سلام به همه ی شهوانی های عزیز
یه داستان واقعی.
من پیمانم 29سالمه. قد و هیکل و چهره ی معمولی ی دارم. سوژه ی داستانم که اسمش فریباس یه دختر شاسی بلند واقعا حشری سینه های سایز 70 و کون گنده و خوشکل،ولی به خاطر وضعیت مالی نه چندان خوبی که دارن زود میشد با یه مقدار پول خرش کرد.(8سال پیش، خدمت سربازی)داستان از اونجایی شروع شد که یکی. از هم خدمتیام که خیلی کم رو بود شماره ی یه دخترو که همسایه شون بود رو به من داد و گفت که یه کار کن باش دوست بشم. خلاصه دست به تلفن شدم و با وعده وعید طرفا خر کردم و با یه مرخصی 3 روزه با پسر عموم که ماشین داشت راهی دیار دخترک کون گنده شدیم. یه وعده توی یه پاساژ گذاشتیم و سوارش کردیم، وای که چه حالی داشتم. حیفم اومد بکنمش دلم میخواست فقط بلیسمش.

خلاصه زدیم بیرون از شهر جایی که دوستم سراغ داشت ( آخه شهرشون بود) ، توی راه با کلی دستمالی و کلنجار کردن راضیش کردیم که سه تایی بکنیمش و طبق نظر خودش اول من باید میکردم، بعد دوستم و آخرم پسر عموم. خلاصه با کلی لیسیدن و ور رفتن سه نفره لباساشوکندم و شاخ در آوردم. چه کسی چه کونی عجب چیزی. واقعا که یه تافته جدابافته بود. ولی حیف که واسه رسیدن بهش باید کلی مسیر پیوندیم. خلاصه یه براندازی از کس و کونش کردم شروع کردم با سوراخش بازی کردن. قلبم داشت از سینه م میزد بیرون. واقعا کون خوش استیلی داشت. سوراخ کونش که باز شد دیگه نوبت اون بود کیر منو بخوره. بعد کلی کیر خوردن خوابوندمش رو پتویی که پهن کرده بودیم و یه کم تف زدم سر کیرم و سرشو با یه کم زور کردم تو کونشو بعد از کمی مراعات شروع کردم به تلمبه زدن حدود ده دقیقه ای بود که تلمبه میزدم (ترامادول) که دیدم دارم حال میام کیرمو از کونش کشیدم بیرون و با کلی اصرار تمام آبمو خالی کردم رو صورتش که دیگه اون دوتا باش لب بازی نکنن و زود کارو.تموم کنن و بریم. اونا هم.کار شونو کردن و همگی رفتیم دنبال زندگیمون. البته بگم که همین یه سوراخ پای من 100000 تومن آب خورد.

خلاصه اومدیم پادگان. یه همشهری داشتم که تو پادگان با هم بودیم و همه چیزو براش گفتم، اون بد بخت قد کوتاه وتو دل نرو که مثل خروس جنگی چشماش قرمز شده بود از من شماره ش رو خواست که من بهش دادم و… 8 سال گذشت من تو شهرمون یه فروشگاه دارم. 2 روز پیش واسه پاس کردن چکای مشتریام به بانک رفتم و با یه زیر بغل پول از بانک اومدم بیرون همون همشهری قد کوتاه تودل نرو رو دیدم ( بعد8 سال) بغلش کردم و روبوسی و گرم حرف زدن بودیم که یه خانم صدا کرد احمددددددددددددد. بیا بریم از عابر بانک پول برداشتم. رومو که کردم طرفش آب کیرم راه افتاد، بگید چی دیدم. فریباااااااااااا. !!! لامذهب اصلا عوض نشده بود همون طور جیگر و آب نبات. فریبا هم یه نگاهی به من کرد و از روی ناچاری یه احوالپرسی با من کرد(ولی نگاهش همش به پولای توی دستم بود) خلاصه منم موقعیتی بهتر ازاین ندیدم و گرم صحبت با دوتایی شون شدم. وای که رفیقم همون طور از خجالت عرق می‌ریخت آخه بیشرف با این که میدونست ما سه نفری کالیبر کونشو گشاد کردیم رفته باهاش ازدواج کرده. خلاصه توی حرفاشون فهمیدم که وضعیت مالی خوبی ندارن و با کلی اصرار 500000 تومن به دوستم دادم و آدرس و شماره تلفنشونو گرفتم. حالا شهوانی های عزیز من سر وقت پولمو پس بگیریم یا بذارم سر کیرمو بکنمش تو کس فریبا.؟ لطفا نظر بدید. ممنون.

نوشته: پیمان