عضو از
1393/11/17
پستها: 8375
from Wikipedia
the free encyclopedia
نقش اروتیک قرمز رنگ روی لبهی بشقاب kylix، کشف شده در منطقهی آتن، ۵۱٠سال پیش از میلاد.
تاریخچهی تصاویر اروتیک شامل نقاشیها، مجسمه، عکسها، هنرهای نمایشی، موزیک و نوشتههاییست که تصویری از طبع جنسی در طول تاریخ را نشان میدهند. این تصاویر تقریباً توسط هر تمدنی، چه باستانی و چه مدرن خلق شدهاند. اولین فرهنگها معمولاً رابطهی جنسی را به نیروهای ماوراءطبیعه نسبت دادهاند و لذا مذهب آنها با این نوع تصاویر گره خورده است. در کشورهای آسیایی مانند هند، نپال، سریلانکا، ژاپن و چین، نمایشهای سکس و هنر اروتیک از معنای معنوی خاصی برخوردار بودهاند که ریشه در مذاهب بومی دارند. قسمت اعظم هنر و تزئینات رومیها و یونانیها ماهیت اروتیک داشتهاند که قسمت اعظم آنها با باورهای مذهبی و کردارهای فرهنگی آنها عجین بوده است. در اعصار جدیدتر، پس از این که تکنولوژیهای ارتباطاتی تکامل یافتند، هر تکنیک جدید مانند چاپ، عکاسی، انیمیشن و کامپیوتر خود را با نمایش و نشر این تصاویر وفق داده است.
چراغ نفتی رومی با طرح پوزیشن Doggy-Style(سگی)
نگرشهایی که در طول تاریخ وجود داشتهاند
در نخستین دورهها، تصاویر اروتیک معمولاً زیرمجموعهای از هنر بومی یا مذهبی فرهنگها بودهاند و لذا کنار گذاشته نمیشدند و هیچ تفاوتی با سایر انواع هنرها نداشتند. مفهوم مدرن "پورنوگرافی" تا عصر ویکتوریاییها وجود نداشته است. تعریف فعلی پورنوگرافی در دههی 1860 اضافه شد و جایگزین تعریف قدیمی آن شد که به معنای نوشتن درمورد فاحشههاست. پورنوگرافی اولین بار در یک دیکشنری پزشکی انگلیسی در سال 1857 ظاهر شد که به صورت «توصیف فاحشهها یا فاحشهگری بهعنوان یکی از موضوعات بهداشت عمومی» تعریف شده بود.
در سال 1864، اولین ورژن از تعریف مدرن پورنوگرافی در دیکشنری وبستر ظاهر شد: “نقاشیهای شهوتبرانگیزی که در تزئین دیوارهای مراسمهای سکس دسته جمعی در زمان رومیها وجود داشته است و نمونههایی از آن در شهر پمپی وجود دارد.” این، نقطهی شروع آنچه امروزه به تصاویر غیراخلاقی میان عوام معروف است، میباشد. هرچند برخی از روابط جنسی خاص از طریق قوانین اولیه محدود یا منع شده بودند ولی نگاه کردن به اشیاء یا تصاویری که این نوع روابط جنسی را نشان میدادند تا سال 1857 در هیچ کشوری ممنوع نبود.
چراغ نفتی رومی باستانی (حدود قرن اول میلادی) که دارای طرحی از سکس همزمان دو مرد با یک زن است.
در برخی از موارد، داشتن کتابهای خاص، حکاکیها یا کلکسیونهای تصاویری از این دست، غیرقانونی بود ولی روندی که قوانین را مجبور میکرد تا واقعاً دیدن اشیاء دارای نقاشی جنسی را به طور کلی محدود سازد یک قانون تصویب شده در زمان سلطنت ملکه ویکتوریا بوده است. وقتی حفاریهای مقیاس بزرگ شهر پمپی در دههی 1860 انجام شدند، قسمت اعظم هنر اروتیک رومیها برملا شد و ویکتوریاییهایی را که خود را بعنوان وارثان فکری امپراطور روم میدانستند شکه کرد.
یک نقاشی سکس دگرجنسگرای عادی رومی کشف شده در منطقهی پمپی
آنها نمی دانستند با این تصاویر جنسی بیپرده چه کار کنند و سعی میکردند آنها را از چشم همه به غیر از محققین طبقهی بالای جامعه دور نگه دارند. اشیاء قابل حمل در موزۀی سرّیای در ناپل پنهان شدند و آنچه را که نمیتوانستند جابجا کنند، پوشاندند و قرنطینه کردند تا زنان، کودکان و قشر متوسط جامعه منحرف نشوند. اولین قوانین انگلستان (و جهان) که پورنوگرافی را جرم میدانستند با تصویب لایحهی انتشار محتوای ناپسند در سال 1857، اِعمال شدند ولی تصاویر با موضوعات اروتیک علیرغم سرکوب شدنهای گاهبهگاه، به مدت چند هزار سال مرسوم بودهاند.
سکهی رومی اسپینتریا (یا همان ژتون فاحشه خانهها)
پورنوگرافی در سرتاسر تاریخ ثبت شدهی بشر وجود دارد و خود را با تمام رسانههای جدید از جمله عکاسی، سینما، ویدئو و کامپیوتر و اینترنت وفق داده است.
قدمت اولین مصادیق پورنوگرافی مدرن به قرن شانزدهم برمیگردد، زمانی که تصاویر جنسی با ترکیبی از هنر سنتی اروتیک و هنجارهای اخلاقی آن زمان ارائه شدند که با تصاویر جنسی سنتی در هنر اروپا متفاوت بود. اولین مادهی قانون اساسی آمریکا، دولت آمریکا را از محدود ساختن سخنرانیها بر اساس محتوای آنها را منع میکند. ممکن بود سخنرانیهای ناپسند و غیر اخلاقی کمی توسط قانون محدود شوند ولی منع نمیشدند. ولی از دیدگاه سیستم قضایی ، فحاشی یکی از استثناهای این قانون محسوب میشود و متأسفانه در طول تاریخ، از این استثنا برای منع اطلاعات مربوط به آموزش سکس، مطالعات مربوط به برهنهگرایی و مقالات جنسی استفاده شده است.
مجسمهی امپراتوری "شونگا" (در هند) یک قرن قبل از میلاد. موزهی هنر
در دههی 1970، در آمریکا تلاشهایی در راستای تعطیل کردن صنعت پورنوگرافی از طریق دستگیر کردن افراد به جرم فاحشگی، صورت گرفته بود. در یکی از پروندههای دیوان عالی کالیفرنیا به نام "مردم علیه شهروند آزاد"، این دیوان عالی میان فاحشه بعنوان فردی که در فعالیتهای جنسی به ازای دریافت پول شرکت میکند و فردی که رابطهی جنسی را بهعنوان بخشی از اجرا و بازیگری خود روی پردهی سینما نشان میدهد، تفاوت قائل شده است. این پرونده به تصویب دیوان عالی آمریکا نرسید و لذا فقط محدود به ایالت کالیفرنیا شده است.
نقش سیاه رنگ یک رابطهی همجنسگرایی سنتی روی کوزهی آتنی در قرن پنجم قبل از میلاد
تصاویر اروتیک در دورههای اولیه
دورههای پارینه سنگی و میان سنگی
قدیمیترین آثار به جا مانده از تصاویر اروتیک مربوط به حکاکیها و غارنگارههای پالئولیتیک یا همان پارینه سنگیست. برخی از متداولترین تصاویر شامل حیوانات، صحنههای شکار و تصاویر اندام تناسلی انسان هستند. انسان برهنه با مشخصات جنسی مبالغهآمیز در برخی از دست سازها و نقاشیهای دورهی پائولیتیک به تصویر کشیده شدهاند (مثلاً تندیسکهای ونوس).
مجسمهی Venus of Willendorf با یک فیزیک جنسی اغراقآمیز
غارنگارههایی که اخیراً در Creswell Crags واقع در انگلیس کشف شدهاند بیش از ۱٢٠٠٠سال قدمت دارند و شامل برخی نمادهایی هستند که چیزی شبیه اندام تناسلی زنانه را به تصویر میکشد.
طرح حکاکی شده واژن مربوط به دوران ماقبل تاریخ
از آنجایی که هیچ شواهد صریحی راجب دلیل استفاده از این اشیا وجود ندارد، لذا حدس زده میشود که این اشیاء در آیینهای مذهبی یا اهداف صرفاً جنسی به کار گرفته میشدند. باستانشناسان آلمانی در آوریل 2005 گزارش دادهاند چیزی را کشف کرده اند که به نظر آنها یک تندیس ٧٢٠٠ساله است که مردی را نشان میدهد که روی یک زن به گونهای خم شده است که نشان دهندهی رابطه جنسی است. این مجسمهی مرد، Adonis von Zschernitz نامیده شده است.
بین النهرین
تعداد زیادی دستساز کشف شدهاند که متعلق به منطقهی بین النهرین هستند که سکس دگرجنسگرایانه را به صراحت نشان میدهند. هنر حکاکی روی سنگهای قیمتی که متعلق به دورهی اولین پادشاهان سومریست مکرراً صحنههایی از سکس از جلو در حالت میشنری(missionary) را نشان میدهند. در لوحهای آیینی بینالنهرین متعلق به اوایل هزارهی دوم قبل از میلاد، مردی نشان داده شده است که معمولاً با یک زن از پشت سکس دارد در حالی که زن روی شکم خم شده است و در حال نوشیدن شراب با یک نی است. برخی تندیسهای آیینی سربی متعلق به اواسط دورهی آشوریان مرد ایستادهای را نشان میدهند که در حال سکس با زنیست که بالای یک قربانگاه دراز کشیده است. محققین بر اساس نقل قولها، تمام این تصاویر را بهعنوان صحنههایی از سکس آیینی تفسیر کردهاند، البته این تصاویر به احتمال قوی با آیین اینانا، الهه سکس و فحشا، در ارتباط هستند. تعداد زیادی تصویر جنسی در معبد اینانا واقع در شور یافت شدهاند که حاوی مدلهایی از اندامهای جنسی زن و مرد بودهاند، از جمله یک کیر سنگی دایره شکل که گمان میرود بهعنوان یک سنگ طلسم اطراف گردن میانداختند یا در تزئین مجسمههای آیینی مورد استفاده قرار میگرفته است.
مصر
تصاویر رابطهی جنسی، بخشی از هنر تصویری مصر باستان نیستند، اما طرحهای اولیهی سکس دگرجنسگرایانه در میان قطعات شکستهی سفالها و دیوارنگاریها یافت شدهاند. پاپیروس تورین (پاپیروس ۵۵٠٠۱) یک طومار پاپیروسی مصری با ابعاد 8.5فوت (٢/۶متر) در 10اینچ (٢۵سانتیمتر) است که در منطقهی Deir el-Medina کشف شده است و دو سوم پایانی این طومار شامل دوازده تصویر است که مرد و زنی را با پوزیشنهای مختلف جنسی نشان میدهند. در این تصاویر، مردان، ژولیده، کچل، کوتاه قد و شکم گنده با کیر فوقالعاده بزرگ هستند و اصلا مطابق استانداردهای جذابیت فیزیکی مصری نیستند، ولی زنان موجود در این تصاویر، جذاب هستند و اشیائی که نماد شهوت هستند را در دست دارند مانند برگهای پیچک صحرایی و در برخی از صحنهها چیزهایی را در دست نگه داشتهاند که با هاتور، الههی عشق، در ارتباط هستند مانند گلهای نیلوفر آبی، میمون و عود مصری. این طومار احتمالاً در دورهی Ramesside (1075-1292 قبل از میلاد) نقاشی شده است و بالا بودن کیفیت هنری آن نشان میدهد که این طومار برای یک فرد ارزشمند ساخته شده است. تاکنون هیچ طومار مشابه دیگری کشف نشده است.
یونان و روم
یونانیان باستان معمولاً صحنههای جنسی را روی سرامیکهای خود نقاشی میکردند که تعداد زیادی از آنها به خاطر این که جزو برخی از اولین تصاویر روابط همجنسگرایانه هستند، مشهور شدهاند. هنر یونانی معمولاً رابطهی جنسی را به تصویر میکشند، ولی تشخیص این که کدام یک از این آثار هنری نامشروع یا غیراخلاقی هستند غیرممکن میباشد، زیرا یونانیان باستان مفهومی به نام پورنوگرافی نداشتهاند. هنر آنها فقط منعکسکنندهی صحنههایی از زندگی روزمره بوده است که برخی از این صحنهها نسبت به بقیه جنسیتر بودهاند. آلتهای مردانهی کنده کاری شده را میتوان در پرستشگاههایی مانند معبد دیونیسوس واقع در ده لوس مشاهده کرد. همچنین یک ابزار خانگی رایج در آن زمان یک طلسم محافظ به نام هِرم بوده است، مجسمهای که شامل یک سر مرد واقع بر یک پایه ستون مربعی، همراه با یک کیر حکاکی شده در جلوی آن بوده است. مرد ایدهآل یونانی یک آلت تناسلی کوچک داشته است، زیباشناختی که بعدها رومیها نیز از آن استفاده کردند. یونانیها اولین نمونهی مشهور هنر اروتیک همجنسگرایی زنان را در غرب به کمک سروده سافو برای آفرودیته و سایر کارهای هنری همجنسگرایانه خلق کردند.
مجسمهها و نقاشیهای جنسی متعددی در ساختمانهای خرابهی روم واقع در شهرهای پمپی و هرکولانیوم وجود دارند ولی اهداف اصلی این تصاویر با یکدیگر فرق میکنند. از یک سو، در ویلای اسرار، یک صحنهی شلاقزنی عبادی وجود دارد که به وضوح با یک آیین مذهبی در ارتباط است و میتوان گفت که این تصویر به جای این که جنسی باشد از اهمیت مذهبی برخوردار است. از سوی دیگر، نقاشیهای گرافیکی موجود در یک فاحشهخانه از طریق نقاشیهای دیواری بالای هر در، در مورد خدمات جنسی خود تبلیغ میکند. در شهر پمپی، آلت تناسلی مردانه و بیضهها در پیادهروها حکاکی شده بودند که هم نقش زیبایی شهر را بر عهده داشتند و هم به بازدیدکنندگان کمک میکردند تا راه خود به سوی مناطق فحشا و تفریحی را پیدا کنند. رومیها خیلی خوش سلیقه بودند زیرا تصاویر سکسی را بعنوان نوعی تزیین در نظر میگرفتند.
مجسمهی خدای Priapus کشف شده در شهر Pompeii. داشتن کیر بزرگ برای مردان ناپسند محسوب میشد و برای مقاصد طنزآمیز در رم باستان نقاشی میشده است.
همچنین این تصاویر، آداب و رسوم جنسی فرهنگ رومیها را نیز منعکس میکند که نمونهی آن در اشیایی مثل جام وارن دیده میشود. روابط جنسیای که تابو در نظر گرفته میشدند (مانند حرکاتی که پاکی دهان را از بین میبرند) در حمامهای عمومی بعنوان اثرات کمدی و خندهدار به تصویر کشیده میشدند. اندام مردانه بزرگ معمولاً نزدیک درهای ورودی به کار گرفته میشدند، زیرا آلت مردانه یک طلسم خوش شانسی محسوب میشد و حکاکیها معمولاً داخل منازل انجام میشدند. یکی از اولین اشیاء حفاری شده پس از کشف این مجموعه، یک مجسمهی مرمری بوده است که خدای پَن را نشان میداد که در حال سکس با یک بز بوده است، تصویر دقیق سکس با حیوانات آنقدر شرم آور بوده است که تا سال ٢٠٠٠ از معرض دید عموم مخفی نگه داشته شد و در موزهی سرّی ناپل نگه داشته شد.
پروییها
موکهایهای پرویی دستهی دیگری از مردم عهد باستان هستند که از صحنههای صریح سکس، سفال هایی ساخته اند. حداقل ۵٠٠ سرامیک موکهای وجود دارند که موضوعات سکسی دارند. بیشترین رابطهی جنسی که به تصویر کشانده شده است، سکس مقعدیست و صحنههایی از دخول واژنی به ندرت دیده میشوند. اکثر زوجها در این آثار، دگرجنسگرا بودهاند و اندامهای تناسلی که با دقت حکاکی شده بودند به جای واژن، مقعد را نشان میدادند که عمل دخول از طریق آن انجام میشده است. گاهی اوقات، یک نوزاد در حال شیر خوردن از پستان مادرش در حالی که در حال سکس است به تصویر کشیده شدهاند. ساکزدن کیر گاهی اوقات نشان داده شده است ولی کصلیسی دیده نمیشود. برخی از تصاویر، اسکلتهای مردانهای را نشان میدهد که در حال خودارضایی هستند و یا در مواردی زنان زنده کیرشان را ساک میزنند. حدس "رافائل لارکو هویل" این است که هدف این افراد خیلی متفاوت با هدف سایر فرهنگهای اولیه است. او میگوید موکهایها معتقدند که جهان مردگان کاملاً مغایر با جهان زندگان است. لذا، موکهایها برای مراسم تدفین و خاکسپاری مردگان خود، ظرفهایی را میساختند که روابط جنسی مانند خودارضایی، سکس دهانی و سکس مقعدی را نشان میدادند که منجر به تولد فرزند نمیشوند. امید آنها این بود که در جهان پس از مرگ به خواسته خود برسند و صاحب فرزند شوند. سفالهای اروتیک موکهای در کتاب هویل تحت عنوان Checan به تصویر کشیده شده است.
آسیا
سنت نقاشیهای اروتیک جزو سنتهای دیرینهی شرق است. هند، ژاپن، چین، ایران و سایر سرزمینها هنرهای فراوانی دارند که قدرت عشق انسان را میستایند. این اثرهای هنری، عشق میان زن و مرد و همچنین عشق همجنسگرایی را به تصویر کشیدهاند. یکی از مشهورترین نوشتههای جنسی عهد باستان، "کاما سوترا" نام دارد که توسط واتسیاین در هند و در چند صدهی اول مسیحیت نوشته شده است.
شاهزاده و همسرش روی بالکن در شب (هند)
یکی دیگر از نوشتههای قابل توجه در مورد رابطهی جنسی انسانی، "باغ معطر" نام دارد که به زبان عربیست و توسط محمد ابن محمد النفزاوی طوسی نوشته شده است که تاریخ آن به قرن پانزدهم برمیگردد.
در ژاپن، هنر اروتیک از طریق چاپ بر روی قاب چوبی شکوفا شد. این سبک، اکنون به شونگا (تصاویر بهاری) معروف هستند و برخی از متخصصان کلاسیک آن (مانند هارونوبا و اوتامارو) تعداد زیادی از این نوع آثار هنری را خلق کردهاند.
"شونگا" (ژاپن)
طومارهایی که با دست نقاشی شده بودند نیز خیلی محبوب بودند. شونگا در قرن سیزدهم ظاهر شد و علیرغم تلاشهایی که به منظور سرکوب آن مثل منع کتابهای اروتیک معروف به koshohubon که توسط شوگان توکوگاوا که در سال 1722 منتشر شده بود انجام شد، ولی روز به روز بر محبوبیت آن افزوده شد. تولید شونگا فقط در قرن نوزدهم و زمانی که عکاسی اختراع شده بود، منع شد. سنت هنر اروتیک چینیها نیز فراگیر شده بود و قدمت نمونههایی از این هنر چینیها به زمان Yuan Dynasty (1271-1368 ) برمیگردد. اوج هنر اروتیک چینیها به اواخر دورهی Ming Dynast (1368-1644) برمیگردد. در چین و ژاپن، اروتیسیسم نقش بسیار مهمی در توسعهی رمان ایفا کرده است. "افسانه گنجی"، اثر یک زن نجیبزادهی ژاپنی که در قرن یازدهم نوشته شده است امروزه بعنوان کهنترین رمان جهان در نظر گرفته میشود که در آن نویسنده تمام کارهای قهرمان رمان خود را با یک زبان محتاطانه و البته اروتیک دنبال میکند. یکی از اروتیکترین رمانهای قرن شانزدهم چین به نام "آلو در گلدان طلایی" بعنوان یکی از چهار رمان کلاسیک برتر ادبیات چین معرفی شده است. در ژاپن از "افسانهی گنجی" تجلیل شده است ولی رمان "آلو در گلدان طلایی" به دلیل غیر اخلاقی بودن آن در طول تاریخ مورد سرکوب قرار گرفته بود و اخیراً در لیست چهار رمان کلاسیک قرار گرفته است.
اروپا
صحنههای اروتیک در نسخههای خطی ترسیم نگاری قرون وسطایی نیز ظاهر شدند ولی فقط افرادی که میتوانستند از پس هزینههای فوقالعاده گران کتابهای دستساز برآیند، قادر به مشاهدهی این صحنهها بودند. اکثر این نقاشیها در حاشیههای کتابی به نام کتاب "ساعتها" دیده میشوند. بسیاری از محققین قرون وسطی معتقدند این تصاویر هم جنبهی اروتیک و هم مذهبی دارند، چون این کتاب تنها کتابی بوده است که مردم آن زمان میتوانستند صاحب آن شوند. سایر محققین معتقدند که نقاشیهای موجود در حاشیهها نوعی هشدار اخلاقی هستند، ولی تصویر کشیشها و سایر مقامات عالیرتبهای که در روابط جنسی شرکت کردهاند نیز ریشههای سیاسی دارند. با اختراع ماشین چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ تصاویر جنسی وارد هر نوع انتشارات انبوهی در جهان غرب شد. تا قبل از آن زمان، تصاویر اروتیک، دستساز و گران قیمت بودند و محدود به مردم طبقه بالای جامعه بودند. حتی موزهی بریتانیا یک بخش به نام بایگانی سرّی داشته است که پر از کلکسیونی از مطالب اروتیک باستانی بوده است که یک پزشک طبقهی بالا به نام جورج ویت در سال 1865 آنها را به این موزه اهدا کرده بود. باقیماندههای کلکسیون او از جمله کلیکسیون اسکناسهایش همچنان در قفسهی ۵۵ این موزه قرار دارد، هرچند قسمت اعظم این کلکسیون اسکناسها اخیراً با سایر کلکسیونهای این موزه ادغام شده است.
شروع انتشارات انبوه
چاپ
انواع نشریات در اروپا از اواسط قرن پانزدهم خیلی محبوب شدند و به خاطر ماهیت فشردهی نشریات، مناسب چاپ تصاویر اروتیک بودهاند که دیگر نیازی نبود همیشه در معرض دید باشند. برهنگی و احیاء سوژههای کلاسیک از همان ابتدای تاریخچهی چاپ با یکدیگر در ارتباط بودهاند و بسیاری از چاپهای سوژههایی که جزو سوژههای اسطورهای بودهاند به وضوح تا حدی دستاویز مطالب اروتیک شده بودند؛ به ویژه حکاکیهای گیووانی باتیستا پالومبا. یکی از هنرهای اروتیک واقعیتر را میتوان در یک لوح چاپی 1500-1475 مشاهده کرد که تمثیلی از سکس است که در این تصویر، یک زوج جوان در حال سکس هستند، در حالی که زن پاهای خود را در یک طرف تخت بالا برده است و در طرف دیگر تخت یک آلت مردانهی بزرگ با پاها و بالها و زنگولهای که اطرافش گره خورده است در حال بالا آمدن از تخت میباشد. هرچند این لوح آنقدر استفاده شده بود که پوسیده شد و سپس مجدداً حکاکی شد و بارها مورد استفاده قرار گرفت، ولی هیچ یک از نقشهای چاپ شدهی معاصر که احتمالاً تعداد آنها به صدها پرینت میرسد، باقی نماندهاند. در عشق و عاشقیهای خدایان کلاسیک، به ویژه "ژوپیتر" که شاعر رومی به نام "اوید" به طور مفصل در مورد آن سخن گفته است معمولاً سکس جزء کلیدی داستان به شمار میآید و تصاویر زیادی برای تایید این موضوع وجود دارد. در داستان خاص "لدا و قو"، خدا به صورت یک قو ظاهر میشود و زن را فریب میدهد و او را اغوا میکند، این مسئله خیلی صریح به تصویر کشیده شده است؛ به نظر میرسد که این خدا (هرچندکه عجیب و غریب است) ولی قابل قبولتر در نظر گرفته شده است زیرا او به صورت یک پرنده ظاهر میشود. در دورهای که به اوایل قرن شانزدهم ختم شده است، مرزهای آنچه میتوانستند در محیط نیمهخصوصی کاخ رنسانس نمایش داده شوند به نظر مبهم میرسیدند. نقاشی لدای میکلآنژ یک نقاشی نسبتاً بزرگ بود که سکس در حال انجام را نشان میداد و یکی از صدها تصاویر کتاب "هایپرو ماکیا پلی فیلی" سال 1499 نشان میدهد که لدا و قو در یک جشن تجملی و شاهانه در حال سکس هستند و مردم در حال تماشای آنها هستند.
نقاشی اروتیک اثر Agostino Carracci (1557-1602)
در قرن شانزدهم، تلاش برای چاپ مطالب اروتیک زمانی رسوایی به بار آورد که هنرمند مشهور ایتالیایی به نام "مارک آنتونیو رایموندی"، متنی اروتیک موسوم به I Modi را در سال 1524 منتشر کرد که یک کتاب ترسیمی شامل ۱۶ پوزیشن سکس بود. سپس، رایموندی توسط پاپ کلمنت هفتم زندانی شد و تمام کپیهای این کتاب نابود شدند. رایموندی مبنای حکاکیها را بر اساس یک سری نقاشیهای اروتیک بنا نهاده بود که "جولیو رومانو" در Palazzo del Te واقع در شهر "منتوا" انجام داده بود. هرچند این دو تصویر خیلی شبیه بودهاند ولی فقط "رایموندی" تحت پیگرد قانونی قرار گرفته بود زیرا عموم مردم قادر به تماشای حکاکیهای او بودند. "رومانو" هیچ چیزی در مورد این حکاکیها نمیدانست تا اینکه "آرتینو پیترو" تصمیم گرفت از نقاشیهای اصلی دیدن کند در حالی که رومانو همچنان در حال کار کردن روی این نقاشیها بود. سپس آرتینو شانزده غزلوارهی اروتیک را با یکدیگر ترکیب نمود (چه در کص شما چه در پشت شما وارد شود، کیر من مرا شاد و شما را خوشحال و سرخوش خواهد ساخت) تا با نقاشیها متناسب شوند و بدین طریق رایموندی دستگیر شده را از زندان آزاد کرد. سپس I Modi همراه با اشعار و تصاویرش برای بار دوم در سال 1527 منتشر شد و این اولین باری بود که تصاویر و متون اروتیک با یکدیگر ترکیب میشدند، هرچند پاپ اعظم قبلاً تمام کپیهایی که توانسته بود پیدا کند را از بین برده بود. رایموندی در آن زمان از زندان فرار کرد، ولی در آن زمان سانسور آنقدر جدی بود که تا الان هم هیچ نسخهی کاملی از آن تصاویر پیدا نشده است. متنی که در حال حاضر وجود دارد فقط کپی ای از یک کپی است که ۴۰۰ سال پیش کشف شده است.
نقاشی die nacht-night اثر Sebald Beham (1548 ) با ابعاد 108×78میلیمتر
در قرن هفدهم، مصادیق فراوانی از ادبیات اروتیک یا پورنوگرافی به جریان افتادند. این مصادیق شامل یک اثر فرانسوی به نام LEcole des Filles است که در سال 1655 چاپ شد، سالی که بعنوان نقطهی شروع پورنوگرافی در فرانسه معرفی شده است. این اثر شامل گفتگوی توصیفی میان دو زن است، یک خانم ۱۶ساله و عموزادهی دنیادوست او و بحثهای صریح آنها در مورد سکس. نام نویسندهی این کتاب تاکنون منتشر نشده است، هرچند که چند نویسندهی مظنون به اتهام نویسندگی این کتاب محکومیتهای زندانی سبکی را دریافت کردهاند. "ساموئل پپیس" در دفترچه خاطرات معروف خود خرید یک کپی از این کتاب و خواندن آن را ثبت کرده است که سپس، آن را سوزانده است تا همسرش متوجه نشود. او در در یادداشتهایش نوشته است: «Lescholle de filles یک کتاب سرکشانه و بیارزش است که با صحافی ساده آن را خریدم... و تصمیم گرفتم به محض این که آن را خواندم، بسوزانمش.»
یک تصویر اروتیک اثر نقاش فرانسوی Édouard-Henri Avril
در عصر روشنفکری، بسیاری از آزاداندیشان فرانسوی شروع به بهرهبرداری از پورنوگرافی بهعنوان ابزاری برای طنز و نقد اجتماعی کردند. پورنوگرافی یک نوع انتقاد اجتماعی ویرانگر بوده است که معمولاً کلیسای کاتولیک و نگرش سرکوب تمایلات جنسی را هدف قرار میداده است. بازار مقالههای ارزان قیمت با تولید انبوه خیلی زود رواج پیدا کرد و طبقه بالای جامعه را نگران این موضوع کرد که اخلاقیات طبقه پایین و سبک مغزهای جامعه به انحراف کشیده خواهد شد زیرا زنان، بردگان و بیسوادها بهعنوان اقشار آسیبپذیر این دوره شناخته میشدند. داستانها و نگارهها (که در گالریهای پلس رویال فروخته میشدند) معمولاً روحانیستیز بودند و مملو از کشیشها، راهبها و راهبههای کجرفتار بودهاند، سنتی که در پورنوگرافی فرانسه تا قرن بیستم ادامه یافت. پورنوگرافی در دورهی قبل از انقلاب فرانسه بهعنوان انتقاد سیاسی به کار میرفته است؛ "ماری آنتوانت" که آخرین ملکهی فرانسه بود معمولاً با فانتزیهای جنسی مانند سکس گروهی و همجنسبازی مسخره و مورد حمله قرار میگرفت و شایعاتی درمورد عدم تواناییهای جنسی همسرش (لوئی شانزدهم) وجود داشت.
در طول مدت انقلاب فرانسه و پس از آن، بسیاری از آثار مشهور "مارکی دوساد" چاپ شدند. این آثار معمولاً همراه با تصاویر نیز بودهاند و نقش انتقاد سیاسی را برای نویسندهی خود ایفا میکردند.
تصویری از کتاب Juliette نوشتهی Marquis de Sade
نمونه انگلیسی این آثار که به این موضوع پرداخته است، کتابی تحت عنوان "خاطرات یک زن از لذت" میباشد (که بعدها به صورت مختصر با عنوان "تپه فانی" مجدداً نامگذاری شد) که در سال 1748 توسط "جان کله لاند" نوشته شده است. هرچند این کتاب، با لحنی طنزآلود، قواعد ادبی و رفتارهای شیک انگلستان قرن هجدهم را به باد انتقاد گرفته است، ولی به تصویر کشیدن یک زن در داستان که از سکس لذت میبرد، بدون این که به عواقب فیزیکی یا اخلاقی این روابط فکر کند، باعث جنجالی شدن این اثر شده است. این کتاب را به سختی میتوان اروتیک در نظر گرفت زیرا "کله لاند" کل کتاب را با استفاده از کلمات جایگزین برای روابط جنسی و اجزاء بدن نوشته است و تنها از ۵۰ کلمهی مختلف برای لغت آلت تناسلی مردانه استفاده کرده است. این کتاب توسط کشیش اعظم لندن مورد انتقاد شدید قرار گرفت و باعث بازداشت "کله لاند" شد و مدت کوتاهی زندانی شد، ولی چاپ "تپه فانی" همچنان ادامه یافت و یکی از کتابهای زبان انگلیسی با بیشترین تجدید چاپ است. با این حال، در ایالات متحده امریکا داشتن این کتاب تا سال 1963 و در بریتانیا تا سال 1970 غیرقانونی بوده است.
نقاشی Das Liebespaar (عاشقان) اثر Peter Fendi
عکاسی
در سال 1839، "لوئی داگر" اولین فرآیند عملی عکاسی را به آکادمی علوم فرانسه معرفی کرد. برخلاف اولین روشهای عکاسی، جزئیات و کیفیت عکسهای چاپی او بسیار عالی بود و با گذشت زمان کمرنگ نمیشدند. هنرمندان از این تکنولوژی جدید بهعنوان یک روش جدید جهت به تصویر کشاندن برهنگی به ویژه برهنگی زنانه استفاده میکردند. آنها بدین طریق، حداقل در شروع کار خود، سعی میکردند از سبکها و سنتهای فرم هنری استفاده نمایند. طبق نقل قولهای موجود، académie، نوع هنری برهنگی بوده است که توسط یک نقاش جهت به تصویر کشیدن بهترین حالت برهنگی زنان (و مردان) ابداع شده است. تمام این آثار باید در دولت فرانسه ثبت میشدند و به تایید دولت فرانسه میرسیدند و در غیر این صورت قابل فروش نبودند. به زودی، عکسهای برهنگی بعنوان académie و نوعی از هنر ثبت شدند و وارد بازار شدند. با این حال، رئالیسمم یک عکس که نقطهی مقابل ایدهآلیسم یک نقاشی قرار دارد ذاتاً اروتیک محسوب میشدند. با این حال، تکنیک عکاسی داگر عاری از عیب نبود. مشکل اصلی این بود که این تکنیک فقط از طریق عکسبرداری از تصویر اصلی قابل تولید بودند زیرا هر تصویر یک تصویر اصلی بود و این فرآیند تمام فلزی از نگاتیوها استفاده نمیکرد. علاوه براین، زمان نوردهی بین سه تا پانزده دقیقه بوده است و این، پیکرنگاری عکسها را تا حدی غیرممکن میساخت. برخلاف اولین نقاشیها، در عکسها عمل سکس را نمیتوان نشان داد. ژستهایی که مدلها انتخاب کرده بودند باید به مدت طولانی حفظ میشدند. به همین دلیل بوده است که تصویر پورنوگرافی استاندارد از دو نفر یا نفرات بیشتری که در سکس شرکت میکردند به فقط یک نفر کاهش یافت که اندام تناسلی خود را در معرض نمایش قرار میداد.
عکس برهنه مربوط به قرن ۱۹
از آنجایی که هزینهی یک تصویر معادل حقوق یک هفته یک فرد عادی بود لذا بینندگان این برهنگیها غالباً شامل هنرمندان و اقشار طبقهی بالای جامعه بودهاند. پول دادن به یک فاحشه و سکس با او ارزانتر از داشتن یکی از تصاویر برهنگی در دههی 1840 بوده است. استریوسکوپی یا همان برجسته بینی در سال 1838 اختراع شد و در عکاسی از جمله تصاویر اروتیک خیلی محبوب شده بود. این تکنولوژی یک نوع نمای سه بُعدی تولید میکرد که تصاویر اروتیک را به خوبی نشان میداد. هرچند هزاران عکس اروتیک تولید شده بودند ولی فقط تقریباً ۸۰۰ عدد از این عکسها باقی ماندهاند؛ با این حال، هزینهها و منحصر بفرد بودن آنها بدین معناست که آنها یک زمانی اسباببازی مردان پولدار بودهاند و به دلیل کمیابی، آنها را میتوان بیش از ۱۰۰۰۰ پوند فروخت. در سال 1841، "ویلیام فاکس تالبوت" فرآیند "کالوتیپ"، اولین فرآیند مثبت-منفی، را اختراع کرد که امکان تولید چند کپی را فراهم میکرد. این اختراع، امکان تولید تعداد نامتناهی کپی از یک نگاتیو شیشهای را فراهم میکرد. علاوه بر این، کاهش زمان نوردهی امکان به وجود آمدن بازار انبوهی برای تصاویر پورنوگرافی را فراهم کرد. این تکنولوژی بلافاصله در تولید مجدد تصاویر برهنه استفاده شد. پاریس فوراً تبدیل به مرکز این تجارت شد. در سال 1848، فقط سیزده استودیوی عکاسی در پاریس وجود داشته است؛ ولی تا سال 1860 بیش از ۴۰۰ استودیوی عکاسی وجود داشته است. اکثر این استودیوها با فروش پورنوگرافی به صورت قاچاق به جمع زیادی از مردم (که به دلیل کاهش هزینه میتوانستند از عهدهی مخارج آنها برآیند)، سودهای کلانی به جیب زدند. این تصاویر نزدیک ایستگاههای قطار توسط فروشندگان دوره-گرد و زنان در خیابانها در حالی که آنها را زیر دامنهای خود پنهان میکردند، فروخته میشدند. این عکسها معمولاً جفت جفت تولید میشدند (چهارتایی، هشتتایی یا دوازدهتایی) و به کشورهای دیگر، غالباً انگلستان و آمریکا نیز صادر میشدند. هم مدلها و هم عکاسان معمولاً از قشر کارگر بودند و استفاده از مدلهای هنری روز به روز سختتر میشد. تا سال 1855، هیچ عکس برهنگی بعنوان محصولات هنری ثبت نشد و این تجارت به صورت مخفیانه ادامه یافت تا تحت پیگردهای قانونی قرار نگیرد.
سنت پورنوگرافی دوران ویکتوریایی در بریتانیا سه مولفهی اصلی داشته است: عکسهای فرانسوی، نقاشیهای اروتیک (که در مغازههای خیابان هالی ول، فروخته میشدند) و مقالات چاپی. توانایی تولید مجدد عکسها با تعداد فراوان به ظهور یک کسب و کار جدید و دلالان پورنوگرافی کمک کرده بود. بسیاری از این دلالان از سیستم پست جهت ارسال کارتهای عکاسی با بستهبندیهای ساده به مشترکین خود استفاده میکردند. لذا، پیشرفت یک سیستم پست بینالمللی مطمئن شروع تجارت پورنوگرافی را آسانتر کرد. پورنوگرافی دوران ویکتوریایی چند مشخصهی واضح داشت. این نوع پورنوگرافی دیدگاه مکانیکی آناتومی بدن و کارکردهای آن را منعکس میکرد. همزمان علم شروع به مطالعه آناتومی بدن انسان کرده بود و جنبههای جنسی انسان را بدون هیچگونه هوسی بررسی میکرد. در این دوره، به تصویر کشیدن عکسهای برهنهی زنان متعلق به قومیتهای مختلف زیر چتر علم، محبوب شده بود. مطالعاتی از این دست را میتوان در آثار "ادوارد مایبریج" مشاهده کرد.
عکسی از Eadweard Muybridge که در آن زنی با چوب ماهیگری در حال راه رفتن است
هرچند "ادوارد مایبریج" هم از مردان و هم از زنان عکس میگرفته است، ولی زنان معمولاً از وسایل صحنه مانند سبدهای خرید و چوبهای ماهیگیری نیز استفاده میکردند که این کار تصاویر زنان را کمی تغییر میداد و اروتیکتر میکرد. عکاسان و چاپگرهای فرانسوی به موازات تاریخچهی چاپ بریتانیا، به چاپ کارت پستالهایی با تصاویر برهنه و اروتیک روی آوردند و تعداد زیادی از آنها را نیز تولید میکردند. این نوع کارتها در آمریکا به کارت پستالهای فرانسوی معروف بودند.
مجلات
در دورهی ویکتوریا، نشریههای ادواری پورنوگرافی غیرقانونی مانند نشریهی "مروارید" که هجده بار بین سالهای 1879 تا 1880 چاپ شده بود، مخفیانه بین دستههایی از اقشار شهرنشین تراز اول پخش میشدند. در سال 1880، از تکنیک چاپ "سایه نقطهای" برای تولید انبوه و ارزان قیمت مجدد عکسها استفاده شد. اختراع تکنیک چاپ "سایه نقطهای"، پورنوگرافی و اروتیک را در شروع قرن بیستم در مسیر جدیدی قرار داد. فرآیندهای چاپ جدید امکان تولید مجدد راحت عکسهای سیاه و سفید را فراهم کرده بودند، در حالی که چاپگرها قبلاً محدود به حکاکیها، باسمه چوبیها و برشهای خطی برای تصویرسازیها بودند. این فرمت اولین فرمتی بود که به پورنوگرافی کمک کرد تا تبدیل به پدیدهی بازاریابی انبوه شود و اکنون، مقرون به صرفهتر شده است و به دست آوردن عکسهای پورنوگرافی راحتتر از قبل شده است. مجلات جدید که اولین بار در فرانسه ظاهر شدند، عکسهای برهنه (معمولاً هنرپیشههای کمدی بعنوان مدل استخدام میشدند) و نیمه برهنه را روی جلد و در لابلای صفحات قرار میدادند؛ هرچند این تصاویر امروزه به "سافت کور" معروف هستند ولی در آن زمان، برای مردم خیلی شوکهکننده بودند. نشریهها خیلی زود خود را پشت نقاب عناوینی همچون نشریهها یا مجلات هنری پنهان کردند ، مثل نشریاتی همچون "فوتو بیتس"، "بدن هنری"، "عکاسی هیکلها"، "زندگی برهنگان" و "هنر مدرن مردان". مجلهی "سلامتی و اثربخشی" که کار خود را از سال 1900 آغاز کرده بود یک مجلهی برهنهگرای بریتانیایی بود. یکی دیگر از اَشکال اولیهی پورنوگرافی، کتابهای کامیک بودند که به "انجیل تیخونا" معروفند که در دههی 1920 در آمریکا ظهور یافتند و تا زمان انتشار مجلات رنگی ادامه یافتند. این مجلات، شامل صحنههای نقاشی شده با دست بودند که معمولاً از شخصیتهای محبوب کارتونی استفاده میکردند. در دههی 1940، لغت "پین آپ" معرفی شد که به معنی تصاویر پاره شده از تقویمها و مجلات مردانه و سنجاق کردن آنها به دیوار توسط سربازان آمریکایی جنگ جهانی دوم است. هرچند تصاویر دهه چهل غالباً بر رانها تمرکز داشتند، ولی تصاویر دهه پنجاه بر سینهها تمرکز میکردند. "بتی گریبل" و "مریلین مونرو" دو تا از محبوبترین مدلهای پین آپی هستند. در نیمهی دوم قرن بیستم، پورنوگرافی از طریق مجلات مردانهای همچون "پلی بوی" و "مرد مدرن" در دههی پنجاه تکامل یافت. در واقع، نقطهی شروع مجلات سکسی گلاسوری به سال 1953 برمیگردد زمانی که "هیو هفنر" یکی از عکسهای "مریلین مونرو" را خرید تا در صفحهی وسط مجله جدید خود تحت عنوان "پلی بوی" استفاده کند. خیلی زود، این نوع مجلات به منبع اصلی دسترسی به پورنوگرافی تبدیل شد. در بریتانیای جنگ زده، مجلاتی مانند "بریتانیاییهای زیبا"، "تر و تمیز" و مجلهی تند و تیزتر Kamera که توسط "مارکس هریسون" منتشر شده بود به طور خارقالعادهای محبوب شده بودند. نیروی خلاقی که در آن سوی مجله Kamera وجود داشت، شریک "مارکس هریسون" به نام "پاملا گرین" بود. این مجلات از زنان برهنه یا نیمه برهنه با ژستهای فوقالعاده پر ناز و کرشمه و عشوهگرایانه و البته بدون موهای شرمگاهی استفاده میکردند. مجلهی "پنت هاوس" که توسط "باب گوچیون" در انگلستان در سال 1965 شروع به کار کرد از یک رویکرد متفاوت استفاده میکرد. زنان مستقیماً به دوربین نگاه نمیکردند، گویا مشغول افکار و زندگی خصوصی خود بودند. این تغییر، در تصاویر اروتیک زنان موثر بوده است. مجلهی "پنت هاوس" اولین مجلهای است که تصاویری را منتشر کرده است که شامل موهای شرمگاهی و برهنگی کامل اندامهای جنسی است که هر دوی اینها خارج از الزامات و قلمرو پورنوگرافی آن زمان بودند. در اواخر دههی 1960، مجلات به سمت نمایش بدون پردهتری پیش رفتند که بر کون و همچنین استانداردهای چیزهایی که میتوانستند قانوناً نمایش داده شوند و همچنین بر تغییراتی که خوانندگان دوست داشتند ببینند، تمرکز کرده بودند. این مجلات تا دههی 1970 بر نواحی جنسی تمرکز کرده بودند و درنهایت، تا دههی 1990 به سراغ دخول جنسی، همجنسگرایی، سکس گروهی، خودارضایی و فتیشها در مجلات هاردکورتر مانند مجلهی "هاسلر" رفتند. خیلی زود، مجلاتی با انواع سلایق و فتیش تولید شدند که دلیل آن به پایین بودن هزینههای تولید این مجلات برمیگشت. مجلات مربوط به مردان همجنسگرا رونق گرفتند که درخشانترین و یکی از ابتداییترین این مجلات Physique Pictorial نام داشت که کار خود را در سال 1951 توسط "باب مایزر" آغاز کرد، هدف اولیه او از ایجاد این مجله این بود که همجنسگرا ها برای سکس با مدلهای مجله به او پول بدهند و یک نوع کاسبی راه بیاندازد. این مجله به صورت سیاه و سفید و به صورت بیپرده عکس مدلهای مرد را منتشر میکرد، انتشار این مجله به مدت تقریباً ۵۰ سال ادامه یافت. این مجله به خاطر استفاده از وسایل صحنه و پوشاک خاص خود به منظور به تصویر کشاندن همجنسگرایی مردانه مثل استفاده از لباس کابویها، گلادیاتورها و ملوانان، خلاق بوده است.
تصاویر متحرک
تولید فیلمهای اروتیک تقریباً بلافاصله پس از اختراع تصاویر متحرک آغاز شد. دو نفر از اولین پیشگامان این صنعت، "فرنچمن یوجین پیرو" و "آلبرت کرچنر" هستند. "کرچنر" (با نام مستعار لیر) اولین فیلم اروتیک ماندگار را برای "پیرو" کارگردانی کرده است. فیلم هفت دقیقهای سال 1896 با نام Le Coucher de la Mariee با رقص برهنه "لوییس ویلی" در وان حمام اجرا شده است. سایر فیلمسازان فرانسوی نیز متوجه شده بودند که میتوانند از طریق این نوع فیلمهای ریسکی و نشان دادن زنان لخت صاحب سودهای کلانی شوند.
در سال 1896، "رقص کوچی-کوچی فاطیما" بعنوان یک فیلم کوتاه با حضور رقصندهای به نام فاطیما پخش شد. کون و بالای ران فاطیما سانسور شده بودند و این یکی از اولین فیلمهایی بوده است که سانسور شده است. در آن زمان، فیلمهای ریسکی و اروتیک متعددی وجود داشتند که از رقاصان خارجی استفاده میکردند. در همان سال، فیلمی با نام "بوسه می ایروین" ساخته شد که جزو اولین فیلمها با صحنهی بوسیدن است. این فیلم یک فیلم کوتاه ۲۰ دقیقهای بوده است با کلوزآپ زن و شوهری که در کنار هم خوابیده بودند و یکدیگر را میبوسند. اولین منتقدان سینما این صحنهی بوسیدن را مستهجن و پورنوگرافی اعلام کردند و آن را مردود دانستند و در نتیجه، کلیسای کاتولیک روم نیاز به سانسور و اصلاح اخلاقی این فیلم را اعلام کرد، زیرا در آن زمان بوسیدن در اماکن عمومی پیگرد قانونی داشت.
در فیلم کوتاه "تولد مروارید" (1901)، از سبک "تابلوی زنده" استفاده شده است که از یک مدل جوان موبلند بدون نام استفاده کرده است که ساپورت پوشیده است و با ژست سینه ستبر شدهای نمای تحریک کنندهای از اندامش را به تصویر میکشد. ژست این مدل، سبک مدل فیلم "تولد ونوس" به کارگردانی "بوتیچلی" است. چون "پیرو" بعنوان یک فیلم ساز پورنوگرافی تقریباً ناشناخته است، لذا معمولاً فیلمهای او در ردهی اولین فیلمهایی از این دست قرار نمیگیرند.
"دیو تامپسون" در فیلم "سیاه و سفید و آبی" ( 2008 ) که یکی از فیلمهایی است که بیشترین تلاش جهت نشان دادن تجارت پنهانی فیلمهای پورن است، نشان میدهد که این نوع صنعت اولین بار از فاحشهخانههای "بوینوس آیرس" و سایر شهرهای آمریکای جنوبی در آغاز قرن بیستم شروع شده است و سپس به سرعت چند سال بعد در سرتاسر اروپای مرکزی گسترش یافت؛ با این حال، هیچ یک از این نوع فیلمهای پورنوگرافی دوام نیاوردند. طبق فیلم "پاتریک روبرتسون" به نام "حقایق فیلمها": اولین تصویر متحرک پورنوگرافی که با قطعیت میتوان تاریخ آن را مشخص نمود، A LEcu dOr ou la bonne Auberge نام دارد که ساخت فرانسه در سال 1908 است؛ این فیلم یک سرباز خسته را به تصویر میکشد که با یک دختر خدمتکار در یک مسافرخانه قرار ملاقات دارد. فیلم "اِل ساتاریو" آرژانتینی از این فیلم قدیمیتر است و تاریخ آن به سالهای 1907 تا 1912 برمیگردد.
اِل ساتاریو میگوید: قدیمیترین فیلمهای پورنوگرافی ماندگار در کلکسیون فیلمهای کینزی آمریکایی وجود دارند. یک فیلم وجود دارد که نشان میدهد چگونه اولین استانداردهای پورنوگرافی وضع شدهاند. فیلم آلمانی Am Abend (1910) یک فیلم ده دقیقهای است که با زنی آغاز میشود که به تنهایی در رختخواب خود خودارضایی میکند و سپس به سراغ صحنههایی از سکس ایستاده این زن با یک مرد، سکس دهانی و سکس مقعدی آنها میرود.
"جان شوارتز" در اتریش، شرکت تولید فیلم "ساتورن" را تاسیس میکند که قادر به تولید ۵۲ فیلم اروتیک بین سالهای 1906 تا 1911 بوده است تا این که این کمپانی توسط مراجع سانسور منحل میشود و تمام فیلمهای آن نیز منهدم میگردند.
تصاویری از اولین فیلمهای اروتیک اتریشی ساخته شده توسط Johann Schwarzer
خیلی زود، فیلمهای پورن پس از اینکه تحریم شدند، در زیرزمینها و توسط آماتورها به مدت چند سال (که از دهۀ 1940 آغاز میشد) تولید شدند. پردازش این نوع فیلمها به زمان و منابع قابل توجهی نیاز داشت ، همچنین این افراد به امکانات ظاهر کردن فیلم دسترسی نداشتند به همین دلیل فیلمها را داخل وانهای حمام ظاهر میکردند. سپس این فیلمها به صورت خصوصی یا توسط فروشندگان دورهگرد دست به دست میشدند ولی دیدن یا داشتن این فیلمها فرد را محکوم به زندان میکرد. دوران پس از جنگ شاهد پیشرفتهایی بوده است که باعث رشد هرچه بیشتر این بازار انبوه شده است. دستاوردهای تکنولوژیکی به ویژه معرفی فیلم سنجهای ۸ میلیمتری و سوپر ۸ موجب استفادهی گستردهتر از سینماتوگرافی آماتور شده بود. همچنین کارآفرینانی ظاهر شدند تا این بازار را تأمین مالی کنند. در بریتانیا، محصولات "مارکز هریسون"، سافت کور بودند ولی در دههی 1950 جزو فیلمهای مستهجن در نظر گرفته میشدند . در اروپا، این نوع فیلمها بیپرده تر بودند. "لاسه برون" پیشگام در تولید محصولات رنگی باکیفیت بود که در روزهای آغازین، با استفاده از قدرت دیپلماتیک پدرش قادر به پخش آنها بود. پورنوگرافی برای اولین بار در جولای 1969 در دانمارک قانونی شد و خیلی زود در همان سال در هلند و سپس در سال 1971 در سوئد قانونی شد و این نیز موجب انفجاری در تولید تجاری پورنوگرافی در این کشورها شد و شرکت Color Climax به سرعت تبدیل به تولید کنندهی برتر پورنوگرافی در چند دهه بعد شد. حالا که پورنوگرافی تبدیل به یک حرفهی قانونی شده بود، تاجران هیچ ترسی جهت سرمایهگذاری در زمینهی تجهیزات مناسب جهت برآورده کردن شرایط تولید انبوه، ارزان و باکیفیت نداشتند. مقادیر انبوه این پورنوگرافی جدید، هم مجلات و هم فیلمها، به سایر قسمتهای اروپا قاچاق میشدند و در آنجا یا به صورت مخفیانه فروخته میشدند و فقط به اعضاء کلوپهای سینمایی نشان داده میشدند. اولین فیلم پورنوگرافی با داستانی که به صورت تئاتر در ملاء عام در آمریکا پخش شد یک فیلم ۵۹دقیقهای به نام "مونا، حوری باکره" (که با نام مونا نیز شناخته میشود) بود که به کارگردانی "بیل اوسکو" و "هووارد زیم" است. آنها در ادامه تصمیم گرفتند یک فیلم هاردکور/سافت کوری (بسته به نوع پخش فیلم) با بودجهی نسبتاً بالا به نام "فلش گوردون" تولید کنند.
فیلم ساخته شده در سال 1971 به نام " Boys in the Sand "، یکی از اولین فیلمهای پورن همجنسگرایی بود. این فیلم بهعنوان اولین فیلم پورنوگرافی همجنسبازی مردانه، برای اولین بار از ظاهر شدن تیتراژ نام هنرپیشهها و کارکنان (که البته تعداد زیادی از آنها نام مستعار داشتهاند) روی پردهی سینما برخوردار بوده است و نام آن نیز تقلید طنز آمیز از نام فیلم اصلی (Boys in the band) بوده است و اولین فیلم پورنوگرافی همجنسگرایی است که توسط روزنامه نیویورک تایمز مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در سال 1972، فیلمهای پورنوگرافی با دو فیلم به نام "گلوی عمیق" و "پشت در سبز" در آمریکا به اوج خود رسیدند و توانستند به تأیید عموم مردم برسند و تبدیل به پدیدههای اجتماعی شوند. فیلم "شیطان در خانم جونز" در سال 1973 پخش شد و بسیاری پیشبینی کرده بودند که صحنههای بدون سانسور سکس در فیلمها به زودی مرسوم میشوند، طوری که "ویلیام روستلر" در سال 1973 چنین گفته بود: «فیلمهای اروتیک آمدهاند که ماندگار شوند. در نهایت، این فیلمها جزئی از سینما محسوب خواهد شد و دیگر به عنوان یک زیرشاخهی فرعی از سینما نخواهد بود. هیچ چیزی نمیتواند جلوی این فیلم ها را بگیرد.» ولی در واقعیت ترکیبی از اتفاقات مانع تولید فیلمهایی با بودجههای کلان و عمومی شدن پورنوگرافی شد و در بسیاری از کشورها شرایط بدتر هم شد، مثلاً نسخه اصلی فیلم "گلوی عمیق" در بریتانیا تا سال 2000 تایید نشد و تا ژوئن 2005 در معرض عموم به نمایش گذاشته نشد.
ویدئو و تصاویر دیجیتالی
تا سال 1982، اکثر فیلمهای پورنوگرافی روی وسایل ارزانتر و راحتتری به نام نوارهای ویدئویی نمایش داده میشدند. بسیاری از کارگردانان فیلمها در ابتدای کار، از این تغییر استقبال نکردند که دلیل آن به کیفیت متفاوت تصاویری برمیگشت که این نوارهای ویدئویی تولید میکردند؛ با این حال، کارگردانهایی که خود را با این تغییر وفق دادند به سرعت شروع به جمعآوری اکثر سودهای این صنعت کردند زیرا مصرفکنندگان تا حد زیادی این فرمت جدید را میپسندیدند. این تغییر تکنولوژیکی زمانی فراگیر شد که کارگردانها فهمیده بودند که ادامهی نمایش فیلمها با روش گذشته دیگر گزینه سودآوری نخواهد بود.
تصویر اروتیک ادیت شده به صورت دیجیتالی
این تغییر، فیلمها را از سینماها به داخل خانههای مردم کشیده بود. این تغییر، پایان عصر محصولات با بودجههای کلان و سینمایی شدن پورنوگرافی بود. فیلمسازی خیلی زود به ریشههای خاکی خود برگشت و آنقدر توسعه یافت که تمام فتیشهای ممکن را پوشش میداد زیرا فیلمسازی اکنون دیگر آنقدر پرهزینه نبود. اکنون، به جای صدها فیلم پورنوگرافی که هر سال تولید میشدند، امکان تولید هزاران فیلم پورنوگرافی و یا تدوین صحنههای سکسی ویدئوهای مختلف فراهم شده بود. پورنوگرافی روی Cd-ROM در اواخر دههی 1980 و اوایل دههی 1990 محبوب شده بودند زیرا مولفهی بیسابقه تعاملپذیری و فانتزی را با خود به ارمغان آورده بودند. با این حال، کیفیت پایین این سیدیرامها یک نقطه ضعف بود و زمانی که اینترنت در خانوادهها مرسوم شد، فروش این سیدیرامها افت کرد. تقریباً در دورهی انقلاب ویدئو بود که اینترنت تبدیل به منبع پورنوگرافی برای بسیاری از افراد شد که هم حریم خصوصی جهت تماشای فیلم های پورنوگرافی را فراهم میکرد و هم فرصت تعامل با افراد را بوجود آورده بود. جریان اخیر تکنولوژی که در همه جا وجود دارد مانند دوربینهای دیجیتالی مرزهای میان فیلمهای اروتیک، عکسها و تولیدات آماتور و حرفهای را محو کرده است. این تکنولوژی امکان دسترسی به هر دو فرمت را فراهم کرده است، طوری که هرکسی با دسترسی به تجهیزات لازم میتواند به راحتی این دو فرمت را تولید کند. قسمت اعظم پورنوگرافی که در حال حاضر وجود دارد توسط آماتورها تولید شده است. رسانههای دیجیتالی نوعی انقلاب را آغاز کردند به این مفهوم که به عکاسان و فیلم سازان اجازه میدهند تا تصاویر را با روشهایی دستکاری کنند که قبلاً امکانپذیر نبوده است و بدین طریق حس یا سکسی بودن یک تصویر را تشدید کنند. ویدئوهای وضوح بالا حاکی از علائمی از تغییر تصاویر پورنوگرافی هستند زیرا تکنولوژی بیش از گذشته در تولید فیلم های حرفهای به کار میرود. صنعت پورن یکی از اولین صنایعیست که از تکنولوژی استفاده کرده است و میتوان گفت که یک عامل تصمیمگیری میان فرمتهای HD، DVD و دیسک بلوری است. علاوه براین، تصاویر واضحتری که صنعت پورن تولید میکند باعث شده است تا بازیگران پورن به سراغ جراحی زیبایی و آرایشهای حرفهای بروند و بدین طریق معایبی که در سایر فرمتهای ویدئویی قابل دیدن نیستند را پنهان کنند. سایر انطباقسازیها شامل زوایای مختلف دوربینها و تکنیکهای مربوط به کلوزآپها و نوردهی هستند.
برگرفته از:
k@hrobaقاعدهای در کار نیست
6
عضو از 1395/12/19
پستها: 106
ماه
درود!
بسی جذاب!
هنوز تایم نشده دقیق و ریزبینانه مطالعه کنم. موشکافانه تر هم خواهم خوند برای نقد و نظر..
زیاد اهل پست گذاشتن تو تاپیک ها نیستم اما نتونستم نگم؛ بدون اغراق این تاپیک تو چندماهِ اخیر، بهترین، مفید ترین و جالب ترین تاپیک سایت هست.
کاش میشد ۱۰۰ تا لایک بهش داد.
نه خسته
ماندگار باشی دوست خوبم..
4
عضو از 1395/12/19
پستها: 106
ماه
چقدر دلت میخواست همین اسکلت تو دوران پرویی ها باشی؟
2
عضو از 1393/11/17
پستها: 8375
عرض شود که
درود!
بسی جذاب!هنوز تایم نشده دقیق و ریزبینانه مطالعه کنم. موشکافانه تر هم خواهم خوند برای نقد و نظر..
زیاد اهل پست گذاشتن تو تاپیک ها نیستم اما نتونستم نگم؛ بدون اغراق این تاپیک تو چندماهِ اخیر، بهترین، مفید ترین و جالب ترین تاپیک سایت هست.
کاش میشد ۱۰۰ تا لایک بهش داد.
نه خسته
سپاس و همچنین
مایهی خرسندیست اگر این سیر هنر و حشر مفیع واقع شده.
زدی تو خال! دوران بازنشسگیم (بعد از مرگ کامل) مورد دومشو برا پاداش ابدی برمیگزینم!
k@hrobaقاعدهای در کار نیست
1
عضو از 1390/4/30
پستها: 980
بسی جذاب و خوندنیه
هنوز کامل نخوندم اما دلیل...
بسی جذاب و خوندنیه
هنوز کامل نخوندم اما دلیل نمیشه تشکر نکنم
1