گی که فکرشم نمیکردم

1397/11/28

سلام خدمت تمام اعضای شهوانی مخصوصا گی ها که این داستانو میخونن.داستان کاملا واقعیه فقط اسم ها عوض شده.
من امیر هستم ۲۰ سالمه از تهران.وزنم ۶۲ کیلو قدم ۱۷۹.تقریبا لاغر هستم ولی تو پر . از بچگی بخاطر حالت بدنم و بزرگیه باسنم و بدون مو بودن و تقریبا سفید بودنم پسرا دوست داشتن بهم نزدیک بشن و بم تیکه مینداختن حتی زیاد هم انگشت میشدم.اوایل بدم میومد الانم خوشم نمیاد و اگرم رابطه ای داشته باشم با غریبه نیست.
من راست گو هستم و میگم ک من مفعولم و بهش علاقه دارم.
خب بهتره بریم سراغ داستان
ی مقدمه بگم ک من عاشق دادن هستم
اوایل تقریبا از ۱۶ سالگی با یکی از دوستام بهم نزدیک میشدیم.کم کم برای هم ساک زدنو شروع کردیم.بعد من تمایل پیدا کردم به مفعول بودن و اون تمایل پیدا کرد به فاعل بودن.ولی من اجازه نمیدادم تو بکنه و اون فقط لاپایی میزد . ما تقریبا هر دو روز یبار این برناممون بود.من چون علاقه به دادن داشتم کم کم با خیار شروع کردم.چون دیدم دادن برام چقدر لذت بخشه به دوستم گفتم کاندوم بخر میخوام بهت بدم . اونم از خدا خواسته بود و یکبار فقط منو با کاندون کرد که هم مدتش کم بود هم با استرس بود و زیاد بهم حال نداد و حرفه ای نبود دوستم.تو این بین من با ی پسر به اسم اشکان ک ۲۲ سالش بود دوست شده بودم(اینجا ۲۰ سالمه) ی پسر با قد ۱۹۰ و هیکل فیتنس و رنگ پوست برنزه و قیافه معمولی ولی جذاب. یکم رو سینه هاش فقط مو داشت وگرنه بقیه جاهاش خیلی کم بود.من واقعا بهش علاقه مند شده بودم و هر شب به دادن بهش فکر میکردم ولی اون نگاهش مثل من نبود و اصلا تو حرفاش علاقه به پسر یافت نمیشد .خلاصه یک روز بهم پیشنهاد داد ک با هم بریم استخر.من خیلی خوشحال شدم و گفتم به این بهونه خودمو بهش میچسبونم و شاید بتونم نظرشو جلب کنم ک حداقل ی ساک براش بزنم . استخر رفتیم . من بد جور اوبم بالا زده بود و پیشنهاد دادم بریم سنا . اون روز تو سنا خیلی بهم نگاه میکرد و اینو متوجه شده بودم . نشسته بودم کنارش و زیر چشمی به کیرش نگاه میکردم. حالا چقدر تلاش کردم که بتونم توجهشو جلب کنم بماند.نتونستم خلاصه.گذشت اون روز . من هر روز میدیدمش ولی اون رفتارش عوض شده بود و توی چت گیف گی و عکس گی میفرستاد و بعضی اوقات با شوخی میگفت نکنمت اینجوری منم مثلا با شوخی میگفتم بکن .حدودا یک ماه بعد گذشت. من هر روز از ساعت ۵ تنها میشم.ساعت دو ظهر بود داشتیم چت میکردیم . گفت امروز تنهام بیا پیشم . من چون همچین پیشنهادی ازش ندیده بودم شوکه شدم و اولش فک کردم شوخی میکنه.بعد دیدم نه کاملا جدیه . من اول بهونه اوردم ک بیخیال بریم بیرون بهتره(حالا تو کونم عروسی بود:) ) اون گفت نه بیا خونه هم فوتبال میزنیم هم قلیون میکشیم.قبول کردم و گفتم شیش به بعد میام.پیش خودم فکر کردم شانسمو امتحان میکنم و آماده سکس میشم شاید منو بکنه .حموم رفتم و حتی یک دونه موی زائدم تو بدنم باقی نزاشتم . ساعت پنج که تنها شدم رفتم و دسشویی و حسابی خودمو خالی کردم(این خالی کردن سه ربع طول کشید): ) رفتم به خونشون . ی شلوارک جذب پوشیده بود بدون زیرپوش و تیشرت و لخت . من هم ی جین تنگ و تیشرت تنم بود . نشستیم . راستش معذب نبودم چون با هم خیلی راحت بودیم. قلیون اورد . تنقلات اورد و تلویزیون روشن کرد و دستگاهو بش وصل کرد . بیست دقیقه ای گذشت . بمن تعارف میکرد چیزی بخورم ولی من چون نمیخواستم روده هام توش چیی باشه نمیخوردم به زور ی پر چیپس خوردم.
بازیه بعدیو آماده کرد.ولی قبل از هر چیزی گفت این جوری فایده نداره بیا شرطی بازی کنیم.من یکم ازش ضعیف تر بودم(بچها + منم،- اشکانه) . +قبوله ولی چ شرطی؟

  • اگه من بردم تو خودتو در اختیارم قرار بزار اگه تو بردی من خودمو در اختیارت قرار میزارم هر بلایی بخوایم سر هم بیاریم
  • خخخخ دیونه این چه شرطیه؟نکشیم یدفع
    -ن کصخول . قبوله؟
    +(خدایا از خدامه) قبوله.
    اون بازی اون برد و من وانمود میکردم ک ناراحتم ولی تو دلم خوشحال بودم.
    -خب باختی حالا خودتو باید در اختیارم قرار بدی
    +حالا نمیشه یبار ببخشی خخخ
    -نه دیگه خوشگله
    +خب باشه بیا (بعد تکیمو دادم به دیوار و پاهامو دراز کردم)
    نگام کرد چیزی نگفت اینگار میخواست ی چی بگه خجالت میکشید .
    +چته؟
    -اممم امیر ناموسن من اهلش نبودم و لی از وقتی تو رو دیدم عوض شدم خیل خوبی تو
    +اهل چی؟
    -ناراحت نمیشی اگه بگم؟
    +نه بگو زود تر
    -اهل سکس با پسر
    +پخخخخخ خب حالا چرا من؟
    -چون خیلی خوبی تو همه چیت خوبه حشریم میکنی هر وقت بت فکر میکنم راست میکنم فقط ناراحت نشو تقصیر خودتم هست هی میمالونی خودتو بم.
    -اینقدر دوست دارم بت بدم که حوصله حرف زدن و از احساسم گفتن بهت ندارم.فقط شروع کنیم زود تر…
    همین جا بود که بهم حمله کرد و لبامو میمکید و من واقعا تو این دنیا نبودم و حس میکردم رو هوام . صورتمو لیس میزد با زبونش ، گردنمو میمکید و لیس میزد. گرمی نفساش و گرمی تنش میخورد بهم دگرگون میشدم ، زبونشو میکرد تو دهنم . تو ی حرکت تیشرتشو در اورد تیشرت منم با وحشی گری در اورد . گرفتم بغل بردم تو اتاق تو راه بهم میگفت عاشقتم کونی عاشقتم کونی تو کونی خودم باید بشی. پرتم کرد رو تخت و شلوارمو در اورد شرتمم در اورد .تو حرکاتش کنترلی دیده نمیشد و راستش یکم ترس کرده بودم ولی خیلی لذت بخش بود . بدنمو لیس میزد از گردنم شروع کرد لیس زدن به سینه هم میرسید تف مینداخت روشون و با زبون میمالیدشون . از وسط سینه ام زبونشو انداخت تا رسید به نافم و همونجا رو هی میک زد جوری ک کبود شده بود . به پاهام رسید . رون پاهام و ساقمو لیس میزد . خودشو انداخت روم و شروع کرد به لب گرفتن. سنگینی وزنش،حرارت بدنش، و از همه مهم اون هیولای سفت داغ ک حالا با دست از رو شلواکش گرفته بودمش،داشت منو دیوونه میکرد. لاله ی گوشامو میخورد و من انگار لال شده بودم . آره من به آرزوم رسیدم دیگه چی از این بهتر؟
    در گوشم گفت
  • هنوز کون خوشگلتو ندیدم عشقم . میخوام یهو ببینمش.امیر من دیر انزالم مشکلی نداری که؟
    جمله ی آخرش منو دیوونه کرد.مشکل؟این آرزوی هر مفعولیه
    -نه فقط زود تر شروع کن منو بگا
    +جوری بگامت ک گریه کنی
    -دوسش دارم:)
    از روم بلند شد.
    شلوارشکشو در اورد
    شرتشم در اورد . ی کیر تقریبا ۱۷ سانتی،با کله ی درشت و صورتی و و رگ ریشه دار و تقریبا تیره و شیو کامل شده. فقط قسمت زیر شکمشو انگار دو روز پیش زده بود تیز بود.
    دیگه چی ازین بهتر؟
    تمام حرکاتش تند بود . همین بیشتر حالمو از خودم بی خود میکرد . منو با وحشی گری تمام برگردوند جوری ک سرم از کنار تخت آویزون بشه . بعد ی سیلی بهم زد و گفت تا ته میخوریش و دندون نمیزنی. منم ک استاد ساک زدن بودم دهنمو باز کردم . دستشو گذاشت رو دستام ک نتونم تکون بخورم . رو زانو بود و با ی حرکت کیرشو تا نصفه کرد تو دهنم و نگه داشت . نصفه کیرش تو دهنم بود و میگفتم اگه یکم فشار بده خفه میشم . ولی مزه ی کیرش عالی بود و داغ و ی بوی خیلی خاص میداد. نه بوی منی . ی بوی شیرین و سکسی . بعد شروع کرد به تلمبه زدن تو دهنم . با هر تلمبه کیرش میرفت تو حلقم و من عق میزدم و تفم از گوشه های دهنم میزد بیرون . وقتی تحملم تموم میشد تقلا میکردم و اون در میورد دوباره میکرد تو . یکم اذیت کنندس ولی تهه عشقای دنیاس:) این حرکتو حدود ده دقیقه ادامه داد . بینش بهم میگفت کونیه خودمی اوبیه خودمی . وقتیم کیرشو در میورد با کیرش محکم میزد تو صورتم ک این حرکتش باعث میشد اوبم بالا بره .
    بعد بلند شد و گفت
  • کافیه دیگه کونی مبخوام اون کونتو ببینم و جرش بدم زود باش به شکم بخواب رو این بالش.
    من خوابیدم رو بالش جوری ک کونم قمبل شده باشه. چند ثانیه ازش خبری نشد فقط صدای باز و بسته کردن کشو و صدای باز شدن کمربند میومد.
    بعد محکم با دست زد رو کونم . دردم گرفت و گفتم آخ گفت خفه شو کونیه خودم . یکی دیگه زد . بعد با کمربند میزد . من آه و نالن بلند شده بود . تف مینداخت رو کونم و میمکیدش . لیسش میزد ، با دست محکم میزد روش با کمربند میزد روش . من آه میکشیدم و اون وحشی تر میشد . لای کونمو باز کرد . گفت سوراخت تمیزه ؟ گفتم آرا داخلمم تمیزع . گفت جووون میدونستم کونی هستی ولی باید فقط به خودم بدی
    منم گفتم فقط مال خودتم .
    سوراخمو میک میزد و من آه میکشیدم
    خیلی حس خوبیه سوراخت خیس شه و نفس نفسای من ک باعث میشد سوراخم باز و بسته بشه(سوراخ من معمولیه رو به گشاده)
    -آماده باش میخوام انگشت کنم توش
    +بکن اشکان فقط زود تر منو بکن ک دارم دیوونه میشم
    انگشتشو با تف خیس کرد و آروم کرد تو کونم
    وای چه لذتی چه حالی من رو هوا بودم .
    انگشت دومو کرد تو . جلو عقب میکرد و رو سوراخم تف مینداخت .
    انگشتو در اورد و ی چک محکم زد رو کونم و باز با زبونش حسابی سوراخمو میکید و زبونشو به زور میکرد تو کونم و منم چون اوبم بالا بود سوراخم باز شده بود . بعد بلند شد و کاندوم رو پوشید رو کیرش . فقط صدای آب دهن ریختن رو کیرش و نفسای تنده اون شنیده میشد . ی تف روی سوراخم انداخت . . پاهامو کامل باز کرد .کله ی کیرشو گذاشت دمه سوراخم . همین تماس باعث شد ک بدنم آتیش بگیره . ی تیکه عرق چکید رو کمرم ، آروم فشار داد نرفت تو من آه و ناله کردم . بیشتر تف ریخت و بار بعدی محکم تر فشار داد و یک لحظه درده بدی توی کونم حس کردم و یکم واکنش نشون دادم و آه بلندی کشیدم . گفت چته فقط سرش رفته تو . تو همون حالت آروم کیرشو فشار میداد تو و من دردم بیشتر میشد و بیشتر آه میکشیدم . ی دستش رو زمین بود و با ی دستش دستای منو از پشت قفل کرده بود و من واقعا تونایی حرکت کردن نداشتم . اون فقط فشار میداد تو و واقعا داشتم از درد نابود میشدم و بهش با التماس میگفتم درار درار . اونم میگفت خفه شو کونیییی . من کم کم اشکم درومده بود . اون کیرشو تا نصفه در اورد و دوباره کرد تو و من آه میکشیدم . به تلمبه زدنش سرعت داد. درد من کمتر و لذت جای خودشو گرفته بود . با هر تلمبه صدای آه من و صدای برخورد بدنه خیسش با کونم بلند میشد . سرعت تلمبه هاش زیاد بود . اینقدر خوب و حرفه ای بود ک با این که کیرشو تو خودم زیا حس میکردم ولی زیاد درد نداشتم و سرشار از لذت بودم .
    حالا خودشو انداخت روم و با تمام وجودش تلمبه میزد و من ناله و اه و صدای جیر جیر تخت …
    گرما و خیسی بدنش رو کمرم دیوونم میکرد.
    حرفای سکسیش تو گوشم و گاز گرفتن گردنم از پشت…
    حدودا ده دقیقه این حالتی منو کرد
    بعد از روم بلند شد و گفت به کمر بخواب
    به کمر خوابیدم پاهامو داد بالا و دستامو از بالا به میله ی تخت بست . کونم کامل بالا اومده بود و اون رو زانو بود . بازم با زبونش سوراخمو لیس میزد و این دفعه زبونشو راحت میکرد تو و این یعنی بهترین حس. تو ی حرکت کیرشو گذاشت دمه سوراخمو با ی فشار تمام کیرشو جا داد تو کونم ک داد بدی زدم و اونم گفت خفه شو کونی
    ابنجوری خیلی خوب بود چون چشماش تو چشمم بود و تلمبه میزد و و پا دستاش مچای پاهای ضریفمو گرفته بود .
    بعد چند دقیقه کیرشو در اورد و از توی کشو چسب پنج سانتی اورد و دهنمو بست . اینجوری خیلی بهتر بود ‌. حالا دیگه مراعات نمیکرد و با خشونت کامل تلمبه میزد . خیلی حس خوبی بود درد توام با لذت . اشک همراه با لذت.
    از تهه دل داد زدن زیره کیره کسی ک از خودت درشت تره…
    بعد از چند دقیقه دستامو باز کرد دهنمم باز کرد
    دستامو از پشت پا چسب بست. خودش تکیشد داد به تخت و از کمر باریک منو بلند کرد و و نشوند رو کیرش . کیرش یکم سخت رفت تو و من آهم بلند شد . من حرکتی انجام نمیدادم و این بالا پایین سدنم رو کیرش قدرت بازوهاش بود ک شهوت ده برابرش کرده بود . موهای خیس من تو صورتم … صدای لپای کونم رو پاهاش و حسه لزجی لذت بخشی ک داشت …
    چشماش تو این دنیا نبود دیگه حرفم نمیزد فقط منو بالا پاایین میکرد . بعد دست نگه داشت انگار ک خسته شده باشه گفت خودت بالا پایین کن . من بلند شدم و به پشت نشستم رو کیرشو با تمام وجود بالا و میپریدم و ناله میکردم و فقط دعا میکردن تخت نابود نشه چون بد جور صدا میداد . بعد یکم آروم شدم و از رو کیرش جوری بلند شدم ک کیر کلن دراد و دوباره میکردم تو .کونیا میدونن این حرکت چقدر لذت بخشه
    اونم حال میکرد
    بعد گفت حالت سگی شو
    گوش دادم
    کمربند رو بست به گردنم و از پشت کشید . تو ی حرکت سریع کیرشو کرد تو کونم ایندفعه دردش کمتر بود چون سوراخم شده بود غار ):
    با ی دستش موهامو از مشت کشیده بود و تلمبه میزد
    با ی دستش کمربندو گرفته بود هر از گاهی موهامو ول میکرد و چک سکسی میزد به کونم.
    این پوزیشن خیلی طول کشید چون پوزیشن مورد علاقش بود . اون میکرد و من ناله و آه
    با عجله گفت زود باش مثل اول ک خوردیش دراز بکش سرتو آویزون کن میخوان بخوریش آبم داره میاد باید آبمو قورت بدی
    منم همون کارو خواست ک کردم
    خودس رفت پایین تخت رو زانو کاندوم رو در اورد و کیره داغشو کرد تو دهنم و حدود پنج دقیقه به طور وحشیانه تلمبه میزد . ی لحظه حرکات بدنس عحیب شد و ی داد بلند کشید و دهن من بود ک سوخت… پر شد از آب خوش طعم کیره اشکان
    اون باز تلنبه میزد و از بغلای لبای من منی و آب دهن بیرون میزد .
    بعد آروم شد . در اورد کیرشو
    من آب کیرشو کامل خوردم
    باز کیرشو کرد تو دهنم و هر چقدر آب مونده بود تا قطره ی آخر تو دهنم خالی میکرد
    بی حس افتاد بغل تخت و برام جق زد آب منم به ثانیه نکشید پاشید رو شکمم
    ازم عذر خواهی و تشکر کرد
    منم گفتم مرسی ک منو فهمیدی .
    الان ازون اتفاق یک هفته میگذره
    آخر هفته باز تنها میشیم ولی ایندفعه قراره تو استخر خصوصیه دوستش سکس کنیم
    امیدوارم ک خوشتون اومده باشه . ببخشید یکم زیاد شد.
    دوست داشتین باز میزارم داستانمو.دوستتون دارم:)

نوشته: Amir…


👍 10
👎 6
16470 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

748820
2019-02-17 22:38:54 +0330 +0330

بعنوان اولین نظر بهت بگم که من که داستانو تا ته نخوندم اما وقتی غلط های املایی تابلئ رو ادم توی نوشته ها میبینه بدتر به صحت و سقم مطلب شک میکنه
از طرفی جون من بگو. کاندون! رو چجوری می پوشن؟؟؟!!
امیدوارم دوستان شهوانی رو عصبی نکنه داستانت که در اونصورت فقط اگر فحش خورت ملسه بازم بیا وگرنه دیگه نیا !

0 ❤️

748824
2019-02-17 22:59:21 +0330 +0330

چقد کوس گفتی ناموسا…
کیرم‌تو قوه تخیلت که همش دروغ بود

1 ❤️

748913
2019-02-18 10:37:35 +0330 +0330

یکی قد 179 و وزن62 تو پر رو برای من معنی بکنه
لعنتی حداقل 10.12 کیلو کمبود وزن داری اونوقت چجوری تو پری؟؟؟
تصورم ازت یه لاغر دیلاغه

0 ❤️

748963
2019-02-18 16:17:21 +0330 +0330

چقدر تابلو بود یه فانتزیه !’!ولی به احترام گی ها لایک ششم

0 ❤️

748983
2019-02-18 18:36:57 +0330 +0330

عین همیشه
تمااام داستانایی ک ب اسم گی شرو میشه فقط و فقط درباره کردن اونا و استفاده ب عنوان ی سوراخ برای اوردن اب طرف به حساب میان بدون حتی ذره ای از علاقه گفتن از اینطور زندگی کردن و با این احساسات دست و پنجه نرم کردن
نمیدونم کی توی این جامعه کلمه ی گی معنی ای جز یه ابزار برای سکس تعریف میشه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها