یه هفته ای کونی شدم (2)

1393/03/20

…قسمت قبل

این حرفو که زد دنیا رو سرم خراب شد بدنم به لرزه افتاد برگشتم به پسره گفتم چیکار کنم اونم که به خودش ریده بود گفت وا نکن گفتم میگه دیدم.صدامو بلند کردم گفتم چیو دیدی گفت دیدم که چه جوری میکردت بذار بابام بیاد مثل سگ میندازیمت بیرون آبروتو پیش دوستات میبرم پسره چاقال،خونه مارو کونده خونه کرده،اینو که گفت ناخودآگاه در رو باز کردم شروع کردم به التماس، بعد چند دقیقه کم کم دلش به رحم اومد گفت اول به اون پسره جاکش بگو بره تا زنگ نزدم ۱۱۰ بیان جفتتونو ببرن،پسره که از خدا خواسته کون مارو پاره کرده بود و حالشو برده بود سریع پیچید، تا اون رفت دیدم لحن پسر صاحبخونه و نگاش عوض شد.گفت آرمان خودت یه جوری برو از این خونه از آدم کونی جماعت خوشم نمیاد ،گفتم من کونی نیستم گولم زد گفت دیدم با چه اشتهایی کیرشو تا ته خوردی،سرمو انداختم پایین گفتم نمیتونم از اینجا برم این خونه رو بابام اجاره کرده از پدرت و همخونه هامو میشناسه به امید اینکه بچه های سالمین.خنده ای کرد و گفت نمیدونه پسر خودش چیکارس.گفت راه نداره همین که گفتم اگه میخواد آبروت نره همین فردا برو،نامرد میدونست چه چیزی بگه که نتونم انجام بدم با التماس گفتم غلط کردم گه خوردم بی خیال شو به پات میافتم.گفت شرط داره گفتم چی گفت باید بهم حال بدی گفتم دیگه جون ندارم.گفت ایراد نداره امشبرو باید برام ساک بزنی فردا که کونت حال اومد کونتم میکنم.گفتم بدم میاد گفت نه خوشت میاد.پسره بد قیافه و لاغر پشمالو کیرشو در اورد سیاه و پشمالو گفت زانو بزن.گفت لباستم در بیار لباسمم در اوردم گفت محشری آرمان محشردوباره زانو زدم جلوی کیرش.حس بدی بود دیگه شهوت نداشتم داشت حالم از خودم بهم میخورد کیرشو چند بار مالیدو نیمه شق اورد جلوی دهنم دهنمو باز نکردم موهامو از بالا کشیدو دهنمو باز کرد کیرشو کرد تو دهنم عرق کرده بود و کثیف تحمل کردم کیرش که راس شد خیلی بزرگتر شد ولی نه به بزرگی اون پسر عربه منم یکم با شهوت بیشتر میمکیدمش.با دو دست سر منو گرفتو کیرشو تا ته حلقم فرو کرد تو داشتم خفه میشدم.دماغم توی پشماش که بلند بود فرو رفت خواستم مقاومت کنم موهامو کشید، گفت کونی جرت میدم.دید دارم خفه میشم کشید بیرون اشک از چشمام زد بیرون و شروع به سرفه کردن کردم،گفت دارم چیکارت میکنم گفتم داری میکنیم گفت از کجا گفتم دهن میدونستم میخواد از زبونم بشنوه بعضی از آدما از این لذت میبرن،گفت کامل ،،،گفتم داری از دهن میکنی منو گفت تو چاقال کی هسی گفتم چاقال تو گفت جون و دوباره کیرشو کرد تو دهنم.بیشرف ده دقیقه انقدر کرد تو حلقم که آبش پاشید تو حلقم داشتم بالا میاوردم.شل شد و دست از سرم برداشت منم سریع رفتمو تو دستشویی تف کردم.با خنده گفت آب کیرمو بخور حیفه. شلوارشو کشید بالا و گفت فردا ظهر میبینمت.شب از درد گلو و کون خوابم نبرد صبح حال نداشتم برم دانشگاه دم دمای صبح خوابم برد.خواب دیدم تو یه سالن بزرگ روی سِن واستادم بلندگو اسمم هی تکرا میکردو مردم دست میزدن بعد سه تا مرد سیاهپوست و کیر کلفت لخت اومدن با تشویق مردم منو لخت کردنو شروع کردن به بوسیدن و مالیدن من .بعد نوبتی کیرشونو تو دهنم میکردنو کونم میذاشتن.با صدای در از خواب بیدار شدم پسر همسایه بود در رو باز کردم اومد تو و گفت ببخشید دیشب خیلی اذیتت کردم گفتم نه من بدبختم گفت نه تو عزیز منی .گفتم میخوای بکنی بیا بکن دیگه حاشیه نرو حال ندارم .اومد شروع کرد بوسیدن من و مالیدن من.اینبار داشت شهوت منو بیدار می کرد و با میل بیشتر تو آغوشش خودمو در اختیارش قرار دادم. گفت برو خودتو تمیز کن میخوام یه حال اساسی باهات بکنم رفتمو سریع برگشتم.وقتی برگشتم دیدم پسره جاخورد سریع گوشیش گذاشت تو جیبشو گفت لخت شو لباسمو در آوردمو دیگه اون ترس دیروز رو نداشتم و گستاخ تر شده بودم، شروع کردم واسش عشوه کردن کونمو خم کردم سمتشو انگشتمو روی سوراخم کشیدم چشام خمار کردمو تو چشاش زل زدم .هر بار این کار رو جلوی آینه میکردم خودم از دیدن خودم تحریک میشدم. داشت از شهوت دیوونه میشد.بهش گفتم لم بده رو کانپه و و هلش دادم .دیدم همزمان در میزنن،زهره ترک شدم گفتم کیه گفت نترس من درستش میکنم با من کار دارن گفتم چرا زنگ اینجارو میزنن گفت اشتباه زدن رفت سمت در و بعد سلام احوال، برگشت.دیدم چند نفر اومدن پشت در ورودی واحد ترسیدم نامرد اف اف رو زده بود دویدم تو اتاق خواب ، پسره گفت نترس تو نمیان ولی از لب در اتاق دیدم رفت و سریع در رو باز کرد و منو صدا زد آرمان جون عزیزم بیا با رفیقای من آشنا شو.گفتم نامرد چند نفر به یه نفر تا اومدم داد بیداد کنم سه تایی پریدن تو اتاقو دهنمو گرفتن آخه اونا که اومده بودن دونفر بودن.زورم بهشون نمیرسید با این حال لگد میزدم.یکیشون رفت بعد چند دقیقه با یه سیخ برگشت که سرش یکم سیاه شده بود گفت دوس داری با سیخ کزت بدم .تقلامو بیشتر کردم ولی فایده نداشت. پسر همسایه دهنمو محکم از پشت گرفته بود و منو از پشت سر گرفته بود رو پاش لخت خوابونده بود و اون یکی که دید من آروم نمیشم شروع کرد به مشت و لگد زدن بهم تو شکممو پهلوهام با چشمام و دهن بسته با صدایی که از ته چاه در میاومد گفتم نزن هر کاری میخواین میکنم.پسر همسایه گفت بسه دیگه نزنش گناه داره دستشو از رو دهنم برداشت و گفت حالا پسر خوبی باش وگرنه مشت و لگده.گفتم باشه.سه تاییشون با عجله اومدن بال سرمو با سرعت لباساشونو کامل در اوردن.به خودم که اومدم دیدم سه تا کیر گنده جلو دهنمو گرفته.خواب امروز صبح تعبیر شده بود فقط سیاه نبودن سبزه و پشمالو.یکیشون گفت اول آخر باید بدی پس از دادن لذت ببر من خودم مفعول این دوتام نترس حال میکنی پس سخت نگیر.هیچی دلو به دریا زدم رفتم سراغ اولین کیر ،پشت سرهم کیراشونو نوبتی خوردم بعضی وقتا دوتایی میخوردم،راستشو بخواین از خود بیخود شده بودم.تا اینکه اون پسره که سیخ داغ اورده بود واسه ترسوندن من،، رفت و کاندوم کشید و ژلی با خودش اورده بود به سر کیرش مالید من حسابی شهوتی شده بودمو قمبل کردم اونم دستشو که یکم ژل سرش مونده بود توی سوراخم فرو کردو گفت عجب کونی داری لامسب از کون دختر ناز تره این حرفش بیشتر منو تحریک کرد و کونمو براش بازتر کردمو تکون دادم همشون گفتن جون.خیلی رو فاز بودم که درد کیر طرفو احساس کردم بعد کلی عقب جلو کردن رفت تو بالاخره صحنه ای که بارها با تجسمش جق زده بودم به حقیقت پیوسته بود در حالی که ساک میزدم یه نفر از کون داشت منو میکرد.شروع کردن با پوز های مختلف منو نوبتی کردن دیگه کونم داشت آتیش میگرفت چندبار دستشوییم گرفت و رفتم خودمو تمییز کردم.پسره که سیخ داغ اورده بود وقتی سگی منو میکرد چنان محکم ضربه میزد که تمام بدنم میلرزید صدای خایه هاش به در کونم میخورد و شالاپ صدا میداد دیوونم میکرد و میگفتم محکمتر بزن.پسر صاحبخونه خوابید ازم خواست روکیرش بشینم وقتی نشستم رو کیرش کیرش تا ته رفت تو.وقتی شروع کردم به بالا پایین کردن خودم روکیرش کیرشو تو وسط شکمم حس میکردم داشتم حالی به حالی میشدم خایم که به شکم پشمالوش مالیده میشد خیلی حال میداد.اون پسره که میگفت مفعولشون بوده منو رو تخت خوابوند جوری که کل وزنم روی سر و گردنم بود پاهام اومد سمت شکمم و سوراخ کونم به سمت سقف قرار گرفت و اومد بالا سرم سر کیرشو خم کرد سمت کونم و فرو کرد تو .تو عمرم همچین لذتی نبرده بودم یکی از یکی دیگه بهتر میکرد.مدام از سر کیرم اون مایع بی رنگه در میومد شاید باورتون نشه یه بارم که به پشت خوابیده بودم وقتی سرعت تلمبشو زیاد کرد یه قطره منی هم در اومد از کیرم .شاید اون روز اگه غیر از من یکی دیگشون هم مفعول میشد اینقدر کیف نمیکردم.فکر اینکه اونا به بدن من محتاجن به سوراخم به لبهام منو مست میکرد.اینکه با بدن سفید و بی موم زیر کیر سه تا مرد خودمو تو آینه جلو تخت نگاه میکردم محشر بود کیف میکردم.این که با چند نفر در آن واحد باشی خیلی سکسیه و برای من اتفاق افتاده بود.سرتونو درد نیارم حدود یک ساعت به حالتهای مختلف منو کردن دونه دونه آبشون اومد و رو شکمم خالیش کردن.دیگه بدم نمی اومد پسر صاحبخونه همینکه آبش اومد رفت تو آشپز خونه یه خیار بزرگ اورد چرب کرد و کرد تو کونم با یه دست با سرعت زیاد عقب جلو میکرد با یه دست واسم جق میزد.آبم دو دقیقه ای اومد .دمش گرم حسابی حال داد بهم دیگه اون احساس گناهه کمتر شده بود رفتم خودمو شستمو اومدم.اوناهم رفتن حموم و ناهار زنگ زد از بیرون اوردنو و خوردیم.من گفتم یه استراحت بهم بدین عصر دوباره همتونو ارضا میکنم قبول کردن .رفتیم رو تختی که منو روش گاییده بودن چهار نفری ازم خواستن لباسامو در بیارم .ازشون قول گرفتم دیگه فرو نکنن.اون پسره که سیخ داغ اورده بود از پشت سر بغلم کردو کیرشو گذاشت لای پام از پشت شروع کرد گردنمو و گوشامو خوردن، حس جالبی بود قشنگ احساس کردم زنش هستم.پسر صاحبخونه هم اون پسر رو بغل کرد همگی خوابیدیم.عصر از دستمالیهشون بیدار شدم سه تاییشون که کیراسون دوباره راس شده بود داشتن با بدنم ور میرفتن.منم پاشدم و شروع کردم به ساک زدن کیراشونیکم که خوردم رفتم کونمو تمییز کردمو برگشتم.اون شب دوبار دیگه همشونو ارضا کردم و خودمم یکبار ارضا شدم.دیگه پرستاتم از درد داشت میترکید.تا بالاخره رفتیم حموم و خوابیدیم.شب از ترس اینکه کسی نیاد و سه نشه چون خوابمون سنگین میشد لباسامونو پوشیدیم.صبح با صدای تلفن از خواب بیدار شدیم.یکی از همخونه هام بود گفت من نزدیک خونم خواستم ببینم هسی من کلیدو تهران جا گذاشتم.منو بگو چه شانسی اوردم کلیدشو جا گذاشته بود وگرنه آبروم میرفت.با هم سریع خونه رو تر تمیز کردیم و اونا خداحافظی کردنو رفتن .بهم گفتن تا حالا کردن هیچ دختری انقدر که کردن من بهشون حال داد حال نداده بوده.از من قول گرفتن اولین فرصت بازم باهاشون باشم منم قول دادم.بعد از اون چندین بار وقتی مکان جور میشد منو کردن بعضی وقتا دونفره سه نفره ولی هیچ وقت اندازه دفعه اول بهمون حال نداده.
ممنون از اینکه تا آخرش خوندین ولی از من به شما نصیحت اگه تا حالا ندادین ،ندین که یکبار تجربش انقدر لذت بخشه نمیشه ترکش کرد.

نوشته:‌ آرمان


👍 2
👎 0
49989 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

422053
2014-06-12 07:16:28 +0430 +0430
NA

داستانت عالی‌ بود و چون می‌دونم سید علی‌ چلاقم ( یا همون سید علی‌ تکدست) میاد اینجا داستانارو می‌خونه توجهشو به آیدیم جلب می‌کنم. biggrin

0 ❤️

422054
2014-06-12 07:55:24 +0430 +0430
NA

ایش. wacko

0 ❤️

422055
2014-06-12 08:45:36 +0430 +0430

معرکه بود کاشکی منم اونجا بودم وکمکت سه تا کیر میخوردم.اووووووووفففففف.

0 ❤️

422057
2014-06-13 12:28:35 +0430 +0430
NA

همجنس بازی اونم برای مرد کثیف ترین کار دنیاست برات متأسفم

0 ❤️

422058
2014-06-13 17:59:33 +0430 +0430
NA

بیاین کیک منتظرتونم
Amirking1234

0 ❤️

422059
2014-06-21 07:17:03 +0430 +0430
NA

خفه شو الدنك اين اقا ولي امر مسلمين هست بار اخرت باشه توهين ميكني

0 ❤️

422060
2014-06-22 03:04:01 +0430 +0430

طفلکی
داستانت به روایت تصویر:
diablo clapping wacko aggressive good
اولی اونی که سیخ داغ آورده بود
دومی پسر صاحب خونه (خایمال)
سومی تویی
چهارمی هم همونی که میزدت

0 ❤️

422061
2014-06-24 16:23:05 +0430 +0430
NA

دوس داشتم:> ×ـ×

0 ❤️

422062
2014-06-27 12:19:15 +0430 +0430
NA

داستانت خوب بود.ولی کاری که تو کردی بعید میدونم من که 1زنم بتونم انجام بدم.

0 ❤️

422063
2014-07-30 08:28:16 +0430 +0430
NA

سحر با اين حرفت خرابش كردي رفت . 3 نفري از كون كردنت 10 نفر هم بودن جيزيت نميشد كوني

0 ❤️