یه اتفاق ساده

1394/10/20

سلام به دوستای شهوانی
اسم من شاهرخ هجده ساله و ازتهران هستم.و البته به تقلید از داستان های دیگه باید بگم قدم 179 وزن 70 قیافمم معمولی.قصه من خیلی معمولیه و ساده هستش قضیه بر میگرده به شهریور پارسال که توی واتساپ اتفاقی با دختری که از قضا فامیل خیلی خیلی دورمم بود اشنا شدم .من اونو بچگی توی مهمونی و اینا دیده بودمش و چندسالی بود ارتباطی نداشتیم.ما توی گروهی در واتساپ هم رو پیدا کردیم . تا چند وقت کارمون چت کردن بود و حرف زدن برای یه سری چیزای خیلی معمولی .حدودا یک ماهی گذشت هرشب توی پیوی باهم چت میکردیم.که یکی از شبا که واقعا حشرم زده بود بالا اصن نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم بحثو کشیدم توی جاده خاکی و سکس و این چیز میزا من انتظار داشتم با واکنش بد اون مواجه بشم ولی کاملا برعکس خیلی مشتاقانه همراهی میکرد. اهان راستی مشخصات فامیلم که اسمش مهدیه یه دختره سبزه با قیافه معمولی و قد متوسط سینه های کوچیک فکر میکنم حدودا سایز 55 و 17 ساله ولی کسش خیلی ناز و خوش فورم و البته ویژگی اصلیش که اونو از بقیه جدا میکنه کونی خیلی خوش فورم و بزرگ و اینگار اصلا در هر حالی قمبوله خخخخخ…
بگذریم…
رسیدیم به شبی که من خیلی حشری شده بودم البته اینم بگم من کلا حشرم بالاس.کارو کشیدم به مسائل سکسی و دیدم اصلا بدش نمیاد و کم کم داره روش باز میشه بعدش از اون به بعد حدود یکی دو هفته علاوه بر چت معمولی درباره مسائل سکسی هم چت میکردیم خیلی تو کف بودم که پیشنهاد بهش بدم که باهم سکس داشته باشیم اما یه ترس عجیبی داشتم که نکنه اتفاق بدی پیش بیاد ، تا اینکه یه شب که تو اوج چت درباره مسائل سکسی بودیم [ تو پرانتز بگم سکس چت نمیکردیم ]
بهش گفتم سالار خوابه اون گفت چقدره حالا سالار؟گفتم میخای ببینی؟گفت اره و من یه عکس گرفتم و واسش فرستادم البته اینم باید بگم که کیرم 15 سانته و نسبتا کلفت.اون از عکس خیلی خوشش اومد و گفت کیرت عالیه و فن ساک زدنه.بهش گفتم خب تو چیا داری؟نشون بده اگه خوشم اومد بخرمش بعد خندیدم و اونم خندید . اولش ادای تنگا رو در می اوردید و عکس نمیداد دو سه روزی رو مخش بودم تا بالاخره چندتا عکس داد ، یه عکس از کسش داد و یه عکس از کون و ممه. واقعا کونش عالی و محشر بود اصلا نمیخورد 17 سالش باشه و منم نمیدونستم یه فامیلی دارم اینقدر جندس.
چند روزی گذشت و کار ما شده بود حرفای سکسی و فرستادن عکس برای هم منم براش فیلم سکسی میدادم.اونم مثل من خیلی داغ و حشری بود شاید بیشتر از من همش یا میگفت عکس کیرتو بده یا میگفت فیلم بده
یه شب تصمیم گرفتم دلو بزنم به دریا و پیشنهاد رو بهش بدم اولش میگفت نه و حوصله دردسر ندارم ، از این جور حرفا ولی با اصرار فراوون من قبول کرد و گفت وقتی مامان و اهل خونه میرن بیرون خرید دامادی برای داداشش بکنن ، من برم خونشون و … بعدش از پرسیدم ببینم از سکس تا چه حد میدونه دیدم خیلی بلده واقعا اینگار اینکاره بود.
چند روزی گذشت…
من تو گروه واتساپی بودم که خودشو چند تا از دوستای مدرسش بودن. رفتم پیوی یکی از رفیقاش ازش یکم پرسو جو کردم دیدم مهدیه کلا اینکارس و جندس.چون حداقل رفیقش میدونس با یکی از پشت سکس داشته.و چند باریم یه شیطونیای دیگه…یه ماهی گذشت همینطور که رابطه داشتیم از طریق تلفن و واتساپ و بقیه نرم افزارا بلاخره وقتش شد یه شب پی ام داد که فردا عصر حدود ساعت 4مامان و داداششو اینا میرن خرید بازار تا اینو بهم گفت هم خوشحال شدم هم استرس شدیدی گرفتم که نکنه لو بره و یه آبروریزی بزرگ… صبح فردا وقتی از مدرسه برمیگشتم البته اینم بگم که من اون سال سال سوم دبیرستان بودم.
حدودا ساعت 3 پی ام داد که مامانم تا یه ساعت دیگه میرن بازار. منم اماده شدم و لباس پوشیدم و وسایلو برداشتم رفتم بیرون از خونه و بلافاصله داروخونه که وسایل مربوطه رو که دیگه وارد هستین بخرم .چون چندسالی بود که خونشون نرفته بودم و تو اون مدت خونشو عوض کرده بودن ادرس خونه رو اس کرد
خونشون دوتا در داشت که البته در پشتی معلوم بود مسیر رفت و آمد نیست چون تقریبا حیات جلوش شبیه گاراژ بود و کلی لوازم به درد نخور ماشین بود خخخخ…
برگردیم به ادامه ماجرا
رسیدم به کوچه…
و در رو باز کرده بود و…وارد شدم اول حیاط بود [ با شرحی که توضیح دادم ] بعد رفتم جلو و دیدم دم در سالن وایسادهوایسادهوایسادهارایش نسبتا زیادی کرده بود و یه تاپ هم پوشیده بود البته خوب چون نه چاق بود نه سینه های بزرگی داشت خیلی فرقی نمیکرد و تحریک کننده نبود مهم پایین تنش بود که یه ساپورت خیلی تنگ پوشیده بود و کونش و روناش تو ساپورت نمایان که هیچ میخاست ساپورتو جررر بده
دست باهم دادیم و رفتیم توی سالن تا رسیدم توی سالن دیگه نتونستم جلو شهوتمو بگیرم چون پشتش بودم داشتم کون بزرگشو دید میزدم بد زده بود به سرم…بغلش کردم از پشت بعد چرخید.تو همون حالت اروم رفتیم روی مبل دو نفره توی سالن نشستیم لبمو گذوشتم رو لبش خیلی داغ بود واقعا خوردنی بود البته اونم خوب همراهی میکرد لباشو اروم گاز میزدم اول بالا بعد پایین اونم خیلی اروم وسط لبامو میبوسید بعد زبونمو کردم توی دهنش و چرخوندم چون بار اولم بود لحظات جالبی برام بود چه لب گرفتن چه بقیه چیزا.بعد دهن و لب و زبون رفتم سراغ گوشاش چون خونده بودم زنا خیلی روی گوش و گردن حساسن و حشری میشن به خصوص خوردن لاله گوش رفتم
شروع کردم مک زدن و لیسیدن و خوردن خیلی خوشش اومده بود به خودش میپیچید و البته خودشو یکم جمع میکرد بعد رفتم سراغ گردنش لیس زدم گردنشو اونم چشماشو بسته بود و همراهی میکرد و البته خیلی لذت میبرد دیدم خب دیگه حالا وقتشه تاپشو در اوردم خیلی اروم چون سینه هاش خیلی بزرگ نبودن سوتینم نبسته بود خودش میگفت سینه کوچیک بیشتر دوست داره خخخ ولی گمونم میخاست کم نیاره بعد… ادامه دادم یکم باز گردنشو لیسیدم اروم اومدم پایین روی سینه هاش اول سینه راست و بعد چپ میلیسیدم اونم چشماش بسته بود و کیف میکرد بالا سینه هاشو یکم مالیدم تا اومدم پاییین رسیدم به نافش تا اینکه گفت ساپورتمو در بیار دیگه طاقت ندارم چون خیلی تنگ بود شلوار و شورتش باهم در اومد نگام افتاد به کسش خیلی قرمز شده بود و میگفت میسوزه. نسبتا کسش قلمبه بود و خیلی ناز و ظریف بهش گفتم اول لباسای منو در بیار تا کار اصلیمونو شروع کنیم اونم اول پیرهنمو در اورد بعد شلوار دیگه کیرم سیخ شده بود از روی شورت یکم برام مالید از نگاش معلوم بود که خوشش اومده گفت خب الان شورتتو در میارم . شورتمو کشید پایین کیرم که دیگه داشت از جاش در میومد ازاد شد .حالا دیگه جفتمون لخت بودیم .چون روی مبل بود هنوز کونشو درست ندیده بودم از روی مبل بلند شد گفتم ساک بزن کیرمو گرفت توی دستش شروع کرد کیرمو توی دهنش کردن واقعا حرفه ای ساک میزد تا ته کیرمو میکرد توی دهنش بعد تخمامو میمکید و لیس میزد بعد یکم ساک زدن دیدم داره ابم میاد …اومد و اون ابمو تو دهنش برد ولی اخر تف کرد کف دستش و گذاشت دم سوراخش که خیس بشه
یه تف زدم به کیرم تا خیس تر بشه ، سوراخش تنگ نبود چون قبلا ترتیبش داده شده بود اما خیلی اروم کردم تو کونش و چند دقیقه ای تلمبه زدم و دوباره هوس کسش رو کردم
گفتم بریم توی اتاق خاب بخابیم رو تخت و بعد رفتیم توی اتاق برعکس هم خابیدیم اون کیرمو میخورد و من کسشو چون من خونده بودم که زنا و دخترا روی چوچوله و کلیتوریس حساسن و راحت با تحریکش شهوتی میشن اون قسمتو میخوردم و میلیسیدم اونم آههه و ناله میکرد و بعد دیدم لرزید و ارضا شد…بعد یکم خوردن کسش و کونش گفتم بلند شو بلند شد و منم x2 زدم کیرمو اروم گذاشتم لب کونش کیرمو کردم تو کونش اولش یکم ناله کرد ولی بعد شهوتش غالب شد بهش کیرمو عقب جلو میکردم اونم داشت حال میکرد… میگفت جوووون… بعد باز ارضا شد منم دیدم داره ابم میاد ریختم تو کونشو دیگه بیحال شدیم و داشت کم کم خوابم میبرد اونم خیلی خیلی بیحال بود و بدون اینکه بدونه من چیکار میکنم رفت تو حموم و منم که دیدم اون این‌جوریه یه کم اثار جرم رو پاک کردم و مرتب کردم و حدود ساعت 6 از خونشون زدم بیرون ، اونم شب کلا واتساپ نیومد و منم خیلی ترسیده بودم که نکنه اتفاقی افتاده اما فردا بعد ظهر اومد و تو پی وی باهاش حرف زدم و گفت مامانش اینا هم دیر اومدن و اونم قضیه رو جمع و جور کرده بود و کسی چیزی نفمیده بود
منم قربون و صدقش رفتم گفتم برای همیشه مال منی
از اون به بعد دو بار دیگه هم سکس داشتیم
البته من دوست داشتم بیشتر باشه ولی اون گفت خیلی سخته براش و واقعا هم راست میگفت دردسر زیاد داشت و لذتش همه ی این دردسرها رو راحت میکرد
پایان…
موافقت کرده عکساشو بزارم تو سایت تا چند روز دیگه میزارم براتون
خوش باشید…

نوشته: shahrokh


👍 2
👎 0
18463 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

528104
2016-01-10 23:33:49 +0330 +0330

آقا…این همه تاپاله که تو خیا بون میبینین همشون منم…ماشاالله مردم ما یا ورزیدن یا یه جاشون خیلی خوش فرمه…

2 ❤️

528145
2016-01-11 11:29:06 +0330 +0330

دور از جون ?
خیلیا تو سایتو بخش نظرا قلم خوبشونو نشون میدم من عاجزانه درخواست میکنم هر از چندی یه داستان بفرستن بلکه شر این گلنار دوستان کم بشه (dash)

0 ❤️