یه انگشت ساده

1396/11/23

سلام
من الهه هستم 45سالمه قدم 178وزنم هم 68کیلو و یازدهم دی جشن تولدم بود دقیقا دهم دی ماه ده سال قبل زمانی که 35ساله بودم برای خرید لوازم و وسایل جشن تولد تنهایی رفته بودم بازار البته اینم بگم که منو همسرم هردو دی ماهی هستیم اسماعیل همسرمم دی ماهیه و فقط تفاوت روزمون دو روزه من دهم دی هستم اون دوازدهم برای،همین هرسال یازده دی جشن تولد دوتامونه می گفتم ده سال قبل رفته بودم تو بازار برای خرید و همانطورکه دنبال جور کردن وسایلم بودم احساس کردم یکی سایه به سایه دنبالمه بازار هم شلوغ بود ولی حس ششم من اشتباه نمیکرد تو یه شلوغی یه دفعه دیدم یکی دستش رو کامل چپوند بین شکاف کونم و درحد دو سه ثانیه کامل سوراخ جونم رو از رو مانتو وشلوار لمس کرد ، ناخودآگاه من قسمت پائین تنه ام رو به جلو پرتاب کردم و یهوئی با حالت عصبی برگشتم که بزنم تو گوشش که متوجه شدم یه پسر جوون خیلی خیلی خوشگلیه چشماش اینقدر خوشگل بود که دلم نیومد حرفی بهش بزنم واقعا چهره معصومانه ای داشت به راهم ادامه دادم که باز تو یه شلوغی دیگه مجدد دستش رو اینبار بیشتر از قبل گذاشت لای کون من و تو همون حالت گفت خواهش میکنم یه حال بهم بده ، انگار مسخ این بچه شدم اصلا نمیتونستم بهش حرفی بزنم باز تکرار کرد و بهش فقط تونستم بگم برو من شوهر دارم اذیتم نکن ، ولی ولکن نبود تو شلوغی بعدی بهم گفت گذر بعدی سمت راست مغازه منه منتظرتم ، جوری این بچه روی من تاثیر گذاشت که منی که تابحال چه در دوران مجردی چه بعد اون با هیچکس نبودم مثل جن زده ها خامش شدم نمیدونم شهوت بود کنجکاوی بود چه حسی منو تو در مغازه این یه علف بچه کشوند به خودم که اومدم دیدم طبقه دوم یه کاروانسرا توی یه حجره قدیمی که البته جای دنجی هم بود لبهام تو لبهای احسانه. و لخت تو بغلش خوابیدم و از کیرشو تا خایه فرو کرده تو کونم و به شدت داره زبون و لبهامو میخوره آنقدر داغ و هیجانی باهام سکس میکرد که چندین بار ارضا شدم و شاید این نوع ارگاسم رو تو عمرم برای اولین بار بود که تجربه میکردم و یکی از دلایل اون قطور و بلند بودن کیر احسان بود که شاید دو برابر کیر شوهرم بود علیرغم سن کمش که تازه 18سالش بود ولی انگار کیر یه الاغ رو پیوند زده و با اون چهره معصومانه و خوشگلش بد دامی برام انداخت بی مهابا درون کون من می کوبید و عرق از بدن هر دوی ما به شدت میریخت گاهی سینه هامو می مالید گاهی زبون میمکید گاهی موهامو میکشید یا نوازش میکرد گاهی کشاله رونمو با کف دست یا نوک انگشتاش دست میکشید ولی از شدت تلمبه تو کونم نه تنها کم نمی کرد بلکه تندتر و محکمترش میکرد تا بالاخره اونقدر با یه دستش کوسم رو مالید و با دست دیگه اش سینمو مالید و زبونمو مکید که همراه با یه ارضای عمیق دیگه و ناله های بلند من آب داغش رو درون کونم تخلیه کرد و نفس نفس زنان خوابید پشت من برای ده دقیقه ای هر دومون در همون حالت خوابمان برد روی یه تخت قدیمی که بسیار طرح زیبایی داشت و معلوم بود که عتیقه است واقعا حجره دنج و باهالی بود همه چیزش عتیقه و قدیمی بود ولی بسیار شیک و تمیز بعد چند دقیقه که بیدار شدیم و خودمون رو تمیز کردیم و لباس پوشیدیم تازه فهمیدم چه غلطی کردم و نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه من زن متاهل سی و پنج ساله تو بغل یه نوجوان هم سن پسر خودم گریه میکردم بعد کمی گریه منو بوسید و ازم جدا شد برام یه رانی از تو یخچال آورد و نشوندتم تا رانی رو بخورم و یه منقل از تو پستو حجره آورد که توش خاکستر بود از توی یه جعبه منبت کاری شده هم یه بافور آورد و دغال ها رو از زیر خاکستر درآورد و نشست به کشیدن بعد اینکه خودش کشید به زور به منم داد و گفت آرومت میکنه که خودتو لو ندی راستم گفت بعد اینکه یه کمی کشیدم احساس کردم بدنم گر گرفته و تپش قلبم زیاد شد و گردش خونم انگار رفت بالا یه چایی نبات برام آورد و بهم داد یه کمی که میزون شدم از حجره اومدیم بیرون یه دونه زنجیر وپلاک طلا بهم داد که حرف eانگلیسی روش نوشته شده بود کلمه اول اسم خودش و البته اتفاقی من وبهم شمارشو داد و گفت اگر خواستی بیا پیشم ، واز هم جدا شدیم ، دو بار دیگه هم رفتم باهاش حال کردم ولی دیگه نتونستم بدم ولی هرسال موقع تولدم یادش میافتم و علیرغم همه وجدان درد مزه لذت اون روز رو زیر زبونم مزه مزه میکنم.

نوشته: elahe


👍 12
👎 15
25650 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

673435
2018-02-12 22:26:44 +0330 +0330
NA

جای مهم داستان رو تعریف نکردی و یهو گذاشت تو کونت
۱۰ میدم که نمونی واس ترم بعد

3 ❤️

673448
2018-02-12 23:20:07 +0330 +0330

خاطرات کثیفت براخودت نگهدارپتیاره هرزه،،،تومینویسی به دروغ یه کسی خرمیشه امتحانش میکنه،،زن شوهرداریکباربده تمومه کارش،،هرزه بیناموس کوس گشاد کووونی

2 ❤️

673452
2018-02-12 23:39:57 +0330 +0330

به همچین زن هایی باید جایزه نوبل داد… زن شوهرداری که بره به این تمیزی بده و حال کنه نشون از شعور بالای اون زنه… وقتی تمام مردها میرن حال میکنن زن ها چرا نکنن؟؟؟ درثانی اینکه آدم همه عمرش بخواد فقط به یه نفر بده یعنی چی؟؟؟؟ که یه روز یه گهی خورده و پای یه کاغذ تخمی رو امضا کرده؟؟؟؟… دمت گرم کار درستی کردی… از زندگیت لذت ببر هروقت تونستی

0 ❤️

673453
2018-02-12 23:47:40 +0330 +0330

علف بچه!!! ینی بچه ای که بتازگی از شیر گرفته شده و شروع به خوردن علف کرده.
یکم مخ نداشته ات رو بکار مینداختی میفهمیدی الف بچه ست.
آخر داستان هم کون رو با وجدان اشتباه گرفتی.

1 ❤️

673476
2018-02-13 05:59:13 +0330 +0330
NA

زنها معمولا سیگار نمیکشن
حالا چجوری میشه یه آدمی که حتی سیگارم نمیکشه یه دفعه تریاکو هروئین بکشه؟
پروسه تریاکی شدن خودش لا اقل یه یه سالی طول میکشه
مگه میشه یه نفر یه دیقه ای راحت و آسوده تریاک بکشه و هیچی شم نشه

آخه چرا خالی میبندین؟ من اصلا به اینکه نویسنده زن باشه هم شک دارم. بعدم چه جوریه که بوی گند تریاک بازارچه رو برنداشته!

0 ❤️

673487
2018-02-13 07:11:04 +0330 +0330

به قسمت تریاک نرسیدم . هنوز تو کف اول داستانم که بالاخره ده دی تولدشه یا یازده دی .

0 ❤️

673500
2018-02-13 09:07:15 +0330 +0330

دادن چ راحت شده
قبلن یکم ناز و نمیام داشت
ارج و قربی نمونده براش

0 ❤️

673517
2018-02-13 11:48:30 +0330 +0330

یه کسی نوشتی که روی کس نوشته هارو سفید کرده

0 ❤️

673522
2018-02-13 12:41:32 +0330 +0330

جنده خجالتم نمیکشه

0 ❤️

673525
2018-02-13 13:19:42 +0330 +0330

دوستان نظر منو پرسیدن. بنده پزشک هستم. عرض کنم مصرف تریاک برخلاف اظهار نظر کوس داستان فشار و میندازه و باعث افت ضربان میشه. به خاطر همین چای نبات میخورن که فشار رو دوباره بالا ببره . راجع به کون دادن در طبقه دوم هجره ی پسر 18 ساله حرفی ندارم.

0 ❤️

673527
2018-02-13 13:22:40 +0330 +0330

ولی اینقدر از نظر علمی حالیم هست که بدونم کسی که شوهرش کیر کوچولو داره و از کوس میکنه زنشو نمیتونه یهو از کون دادن به یه کیر دوبرابر خر مانند لذت ببره. فقط زجر میکشه .
اینجاس که واژه های قدیمی پا ورقی ها درباره دوستان جقی معنا پیدا میکنه

0 ❤️

673547
2018-02-13 17:14:26 +0330 +0330

یه کون هم به من بده منم حجره دارم

0 ❤️

673550
2018-02-13 18:52:42 +0330 +0330

ای کاش میفمیدی ماه تولد خودت و شوهرت به تخم هیچکس نیس.

0 ❤️

673565
2018-02-13 21:08:22 +0330 +0330

یدفه رسید به اونجا که داشت تو کونت تلمبه میزد
مگه تیتر روزنامه کیهانه اینقدر بی ربط بری سر اصل مطلب
ولی اگه فقط به احسان دادی عیب نداره نوش جونش هجده ساله ی کسباز تریاکی
هی شیوا خدا بکشتت دختر

0 ❤️

673591
2018-02-13 22:24:17 +0330 +0330
NA

آقای kaveh4v شما که از خالی بندی بدت میاد خودت خالی نبند که دکتری اگه دکتر بودی میدونستی که نبات ربطی به فشار نداره و بخاطر طبع گرمش خورده میشه که اثر سردی طبع تریاک را خنثی کنه وگرنه اگه یه پارچ هم چای نبات بخوری فشار خون نیم درجه هم بالا نمیره اینو اقلا یاد بگیر آقای دکترررررررررر؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

673601
2018-02-13 23:31:04 +0330 +0330

وقتی یه گزوینی ویتامین کان خونش کم بشه این داستانا رو سر هم میکنه.

کلاس چندی بالام جان؟

0 ❤️

673607
2018-02-14 00:30:23 +0330 +0330

خيلي هم عالي.
فقط احتمالاً اوني كه زدي به بدن كوك بوده نه ترياك

0 ❤️

673632
2018-02-14 04:30:06 +0330 +0330

والا منکه که فکر نمیکنم این انگشت ساده بوده باشه …احتمالا اسپیشیالشو گذاشتن به حسابت

0 ❤️

673647
2018-02-14 07:02:52 +0330 +0330

خخخ کونت درد نگرفت. …

0 ❤️

673694
2018-02-14 20:54:52 +0330 +0330

چایی نبات نعشگی رو میبره تا هزار کص خار دروغ گو

0 ❤️

675668
2018-03-01 15:01:48 +0330 +0330

تخیلات یک ذهن جقی!

0 ❤️

684435
2018-04-27 22:15:29 +0430 +0430

اولش خو میخواستی بزنی تو دهنش بعد هم ادرس داد خودت رفتی بعد یهو نفهمیدی چی شد ک بهش دادی؟
مارو‌خر فرض یا خودتو سیم کش یعنی حالا میخوای خودتو قانع کنی دوبار دگ هم بهش دادی
در اخرم ک نوشتی دگ نتونستم بدم یعنی اگ میتونستی میدادی
برو باو کـ…*رم بدون سانسور دهنت با این داستانت

0 ❤️

697018
2018-06-25 01:11:19 +0430 +0430

با اون قدت باید همه دکون دارا میکردنت تا تولد گرفتن از سرت بپره :))

0 ❤️

721274
2018-10-02 11:45:28 +0330 +0330
NA

خیلی با حال بود ممنون ولی کاملش کن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها