گی من و مرد اتوبوسی

1393/06/26

شب بود وحس شهوت اومد سراغم و موهاي بدنم زياد بود همون موقع بلند شدم رفتم رو حموم و با دوتا اسپري همه ي موهاي بدنم و زدم و حسابي تميز شدم ، اومدم و شروع کردم به ديدن فيلم و خوندن داستان هاي سکسي گي ، انقدر بالا بودم همه جاهاي بدنم و محکم فشار ميدادم و با خودم حال ميکردم يه داستان خوندم راجب آدمايي که تواتوبوس مردم رو مي مالن وحال ميکنن ، نميدونم چرا ولي وقتي خوندمش خيلي دوست داشتم حسش کنم .توهمين لحظه داداشم از خواب پا شد و ديگه نتونستم با خودم حال کنم صبح که پاشدم هنوز حشري بودم و توکف شروع کردم با خودم ور رفتن و حسابي داشتم حال ميکردم که دلم سکس خواست به دونفري که باهاشون سکس داشتم زنگ زدم ولي نميتونستن بيان و منم حالم خيلي خراب ، توهمين فاز بودم که فکري اومد تو سرم که حسابي حشريم کرد ، سريع يه لباس يقه باز پوشيدم و با يه شلوار گرمکن کون نما رفتم با اتوبوس هايي که شنيده بودم از اين آدماي حشري توش زياده بالا پايين مي کردن . سه بار رفتم و اومد ولي خبري نشد تا اينکه يه مرد حدودا 50 ساله سوار اتوبوس شد و هي اينور اونور و نگاه ميکرد اتوبوس زياد شلوغ نبود و چشمش خورد به من که داشتم نگاهش ميکردم ، سريع رومو برگردوندم و اون اومد بغل صندلي که من نشسته بودم وايساد (من لب پنجره بودمو بغلم کسي نشسته بود ) وقفل کرد روم . تي شرتم يغه باز شل بود جوري که وقتي نشسته بودم اوني که بالا سرم بود قشنگ نوک يه سينمو ميتونست ببينه منم که تميز کرده بودم و حسابي تو چشم بودم .

ايستگاه بعد بغليم رفت و سريع نشست پيشم دوزاريم افتاده بود که اين هموني هست که ميخوام اونم همينجوري نگام ميکرد و آروم ميگفت جون ولي به روم نمي آوردم و يواشکي نگاش ميکردم که اونم متوجه ميشد. يکم که گذشت دستش رو آروم گذاشت رو رونه پام هيچي نگفتم و آروم يه فشار ريز به رونم داد ومنم از اينکه اوني که ميخواستم و پيدا کردم خوشحال بودم يه لبخند زدم ، وقتي ديد دوست دارم هي با رونم بازي کرد و کم کم دستش رو رسوند به کيرم و باهاش بازي کرد منم لبخند ميزدم و حال ميکردم ولي هيچ کدوم حرف نميزديم ، کيرم تو دستش بلند شد و آروم دم گوشم گفت دوست دارياااا ، که منم آروم بهش يه اوهوووم گفتم تا اينوگفتم دستشو کرد تو يغه تيشرت و نوک سينه قلمبه منو که داشتم خدا خدا ميکردم که يه يکي دست بهش بزنه رو گرفت و آروم و نرم ماليد داشتم حال ميکردم که اتوبوس رسيد به يه ايستگاه شلوغ کلي آدم اومد تواتوبوس و اونم دستش رو کشيد به ايستگاه بعد که رسيديم بهم گفت من اينجا پياده ميشم تو پياده نميشي ؟ که گفتم نميدونم !! اونم دستمو آروم کشيد و يه چشمک بهم زد و گفت بيا ديگههههه ! که منم از جام پا شدم و پياده شديم گفت بريم تو پارک بشينيم و صحبت کنيم که منم قبول کردم. يه جاي خلوت نشستيم و گفت : ميدونم که خوشت مياد ، دوست داري بريم يه جا که تنها ياشيم ؟ توهمين لحظه هم باز نوک سينم و گرفت و نرم ميماليد ، منم گفتم نه من اونجوري نيستم ، گفت : يعني الان خوشت نمياد ؟! گفتم چرا خوشم مياد ، گفت : پس چي ميگي بريم ديگه !! من گفتم فقط از مالوند خوشم مياد ، يهو با تعجب گفت : واقعا !! چه باحال !! گفتم چطور مگه؟ گفتش: من اصلا سکس دوست ندارم و هميشه دوست دارم با ماليدن پسر هاي خشگل خودمو ارضا کنم . گفتم چه باحال . گفت : بريم ؟ که منم قبول کردم ( البته از خدام بوداا داشتم نمايش ميدادم ) يه دربست گرفت ورفتيم خونش. يه خونه مجردي کوچيک يه خوابه بود تا اومديم تو رفت تو آشپزخونه و گفت مشروب که ميخوري منم گفتم چه جورم . گفت پس بيا کمکم ، با هم يکم ميوه پوست کنديم و شربت درست کرديم و مزه آماده کرديم و شروع کرديم به خوردن من شروع کردم به پرسيدن که اولين بارت کي بود و با کي بود و با چند نفر بودي و … اونم خيلي با لحن حشري و تحريک کننده جواب ميداد و از خاطره هاش تعريف ميکرد و منم از حرف هاي سکسي که مثلا با يکي اينجوري کردمو و با يکي اونجوري حشري ميشدم و دوست داشتم زود شزوع کنيم نصف مشروب تمومشد و حسابي گرم بوديم که …

ممد آقا پيرهنشو در آورد و گفت ديگه خيلي گرم شده نميشه با پيرهن نشست به من گفت : تو گرمت نيست نميخواي تيشرتت رودر بياري ؟ منم دنبال فرصت که بدن حشري کنندم و سفيدم رو نشونش بدم و بهم بريزمش گفتم چرا گرممه وتيشرت و کندم ممد آقا بدنمو که ديد خودشو بهم نزديک کرد و شکمم وناز کرد و گفت جون عسلم تو چقدر نازي ، چه بدن صاف و خشگلي داري و هي دستش و آروم رو بدنم ميکشيد و ازم تعريف ميکرد ، اين تعريف ها باعث ميشد خيلي حشري بشم ، دستش رو آروم گذاشت رو سينه ي قلمبم و گفت : واي پسر اينا چقدر نرم ، آدم دوست داره هي باهاش بازي کنه ، يه جوري باد کرده که انگار به آدم ميگه باهام بازي کنيد . منم گفتم انگار چيه ؟ از خداش يکي باهاش بازي کنه. اونم شروع کرد با بازي کردن با سينم و اونيکي دستشم رو بدنم تکون ميداد و رفت سمت شلوارم و دکمش رو باز کرد و با کمک خودم شلوارم و در آورد ، حالا فقط يه شرت لامبادا پام بود که او متوجه لامبادا بودنش نشده بود چون هنوز حواسش به سينم بود و منم پشتم به زمين بود سينمو ول کرد و اومد نزديک صورتم و لبمو بوسکرد و گفت دوست داري سينت رو بخورم که منم گفتم اوهوووم چون خيلي بالا بودم داشتم حال ميکردم . شروع به خوردن سينم کرد خيلي آروم و با حوصله آروم با زبونش ميکشيد رو سينم و با زبونش با نوکش بازي ميکرد و يه ميکرد تو دهنش واقعا لذت بخش بود داشتم ديونه ميشدم از گوشه شرتم کيرم و در آورد با يه دستش با سينم ور ميرفت و با اونيکي با کيرم بازي ميکرد و داشتم پرواز ميکردم خيلي حس خوبي بود اولين بار بود يکي بدون توجه به کيرش باهام اينکار ها رو اونم با اينحوصله انجام ميداد بهم گفت به پهلو بخواب ميخوام کون نازتو ببينم منم به پهلو شدم و چمشم به دوتا لپ هام افتاد و با دستش لپ کونم گرفت و ميمالوند و ميگفت با 100 پسر حال کردم ولي تا همچين کوني نديده بودم منم که حشريييي گفتم ماله تو هر کاري ميخواي باهاش بکن که اونم سريع منو به شکم خوابوند و شروع کرد به ور رفتن با کونم ، دستش رو گذاشت رو سوراخمو هي ميمالوند و قربون صدقم ميرفت يدفعه گفت اينجوري نميشه قنبل کون اين کونه سفيدووو ، من خيلي بالا بودم گفتم الان کيرشوميکنه توم البته دوست داشتم ولي يهو با زبون شرو کرد به خوردن سوراخم !!! واي ديگه ديونه شده بودم با ولع زياد سوراخموليس ميزد و زبونش رو روش ميکشيد و منم صدام در اومده بود دستشو از زير برد سمت کيرم همينجوري که داشت سوراخم وميخورد کيرمم گرفت تودستش تند تند باهاش بازي کرد باورم نميشد که يه نفر بدونه هيچ توجه اي به خودش باهام اين کارا رو کنه واينجوري بهم حال بده سرعت دستش و خوردن کونم زياد شده بود ديگه داشتم ارضا ميدم تا بهش گفتم من و برگردوند و با دستش برام جق تند زد و تمام آبم و ريخت رو شکمم من بي حس بودم وخوشحال تا خالا همچين چيزي روحس نکرده بودم بع از 5 دقيق بهم گفت دوست داشتي ؟ گفتم آره عالي بود دوست دارم که اومد و لبمو بوسيد گفتم : توخودتو ارضا نميکني ؟ گفت هنوز باهم کار داريم. من خوشحال شدم که باز ميخواد بهم حال بده سريع رفتم دستشويي وخودم تميزکردم و اومدم بازم شروع کرديم به مشروب خوري آخه بعد سکس تقريبا پريده بود اما اينبار فقط يه شرت لامبادا پام بود وممد آقا هي با همه جام بازي ميکرد دوباره داغ شديم بهم گفت اميد من يه دوست دارم که عين خودمه و اهل مالوندن عين خودم ميخواي بگم بياد ؟ گفتم نه من فقط ميخوام زن تو باشم و ماله تو ، تواين مدت هم اون همش با ممه هام بازي ميکرد و منم چشمام نيمه باز هم از مستي هم از شهوت گفت جووووووون زن مني قربونت برم من پس من زنگ ميزنم بياد که به زنم بيشتر حال بدم ، منم دوست داشتم تست کنم چون بهش اعتماد کرده بودم اونم زنگ زد و گفت علي يکي پيشمه و عاشق مالوندن دوست داري بمالونيش ؟ اونم گفت آرهههههه و قضيه رو تعريف کرد و 30 ثانيه بعد زنگ در خورد نگو آقا همسايه طبقه بالاشه فکر کن از راه رسيد و من لخت با يه شرت جلوش بودم و اومد لپم و بوس کرد و گفت ممد اين خانوم و از کجا پيدا کردي ؟ که ممد گفت شانس بهم رو کرد بهم گفت اميد يه چرخ بزن علي ببينتت منم برگشتم ميخواستم شرت لامباداروببينه و تحريک بشه که جواب داد بلند گفت جون چه کوني داره اومد کونم ماليدن خم شد و لپش رو بوس کرد. نشستيم رو مبل سه نفره اونام شلوارو پيرهنشون رو در آوردن فقط با شرت بودن ، علي شرت منم درآورد و من عين يه جنده بينشون بودم شروع کردن به ور رفتن با تمام بدنم همه جام رو ميمالوندمن ونازو بوس ميکردم ممد بلندم کرد آورد رو زمين و شرو کرد به خوردن سينم اونم با چه صبر رو حوصله اي ، علي گفت منم ميخوام اومد اون سمتم و اونم اون يکي سينم و کرد تو دهنش وشروع به خوردن کرد ديگه رو حالم خودم نبودم داشتم از شهوت ديونه ميشدم که ممد و آروم صدا کردم گفت جانم گفتم ممد کير ميخوام ، گفت نميشه گفتم بده ممد کيرتو ميخوام گفت : مگه نگفتي فقط ماليدن دوست دارم گفتم اشتباه کردم جون من کيرت و بده اونم گفت حالا شد و کيرش و در آورد انگار دنيارو بهم دادن سريع علي و از خودم کشيدم کنار رو کير ممد و شروع کردم به خوردن علي هم کونم و آورد بالا و سوراخم و ميخورد تو خوابم همچين چيزي و نميديدم که يه کير توکونم يکي هم تو دهنم يه جوري کير ميخوردم که ممد نزديک بود داد بزنه هي جون جون ميکرد و هي ميگفت بخورش همش و بخور تا ته بکن تودهنت جوووووووون صورتم و آوردم بالا بهش گفتم ممد جون زنت و بکن گفت : دوست داري بکنمت ؟ گفتم آره شوهرمي ميخوام کيرت بره تو کونم علي گفت پس من چي ؟ گفتم کير خوشگلت رو برات ميخورم عزيزم رفتيم تواتاق و علي نشست لبه تختمن براش ميخوردم واسه ممد قنبل کردم اونم سر کيرش و گذاشت رو سوراخم ، سوراخم باز باز بود راحت کير ميرفت توکونم بس که حشري بودم ممد هي آروم سرش و ميکرد تو و هي در مي آورد که من گفتم ممد جون اميد بکن مردم و اونم شروع به کردن کرد ، آروم آروم کرد تو کونم و شروع به تلنبه زدن کرد منم کير علي رو مشتي براش ميخوردم و علي هم حال ميکرد ممد سرعتش و زياد کرد و يهو وايساد و اومد جاشو با علي عوض کرد ، علي ديگه معطل نکرد يه ضرب کرد تو کونم کيرشم از ممد کوچيکتر بود اذيت نکرد علي 5 دقيقه منو کرد و گفت من ديگه طاقت ندارم داره مياد و سرعتش زياد شد و يهو تا ته کرد تو کونم ، داغ شدن رو حس کردم و علي بعد اينکه آبش و خالي کرد تو کونم کشيد بيرون و رفت خوابيد رو زمين ممدم منو بلند کرد و گذاشت رو تخت و پاهاموداد بالا و کرد توکونم و شروع به خوردن سينم کرد کرد من همش قربون صدقش ميرفتم و ازش ميخواستم تندتر بکنه ممد هم هي سرعتش و زياد ميکرد و داد ميزد ممد سرش و از رو سينم بلند کرد و صاف شد و با دستش کيرمو گرفت و برام جق ميزد و آروم منو ميکرد گفت ميخوام آبمون با هم بياد منم سريع داشتم ميومدم که به ممد گفتم اون هم سرعت دستش و زياد کرد هم سرعت کردنشو که همو لحظه احساس کردم کيرش گنده تر شد و تمام آبشو ريخت توکونم و همون لحظه آب من اومد چون ممد خودشو انداخته بود روم آبم ريخت رو شکم جفتمون نيم ساعت ولو بوديم و بي حال بعدش رفتيم حموم و خودمون و تميز کرديم به ممد گفتم چرا ميگفتم کير بده نمبدادي ؟ ميگفت : تمام لذت سکسم تو اينه که طرفم ازم با التماس کير بخواد به خاطر همينم هست که انقدر بهت حال دادم و ميخواستم حشري تر بشي اگه دوست داشتين نظر بديد بازم مينويسم

نوشته: omid gay baz


👍 0
👎 1
32615 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

436561
2014-09-17 15:30:40 +0430 +0430

لا اله الله !!! کیرم تو کون همجنس بازت ایشالله با توکل بر الله

0 ❤️

436564
2014-09-17 20:11:43 +0430 +0430
NA

عالی بود خیلی حشری شدم.منم گی مفعولم و عاشق مردای سن بالا منم اتوبوس میخوام.
قزوین نبودی؟
همسایه بالایی هم گی بود؟
نا سه ساله دنباله یه نفر میگردیم خوبه والا

0 ❤️

436567
2014-09-18 01:24:26 +0430 +0430

منم کون سفید و تپل بی مو دوس دارم اگر از غرب تهران کسی هست خصوصی بده،،،
داستان هم عالی بود بازم بنویس

0 ❤️

436568
2014-09-18 03:44:55 +0430 +0430
NA

منم میتونم همینطوری قشنگ ارضا کنم اگه کسی خواست پیام بده عاشقتونم…اگه طرفم خوشگل باشه دوطرفه هم باهاش میرم…دوستتون دارم

0 ❤️

436571
2014-09-18 06:31:41 +0430 +0430
NA

از ابن حرفا گذشته نمیدونمم اصلا پسرا چرا باید کون بدن من هنوز نفهمیدم

0 ❤️

436572
2014-09-18 07:46:12 +0430 +0430

Chon Ke Obi an :D

0 ❤️

436573
2014-09-18 09:44:37 +0430 +0430
NA

کون لغ بچه کونیت

0 ❤️

436575
2014-09-18 11:18:38 +0430 +0430
NA

کیرم تو دهنت دمش گرم biggrin bad

0 ❤️

436576
2014-09-18 13:00:32 +0430 +0430
NA

کوس کشا کوتاه بنویسین مام بخونیم

0 ❤️

436577
2014-09-18 16:14:37 +0430 +0430

kon mikham zire24 sal makanam daram

0 ❤️

436578
2014-09-18 16:24:33 +0430 +0430
NA

دمت گرم فقط اونایی که کون میدن درک میکنن که چ حالی میده wink

0 ❤️

436579
2014-09-18 17:52:46 +0430 +0430

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوب بود منو واقعا حشری کرد

0 ❤️

436580
2014-09-18 18:30:19 +0430 +0430

خلاصه ی داستان :(این قسمت : لامبادا )
من یه روز اوبم زد بالا رفتم تو اتوبوس که البته خوشبختانه اتوبوسش شلوغ نبود که هیچ انقدر خلوت بود که یه مرد 50 ساله دستشو از تو یقم کرد داخل و پسونامو میمالید
راستی تا یادم نرفته بگم که من تازه فهمیدم که شرت لامبادا ( با دا مبارک بادا ایشالامبادا) چیه و یه دونشو خریدن الانم میخوام دهن همه سرویس کنم و به همه بگم که لامبادا پوشیدم واسه همینم همون طور که تو اتوبووس نشسته بودیم یه دست کشیدم به کونم که مطمئن شم لامبادام هنوز لامه بعدش رفتم خونه یارو و خودشو همسایش هم اون وقت روز خونه بودن و از شانس من همسایشون هم گی بود وگرنه من شرت لامبادام را به کی نشون میدادم ؟؟؟
خلاصه که همون طور که شرت لامبادام پام بود رفتم تو اشپر خونه مزه ردیف کنم برا عرق
وقتی مزه جور شد داشتام از اشپزخونهمیومدم بیرون که یه لحضه نزدیک بود سکته کنم اخه حس کردم لامبادام نیست ولی نگو خیلی رفته بود لام برا همین هم لامبادام را از لام لاپام کشیدم بیرون که پیدا باشه

" انگار دنيارو بهم دادن سريع علي و از خودم کشيدم کنار رو کير ممد و شروع کردم به خوردن علي هم کونم و آورد بالا و سوراخم و ميخورد تو خوابم همچين چيزي و نميديدم که يه کير توکونم يکي هم تو دهنم "
هر چی فک کردم نفهمیدم چطوری هم میخورد هم تو کونت بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اقا نظرات بالا را بخونید تا به حرفای امضام و همچنین تحت فشار بودن جوون ها پی ببرید

اقا یه زمانی این جا نظرات از خود داستان ها قشنگ تر بود بعضی موقع ها حتی 10 صفحه نظر میذاشتن همه هم خنده دار اما الان همه فقط یا میان کس لیسی میکنن به امید این که مثلا یکی بهشون پا بده یا این که فحش میدن ( اونم فحشای تکراری ) یا هم فقط دو سه تا کلمه ی کس شعر از قبیل “خیلی تخمی بود نخوندم” و" کیرم تو داستانت " میگن و میرن
یه خورده طنز به نظراتتون اضافه کنید جان هر کی دوست دارید
از داستان ها که چیزی عایدمون نمیشه حداقل از نظرات لذت ببریم
راستی یه تشکرم بکنم از جمشید مانکن و لیو باش و امام زاده بیژن که هنوزم سوتی ها را میگیرن و با حرفاشون شادمون میکنن

0 ❤️

436581
2014-09-19 16:23:38 +0430 +0430

خوشانسی چقد

0 ❤️

436582
2014-09-20 04:13:58 +0430 +0430
NA

آخه تف 70 میلیون ایرانی توی کونت اگه دو نفر پشت هم آبشونو بریزن داخلت که سوزاک میگیرن یعنی پیرمرده قصه ات بعد از صد تا پسر گائیدن اینو نفهمیده کسکش لامبادا
خاک عالم توی کونت با این داستان دروغیت وقتی داری جق میزنی داستان ننویس لامبادا ننویس کسکش ننویس تففففففففففففففففففففف

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها