آروم توی تخت غلت زدم ، بین خواب و بیداری بودم. اون قسمت از وجودم که بیدار بود عطر تنشو حس میکرد قسمت دیگم داشت خواب میدید. انگار اون کاملا بیدار بود میفهمیدم تازه از خواب پاشده داره تو جا غلت میزنه. هر چقدر غلت میزد باز بدنش متمایل به بدنم میشد. کم کم دستشو روی کمرم حس کردم ، انگشتاش که با کمرم بازی میکرد و همینطوری میرفت پایین تر و نزدیک به کونم می شد. بیدار شده بودم ولی به روی خودم نمیوردم ، تو فضا بودم ! دلم میخواست زودتر دستشو برسونه به کسم چوچولمو بماله … اون موقع صدای نالم بلند می شد نمیتونستم خودمو به خواب بزنم. یکم که کمرو کونمو مالید نا امید شد، شاید فکر کرد خستم یا آمادگیشو ندارم یا واقعا خوابم ! ادامه نداد. گوشیشو از رو میز کنار تخت برداشتو خودشو با اون مشغول کرد. نمیتونستم تحمل کنم چون حسابی حشری شده بودم، کسم آتیش گرفته بود دیگه نمیتونستم خودمو به خواب بزنم باید تا وقتی تو تخت بود و موده سکسی داشتیم باید شروع میکردم. آروم دستمو از زیر پتو بردم پایین و رسوندم به کیرش … مثل سنگ سفت شده بودو حسابی داغ بود. *** هنوز کامل کیرشو تو دستم نگرفته بودم که یهو منو چسبوند به خودش و در گوشم گفت میدونستم بیداری… منو گول میزنی؟اینطوری کردم که خودت بیای سراغش …*** با این حرفاش بیشتر حشری شدم … شرتم خیسه آب شده بود.*** لباشو چسبوند به لبام و سینه هامو با دستاش میمالوند. تند و تند پشت سر هم لبامو گاز میگرفت گردنمو میلیسید یه ناله ی کوچولو کردم …*** پتو رو با یه حرکت زد کنار و لباشو از لبام جدا کرد ، از روی شرتش کیرشو میمالیدم … با صدای خش دار حشریش تو چشام نگاه کردو گفت بخورش برام نفس …*** غلت زدم پایین تخت یه جوری که بتونم وقتی کیرشو میخورم تو چشماش نگاه کنم ، از روی شرتش کیرشو لیس میزدم… صدای نفساش در اومده بود.*** شرتشو کشیدم پایین سر کیرشو بوس کردم قبل از اینکه بخوام بکنمش تو دهنم منو کشید تو بغلش گفت برعکس شو میخوام اون کستو بخورم… برعکس شدم و حمله ور شدم به کیرش … به زور 2 تا تخماشو تو دهنم جا میکردم با دستم براش تند تند جق میزدم و ناله میکردم داشت با زبون زدن به بالای کسم روانیم میکرد با دهن پر جیغ میزدم!*** ناله های حشریم دیوونه ترش میکرد انقد به کونم زد که لپای کونم میسوخت…زبونشو رو سوراخ کسو کونم میچرخوند وقتی اسمشو صدا میزدم بیشتر تکرارش میکرد.***
نوشته: Good mistake
بابا جون هرکی دارید این سبک ننویسید اح بابا این چه وضعشه نوشته داستان سکسی نه کسشهر سکسی ننویس جان مادرت
خوب بود بیا به منم بده تاحماسه ای هم بشه اسمت تو تاریخ ثبت میشه biggrin
عشق , شهوت , آنال , …
همه چی داشت اخرشم که ریخت تو حلقت !!!
داستان خوبی بود pleasantry ولی داستان بود …
عالیه. حرف نداشت داستانت خیلی قشنگ بود. سکسی سکسی بود. البته عاشقونه