یاد دادن جای قلب به خاله گلی

1393/08/26

سلام من بنیامینم و 21 سالمه،میخوام داستان سکس من با خالمو بگم،اینم واسه اونایی که میگن جغی بگم که اره من جغ میزنم سکس هم میکنم.من قدم 178 و وزنمم 65 و تغریبا سبزه روشنم و دانشجو معماری.از خالمم بگم که 36 سالش و قدش متوسط و هیکلش گوشتی و پوست سفید و موهای طلایی،از بچگی بلوند بود. تیپشم اینطوره که بیرون که میره ارایش ملایم میکنه،مانتو کوتاه چسبون میپوشه اونم همه نوع و به مد روز. ثاپورتم میپوشه میشه کس به تمام عیار.

داستان از اونجایی شروع میشه که خالم عید امسال یعنی 93 با پسر کوچیکشو مادربزرگم اومدن خونمون.ما تهرانیم و اونا تبریز.خالم یه پسر همسنم داره و یه پسر کوچیک 11 ساله که خیلی تخس.اونسال خودش با پسرش فقط اومدن و مادرش که مادربزرگ منه.هیچ دیگه طبق همه عیدا ما رفتیم مسافرت همه دسته جمعی و خوش گذشتو بعد یه هفته باز همه برگشتیم خونه ما.راستی ما خانواده سه نفره داریم.منو مامانمو داداشم.یه روز تو همین روزای عید مامانم گفت که بریم پارک شاممونم ببریم اونجا بخوریم.ولی خالم آب به آب شده بود و سرما خورده بود گفت که نمیتونم خودتون برید.منم گفتم حال ندارم بیام میمونم پیش خاله گلی.اسم خالم گلی.اوناهم قبول کردنو یه ماشین گرفتنو رفتن.خالمم رفت تو اتاق روی تختم دراز کشید منم داشت به دوستدخترم اس میدادم.که خالم صدام کردم گفت بیا کارت دارم،منم پاشدم رفتم تو اتاق که خالم گفت چند وقت انگار سینم درد میکنه ولی فکر کنم قلبمه،که بش گفتم سمت چپ یا راست سینت که با دست اشاره کرد که سمت چپ.منم گفتم خو شاید قلبته میرفتی به دکتر میگفتی،که گفت اخه نمیدونم قلبم دقیق کجاست و ازم خواست برم نشونش بدم کجا.که بش گفتم خو نمیشه که خاله،گفت چرا نمیشه ،بعد با پرویی گفت بیا بگو دیگه.اینم بگم خالم از اونایی هست که هرجا کارش گیر باشه با عشوه و شاید کونو کس دادن کارشو راه میندازه! منم رفتم کنارش رو تخت نشستم بش گفتم از رو لباس که نمیشه اونم سریع بلوزشو دراورد و با سوتین موند.راستی بگم خالم یه بلوز یقه باز ابی با شلوار چسبون سفید پوشیده بود.سینه عاشو که دیدم زیر سوتین یهو شق کردم و از موقعیت سواستفاده کردم بش گفتم خاله اونم دربیار که درست نشونت بدم،اونم گفت تو که خجالت میکشیدی چیشد الان،بش گفتم مگه نمیخوای بگم بهت قلبت کجاست!خالمم پروتر من سوتینشو باز کردو سینه های سفیدش افتاد بیرون،گنده وو نرم بودن.بدنشم که سفید،دیگه داشتم میپوکیدم که سینشو گرفتم بلند کردم یکم بش گفتم قلبت اینجاست.اونم گفت اها پس قلبم درد نمیکنه،دید من حواسم جای دیگست گفت هوووی کجایی!بعد دید کیرم شده برج میلاد،گفت ها رومن شق کردی!گفتم به نظرت میخوای شق نکنم با این وضعت،گفت مگه چمه بش گفتم هیچ فقط بالاتنت لخت الان،گفت اشکال نداره توهم ببین،بش گفتم مگه کی دیده دیگه؟گفت خیلیا،بش گفتم یعنی دوست پسر داری خاله؟گفت نه ولی بعضی جاها بدنم به درد میخوره دیگه!!!با این حرفش جراتم بیشتر شد و بش گفتم خاله میزاری یکم با سینه هات ور برم ؟گفت ا دیگه چی میخوای! بش گفتم هیچ دیگه گفت باشه ففط کار اضافه نکنی،منم با دستم باشون ور میرفتم یه دستمم رو کیرم بود،بعد یه چند دقیقه که اونم حشری شده بود گفت،شلوارنو دربیار ببینم این کیرت چه جوریاست اینهمه باش ور رفتی،منم سریع لباسامو همه کندم،وکیرم یهو زد بیرون خورد تو صورت خاله گلی!گفت هوووی چته هولی،بعد کیرمو گرفتو خوابوندم روتخت خودشم صنشست بین پاهامو کیرمو کرد تو دهنشو ساک میزد،هه لیسش میزم مکش میزد طوری که جونم میومد تو دهنم،با تخمام بازی میکرد و لیسشون میزد اونقدر اینکارارو کرد تا ابم اومدو همشو خوردو تا قطره اخرشو مکید،بعد بهم گفت حالا نوبت تو،من که بیحال شده بودم،به زور بلند شدم اونم خوبید به کمر پاهاشم باز کرد منم سرمو گذاشتم لای پاهاشو اون کس صورتی گوشتیشو لیسیدمو لیسیدمو لیسیدم زبونمو میکردم توش تا جایی که میتونستم،میمکیدمش و همینطور با زبونم باش بازی میکردم،چه حالی میداد کیرم باز بلند شده بود،بعد رفتم بالا و لباشو گذاشتم تو دهنم،با ولع لباشو میخوردم،اونم میخورد.انگار داشتم هلو میخوردم،اینقدر مک زدم که گفت بسه خو موردم!بعد رفتم سراغ گردنشو همشو لیسیدم،رفتم پایینترو سینشو پستوناشو میلیسیدم،یه دستم رو پستون چپش زبونمم رو راستیه،نوکشونو گاز میگرفتمو اون جیغش میرفت هوا،نافشو میلیسیدم شکمش،باز رفتم سراغ کسش ولی با کیر شق شدم.که یهوو گفت میخوای چیکار کنی؟ بش گفتم دارم میمیرم دیگه میخوام بزارم داخل! گفت یعنی خالتو میخوای بکنی!!! بش گفتم ضدحال نزن دیگه،گفت به شرطی که هیشکی نفهمه ها! بش گفتم باش بابا موردم بکنم یا نه،با چشاش گفت بکن.منم اول با کیرم رو کسش بازی بازی کردم بعد یهو کردمش داخل،اینقدر محکم کردم که تا ته رفت داخل،جیغ میزد عین زن حامله،کیرم 16 سانت ولی کلفت.کسشم نه تنگ بود نه گشاد.من دیگه تلمپه زدنو شروع کردم اروم جلو عقب میکردم،که دیگه ناله دوتامون بلند شدو اون داد زد روم گفت تند تند بکن خو،منم اینقدر تند تند کردمش که انگار کیرم داشت میکند.چون بار دوم بود ابم دیر میومد،هرچقدر جلو عقب کردم فایده نداشت،بعد گفتم خاله از کون میخوام،که گفت فقط مثل کس یهو نزاری داخل پاره شم.گفتم چشم.حالت سگی شدو کونشو داد بالا،کونش قمبل شده بود سفید بود عین برف،دور سوراخش قرمز بود من اول یه توف زدم بعد اروم گذاشتم تو کونش اول نرفت داخل بعد درش اوردم باز کردم داخل جا باز کرد ولی کم،هه اینکار کردم که تا ته رفت،تو این مدتم خالم فقط داد میزد،اخرش رفت تا ته ولی کیرم داشت منفجر میشد از بس تنگ بود،دیگه جلو عقبو شروع کردم نمیدونید چه حالی میداد انگار تو فضا بودم اونم جیغو دادو نالش باهم قاطی شده بود،بعد خوابوندمش به پهلو و خودمم پشتش خوابیدم هنوز کیرم تو کونش بود حالتمون که درست شد باز شروع کردم به کردنش،دستم رو پستونش بودو فشار میدادم،اونم هه میگفت بکککککککککککن تندتر بککککککککن،منم تحریک میشدمو تندتر میکردم.تا اینکه حس کردم ابم میخواد بیاد،بش گفتم چیکارش کنم؟ گفت بریز تو کونم،منم خالیش کردم همونجا بعد کیرمو دراوردم که اب منی داشت از کونش میریخت بیرون،بعد خودش سرشو اورد پایینو کیرمو اینقدر مک زد تا قطره اخرشو خورد.بعدا گفت تو این مدت سه بار ارضا شده خودش،بعد یه نیم ساعت رو هم دراز کشیدیم.بعد دیدیم ملافه کثیف شده بود هم ابد کسش روش ریخته بود هم یکم از اب کیرم که از کونش زد بیرون.خالم دید اینطور ملافه رو جمع کرد انداخت تو لباسشویی شستشو تو همون لباسشویی خشکش کرد بعد گذاشتش جلو پنکه که بعدش پهنش کرد.بعد داشت میرف حموم بش گفتم بیام بات حموم؟ گفت نه بابا رو دل نکنی پدرسوخته!!! که خودش رفت حمومو منم لباسامو پوشیدم گفتم بعدش برم حموم که دیگه وقت نشدو مامانم اینا اومدن.اونم که قبلش از حموم اومده بود بیرون.وضعمون عادی بود ولی با اس راجب سکسمون حرف میزدیمو دیگه انگار اون دوستدخترم بود. بعدا راجب بقیه سکسامون هم براتون مینویسم ولی اگه استقبال کنید.بای

نوشته:‌ بنیامین


👍 1
👎 0
140675 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444371
2014-11-17 18:25:23 +0330 +0330
NA

میشه لطفا لطف کنید به اینجانب حقیر و بفرمایید “تلمپه” چیه دقیقا؟!!! و میشه بفرمایید بدن خاله محترمون ( بر نخوره بهش گفتم محترم!!) دقیقا کجاها بدرد میخوره؟!! وقتی راهنمایی رانندگی میخواد جریمه اش کنه؟!!!
کونی!!

3 ❤️

444372
2014-11-17 18:53:44 +0330 +0330

یه مثل چینی هست که میگه چینگ چانگ چون.یعنی خواهر دروغگو را بگائید جمیعا

2 ❤️

444373
2014-11-17 19:05:06 +0330 +0330
NA

کیر بچه های بالا تو کونت خالت این همه داد بازم تنگ کیری قیافه

0 ❤️

444374
2014-11-17 19:14:08 +0330 +0330
NA

نخوندم فقط اومدم بگم برو بمیر .همین.

0 ❤️

444376
2014-11-18 02:36:04 +0330 +0330

ببخشید شما پدر ندارید. خالت شوهر نداره. و چطوری کیری که تو کون بوده و کثیف شده خالت میخوره.

1 ❤️

444377
2014-11-18 02:41:37 +0330 +0330

خوب خالت که اینطور تعریف کردی جنده است . حتما خودت هم کونی … ببخشید این پدر بزرگت خونواده تشکیل نداده جنده خونه راه انداخته !!!

1 ❤️

444378
2014-11-18 07:26:39 +0330 +0330

عزیزم قصه ات خوب بود فقط غلط املایی با غلط زیادی خوردی مگه تو خیابون کس کمه میخای خالتو بکنی بی ناموس اگه اینطوریه خواهرت هم واسه ما ردیف کن

1 ❤️

444379
2014-11-18 07:41:31 +0330 +0330
NA

خالت الکسیس نیست یحتمل؟؟؟؟؟ aggressive

1 ❤️

444380
2014-11-18 10:00:26 +0330 +0330
NA

مهندس سرت نره تو اونجات.اول ابتدایی رو پاس کردی؟

0 ❤️

444381
2014-11-18 10:05:16 +0330 +0330
NA

محارم ننویسید دیوثا

1 ❤️

444383
2014-11-18 11:49:10 +0330 +0330
NA

ثاپورتتتتتتتتتتتتتت!!!

0 ❤️

444384
2014-11-18 11:53:43 +0330 +0330

کیر بروبچ شهوانی تا دسته تو دهنت give_rose

1 ❤️

444385
2014-11-18 11:54:46 +0330 +0330
NA

نوشته ((وکیرم یهو زد بیرون خورد تو صورت خاله گلی!))
كسكش مگه شلنگه كه يهو بزنه بيرون

0 ❤️

444386
2014-11-18 13:02:22 +0330 +0330

خاله جان شما احتمالا 14 سالگی ازدواج کرده الان 36 سالشه بچه بزرگش همسن توی کونی که 21 سالشه
کس نگو مومن

0 ❤️

444387
2014-11-18 14:08:09 +0330 +0330
NA

اولا کیرم تو سوادت بااین همه غلط املایی
دوما کیرم تو داستانت.تابلوئه دروغه
نشستی پشت سر خالت جق زدی و داستان نوشتی جقی

0 ❤️

444388
2014-11-18 14:13:15 +0330 +0330
NA

نخوندم /// اما حدس زدم خالت یهو بهت راه دادو خلیفه وارد بغداد شد ///کیرم دهن ادم کس کش

0 ❤️

444389
2014-11-19 00:24:25 +0330 +0330
NA

یعنی تو21 سال سن داری خالت یه پسر داره همسن تو وخاله ات هم 36 سال سن داره…خاله ات15 سالگی پسرشوزایید؟خدایا چرابعضی ها ملت رو کوس مغز فکر میکنن؟

0 ❤️

444390
2014-11-20 11:02:35 +0330 +0330
NA

سلام خسته نباشی
دوست من نمیخوام فحش ببندمت اما خو عزیزدلم مگه مرض داری چرت و پرت بنویسی؟
وقت شد سکس کنید بعد ملافه کثیف بشه بعد خالت بندازه تو لباسشویی و بعدش خشک کنه بیاره جلو پنکه بندازه بعد ک ک کلا همه چی تموم شد بره حموم و برگرده اونوقت بعدش مامانت اینا اومدن؟؟؟ dash1
خیلی زیبا بود bye

0 ❤️

444391
2015-11-29 14:45:57 +0330 +0330
NA

هععععى dash1

0 ❤️

536550
2016-04-08 02:02:59 +0430 +0430

اووف بدک نبود

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها