گی من و همسایمون علی

1393/08/04

سلام
من رامین هستم الان 28 سالمه و مشهد زندگی می کنم این خاطره بر میگرده به 5 سال پیش اون موقع ما توی یه اپارتمان 6 واحده زندگی می کردیم که همسایه طبقه پایینموم یه مرده 46 ساله بود که اسمش علی بود و با زن و 2 تا بچش زندگی می کرد یه شب وقتی داشتم اشغالارو می بردم پایین اتفاقی علی رو دیدم چون دیر وقت بود لباس نپوشیدم و با یه شلوارک و یه رکابی رفتم پایین توی پله ها علی رو دیدم و با هم سلام و احوالپرسی کردیم اون موقع نفهمیدم که ممکنه یه روز با علی سکس داشته باشم

چند روزی گذشت تا علی رو جلوی در دیدم و به من گفت که بلیط استخر اضافه داره و از منم خواست که یه روز 5شنبه با هم به استخر بریم منم قبول کردم ولی هنوزم نمی دونستم که واسه چی این کارو کرده 5شنبه شد و با هم به استخر رفتیم وقتی داشتیم لباسامونو در می اوردیم خیلی یه سینه هامو پاهام نگاه می کرد و نگاشو از من بر نمی داشت توی استخرم 2 3 بار به هوای اینکه بخواد منو بترسونه از پشت بغلم می کرد ولی چون شلوغ بود زود ول می کرد کم کم فهمیدم توی نخمه اون روز تموم شد تا یه روز زقتی داشتم از پله ها مییومدم پایین یه هو درو باز کردو منم سلام کردم ازم خواست که برم کمکش کنم تا میزه اتاق دخترشو جا به جا کنه رفتیم توی اتاق ومیزو جا به جا کردیم می خواستم بیام از خونه بیرون که تعارفو اصرارش برای موندن من شروع شدو از من خواست که بشینم منم نشستمو علی رفت توی اشپزخونه و با دو تا لیوان شربت اومد نشست کناره من برجستگی کیرشو میشد از زیره شلوارش دید همزمان که داشتیم شربتو می خوردیم دستشو انداخت دور گردنم طوری که دستش کامل رو سینم بود کم کم سر سینمو می مالوند منم از یه طرف خجالت می کشیدم و اط یه طرف دوست داشتم دیگه دلو زدم به دریا علی ام وقتی دید من چیزی نمی گم کم کم دستشو گذاشت روی کیرمو رونامو می مالوند یه ترس لذتبخش اومده بود سراغم بلندم کردو برد تو اطاق خودشون قبل از اینکه دراز بکشیم تی شرتو شلواره منو در اورد ز خودشم لباساشو در اورد و هر دو با شرت خوابیدیم روی تخت همینجوری از گردنم شروع کرد به خوردنو منو می مالوند بعد دستمو گرفتو گداشت روی کیرش تا بمالونم منم یه کم با کیرش بازی کردمو اومد بالا که بکنه توی دهنم ولی من فقط سر کیرشو می خوردم بعذ از اینکه کیرش خوب سفت شد از کمد کنار تخت یه ژل اورد و سر کیرشو حسابی ژل زد منو بر گردوند و اروم گداشت دم سوراخم سرش که کم کم رفت تو خیلی دردم اومد ولی کم کم روون شدو دردش کم شد من اینقدر شهوتی شده بودم که ابم اومد و بی حال شدم ولی غلی هنوز ارضا نشده بود منم کونمو دادم بالا تر که بشتر حال کنه که بعد از 4 5 دقیقه کونم داغ داغ شد و فهمیدم که ابشو ریخته توی کونم از اون روز به بعد هر وقت من یا علی خونمون خالی میشد حسابی با هم حال میکردیم الانم اون رفته تهران و من تنها موندم.

نوشته: رامین


👍 0
👎 0
32323 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

441996
2014-10-26 17:35:30 +0330 +0330

از دست این تنها موندنهای آخر داستان ها

0 ❤️

441997
2014-10-26 18:25:49 +0330 +0330
NA

منم عاشق سکس با مردای سن بالام

0 ❤️

441999
2014-10-26 21:59:27 +0330 +0330
NA

علی رفت ما که هستیم خصوصی بده تا حالتو جا بیارم

0 ❤️

442000
2014-10-26 22:52:52 +0330 +0330
NA

میخوای منم بکنمت؟
خصوصی بده

0 ❤️

442001
2014-10-27 11:01:28 +0330 +0330

بکن خوب زیاده…باور نمیکنی…

0 ❤️

442004
2014-11-24 07:53:12 +0330 +0330
NA

ای جان منم عاشق کون دادنم یکی بیاد منو بکنه

1 ❤️