرد داخلم ومن چون خیلی حشری بودم چیزی متوجه نشده بودم بعدش موزا تا ته کرد توکونم ومن اشکم در اومده بود اون هم چند دقیقه موزا تو کونم نگه داشت وهی منا نوازش می کرد تا دردم کمتر بشه خلاصه محسن موزا در آورد و با دو تا دستش دو طرفه کونما از هم باز کرد وسوراخ کون من مثل لوله ی آب گشاد گشاد شده بود .محسن کیرشا که حالا شق شق شده بود کرد تو کونم وشروع کرد به تلمبه زدن بعد از دو سه دقیقه بهم گفت آبم داره میاد منم گفتم بریز تو کونم انم آبشا که مثل آب جوش بود با شدت ریخت تو سوراخم ویه خورده صبر کرد وبی حال افتاد روی کونم .من بهش گفتم محسن پس من چی اونم بلند شد وپشتشا کرد به من وگفت بفرما مال خودته جرش بده من بهش گفتم اول دستتا بگیر در سوراخم تا آبتا پس بزنم اونم دستشا گرفت زیر کونم من هم با فشار آب سفید وخوشگل محسنا خالی کردم توی دستش بعد محسن با همون آب برام جلق زد و من لا همون لیزی کیرما کردم توی کونش دیگه داشتم دیوونه میشدم گفتم محسن داره آبم میاد چی کارش کنم اون بر عکس من گفت بریز تو دهنم منم با فشار همه ی آبما ریختم توی دهن محسن ومحسن هم با اشتها همشا خورد ومن بی حال همون جا افتادم بعد چند دقیقه دیدم سوراخم خیلی درد می کنه به محسن نشونش دادم محسن گفت وای این خیلی ورم کرده وبلند شد از تو اتاق یه آینه برام آورد تا سوراخما ببینم نگاه کردم دیدم سوراخم مثل اینکه مار نیشش زده بزرگ وقرمز شده .به محسن گفتم محسن من اینا چی کارش کنم محسن یه من گفت دواش پیش منه بلند شد از توی یخچال یخ آورد و گذاشت روی سوراخم بعد از نیم ساعت دیدم اثری از درد توی کونم نیست بلند شدم با محسن رفتیم حموم واونجا هم یه دست جلق واسه همدیگه زدیم وهمدیگه را شستیم ولباساما مونا پوشیدیم آخه ساعت 10 شب بود وباید من به خونه میرفتم.

نوشته: محمد