یکی از بهترین سکس هام با مهلا

1392/03/28

من سامانم و 23 سال سنمه.قد 175 و وزنم 77 کیلوئه و بدنسازی کار میکنم.کیرم هم 16 سانت طول داره.سه ساله با مهلا دوستم و اگه مشکل خاصی با این دختر 168 سانتی با وزن 57 کیلو با سینه سایز 70 و کون توپی متوسط پیش نیاد احتمالا تا سال دیگه ازدواج کنم.من درسمو تموم کردم و اون هنوز دانشجوئه و یک سال ازم کوچیکتره.این داستان مربوط میشه به یکی از سکسامون.در ضمن جفتمون پوستمون گندمی و چشم و ابرو و مو مشکی هستیم.
نزدیک یک ماه میشد که منو مهلا سکس نداشتیم.تقریبا از آخرین سکسمون 21 اسفند ماه بود تا 17 فروردین اصن موقعیت جور نمیشد.یه بار اواخر اسفند ماه موقعینت جور شد که مهلا پریود بود و نزاشت کاری کنیم.فقط لب گرفتیمو برام ساک زد.دلم واسه ی سکس چرب و نرم تنگ شده بود.17 فروردین تقریبا به موقعیتی که میخواستم رسیدم.بابام رفت سفر 2 روزه و مامانم هم بابت اینکه بچه آبجیم ب دنیا اومده بود خونه خواهرم بود.به مهلا زنگ زدم و هماهنگ کردم که بعد رفتن مامان و بابا بیاد.ساعت 12 شد و اومد.از در وارد شد و همدیگرو بغل کردیم و چند تا لب گرفتیم.رفتیم تو اتاقم.مانتو و شالشو درآورد و کمک کردم شلوار جینشو در بیاره.موقعی که سر پا بود و من نشسته وقتی شلوارشو کشیدم پایین از رو شرت سفیدش کسشو بو کردم و کیرم سیخه سیخ شد.تاپ و شرتکه صورتیش رو پوشید.رفتیم تو هال و نشستیم به ماهواره نگاه کردن.بغلم نشست و مثل همیشه سرشو به سینم تکیه داد و حرف میزدیم.بعد از ی نیم ساعتی که تو بغلم بود گفتم پاشو عزیزم بریم تو اتاقم.
رفتیم تو اتاق تشک رو پهن کردیم رو زمین.روان کننده رو همراه دستمال کاغذی آوردم.دراز کشیدیم پیش هم و شروع کردیم به لب گرفتن.به پهلو رو به هم بودیم و دست من روی مو و پشت و باسنش در حرکت بود.هی با هم قلت میزدیم و یا اون روی من بود یا من روی اون.نشستیم رو به هم و تاپ و شرتکشو در آوردم و همینطور رکابی و شلوارک خودمو.بدن گندمیشو که دیدم با اون شرت و سوتین سفید بیشتر حشری شدم.خوابیدم روش و لاله های گوشش رو میخوردم و لیس زنان میومدم تا گردن و خودمو روش تکون میدادم کم کم صدای آه و ناله های مهلا دراومد(ی اخلاقی که تو سکس دارم از حال کردن طرفم بیشتر از حال کردن خودم لذت میبرم)
دوباره از روش بلند شدم و شرت و سوتینشو از تنش کندم همینطور شرت خودمو.دوباره خوابیدم روش.لب و لاله گوش و گردنشو میخوردمو همراهش کیرمو رو چوچولش تکون میدادمو چشماش خماره خمار میشد.باهاش قلت میزدم.اومد روم,دوتا بالشت زیر گردنم بود و دهنم ب سینه هاش میرسیدو میخوردمشون.چوچولوشو روی کیرم تکون میداد و از گرمای تن هم که به هم میکشیدیم تو اوج لذت بودیم,دستامم دائم در حال کار بود یا پشتشو نوازش میکردم چند باریم محکم میزدم رو کونش و کلی حال میکرد کونشو از هم باز میکردمو سوراخشو بازی میدادم.هی سرشو میاورد پایینو لبامو گاز میگرفت.موهاش ریخته بود رو سینه و صورتم.گردن و گوش و لبشو میخوردمو در حالی که چوچولشو به کیرم میکشیدو باسنش تو دستامو بود میگفت آه آیی و نفس نفس میزد,دوباره خوابوندمش زیرم بعد از چند تا لب اومدم پایین تر و رو سینه هاش.پهلوش دراز کشیده بودمو پاهامو رو پاهاش میکشیدمو سینهاشو میخوردم اون یکی سینه رو هم با انگشت خیسم می مالیدم آه کشیدناش قوی تر شده بود و سر منو به سینه نوک قهوه ای کمرنگش فشار میداد.روش خم میشدمو اون یک سینشو میخوردم وای که چه حالی میداد.میرفتم پایین و از ناف تا گردنشو با ی لیس میومدم بالا و لب میگرفتم ازش و بغلم میکردو و من بازوشو گاز میگرفتم.برش گردوندمو پشت گردنشو در حالی که کیرمو رو باسنش میکشیدم کلی خوردم تا جایی که کبود شد.مهلا فقط آه و اوه میکرد و بهم لذت میداد.ستون فقراتشو از بالا تا پایین با کلی مکث خوردمو اومدم پایین.لپای کونشو گاز میگرفتمو کلی حال مکیرد.یکم رون و بغل باسنشو لیس زدمو گازهای کوچیک گرفتم.برش گردوندم.روش خم شدم و چندتا لب ازش گرفتم.رفتم بین پاهاش و کس تراشیدش جلوم خودنمایی میکرد.شروع کردم خوردنش,آه و ناله هاش و به تشک چنگ انداختنا و خودشو بالا پایین کردناش بیشتر و بیشتر شد.بعد از اینکه تا ی حد کسشو خوردم به سرم زد کونشو لیس بزنم.تا به حال همچین کاری نکرده بودم بعد از اینکه اطمینان پیدا کردم بعد حمومش دستشویی نکرده شروع کردم.گفتم برگرد و باسنتو بده بالا,به حالت قنبل کردن.پاهاشو به هم چسبوند.منظره کس و کونش تو این حالت خیلی قشنگ بود.کلا دختر تمیزیه و کس و کونش تمیز و سفیده.دستامو گذاشتم رو دو تا لپ باسنش و شروع کردم سوراخ کونشو خوردن.با دستام به لپای کونش میزدم هم دردش میومد هم بهش لذت میدادبا چشمای خمار و صدایی لرزون بهم گفت چیکار میکنی دیوونه.بعد از اینکه یکم کونشو خوردم دوباره میخواستم برم سمت کسش که نزاشت گفت بیا روم.روش خوالیدم.باکره اس و فعلا قصد زدن پردش رو ندارم.خودش کیرمو رو چوچولش تنظیم کرد.بدنهامون بهم تماس پیدا کرد هر دو داغه داغ بودیم.کیرمو رو چوچولش بالا پایین میکردم و گردنشو میخوردم.مهلا با ناخوناش پشتمو فشار میداد و آه و ناله میکرد پاهاشم تقریبا دورم حلقه کرده بود.بعد از 4-5 دقیقه ب این حالت یه آه بلند کشید و ارضا شد.ارضا که چه عرض کنم بیهوش شد.کنارش خوابیدمو بدنشو میبوسیدمو باهاش حرف میردم.بعد از 4-5 دفیقه ب حال اومد.بعد از ایکه یکم غر زد با اکراه رو به شکم خوابید.ی بالشت زیرش گذاشتمو با روان کننده شروع ب باز کردن کونش کردم.(هربار ک سکس داریم کونشو میکنم اما کونش به اون صورت گشاد نشده و حالت خودشو حفظ کرده)اول با انگشت اشارم همراه روان کننده عقب جلو کردم و بعد انگشت بعدی و مهلا ساکت بودو غر میزدو میگفت اذیته.بعد از اینکه کونش خوب جا باز کرد…نشستم لبه تخت.حال ساک زدن نداشت اما اومد بین پاهامو شروع کردوموهاشو تو دستم گرفتمو سرشو بالا پایین میکردم,بلند شدم جلوش وایسادم موهاش تو دستم بود و چشم بسته برام ساک میزد,ملچ و ملوچ صدای تماس دهنش با کیرم خیلی بهم لذت میداد.اینو بگم که من دیر شهوتم تا حالا وسائل بی حسی مصرف نکردم(باورش با خودتون)
خوابوندمشو رو به شکم و بالشتم زیرش گذاشتم.کیرمو کردم تو.کیرم تقریبا کلفته.یه جیغی زد و گفت فقط درش نیار و عقب جلو کن دربیاری دوباره بزاری خیلی دردم میادوشروع کردم ب تلنبه زدن.وای که چه لذتی داشت.مهلا ناله میکرد و من تو اوج حال اما به خودم مسلط بودم.سرعت تلمبه زدنمو تو کون گرمش بیشترو بیشتر میکردم آه میکشیدمو مهلا میگفت جااااان یا میگفت ای جونم.ی 10 دقیقه ای ک گذشته بود ب یه حالت التماس میگفت کی تموم میشه.تقریبا ی ربعی طول کشید.نزدیک ارضام بود کیرمو کشیدم بیرون و آبمو خالی کردم رو پشتش یکمم ریخت رو موهاش.یکم گدشت به خودم اومدم و پشتشو و همچنین خودمو پاک کردم.یه چند دقیقه همراه بوسه های آروم رو بازو لپ کنار هم خوابیدیم.رفتیم حموم و لیفش زدمو شستمشو با حوله ای که دورش پیچیده بود فرستادمش بیرون.خودمم شستم.اومدم بیرون.تاپ و شرتکشو تنش کرده بود و منم لباسامو پوشیدم.احساس سبکی میکردم.موهامونو سشوار کردیم.زنگ زدم غذا آوردن و تو این بین هردفعه به کونش نگاه میکردم دوباره دلم میخواست.یکی دوساعت از نهار که رد شد دوباره سکس کردیم که خیلی حال داد.این یکی از بهترین سکس هام با مهلا بود.ب
ایام به کامتون.

نوشته: سامان


👍 0
👎 0
60262 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

386218
2013-06-18 03:04:21 +0430 +0430
NA

ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺧﺮ ﺑﺨﻮﻧﻢ.

0 ❤️

386220
2013-06-18 05:25:04 +0430 +0430
NA

کیرم تو کمرت جقی
گالیور

0 ❤️

386221
2013-06-18 05:40:35 +0430 +0430
NA

کیرم تو دهنت یه کلمشم جا ننداختی

0 ❤️

386222
2013-06-18 08:14:05 +0430 +0430
NA

داستانت تخمی تخیلی بود.مرسی کلی خندیدیم

0 ❤️

386223
2013-06-18 08:53:54 +0430 +0430
NA

داستانت خیلی خوب بود ممنون

0 ❤️

386225
2013-06-18 12:25:19 +0430 +0430
NA

بابا خوبه این همه پروتیین و کراتین و زهر مار گرون شده دیگه کسی دوره نمیره حالا اینجا همه شدن رونی کلمن !!

0 ❤️

386226
2013-06-18 12:49:50 +0430 +0430
NA

هر چی احسان هات امیری بگه درسته
عشقی اگه یه وقت نباشی
شهوانی غصه و غمه
بدون تو شهوانی سوت و کوره می شه اگه نمی شه میخای امتحان کن برو دیگه شهوانی نیا…

بعضی وقتا من هرچی بگم غلط از اب در میاد ،الان غلط از اب در اومد،پس اینجوریا نیستی بلأخره هستی
نیستی هر چی باشی کلا رو عشقی

در آخر هم به شما بگم چیزهای نداشتت رو که با نوشتنش به عنوان یک داستان نداشته ای که هر کاری میخای بکنی تو کت ماها نمیره اینو بدون…

0 ❤️

386228
2013-06-18 16:28:01 +0430 +0430

نمیدونم این سن و قد و وزن و متراژ کیر که ماشالا ماشالا دیگه زیر 40 سانت پیدا نمیشه دیگه چه ربطی به داستان جنده بازی داره؟!!! انگار وزن کشیه…

0 ❤️

386229
2013-06-18 17:04:49 +0430 +0430
NA

كير تو افكار كيريت

0 ❤️

386230
2013-06-18 17:40:50 +0430 +0430
NA

:? :? :? :? :? :? :? :? :? :? :? :? :?

0 ❤️

386231
2013-06-18 17:53:46 +0430 +0430
NA

داستان کیری بود همش کس شعر

0 ❤️

386233
2013-06-18 18:43:32 +0430 +0430
NA

:|
5 ماهی میشه شهوانی رو شناختم

تو این 5 ماه هیچ داستانی رو کسی دوست نداشته و همه به هر داستانی فحش دادن به غیر از نویسنده ها معروف سایت که اولا دیگه نمینویسند دوما اونموقع که مینوشتند سکسی نمینوشتند و همش داستان های طولانی ده قسمتی بود .خیلی قشنگ بود ولی سکسی نبودند.

به نظرم من این ریشه تو فرهنگ ما ها داره
به کس کردن ملت هم حسادتمون میشه
خیلیا کس شعر مینویسند اما من داستان هایی خوندم که هر چند جای تعریف و به به چه چه نداشت اما جای فحش هم نداشت.
اگه طرف بگه 17-18 سالمه میگن بچه ای(مگه قوانین سایتو نخوندی؟…)
اگه سن بالا باشه بهش میگن تو رو چه به این حرفا
اگه بگه خوشگلم میگن گه خوردی و عقده ای هستی
اگه بگه زشتم میگن میخوای با این حرفت فحشت ندیم؟
اگه بگه بدنسازم و پولدارم که اینجور که دیدید
اگه بگه ندارم و خونواده متوسطیم میگن تو بدبخت رو چه به کس کردن!

اگه بگه واقعی نیست میگن چرا دروغ مینویسی
اگه اصرار کنه واقعیه میگن چرا دروغ مینویسی.

من 2 ماه پیش یه داستان واقعی نوشتم تازه با کمک هیووا ویرایشش کردم(اونموقع اسمم arreza بود) اما وقتی این جماعت رو دیدم له خودم گفتم چرا باید اینکارو بکنم و فحش بخورم.

تازه قبلا به لطف حضور کاربر های قدیمی زیر داستان ها کامنت ها از خود داستان باحال تر بود اما حالا دو سه تا بچه کونی(عذر میخوام) بعد از اینکه تو چت روم سفت زن پیدا نکردند اومدند اینجا واسه ما آدم شدند و اظهار نظر میکنند.

کلا امیدوارم همه خوش باشید
و این سایت هم به روز های قبلش برگرده

0 ❤️

386234
2013-06-18 20:10:49 +0430 +0430
NA

Booli Doste Aziz Man Kamelan Ba Harfaye Shoma Movafegham

0 ❤️

386235
2013-06-18 20:19:01 +0430 +0430
NA

پسر خوش قلب

خوشحالم.
من کم کامنت میذارم
هزار بار تا حالا خواستم این کامنتو بذارم اما گفتم بذار امشب بگم که گشت ارشاد رسید.!

تو فضای مجازی هم باید واسه اظهار نظر به 4 تا کم تر از خودت جواب پس بدی.

0 ❤️

386236
2013-06-18 20:19:13 +0430 +0430
NA

داستان های اروتیک این سایت رو اگر با نمونه های غیر فارسی اون در سایت های دیگر مقایسه کنیم متاسفانه می بینیم که از استاندارد لازم برخوردار نیستن. کسی که می خواد بنویسه باید مطالعه کافی در زمینه ای که می خواد روش کار کنه رو داشته باشه. نود درصد داستانهایی که این جا گذاشته می شن شبیه برگهای کنده شده از دفتر های خاطرات هستن. این جا یه سایت سکسی است و باید داستان ها تحریک کننده باشن ولی بعد از مدتی که سرگرم خوندن این مثلا داستان ها می شیم می بینیم که خیلی هاشون با سوژه های تکراری، بدون خلاقیت و حتی گاهی بسیار ناشیانه نوشته شدن. خیلی از این داستان گونه ها توسط کسایی نوشته شدن که نهایت تجربشون از سکس ، دیدن پورن و یا دکتر بازی با دختر همسایه بوده وقتی که کوچیک بودن. نوشته چنین نگارنده ای هرگز برای کسایی که تجربه سکس داشتن، تحریک کننده نمی شه. اینه که فحش می خورن این نویسنده ها. در سیاری از داستان ها هم علاوه بر ایراد های فوق، غلط املایی فراوان اعتماد خواننده رو نسبت به نویسنده از بین می بره. نوشته یه بی سواد و کسی دوست نداره بخونه.

0 ❤️

386237
2013-06-18 21:34:39 +0430 +0430
NA

دوست گرامی و فاضل MS.TEACHER ؛ “جانا سخن از زبان ما می گوئی”؟!شرح و وصف شما از وضع فعلی بسیار کامل و جامع بود. همونطوری که حتمن متوجه شدید حقیر دیگه کمتر حال و حوصله ی کامنت نوشتن دارم مگر اینکه موضوع خاصّی باشه یا خودم اونموقع خیلی کیفور باشم .علی الخصوص اینکه اینجا چند بار با عزیزانی برخورد کردم که مصداق آنکس که نداند ونداند که نداند بودند و حتّا اگر به ضرب و فشار هم می خواستی دانستن را بهشون تزریق کنی اجازه که نمی دادند به کنار،از “جهل مرکبّ” که قرار بود ابد الدهر در آن بمانند هم با غیر متمدنانه ترین ادبیات لمپنی و وقیحانه ترین منش و رفتار دفاع هم می کردند, تازه در جائی که به هیچ عنوان دعوتنامه ای به عنوان فضول برایشان ارسال نشده بود. با فشار بسیار روی سلولهای مغز خالی خودشون سعی می کردند که به عنوان وکیل مدافع خود خوانده ! برای هرزه درایان منحرف سکس با محارم نویس ظاهر بشوند؟!!! این است که ترجیح دادم حضورم را کمرنگ تر از پیش کنم تا مبادا دوستان منحرف از خواندن داستانهای سکس با خواهر و مادرشان محروم بمانند ! تنها دلیل اینکه از این قازورات اسم نمی برم هم اینه که بعد ها نتونند جائی تعریف کنند که انقدری قدّ کشیده اند که با من مجادله کنند؟! این منتهای آرزویشان است
. چون هم آوردی با بزرگان برای اینچنین حشراتی هم بالاخره وزن و افتخار ایجاد می کنه حتّا وقتی که مثل اون انگلی که اسمشو نیاوردم در حرکت ماقبل اول کیش و مات شده و به زباله دانی تاریخ دیپورت شده باشند!
منو ببخشید کامنت شیوا و به قول مدیر سایت “کامنت ِداهیانه” ی شما بنده را به گفتن سوز دل واداشت. و مطابق معمول هم کمی مبهم و در هم پیچیده نوشتم. امیدوارم که با حضور پر منفعت خودتون اینجا را کما فی السابق منوّر بفرمائید.اینهم زبان حال بعضی ها , از قول ابن یمین:
who-is-know-wallpaper.png

0 ❤️

386238
2013-06-19 13:35:49 +0430 +0430
NA

جالبه تو داستانا همه اقایون از حال کردن طرف بیشتر از حال کردن خودشون لذت می برن!!!
و البته خانوم ها هم که بعد از سالیان دراز هیچ گشاد نمیشن!!!:)

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها