یک شب پرکار

1392/09/04

سلام من ستاره ام 26 سالمه 2 سال ازدواج کرده بودم نمیخام از خودم زیاد تعریف کنم ولی خوب قیافم بد نیست بینیمو عمل کردم لبامم پروتز و همینطور سینه هام(به لطف شوهرم) قدمم 186 وزنمم 78 کیلو شوهرم خیلی پولداره از اون خوانواده هاست که پولشون از پارو بالا میره ولی متاسفانه خواموادش مذهبین و زیاد از من خوششون نمیاد من قبل از ازدواج شیطونی زیاد کرده بودم ولی بعد از ازدواج اکبر گفته بود که همه گذشتت به کنار و اگر ازت یک اشتباه سر بزنه طلاق. من خدایی با اینکه برام چندتا موقعیت پیش امده بود کاری نکرده بودم.
قصه از اونجا شروع شد که اکبر گفت میخوام برم ماموریت ولی زیاد طول نمیکشه 2و3 روزه برمگردم منم گفتم باشه زنگ میزنم مامانم بیاد اکبر که داشت میرفت گفت سوییچ ماشین تو کشو ولی تو با ماشین جایی نمیری فهمیدی؟ (رو ماشینش حساس بود نمیزاشت من بشینم پشت فرمون) خلاصه اون رفتو منم بجای مامانم زنگ زدم مهشید هنوز ازدواج نکرده بود و اکبر رفت و امد با اونو ممنوع کرده بود که البته مهشید یک جنده به تمام معنا بود که حتا چندیدن بار از خفت کردناش برام با خوشحالی میگفت اومد پیشم و گفت ستاره حوصلم سر رفت بریم بیرون یه دوری بزنیم گفتم باشه کجا بریم زنگ بزنم با اژانس بریم گفت ماشین که پایین بود گفتم اصلا حرف ماشینو نزن که اکبر بیاد بفهمه هم منو هم تورو با هم میکونه اونم خندید و گفت من که از خدامه منم گفتم تو واقعا جنده ای و تو این شکی نیست خلاصه با شوخی و خنده اخرش راضی شدم با ماشین بریم ماشین لندکوروز شاسی بلند بود و من زیاد راحت نبودم رفیتیم ایران زمین خیلی شلوغ بود مهشید چندتا شماره از ماشیانای مدل بالا برای خودشو من گرفت اومدیم برگردیم که چون جو منو گرفته بود اونجا نتونستم ماشینو کنترل کنم زدم به سطل اشغال شهرداری داشتم سکته میکردم که یه دفه مهشید کفت با چیزی نشده که من خودم یه صافکار میشناسم فرحزاده نزدیکم هست کارش حرف نداره ماشینو میدیم زودم تحویل میده

خلاصه رفتیم همون صافکاریه که مهشید میگفت اسم یارو امیر بود صافکاریش یجورای پرت بود ول تو گاراژش پر از ماشینای مدل بالا بود. خلاصه رفتیم پیشش تا مهشیدو دید شناختو یه لبه تیز ازش گرفت و به مهشید گفت چطوری مادر جنده بعد از اینکه ماشینتو فروختی رفتی دیگه ام بر نگشتی اونم گفت عوضش برات ماشین نو اوردم تا منو دید مودب شد سلام علیک کردیم ماشینو دید گفت بدونه رنگ در میاد خرجشم زیاد نمیشه میشه 5 ملیون تا اینو گفت جیغ مهشید رفت هوا اونم گفت همینه که هست فکر میکنی کمتر میشه ببر جای دیگه مهشید امد پیشم گفت این کارش درسته اگر میگه انقدر میشه واقعا قیمتش همینه بعد همون موقع یکی به مهشید زنگ زد اونم گفت باید سری بره خونشون گفتم نازی من بهت نیاز دارم اونم گفت نترس تنهای از پسش بر میای رفتم پیشه امیر تا باهاش صحبت کنم گفتم امیر خان من تو حسابم همش 3ملیون دارم انم گفت خوب بقیشو میخوایی از کجا جور کنی گفت به خدا میدم بهت گفت یعنی میخای 2ملیون بهم بدی(منضورش سکس بود) ناراحت شدم ولی نمیتونستم چیزی بگم گف باشه درست میکنم ولی سرم شلوغه هفته دیگه امادس گفتم به خدا عجله دارم شوهرم پس فردا میاد گفت بخاطر نازی اینکارم برات میکنم فردا ساعت 11 شب بیا بگیر دیگه چونه نزن گفتم باشه رفتم

فردا شب ساعت 10 رفتم پیشش گارژش بسته بود منو که دید گفت زود اومدی گفتم شاید شده باشه زودتر بیام امیرم گفت نه هنوز اماده نیست بیا رفتیم تو نشستیم اونم گفت خوب بگو ببینم لطف منو چجوری میخایی جبران کنی دیدم این سیخ کرده کارمم پیشش گیر بود دیگه طفره نرفتم گفتم نازی میفرستم حسابی از خجالتت در بیاد خندیدو گفت با نازی که دیگه این حرفارو نداره اشاره کنی بهت میده تازه کونشم که جرخوردست اومد جلو سورتم من نشسته بودم و اون ایستاده گفت منظوره من خوده تو بودی سری شلوازشو کشید پایین دیدم یه کیر کلفت که خوابیدش اندازه سیخ شده کیر اکبر بود افتاد بیرون گفتم امیر خان اخه من شوهر دارم میشه بیخیال من شی گفت چرا نمیشه توام بیخیال ماشین شو گفتم نمیشه نشست روبروم گفت پس همون کاریو بکن که همه زنا میکنن لنگاته برام هوا کن شرو کرد لب گرفتن ازم دستشو برد لایه پهام شرو کرد با کسم ور رفتن گفتم اقا امیر یعنی واقعن هیچ راهی نداره عصبانی شد مهکم زد زیره گوشم گفت خفه شروع کردم گریه کردن بلند شد وایساد کیرشو اومد بکنه تو دهنم که نمیخواستم این کاره بکنه که موهامو کشید و بزور گذاشت دهنم بعدش گفت اگر دندونات بخوره به کیرمو کیرمو زخمی کنه دندوناتو میشکونم شرو کردم براش ساک زدن من برای اکبرم اصلا ساک نزده بودم خلاصه بعد از چند دقیقه ساک زدن بلندم کردو لباسامو بزور در اورد منم بخاطر اینکه دیگه کتک نخورم همکاری میردم ولی اون باز وحشی بازی در میورد مثلن تاپم یجوری در اورد که یقش دیگه گشاد شده شورتمو پاره کرد دکمه های مانتمم کند شده بود شلوارمم پرت کرد تو کسیفیهای تعمیر گاه گفتم تورو خدا ارو تر من که خودم دارم در میارم لباسمو محکم یه دونه زد به پسونم گلومو محکم چسبیدو گفت مادر جند اگر یه کلمه دیگه کس شر بگی سری بعدی میام جلوی شوهرت میکنمت خر فهم بعد ولم کرد داشتم خفه میشدم جایه انگشتاش رو گلیم زخم شده بود نفسم هنوز بالا نیومد بود که یه جوری زد در کونم که مرده زندم امد جلویه چشم چند بار محکم زد دیگه کونم سر شده بود گفتم لان از کون میخاد بکنه دیدم جاکش دباره گلومه گرفتو گفت جنده خانوم فکر کردی من کستو ول میکنک از کون میکنم کیرشو بی مقدمه گزاشت جلویه کسم با تمام وود حل داد تو کسم کس من که تاحلا همچین کیری ندیده بود شرو کردم جیغ زدن گریه کردن امیرم ملوم بود داره حال میکنه حسابی یه چند دقیقه گذشت خودمم داشتم حال میکردم نتونستم جلوی اهو ههم بگیرم امیرم تا دید اینججوریه گفت داری حال میکنی نه ولی فقط من باید حال کنم فهمیدی جنده خانم کیرشو در اورد پاهامو داد هوا شروع کرد فرقونی از کون کردن اومدم بگم از کون نکن که کیرشو کرد تو کونم اخه من به اکبرم از کون نمیدم اخه هیکلم خراب میشد

همینطوری که من داشتم جیغ میزدم کون میدادم انم محکم میزد به پستونام که گفتم الانه که پستونام بترکه از بس فشازشون میداد تو همین حین شروع کرد تند تر تلنبه زدن منم داشتم دیگه حال میکرد دستم رو کسم بودو داشتم به خودم ور میرفتم که دیدم کیرش تو کونم داره کوچیک میشه ابش امده بودو ریخته بود تو کونم کیرشو از کونم کشید بیرو ن یکم سرش اب کیر بود از اب کیر واقعا بدم میومد اورد جلو سرتمو کیرشو مالید سرو صرتمو کرشو تاخایه هاش کرد تو دهنم داشتم خفه میشدم کیرشو در اورد یه نفسی کشیدم گفتم تموم شد حالا میتونم برم گفت حتما چرا که نه امدم بلند شم لباسامو بپوشم که فت پا کشدیو من خوردم زمین محکم با لگد زد به شکمم گفت من میگم کی تموم شده حالیت شد یه بشکه پر از روغن اونجا بود موهامو گرفت بلندم کرد برد بغل بشگه توش پر از رغن بود سرمو کرد تو بشگه داشتم خفه مشدم همنجوری دستو پا میزدم سرمو اورد بال تو دهنو دماغم پرز از روغن شده بود حالم ذاشت به هم مخورد دو سه بار دیگه اینکارو کرد شرو کرد دوباره کناره بشکه منو کردن نمیدن چرا ولی تو اون مقعیت به خودم گفتم من که ایجا گیر افتادم خوب بزار حال کنیم دوباره تو همین حین شرو کردم باخدم بازی کردن چند دقیقه که از کون منو کرد کزاشت دوباره تو کسم من که روزمین نبودمو تو حلا خودم نبودم بعد از چند بر ولنبه زدن از کس دیگه داشت ابم میومد شرو کردم جیغ زدن گفتم من دارم مییییییییییییییییام امیرم گفت بیا خوش امدی که تا کیرشو کشدی بیرون کلی اب زد بیرون امیرم دستشو کرد تو کسم تا کمک کنه دیگه بی حال شده بودم که امیر گفت عزیزم ابه من بیید بره بار دوم بیاد وگرنه نمیزام از اینجا بری گفت پس همکاری کن کرد تو کسم دو باره چیزی حس نمیکرم ولی بخاطر اینکه کتک نخورم دوباره به زور اه اوه مکردم ابش که اومد این سری ریخت تو کسم گفت اگر بچه دار شدی بدون ماله من نیست چون خودم اون بچرو بکنم حال اصلا نداشتم بلند شدم شلوارمو پوشدم حسابی کسیمف شده بود علی الخصوص که سفیدم بود دنبال کرستم میگشتم که دیدم دسته امیره گفت ای دسته من میمونه اخه پستونتو میده تاپمم که یقش گشاد شده بود دیگه بدرد نمیخور مانتومم که بیشتر شبیه حوله شده بود گفتم فقط خدا کنه جایی ایسته بازرسی نباشه سوییچ برام اورد گفت اگر زدی به جایی بازم با پیشه خودم داشتم میرفتم که گوشه مانتومو امیر گرفتو گفت راستی بقیه پولمنو وقتی اورد منم فیلمه امشبو نشونت میدم حروم زاده دوربین نصب کرده بود تو گارژش سوار ماشین شدم رفتم طرف خونمون…

نوشته: پدرام


👍 2
👎 0
143292 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

405559
2013-11-25 19:29:35 +0330 +0330
NA

aghebate sheytanat bazi hamine dg
garche doroghi bish nabod dastanet

0 ❤️

405560
2013-11-25 19:30:23 +0330 +0330

داستانتان تکراری بود خانم نجیبیان . خوشم میاد اصلن هم اهل چسی اومدن نیستی! :D

0 ❤️

405561
2013-11-25 19:41:54 +0330 +0330
NA

سوتی گلابی دادی وحشتناک
خعلی کوسکشی وجدانا :-D
ریدم تو داستانت
اول خودشو ستاره معرفی کرد آخرش نوشت پدرام
ای تو قبر زنده هات ریدم
آفریقایی های کوس ندیده هم اینطوری سکس نمیکنن.
حیف کیرم حوالت کنم دم صبحی :-D

0 ❤️

405562
2013-11-25 19:42:43 +0330 +0330
NA

برو باو مشنگ
وایسا وایسا
مهشید شد نازی؟
خودت که ستاره بودی شدی پدرام؟
یکی این نکبت رو خفه کنه

0 ❤️

405563
2013-11-25 22:50:05 +0330 +0330
NA

ziba bod mer30

0 ❤️

405564
2013-11-26 00:46:29 +0330 +0330
NA

كس مشنگ از اين ور اون ور كپي نكن بيار بذار اينجا ///

0 ❤️

405565
2013-11-26 00:53:32 +0330 +0330
NA

كسشعر و تكراري بود بكنار، ولي پيام داشت.

L) بانوان محترم، پشت فرمون نشينيد كه بگا نريد. L)

0 ❤️

405566
2013-11-26 01:04:46 +0330 +0330

من ک کلن داستان نمیخونم ؛ ولی از کامنت های زیر داستانت فهمیدم کس و شری پیش نبوده !

0 ❤️

405592
2013-11-26 05:06:02 +0330 +0330
NA

كيرم تو دهن مدير سايت كه هر كس و شعرى رو ميزاره

0 ❤️

405568
2013-11-26 05:06:38 +0330 +0330
NA

سلام.اصلا تو کامل خوندی که میکی زیبا بود. 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} =))

0 ❤️

405569
2013-11-26 05:27:14 +0330 +0330

عزیزم از اون تیکه…فت پا…مشخصه پسری و شدیدا خزوخیل…

0 ❤️

405570
2013-11-26 07:31:30 +0330 +0330
NA

بی مزه بود کودن

0 ❤️

405571
2013-11-26 09:24:20 +0330 +0330
NA

من این داستان چند وقت پیش خوندم ویرایش چندمش بود و ای کاش من اون مکانیک بودم خیلی خفت گیری و وحشیگری با غریبه تو سکس حال میده حالا بیا یه بار بما اینجوری بده

0 ❤️

405572
2013-11-26 09:33:05 +0330 +0330
NA

آخ که خالیبندی زیاد بود سه بار یارو کرده بود مگه در یه ساعت چند بار کیرش راست میشه

0 ❤️

405573
2013-11-26 09:37:00 +0330 +0330

ديوس اين كسشعراچيه نوشتي كيرخرتوكونت شانس اوردي بچه هابه اندازه كافي بارت كردن وگرنه خودم به حسابت ميرسيدم كس كش

0 ❤️

405574
2013-11-26 11:11:50 +0330 +0330

این پدرام کونی یا همون ستاره جنده شایدم مهشید لاشی یا همون نازی هرزه ای بابا یه داستان چه قدر غلط داره هم از نوع املایی هم از نوع کوس و کون .ریدن بچه ها بهت ولی مال سوسک فاضلاب شهری هنگ کنگ هم روش کس مغز اعظم

0 ❤️

405575
2013-11-26 15:10:56 +0330 +0330
NA

بچه ها من فهمیدم چی شد مهشید به اکبر داده بچش شده نازی
ستاره هم به امیر داده بچش شده پدرام
نازی به پدرام نداده پدرامم جلق زده و داستان ریده با اون چشمای جلقیش…

0 ❤️

405576
2013-11-26 16:12:33 +0330 +0330
NA

خيلي ارزو داشتي يه جنده 186 سانتي باشي !!!
حقش بود امير به كيرش گريس ميزد و به كونت روغن بعدش با كمك جك و مشتي و چكش مي افتاد تو جونت و اون قدو هيكل ناخراشيده ات را سرو سامان ميداد .و جلوتو يعني جايي كه كير اويزونه با مته سوراخ ميكرد و تبديلت ميكرد به يك قحبه تمام عيار .
اما نميشه هم از جلو بهت زدن و هم از عقب . امير كه سهله اگه تمام صافكاراي ايران جمع بشند نميتونند بدون رنگ درستت كنند چون قبلا هم خيلي رنگ داشتي . اصلا شاسيت كه افتضاحه به درد اوراقي هم نميخوري .
ضمنا دوماغتو بده بچه هاي شهواني بشاشن توش تا مث دماغ خوكا بشه

0 ❤️

405577
2013-11-26 16:42:32 +0330 +0330

بچه ها دقت کنید !
موهامو گرفت بلندم کرد برد بغل بشگه توش پر از رغن بود سرمو کرد تو بشگه داشتم خفه مشدم همنجوری دستو پا میزدم سرمو اورد بال تو دهنو دماغم پرز از روغن شده بود …
بشکه!
روغن!
میشدم!
بالا!
پراز!
خاک بر سر کودنت! چیزایی که میرینی! ببخشید مینویسی رو یه بار بخون .بعد از ویرایش
جوری بنویسش که قابل باور باشه. در ضمن اسم داستان رو بذار شب پر کیر!!!

0 ❤️

405579
2013-11-26 18:36:43 +0330 +0330
NA

پس با اين حساب مادر فولاد زره بايد جلوت لنگ بندازه . پروتز لب و سينه عملي و قد صد و هشتاد شش؟ فيل كسي هستي واسه خودت .
داش اكبر برده بودت آب توبه سرت بريزه يا نه ؟‌ فيلم هاي ملك مطيعي زياد مي بيني نه؟
لند كروز شاسي بلند بود؟‌ مگه لند كروزر شاسي كوتاه هم داره ديوث بي همه كس.
مرده شور برده 5 ميليون واسه بدون رنگ در آوردن يه خوردگي به سطل آشغال پلاستيكي؟؟؟؟؟؟
نازي رو از كس ننه تو در آورده بود امير صافكار؟ نازي كي بود ؟
لهجه هم كه داري كه يواش يواش زد بالا تو داستان . به نظرم از دوستان متوهم كرمانشاه ، ايلام و خلاصه همونورا باشي شما .
غلط املايي هم كه نشون از اين ميده كه كلا به جاي سر كلاس رفتن داشتي به ناظم و مدير و همه كون مي دادي تو مدرسه مرتيكه .

0 ❤️

405580
2013-11-27 01:48:57 +0330 +0330
NA

ستاره جون تو که به عنوان یه ستاره باید درین داستانت خوب میدرخشیدی

0 ❤️

405583
2013-11-27 05:25:54 +0330 +0330

آفتاب برست حيف نفس كه بعدش بخوام اخ كنم و سبس تف بشه و بندازم بر درب سوراخ كون مباركت

0 ❤️

405584
2013-11-27 06:33:45 +0330 +0330
NA

:O
ستاره؟
فیافت بدک نیست ولی لب و سینه دماغت عملیه؟
اگه کیری نبود عمل نمیکردی
مهشید چجوری یهو شد نازی؟
:O
تو خودتم که بگایی پیش بهترین تعمیرگاه دنیا هم ببری بازم.مشخصه جاش

ماشالله به غلط املائات
:O
اونایی که درست نوشتی رو باید بشماریم

دوستت جنده به تمام عیاره بعد باهاش رفتی بیرون بدون اجازه شوهرت؟
روغن تو صاف کاری؟
صبح زود بهش دادی اوخ یک شب پر کار؟
داستانت الکی و مندراوردی بود
ملجوق ، جقی ،

0 ❤️

405585
2013-11-27 08:52:59 +0330 +0330

از مجموع كامنتها نتيجه ميگيريم :
كير تو كونت. پسرك مجلوق.

0 ❤️

405586
2013-11-27 10:09:29 +0330 +0330
NA

پدرام جان عزيزم اسم شوهرت اكبر يا فردين، راستي اب پاكي به سرت نريخت
اين مشخصات ظاهري براي يه مردهم زيادي بزرگه واي به حال يه زن(قد ١٨٦ وزن٧٨)
همين دو خطو بيشتر نخوندم اخه تكراري بود فقط يادمه كه خيلي جنده بازي در اوردي تو اين داستان(بهتره بگم كس شعر يا كير غزل هر كدوم كه بيشتر دوست داري)

0 ❤️

405587
2013-11-27 10:16:34 +0330 +0330
NA

راستي خانوم معلم از كجا فهميدي كه نويسنده از دوستان متوهم كرده؟؟؟
لطفا وقتي لهجه هارو نميشناسين الكي اداي پروفسورهارو در نيارين

0 ❤️

405588
2013-11-28 04:23:42 +0330 +0330
NA

ms teacher لطف کنید هیچ قوم یا نژادیو مورد تمسخر قرار ندید شما از کجا بقول دوستمون فهمیدی کرد بودن ایشون.من از نویسنده دفاعی نمیکنم اما تو که ادعای معلم بودنت میاد شعور داشته باش به هیچ قومی اعم از ترک .کرد.گیلک .بلوچ.لر …توهین نکن اینا هر زبونی داشته باشن محترمن و چشو چال مان اگه امثال کرد لر و ترکو… نبودن الان تو کون نشور این گربه رو نداشتی پس حرف دهنتو بفهم لاشی

0 ❤️

405589
2013-11-30 01:30:41 +0330 +0330

کیری بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
اینقدر جلق زدی که دچار توهم چند شخصیتی شدی. ننویس کله کیری. شاشیدم تو گلبول‌های سفیدت، دیگه ننویس.

0 ❤️

405590
2013-11-30 08:16:26 +0330 +0330
NA

اينقد غلط املايي داشت كه حتي نتونستم تا نصفه بخونم. اه

0 ❤️

405591
2015-08-25 18:51:23 +0430 +0430

یه ت ت ت ی دیگه,ننویس این تخمی-تخیلی-تکراریا رو,مغزم هنگ کرد,مترجم لازمه این داستان…اولش همچین با کلاس میگی من خداییش کاری نکردم,بعد اصطلاحاتی بکار میبری که مشخصه داستان چیه,ملت,بلا نسبت این بچه ها خر نیستنا,اونم این سرد و گرم چشیده های شهوانی…دیگه از صافکاری چیزی نگم بهتره.بچه ها گفتن

0 ❤️

637261
2017-07-01 15:13:07 +0430 +0430

عجب دیوونه ای هستیا:||||

0 ❤️