گی منو و پسر خالم

1400/11/03

این داستان کاملا واقعی هست
اون زمان ۱۷ سالم بود و قرار بود کابینت هامون رو عوض کنیم .
قرار شد یک هفته ای برم خونه کسی ((چون درس داشتم کلاس ها انلاین بود و چون خونه قرار بود کابینت هاش عوض بشه شرایط درس خوندن نبود))
قرار شد برم خونه خالم
من پسری متاسفانه جقی بودم وقتی ۱۷ سالم بود عطش سکسم هر روز بیشتر میشد متاسفانه از انجایی که خجالتی بودم اصلا با دختری حرف نمیزدم ((از اون پسرا هایی بودم که دختر باهام حرف میزد هول میشدم
))
کم کم دوست داشتم بعضی پسر ها (( اونایی که ظاهرشون اوکی بود)) باهاشون سکس کنم و کون بدم ولی اینا همش حرف بود .
هر روز می‌گذشت و من دوست داشتم سکس کنم توی ربات های
دوست یابی دنبال بکن بودم ولی به خاطر دلایلی نمیشد .
(( مهم ترین دلایلش مذهبی بود با اینکه مذهبی زیاد نبودم ؛ ترس از اینکه پدرم و مادرم بفهمن و ترس از مشکلات جسمی بعد از سکس))
تا اینکه رفتم خونه خالم
یه توضیحی در مورد پسرخالم بهراد بدم :
پسر خالم یک سال ازم بزرگ تر بود و کنکوری بود چون درسش ضعیف بود زیاد برای کنکور تلاش نمیکرد .
اون ۱۸ سالش بود و من ۱۷ به خاطر همین یک سال اخلاف سنیمون حس مالکیت بهم داشت و باهام سنگین رفتار میکرد .
مثلا وقتی میرفتم بیرون باهاش وقتی دوستاش حرف بدی میزدن بهشون تذکر میداد که پسرخالم همراهمه و سنش کمه (( قیافم هم به اون پسر های درسخون میخوره))
یه چند باری که خونمون اومده بود فهمیده بود جق میزنم ولی نمیخواست باور کنه و یکبار وقتی تنها بودیم گوشیمو به زور گرفت و رفت چک کرد
سابقه جست و جو و اینا
دیگه فهمید چیکارم اون موقع قشنگ فهمیدم ناراحت شده بود .
خلاصه کم کم با دیدن گوشیم اون حس مالکیت و سنگینی ای مه باهام داشت از بین میرفت و شوخی های جنسی (( توی حرف زدنمون یا رفتارامون)) بیشتر می شد.
دیگه مثل دو تا دوست بودیم.
بعد علاقه زیادی به بدنسازی داشت و توی خونه خودش تمرین میکرد
بعد رفتم خونه خالم
‌وقتی تنها بودیم شوخی های جنسی میکردیم و من سریع گارد میگرفتم
بعد چون روش حس داشتم یه تصمیم گرفتم .
تصمیم گرفتم در مقابل شوخی هاش گارد نگیرم شاید فرجی شد و سکس کردیم.
همون روز رفتم یه تیغ خریدم و میرفتم دستشویی و موهای کون و پامو میزدم.
یه چند روزی جلوی شوخی هاشو نمیگرفتم و حتی خودم باهاش شوخی میکردم ولی تا به جای حساس و باریک می رسید تمومش میکرد .
رومم نمیشد بهش بگم سکس کنیم .
خلاصه دیگه دلسرد شدم ازش تا اینکه روز چهارشنبه بود گفت بریم استخر منم قبول کردم (( خونشون استخر داشت)) با مدیر ساختمونشون صحبت کرد قرار شد ساعت ۸ شب بریم.
بهم یه مایو داد چون نداشتم .
رفتیم استخر و با دیدن بدنش هی داغ تر میشدم .
هی میخواستم بهش نزدیک بشم ولی نمیذاشت.
خلاصه شد ساعت ۹ شب گفت دیگه بریم .
رفتیم خودمونو خشک کنیم
بدنمو خشک کردم و شورتمو پوشیدم
دیدم بهم چسبیده گفتم چی کار می کنی؟
گفت چرا موهای بدنتو میزنی
گفتم همینجوری
یکی زد در باسنم گفت اینجا دوربین داره خطرناکه
شب که می خوابیم بیا حال کنیم
خلاصه رفتیم خونه خوابیدیم (( توی اتاق اون میخوابیدم
من روی تخت چون مهمون بودم اون روز زمین))
هول کرده بودم
یکم گذشت و گذشت خبری نشد ازش فکر کردم باهام داشت شوخی میکرد. نمدونستم صداش کنم یا نه خودمم از داغی افتادم
یهو بلند شد رفت چراغو روشن کرد پتو هم کشید زیر در که نور نره بیرون و اروم درو قفل کرد اومد نزدیکم
بهش گفتم :(( بهراد کیرم خوابیده )) بهم گفت بیا جوراب بپوشیم
(( دو تامون فیتیش شدید جوراب داشتیم))
پوشیدیم و یکم قربون صدقه هم رفتیم یهو محکم ممو گرفت نزدیکم کرد لب گرفتیم توی همون لب گرفتن لباس همو در میاوردبم اب دهنمون داشت میریخت روی زمین که جدا شدیم .
بدنشو لیس میزدم تا رسیدم به کیرش
تصور همچین کیری میکردم سیاه و بلند
تا کیرشو کردم توی دهنم یه مزه تلخی داشت ولی مزه تلخیه داشت از بین میرفت تا اینکه بهم گفت بخواب تا لیس بزنم
روی تخت خوابیدم پامو بردم بالا تا سوراخمو ببینه
افتاد و شروع کرد به لیسیدن
که یه حس خاصی داشت انگار هی داشتم ارضا میشدم که یهو بلند شد تف کرد روی کیرش میخواست بکنه توم اما چون سوراخم تنگ بود نمیشد و فقط کلاهک کیرشو جا کرد (( میتونست بیشتر کنه اما چون مامان باباش خواب بودم میترسید سرو صدا کنم ))
با همین روش یه چند دقیقه ای منو کرد ولی نمیتونست زیاد بکنه چون سر و صدا می شد .
وسط کار بودیم که یهو دیدم ابم داره میاد .
بهش گفتم ابم یهو کیرمو گرفت کرد توی دهنش با دیدن این وضعیت ابم اومد.
اونم سریع ابشو ریخت روی بدنم .
دو تامون خسته خسته شدیم به زور لباسامون رو پوشیدیم و رفت درو رو از حالت قفلی در ارود .
منم دیگه خوابم رفت
از اون به بعد هی این ماجرا و یادآوری میکنه .
داستانم همین بود .
یه دو بار دیگه هم بعد از این ماجرا سکس کردم که بعدا میگم

نوشته: پدرام


👍 3
👎 7
21201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

854808
2022-01-23 01:12:37 +0330 +0330

خوب تو یه کونی جقی به تمام معنا هستی اخه چاقال کی برای عوض کردن کابینت چند روز میره جا دیگه در آوردن کابینت نیم ساعت کار داره اگه کابینت جدیدم آماده باشه اونم نیم ساعت رو هم رفته یه ساعت چرا کوسشعر میگی کیرم دهنت👎

2 ❤️

854896
2022-01-23 14:31:45 +0330 +0330

دوربین داخل استخر آپارتمان آخه؟! اینجوری که همه کوس و‌کون زن های همو میبینن یه چی بگو‌ با عقل جور در بیاد. نصب دوربین داخل محل های خصوصی ممنوع هست نمیدونی بدون.

0 ❤️

855217
2022-01-24 22:05:56 +0330 +0330

من نخوندم دیگه گی بدم میاد و نمیخونم و دیس دادم 🤮🤧😷
آخه این همه پسر کونی هم نوبره به اعتقاد من اگر بخوایم به امارشهوانی مراجعه کنیم ۴۵ درصد پسرا کونی هستن ⛑️

0 ❤️