یک صدا

1392/03/29

…همه چي از ي اس ساده شروع شد يك اس اشتباهي ي عد اشتباهي زد اس اومد براي من.
نوشته بود: دلم گرفته ج دادم: براي چي؟ گفت:ببخشيد اشتباهي فرستادم
_هركي هستي نميتوني سر به سر من بزاري
هيچوقت دنبال دختر بازي نبودم هميشه اقوام (دخترها)ميخواستندسر به سر من بزارند يه جوري امتحانم ميكردند
گفت:از كي عقده داري ميخواي سر من خالي كني؟
_از هيچكي
_گفتم كه اشتباه شد
-خب باشه حواست باشه كه ديگه اشتباه نشه باي
ديگه اس نداد يه روز گذشت
دوباره:
-سلام
پشت سرش گفت واي ببخشيد دوباره اشتباه شد
-ببين هركي هستي خودت معرفي كن سر به سر من نزار
-ببخشيد بخدا اشتباه شد
(تو شماره كه زده بود آخر شماره بجاي 7 زده بود4 اينو بعد خودش گفت)
-خب باشه حالا نميگي چرا ديشب دلت گرفته بود
-ربطي به تو نداره
-حتما آشنايي كه نميگي نه؟
ديگه جواب نداد هرچي اس دادم ديگه ج نداد
بعد از چند روز اس داد ي كار بگم انجام ميدي
-بگو
-شماره خودت بگير فقط بجاي 4آخرش بگير7 اگه جواب داد بهش بگو جواب شبنم بده
زنگ زدم به يارو گفت تو چكاره هستي؟
-ي دوست
-غلط كردي به نامزد من اس ميدي و زنگ ميزني
-مودب باش احترام خودتو نگهدار
خلاصه باهم بحث كرديم
شبنم زنگ زد گفت چي شد بهش ز زدي؟
-آره
بهش گفتم چي شد
گفت:دوباره ز بزن بهش بگو چطوري باهات آشنا شدم الان فكر ديگه اي ميكنه
بازم ز زدم …دوباره همون آش و كاسه
بهش اس دادم جريان چيه؟
گفت نامزدمه ولي هنوز قطعي نشده پدرم نميزاره ي جورايي مخالفه دوساله باهاش آشنا شدم عاشقشم.
شروع كرد به درد دل كردن يارو ازش سير شده بود ميخواست بهم بزنه بعداز اون شب ديگه اس نداد گوشيش خاموش كرد چند ماه گذشت يه شب اس اومد برام:سلام
-عليك
-شناختي؟
-بايد بشناسم؟
-شبنم(شماره قبلش هم فرستاد)
بعدازحال و احوال گفتم:
چه خبر از عشقت؟
-ديگه حرفشم نزن نامرد ولم كرد رفت خورد شدم تنهام گذاشت.
زنگ زدم بهش شروع كرد به گريه كردن.دل داريش دادم اينقدر باهاش حرف زدم تا آروم شد.
از خودش گفت:18 سالش بود تك فرزند بود
هرشب به هم اس ميداديم به هم عادت كرده بوديم نميتونستم بيخيالش شم برام مهم شده بود و كم كم عاشقش شدم ميدونم چه فكري ميكنيد.درسته من عاشق يه صدا شدم اون هيچ حسي نداشت ميگفت من ديگه هيچ اميدي به زندگي ندارم ديگه عشقي ندارم به تو بدم فقط براي سرگرمي باهات بودم و…يه شب اس داد براي هميشه خداحافظ
رفت به همين راحتي
شكستم، له شدم،نابود شدم هر شب تو رويام باهاش بودم تا چند ماه افسرده بودم بخاطر همين بعدش شروع كردم به چت كردن يه شب تو نت با يه دختر آشنا شدم به اسم ركسانا گفتم ميخوام باهات درددل كنم شماره بدم بهم اس ميدي؟
گفت بده تا ببينم چه ميشه
فرستادم براش از نت خارج شدم نيم ساعت بعدا يه اس اومد برام:سلام
گفتم: شما؟
گفت :نشناختي؟
پرسيدم:ركسانا؟
گفت:محمد؟(اسمم)
گفتم:اشتباه گرفتي فكر كردم آشنا باشه
گفت:شبنم هستم به همين زودي فراموشم كردي؟ ركسانا كيه؟خيلي نامردي برو گمشو.
بدترين شب زندگيم بود تا تونست اس بي وفايي فرستاد:
(تو سراپا ادعائي،انكار نكن،دوست داشتنت را چشيدم مزه كشك ميداد)و…
زنگ زدم هرچي توضيح دادم قبول نكرد اينقدر التماس كردم(تا ساعت 4صبح)تا حدودي رازی شد حق داشت ناراحت باشه.
دوباره روزهاي خوش شروع شد
مهربون بود خانم بود نفسم،قلبم، همه كسم شد.دوستش داشتم دوستم داشت شبا باهم سكس تل ميكرديم همش از رو علاقه بود نه شهوت.
يه شب اس داد:محمد تو به من وابسته شدي؟
تا آخرشو خوندم بهش زنگ زدم:التماسش كردم دوباره تنهام نذاره،
-محمد بايد برم مجبورم
-تورو خدا،شبنم من بدون تو ميميرم
-بهت گفتم عاشق يه صدا نشو من از تو صدها كيلومتر دورم(اون ايلام بود من كرمان)بايد با پسر عموم ازدواج كنم بخاطر اينكه دوباره باهاشون آشتي كنيم از چندسال پيش باهاشون قهريم تنها شرط باهم آشتي كنيم همينه
گريه كردم التماس كردم بي فايده بود
اينقدر باهام حرف زد تا آروم شدم.
مجبور بود سخت بود ولي بهش حق ميدادم
براش آرزويه خوشبختي كردم بهش قول دادم اگه روزي ازدواج كردم اسم دخترم بزارم شبنم.
اون شب تا ديروقت با هم حرف زديم-
خداحافظي نكرديم از
گفتم خطت خاموش كن.اون رفت…درست شب بعداز تحویل سال نو.بدترين عيدم امسال بود…
ببخشيد طولاني شد شرمنده(با گوشي تايپ كردم اگه مشكلي داشت ببخشيد)
با آرزويه شادي براي عشقم شبنم
باي
hell


👍 0
👎 0
38460 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

386538
2013-06-19 01:28:49 +0430 +0430
NA

همینه دیگه!

0 ❤️

386539
2013-06-19 01:54:22 +0430 +0430
NA

این داستان هاتونو بفرستین برای مجلات زرد لطفا.این جا جای داستان هاس سکسی است نه شرح بدبختی و عاشقی و غم و غصه.

0 ❤️

386540
2013-06-19 01:57:05 +0430 +0430
NA

راضي نه رازي

0 ❤️

386541
2013-06-19 02:41:26 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت
آخه این داستان سکسیه؟!
ابله

0 ❤️

386542
2013-06-19 03:37:21 +0430 +0430
NA

من باخانم معلم موافقم! هر چی ایشون بگن درسته!

0 ❤️

386543
2013-06-19 05:10:07 +0430 +0430
NA

بچه ها فکر کنم اشتباه اومدید.اینجا سایت سکسیه.

0 ❤️

386544
2013-06-19 05:51:35 +0430 +0430
NA

البته هر چند به قول دوستان اینجا جای اینجور داستانا نیست.ولی دلم گرفت از داستانت ناراحت شدم

0 ❤️

386545
2013-06-19 06:25:53 +0430 +0430
NA

ازاسم داستان که خوشم بیاد میخونم…البته اگه تک قسمتی باشه…
اینکه حرف برای گفتن داری شکی دراون نیست…ولی برای نوشتن باید چارچوب مشخصی داشت…غلطهای املایی به هیچ وجه قابل تحمل نیست خصوصا کلمات پیش پا افتاده…
راستش فقط یک ایده ی خوب در داستانت دیدم همین…
میشد به بهترین شکل ممکن مخاطب رو جذب کنی ولی متاسفانه نتونستی…
ایرادات نگارشی بدجوری تو ذوق میزد…
خالی ازتوصیف وشاخ وبرگ دادن های ضروری بود…
یادمه درتاپیک نکات داستان نویسی آریزونا گفته شده بود که برای سایتsms نفرستید…دقیقا اینجا صدق میکنه…
رو نوشته هات خیلی خیلی کار کن چه ازنظر محتوا چه نگارشی…
برای نوشتن داستان خوب انتخاب یک اسم خوب, ایده ی خوب وصدالبته هنر نویسنده درچند خط ابتدایی داستان که مخاطب رو به سمت داستان بکشه مهمه …البته پایان خوب به ماندگار کردن داستان کمک شایانی میکنه…
اسم وایده ی خوب ازنظر من وجود داشت ولی بقیه موارد نیاز به تجدید نظر اساسی هست…
موفق باشی…
پ ن: همیشه معتقدم از بعضی چیزها که ظاهرا فاقد ارزش هستن میشه چیزهای خوبی یاد گرفت…

0 ❤️

386546
2013-06-19 06:29:54 +0430 +0430
NA

آخه بچه آدم عاقل عاشق يه صدا ميشه؟

0 ❤️

386547
2013-06-19 07:51:51 +0430 +0430
NA

دوست عزیز کمبود داری ک وابسته یک صدا میشی سعی ک خودتو بیشتر بشناسی

0 ❤️

386549
2013-06-19 09:39:46 +0430 +0430
NA

پروازه…
تو که میدونی من دیگه پای داستان ها نظر نمیدم…اخه زیر داستانها خارداره!!!
الان هم همه ی خار های ااحتمالی رو درنظرگرفتم وقتی وضعیت سفید بود کامنت گذاشتم :-D

0 ❤️

386550
2013-06-19 10:10:32 +0430 +0430
NA

رحمت به داستان بالایی با این چیزها دیگه نوبرشو بردی اینجا سایت سکسیه سکسی میفهمی؟
داستان عاشق،عشق،معشوق،
کشکی اینارو ولش جای خود داره داستانای اینجوریتو ببری توی سایتی که ربط داره بهش

0 ❤️

386551
2013-06-19 11:21:18 +0430 +0430
NA

اخه اگه ارزش داشت حتما پامو رو خار که سهله رو تیکه های شیشه هم میذاشتم… ;-)
جیگررررررررر خودتوووووو :-D
الان دارم یاد تاپیکی می افتم که ادمین درمورد انتقادهای زیر داستان زده بود :-D

0 ❤️

386553
2013-06-19 11:52:15 +0430 +0430
NA

دوست عزیز تو این زمونه دیگه عشق نابود شده.حالا تو با یه صدا عاشق میشی؟ارزششو نداره عاشق بشی فقط باید از زندگی سعی کنی لذت ببری به هر نحوی وگرنه نابود میشی با این وضع!!!

0 ❤️

386554
2013-06-19 14:38:57 +0430 +0430
NA

من همش رو باور می کنم چون خودم الان 3 سال و 3 ماه هست همین مدلی اتفاقی با کسی اشنا شدم

اما از همون روز های اولی بهش گفتم قصد من ازدواج هست نه سر گرمی !
خلاصه بنا به دلایلی حتی تو این مدت نشده برم ببینمش یعنی تا حالا به غیر از عکسش دیگه اون رو ندیدم
بی خیال ما هم حکایتی داریم اما ارزش نداره بیام با کلی شوق اینجا بنویسم باز همه فک و فامیلم فوحش بخورند
دمت گرم خوشم امد

0 ❤️

386555
2013-06-19 15:49:45 +0430 +0430
NA

داداش شاید کسایی که این داستان خوندن نفهمن که چه دردی کشیدی،منم همینطوری عاشق شدم و مثل تو تمومش کردم فقط یه صدا،میفهمت یجورایی داستان خودم خوندم.
درکت میکنم.

0 ❤️

386556
2013-06-19 15:57:15 +0430 +0430
NA

بابا گاییدین ما رو خدایش من که جر خوردم از بس کس شعر اپ کردن اه اه

0 ❤️

386560
2013-06-19 17:21:07 +0430 +0430

هرچی بود قابل هضم بود و قابل باور، از داستانای کسشعری که بی سر وته و چرته و یه مشت حرف مفته بهتر بود. تازه یاد خاطراتم افتادم…

0 ❤️

386561
2013-06-19 18:59:51 +0430 +0430
NA

Besoze Pedare Asheghi

0 ❤️

386563
2013-06-20 02:16:22 +0430 +0430
NA

هی منو یاد اون روزای سخت انداختی منم داستانی مثل تو دارم درکت میکنم هنوزم گاهی یادش میفتم دلم بشدت میگیره دلتنگشم.
موفق باشی

0 ❤️

386564
2013-06-21 03:10:11 +0430 +0430
NA

نمیگم داستانت جالب بود
ولی میفهممت!
فقط همین!
بعضی چیزارو باید تجربه کرد تا فهمید
بهتر بود بگی عاشق عقیدش شدی!
عاشق اخلاقش شدی!
در کل بیشتر راجع بش توضیح میدادی…
بچه های شهوانی ام نمیدونم چرا انقدر عاشق فحش دادنن بابا جان خوشت نمیاد نخونو خارج شو
این داستان سکسی نیست؟ خب تو شهوانی قحطی نیومده که برین سراغ یه داستان دیگه این کارا چیه آخه…

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها