یه اتفاق

1397/12/17

سلام دوستان عزیز
تا حالا برای اولین باره میخوام داستان بنویسم و بفرستم
این داستان کاملا واقعی هستش و مهم ترین اتفاق زندگیمه

من بر حسب یه اتفاق حدود یه سال پیش با یه دختر آشنا شدم قبلا زیاد رابطه داشتم و با دخترای زیادی دوست شده بودم ولی ی مدتی بود دیگ ول کرده بودم چون دیگ از این رابطه های مزخرف و تکراری خسته شده بودم
تا اینکه خیلی اتفاقی با یه دختر اشنا شدم
نگین ازم یه ماه بزرگتر بود همون اولش بهم گفت نمیخوام دروغی بین مون باشه که بعدا بابتش مجبور باشم هی دروغ بگم تا لاپوشونی کنم
من قبلا یه دوس پسر داشتم که خام احساسات بین مون شدم و خودمو سپردم بهش پرده مو زد چند ماه باهم رابطه داشتیم تا اینکه فهمیدم جز من با کس دیگه ای هس و کات کردیم
منم گفتم خب چ بهتر کست بازه این وسط به مام ی چیزی بعد مدت ها میرسه
گفتم کی همو ببینیم گفت پس فردا بابام اینا میرن شهرستان ادرس میدن بیا خونه مون
طبق قول و قرارمون ادرس داد و من پاشدم رفتم رسیدم دست دادیم بعد سلام احوالپرسی نشستیم رو مبل برام شربت اورد یه ساپورت تنگ پوشیده بود طوری که کامل خط کسش مشخص بود
الکی هم نمیگم اندامش خوبه ولی سینه هاش کوچیکن 65
نشستیم یکم لب گرفتم ازش و دستمو بردم لای کسش یکم مالیدم براش اومد جلوم نشست کیرمو دراورد یه ساک زد واسم زیادم حرفه ای نبود بعضی وقتا دندون میزد خوابوندمش رو مبل لختش کردم دراز کشیدم روش کسش خیلی خیس بود کیرمو گزاشتم روش هی سر میخورد روش منم گردنشو یکم خوردم و سینه هاشم که کوچیک بود حالی نمیداد خوردنشون
از طعم کس بدم میاد نمیتونم بخورم واس اون دیگ شروع کردم بکنمش کسش اونقد خیس بود ک نیازی به تف زدن کیرم نداشت
داشتم سر کیرمو میمالیدم رو سوراخ کسش با دستش کیرمو گرفت گفت بکن لامصبو مردم عاخه
خودش کرد توش واقن همچین کس داغی تا حالا نکرده بودم کیرم واقن ی لحظه سوووخت
اونم یه آه بلندی کشید منو محکم بغل کرد فشار داد به خودش
شروع کردم به تلنبه زدن ناله های دیوونم کرد
تو گوشم هی میگفت جرم بده تا ته بکن میخوام بسوزه کسم بکن منو
حشری ترم میکرد و من سریع تر میزدم توش
تو اون حین که داشتم میکردمش گوششو یه لیس زدم اه بلندی کشید اروم تو گوشش گفتم کجا خالی کنم ؟ گفت بریز توش میخوام بسوزم
قرص میخورم تو بریز لامصبو
این حرفش حشری ترم کرد از روش بلند شدم پاهاشو دادم بالا گزاشتم رو شونه هام کس سفید خوشگلش بین پاهاش داشت خودنمایی میکرد سرشو گزاشتم تا ته باز کردم توش
هم خیلی داغ و سکسی بود هم خیلی حشری
سعی میکرد بیشتر بچسبه بهم که تا ته تهش بره توش همون حین یه اه بلندی کشید پاهاشو رو شونه هام قفل کرد و لرزید
چن دیقه تو اون حالت موند بعدش پاهاشو اورد پایین گفت حال ندارم ناجور خالی شدم
منم گفتم برگرد به شیکم خوابید کردم توش زدم زدم تا خالی کردم توش و تو همون حالت بغلش کردم کیرم تو کسش موند یکم بعد دراوردم و پاشدیم رفتیم ی دوش گرفتیم
رابطه مون ادامه پیدا کرد
عاشقش شده بودم گفتم پرده واسم مهم نیس همونطور که من دلم میخواست و خیلی کس کردم تو هم دلت خواسته و بی خیال باکره بودن شدی
هر کس یه نظری داره ولی به نظر من اونی میتونه ادعا کنه که زنم باید دست نخورده باشه که خودش دستی به هیچ دختر و زنی نزده باشه
الانم منتظر عید هستیم که نامزد کنیم
در ضمن یادم رفت بگم 24 سالمه و تو شرکت داییم مشغول هستم خوشمم نمیاد تعریف کنم مث بقیه که شر و ور میگن قیافم اینطوریه قدم فلانه وزنم بیصاره
یه عادم معمولی هستم
ببخشید اگه طولانی شد ولی کاملا واقعی بود
نوشته: ؟


👍 5
👎 8
11942 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

752900
2019-03-08 21:04:26 +0330 +0330

مرسی که در سطر های پاایانی ویژگی های های فردیتو ذکر کردی و ما رو بی نصیب نذاشتی… اخه ما خیلی برامون مهمه که طرف تو فانتزیاش چن کیلو و چن سانته و ایا تو شرکت داییش کار میکنه یا نه :)

3 ❤️

752909
2019-03-08 21:12:18 +0330 +0330

زود نیست واسه ازدواج ۲۴ سال؟؟؟

1 ❤️

752938
2019-03-08 21:44:25 +0330 +0330

وجدانن این جفنگیات رو که نوشتی خودت قبول داری ؟
قوطی گوز

1 ❤️

752987
2019-03-09 03:31:06 +0330 +0330

اولا داستانت طولانی نبود اصلا داستان نبود،خزعبلات بود.دوما به ما چه شما چیکاره ای خط آخر واسه خودت بافتی.کم تعریف کن از خودت.

1 ❤️

753021
2019-03-09 06:38:09 +0330 +0330

کیر تو مغزت جقی تا اومدی داستان بنویسی ابت اومد تموم شد.

1 ❤️

753087
2019-03-09 16:12:17 +0330 +0330

بهترین کصشعر و دیالوگ هفته بدون اقراق تعلق میگیرد به این دیالوگ(بکن لامصبو مردم عاخه خودش کرد توش واقن همچین کس داغی تاحالا نکرده بود کیرم واقعن ی یه لحظه سوووخت، تو گوشم هی میگفت جرم بده تا ته بکن میخوام بسوزه کسم بکن منو)!!!از همون جمله بعد سلام کردنت معلوم بود داستان و فانتزی یه فرد مجلوقه، از یه آدم که به گفته خودش یه دختربازحرفه ای بوده بعیده همچین نوشته سخیفی بنویسه!!یعنی توی دخترباز بقول خودت حرفه ای تاحالا چند خط برای دوست دخترات ننوشتی که اینجور نوشتی برای ما ملجوق!!!گردن من تاحالا یه دختر هم نگات نکرده از قدیم گفتن کم بزن همیشه بزن،تو را با فانتزی های تخمیت تنها میذارم امیدوارم دیگه هیچ نوشته ای ازت نبینم،دیس لایک

1 ❤️

753132
2019-03-09 21:06:32 +0330 +0330

كسي كه اول باسش شربت بيارن و زود دستشو بزاره رو كس دروغ ميگه . بورو جقتو بزن اينقد دروغ نگو . من فقط ندونستم چرا همه قبل اينكه بكنن زود شربت باسشون مياد خخخخخخخ

1 ❤️

753325
2019-03-10 10:43:05 +0330 +0330

من فقط قسمت شربت خوشم مياد كه همه جا هست

0 ❤️