سلام اسم من خسرو هستش 18 سالمه و اسم پسر عمه ام میثم اونم 18 سالشه داستان از اونجایی شروع میشه که من یه چن وقتی بود حشرم زده بود بالا و کسی نبود که باهاش سکس کنم دیگه جق هم لذتی نداشت تا فکرم به پسر عمه شد
یه شب که من خانه اونا بودم تقریبا سه روز پیش صبح الی شام باهم PES بازی کردیم بعد شام خوردن چون خیلی خسته بودیم رفتیم بخوابیم معمولا وقتهایی که من اونجا باشم تو اتاق اون میخوابیدم و اونم خونه ما میبود با من میخوابید خب خلاصه رفتیم و واسه من پهلوی خودش جا انداخت و گرفتیم خوابیدیم یه نیم ساعتی نگذشته بود کیرم بازهم شق شد و از شدت شق دردم گرفته بودم که ناگهان چشمم به کون پسر عمه ام افتاد دو دله بودم ترس داشتم کسی نیاد تو ولی دلو زدم به دریا و خودمو به میثم نزدیک کردم آروم دستمو بردم تو باسنش و لمسش کردم خواب خواب بود اصلا هم متوجه نشد کم کم خوشم اومده بود بیشتر لمس کردم از رو شلوارش دلم آروم نگرفت شلوارشو دادم پایین اخ چی میدیدم یه کون بدون مو و تپل و سفید کیرم بیشتر شق شد که دیدم بیدار شد و گفت داشتی چی کار میکردی خیلی ترسیده بودم گفتم شرمنده لطفا به کسی نگو خیلی نزدش عذر خواهی کردم و درد دلمو براش تعریف کردم که کیرم شق میشه و کسیو ندادم باهاش سکس کنم داشتم تعریف میکردم که گفت غصه نخور من که هستم این حرفو که شنیدم یه دفعه یی کیرم شق شد و لبامو گذاشتم رو لباش و لب میگرفتم اونم همینکارو میکرد یه چند وقیقه یی لب گرفتیم و اون لباسای منو در اورد و من مال اونو پرسیدم و سینه هاشو خوردن اونقد خووردم تا که خسته شدم براش گفتم ساک میزنی گفت از خدامه 69 شدیم اون مال منو ساک میزد منم مال اونو کیر من 17 سانته و مال اون 18 سانت یه چند وقیقه ساک زدیم که گفت بسه بیا بکن توش داگی شد اول کیرمو تو لمبر های کونش کشیدم بعد اروم اروم کردم توش اول نمیرفت با صد مشکل کردم توش دردش اومد کشیدم بیرون یه زره کریم نیوا زدم به کیرم و یه زره به کونش دوباره فرو کردم ایندفعه تا ته رفت توش شهوت تمام وجودمو گرفته بود تلنبه زدنو شروع کردم و گردنشو میخوردم تند تند تلنبه زدم نزدیک ارضا شدنم بوودم که کشیدم بیرون و نشستم رو کیر اون خداییش خیلی کلفت بود هر چی میکرد نمیرفت تو کونم چون کونم خیلی تنگ بود اولین بارم بود داشت یه کیر میرفت کونم خیلی کوشش کرد نشد کرم ماللید اینبار اروم اروم کرد تو کونم خیلی درد داشت همچنان لذت تلنبه میزد و من لذت میبردم یه ده دقیقه تلنبه زد گفت داده میاد گفتم بریز توش کونم گرم شد دیدم ارشا شده د قطره های آبش از تو کونم جاری بود بعد برگشت من گذاشتم کونش اینبار رفت داخل تلنبه زدم یه 5 دقیقه زدم و داشت ابم میومد تمامشو بدون اینکه خبر کنم تو کونش خالی کردم و بی حس شدم هردومون بی حس بودیم و داشتیم لب میگرفتیم تا صبح دو بار دیگه هم گذاشتیم کون یکدیگر فردا من رفتم خونه و امشب اون میاد خونه مون تا بزازیم کون یکدیگر امید لذت برده باشید
اسم های مستعار گذاشتم
داستان واقعیه ممنون
نوشته: خسرو
یک روزی دو افغانی مثل شما آرد به آرد میکردن ،
نخستی به روی دومی رفتن کرد ، کونش سفت بود با درفشی به کپل او فرو کرد تا کونش گشاد شد فرو کرد ،
نوبت به دگری رسید ،جایشان عوض شد ، دومی به روی کار رفت دید کون دوستش سفت است ، به دوستش گفت :
دوست عزیز اون قین بارز کنت را عاریت ده کونت را باز کنم
خب باز هم گی و باز هم درس شیرین ریاضی
خط کش می زارید و کیر هاتون رو اندازه می گیرید ؟
سینه ی همدیگر رو می خوردید ؟
تایمر موبایل روشنه که دقیقا می دونید چند دقیقه دارید می کنید ؟
پسرم من به همه نصحیت می کنم به تو هم همین طور از گلنار استفاده کن و نیا برای ما فیلم همجنس بازی فلان شبکه رو تعریف کن
برو کوچولو جقت رو بزن
انقد کون یکدیگر فرو کنید تا کون یکدیگرتون پاره بشود !خخخخ
امشب میاد تا بزارین کون یکدیگر؟ 🤮 🤮 (dash) (dash)