یخی که آتش گرفت

1396/04/29

همه جا سفید بود پوشیده از برف،با یه لبخند رو لبم و لپایی ک از سرما قرمز شده بود رو زمینی که از برفای دست نخورده پوشیده شده بود راه میرفتم ،وای که چقدر سرما خوووبه… من از اون جایی ک یادمه عاشق سرما و برف و بارون بودم یکی از علایقمم اینه که تو برف سیگار بکشم… سیگار بکشم و به اون فکر کنم… از اونجایی ک یادمه دختر شادی بودم تو هر جمعی که میرفتم سعی میکردم جمع رو شاد کنم همین شاد وبودنمو شیطونیامم کار دستم داد سرمو تکون دادمو یه سیگار از تو کیفم در اوردم فندک طلاییمم اوردم بیرون سیگارو گذاشتم رو لبام و اتیشش زدم و محکم ازش کام گرفتم آخ که چقدر خوبه سیگار کشیدن تو برف …همونطور که سیگار کشیدن بعد سکس با اون میچسبید… چه قدر میچسبه با رژلب روی لبام فیلتر سفید سیگارو قرمز کنم… همونطور که لبای اونو با لبام سرخ میکردم،کم کم سیگارم داشت تموم میشد میندازمش رو یه تیکه از برفایی ک جلوی پام بود و زل میزنم بهش دیدی چجوری خاموش شد؟؟؟ دقیقا مثل ما … مثل من و عرفان …

عرفان:دختره ی دیوونه چیکار میکنییییی
_دلم میخواد اقاجوووون… اقای خودمی دلم میخواد همه جاتو رژ لبی کنم
لبخندخونسردی زد و گفت بکن ولی کار دست خودت میدیا
همین خون سردیاش لجمو در میورد باحرصه بیشتر لبامو میمالیدم ب تنش یهو دیدم بازوم به طرز فجیهی کشیده شد و افتادم روش، دوباره با لحن خونساردانه گفت بهت هشدار داده بودم و لباشو گذاشت رو لبام چشامو درشت کردم و تقلا کردم که از دستش در برم ولی فایده ای نداشت مگه من حریف عرفان صد کیلویی میشم؟قدشم که ماشالله 190 بود و کلا زورم بهش نمیرسید یهو نیشم وا شد و ب ذهنم رسید ک لبشو گاز بگیرم …زوره لبای قلوه ایم ک به لباش میرسید؟ یه گاز محکم از لب پایینیش گرفتم ولی انگار بیشتر خوشش اومد چون محکم تر لبامو بوس کرد میدونستم زیاد دووم نمیارم همین الانشم وا داده بودم بوسه های گرمش داشت اتیشم میزد سعی کردم دیگه تقلا نکنم چون هر چی بیشتر تقلا میکردم بیشتر توش غرق میشدم دیگه وقتش بود که حل شم …اره وقتش بود توی عرفانم حل شم یا شایدم اون توی من حل شه به هر حال یکی میشدیم دیگه ؟؟ با فکر اینکه با عشقم یکی میشم چشامو بستم و دل به دل بوسه هاش دادم،وقتی دید رام شدم تاپمو کشید از تنم در اورد و دستشو گذاشت رو سینه های بلورینم و لباشو از رو لبام ورداشت گذاشت رو نوکه صورتی و کوچیکه سینم …اونقدر با احساس و شهوت انگیز سینه هامو میخورد که کوس توپولم خیس اب شده بود سینه هامو لیس میزد و قوربون صدقشون میرفت دیگه طاقت نداشتم میخواسم کوس گوشتالومو در اختیارش بذارم یهو شلوارکمو کشیدم پایین و کوس سفیدم افتاد بیرون اخه میدونین شورت نپوشیده بودم از زیرش ،عرفان همینطوری مات کوسم مونده بود گفت چه کوسیه چه قدر توپوله اووووووف چه گوشتیه امروز میکنمش دیگه غزاله نمیتونی جلومو بگیری تو مال منی این کس واسه منه ،منم که اصلا دلم نمیخواست جلوشو بگیرم از روش پاشدم و خوابیدم رو تخت پاهانو واز کردم که کوسم قلمبه بزنه بیرون و دستمو گذاشتم رو کوسم و شوروع کردم به تند تند مالیدنش و آه و ناله کردن ،انگار این کارم خیلی شهوتیش کرد چون که یه جونی گفت که چوچولم لرزید اووووف اومد لای پام نشست سرشو خم کرد رو کوسم زبونشو گذاشت لای کوسم و شوروع کرد به خوردنه یه تیکه گوشتی که لای پام داشتم میگفت گوشت خیلی دوست داره ها ؟ من باورم نمیشد ولی الان دارم با چشام میبینم چه جوری داره گوشتمو میخوره ،کوسمو میکوبیدم تو صورتش و مثل مار تو خودم میپیچیدم و ناله میکردم
_آه آههههههههههه اره بخورشششش بخورش کوسمو آه
_ قوربون این کوس بولوریت بشم که هر چقدرم بخورمش بستش نیست
_عه پس وقتشه بکنیش …
_بکنم؟؟؟ مطمعنی غزاله؟؟؟؟
_ اررررره بکن …منو بکن دیگه طاقت ندارم میخوام توت حل شم
منو کشید لبه ی تخت پاهامو از هم وا کرد کوسم به اندازه ی کافی خیس بود …وقتی به این که تا چند دیقه ی دیگه کوسم توسط کیر 19 سانتی عرفان پاره میشه فک میکردم تنم میلرزید ،نوک کیرشو گذاشت دم سوراخم و فشار داد ،درد تمام وجودمو برداشت ولی دردش لذت داشت حالا دیگه کوسه سفیدم پره خون شده بود راست گفته بود اون هشدار داده بود که با رژم قرمزش نکنم ،حالا اون داشت با خون خودم کوسمو قرمز میکرد ،چند بار کیرشو کرد تو کوسم و در اورد و چندتا دسمال از کنار تخت برداشت خون کوسمو پاک کرد زیاد خون نیومده بود زیادم دردم نیومده بود …یا شایدم داغ بودم حالیم نبود؟ گفت خوبی خانومی؟سرمو تکون دادم ینی اره یه بوس از لبم کرد و دوباره کیرشو فورو کرد تو کوسم ،نفس نفس میزدم واسم خیلی لذت بخش بود عرفان با احتیاط تو کوسم تلمبه میزد میترسید دردم بیاد، وقتی این مراعاتاشو میدیدم بیشتر عاشقش میشدم افتاد روم قبلا بهش گفته بودم عاشق اینم بیفته روم… افتاد روم و تند تر کرد تلمبه هاشو داشتم زیرش ناله میکردم صدای ناله هام ههمه ی خونشو بر داشته بود
_آههههههه، آه، یسسسسسسس، آره ، بکننننن، جووون بکن منووووو، بکن ک خمارتم
من ناله میکردم و اون حشری تر میشد و بیشتر تلمبه میزد، دستشو گذاشته بود رو ممه هام و تلمبه میزد تو کوسم… دستمو رسوندم به کوسم و تند تند مالوندمش من کوسمو میمالوندم و اون توم تلمبه میزد… من ناله میکردم و اون کوسمو میکرد حس کردم تنم داره میلرزه ناله هام شدید تر شد دیدم عرفانم داره ناله میکنه فهمیدم اونم داره میشه ،صدای ناله هامون تو هم پیچیده بود و باهم لرزیدیم و محکم پیشونیمو بوسید و منو گرفت تو بغلش و موهامو نوازش کرد اونقدر نوازشم کرد که تو آغوشش خوابم برد …

چهارمین سیگارمم خاموش کردم تو برف و یه لبخند تلخ زدم… بازم یاد گذشته ازارم داده بود
از با اون بودن پشیمون نیستم ولی دوست داشتم بهش میرسیدم اما من مونده بودم و یک پاکت سیگارو و سرمای زمستون …امید وارم هیچ عاشقی تو سرمای زمستون تنها نباشه که به جای گرمای آغوش عشقش آتیش سیگارش گرمش کنه…

پایان

نوشته: غزاله


👍 11
👎 4
2147 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

640956
2017-07-20 21:00:39 +0430 +0430

جالب بود غزاله
مرسسسسسی

0 ❤️

640980
2017-07-20 21:48:33 +0430 +0430

من توی این قضیه موندم! این دخترا چجوری کیر دوست پسراشون را انقدر دقیق اندازه می کنند, (19 سانت) فکر کنم یک متر خیاطی همیشه همراهشون هست و قبل سکس میگند بزار اندازه بزنم که اگر توی سایت شهوانی خواستم داستانمون را بنویسم اندازش دستم باشه.

0 ❤️

640997
2017-07-20 22:59:19 +0430 +0430

اوووو یه
خوبه دیگه
در حد سایت نوشتی
اولین لایک رو دادم بهت

اینم بدون عشقی که بهش نرسی خیلی قشنگ تره
اگه برسی که دیگه عشق نی
میشه عادت

0 ❤️

641027
2017-07-21 05:31:48 +0430 +0430

اشکالاتی که دوستان میگن همشون درسته اولش شروع خوبی داشتی و ناگهان شد یه داستان پورن معمولی
داستانتو با عشق تموم کردی ولی خب نگفتی اینهمه دلبستگی به عرفان واسه چی بود و چرا خودتو بهش تسلیم کردی و چرا الان تنهایی
میتونستی بجای پرداختن زیاد به جزئیات سکس رابطه تون بیشتر روانکاوی می کردی
توی دوستی که بر مبنای عشق هستش

0 ❤️

641029
2017-07-21 05:57:21 +0430 +0430

داستانت پر از ابهام بود که باعث می شد اخرش یه علامت سوال گنده بالا سر خوانندت بمونه که چی بود و چی شد.انگاری فقط اومده بودی یه صحنه پورن رو تعریف کنی ک کنارش 2تا اتفاق هم افتاده و این جالب نبود
در کل خوب نبود

0 ❤️

641033
2017-07-21 06:10:42 +0430 +0430

داستانت خیلی خیلی آبکی بود
رژ لب زدی رفتی توی برفا سیگار نوش جون کردی و یاد سکسات افتادی و حال کردی
چقدرم توی سکس اولتون با هم هماهنگ بودین ارگاسم تو و ارضاء اون بچه غول همزمان شد و با اون آلت کت و کلفتش اصلا دردت نگرفت واسه اولین با !!
کمتر سیگار بکش و کمتر بهش فکر کن دخمل

0 ❤️

641034
2017-07-21 06:18:30 +0430 +0430

نمیدونم چرا همه دخترا وقتی سیگار میکشن قبلش رژ میزنن تا پاک بشه شایدم باباشون پولداره :(
حالا اینا به کنار همه دوست پسرا آقایی میشن واسشون
نگفتی اون جغله پرده زن الان کجاست

0 ❤️

641095
2017-07-21 19:05:51 +0430 +0430

خوب بود لایک7

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها