نخست این مطلبو با تأمل خاطر بخونید: ↓
__
“خزینه” حوضچهای در حمام بود که مردم خودشان را در آن میشستند و آب میکشیدند و غسل میکردند.
البته آب خزینهها معمولا کثیف بود و به راحتی میتوان تصور کرد چنین حوضچهای منبع پخش انواع و اقسام میکربها و شیوع بیماریها به همه شهر بود. بهخصوص انواع بیماریهای پوستی مانند تراخم و کچلی و بیماریهای قارچی و آبله که در شهرها بیداد میکرد.
معمولا حمامیها بین دو نوبت مردانه و زنانه هم چوب درخت زالزالک را در خزینه میگرداندند و مو و چرک و کف صابون را جمع میکردند و مقداری آهک هم درون آن میریختند بلکه از آلودگی آن کمی کاسته شود.
از طرفی رضا شاه میدید نیروی کار در مملکت بعلت بیماری و مرگ عملا در حال کاسته شدن است. پس از پیگیری متوجه شد که یکی از علل اصلی مرگ و میر مردم، استفاده از خزینههاست. تا اینکه به فرمان رضا شاه رسماً استفاده از خزینه در حمامها ممنوع اعلام شد.
اما داستان به اینجا پایان نیافت. بعد از بسته شدن خزینهها، اعتراض برخی علما و روحانیون بخصوص روحانیت خراسان بلند شد.
آنها حزبی به نام حزب خزینه تأسیس کردند و فریاد “وا اسلام” سردادند و استفاده از دوش به جای خزینه را از مظاهر غربگرایی اعلام کردند.
این علمای معظم، تنها آب خزینه را پاک و به اصطلاح “کر” میدانستند و هر چه غیر از آن را را ناپاک و نجس اعلام کردند.
آیات عظام فتوا دادند که منع خزینه “غیرشرعی” است و با آبی که از شیر آب میریزد نمیتوان غسل کرد.
بنابراین ممنوع کردن خزینه، عمل خلاف شرع رضا شاه، اعلام شد.
آنها آب کر را آبی میدانستند که سه و نیم وجب در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب باشد. هر چند که درباره اندازه وجب توضیح ندادند!
در چنین آبی میتوان وضو گرفت و غسل کرد ولو در آن حیوانی یا انسانی ادرار کرده باشد. به شرط آنکه عین نجاست در آن دیده نشود و پس از ادرار، آب از خزینه سرریز شود!
بنابراین موضوع خزینه تبدیل شد به یکی از کشاکشهای تاریخی بین برخی روحانیون و افرادی که میل به مدرن شدن جامعه داشتند و جنگی بر علیه “دوش حمام” آغاز شد!
جنبش خزینه و مخالفتهایی پیرامون آن شکل گرفت و برخی مومنین و متدینین هم تا سالها پنهانی از خزینه استفاده میکردند و نقشه میریختند که چگونه نیمه شبها و به دور از چشم پاسبانها و با چرب کردن سبیل حمامی خود را به خزینه برسانند.
تا کم کم به زور باطوم و دگنگ رضا شاه و به مرور زمان مردم به محاسن دوش پی بردند. بعضی علما هم بالاخره فتوا دادند که دوش در حمام عيبی ندارد؛ به شرط آنکه بعد از آن در خزینه غسل کنند!
بعدها فعالان جنبش خزینه فتوا دادند که میشود زیر دوش بجای غسل ارتماسی، غسل ترتیبی انجام داد و احکام و مسائل آن را مطرح نمودند.
اما روایت و جنگ علیه دوش و جنبش خزینه نه اول ماجرا بود و نه آخر ماجرا…
علما از مدرسه رفتن دختران و تأسیس مدرسه مدرن گرفته تا تاسیس رادیو و تلویزیون و تریبون به جای منبر و اصولاً هر ابزاری که نیاز بشر امروز و نشانه پیشرفت بود، دخالت میکردند و از قرآن و دین مایه میگذاشتند و آن را خلاف شرع و خلاف احکام الهی اعلام میکردند و بقیه را غربزده و طاغوتی اعلام میفرمودند!
جنگی که تا امروز به دیش ماهواره و اینترنت ادامه یافته و هنوز آتش بس اعلام نشده است!
جنبش خزینه نه اول ماجرا بود و نه آخر ماجرا.
علما اولین بار که دوچرخه به ایران آمد آن را ارابه جن معرفی کردند!
اما داستان شناسنامه از همه جالب تر بود:
اولین بار که اعلام کردند مردم برای گرفتن شناسنامه به شهربانی مراجعه کنند، علمای عظام فتوا دادند که این دسیسه انگلیس است تا نام دختران و همسران شما را بدانند!
منبع: عصر ایران
عرض شود که موارد فراوونی از این دس توی تاریخ این مملکت هس که حاکی از مقاوت همیشگی “نمایندگان دین” دربرابر تکنولوژی و مدرنیته و پیشرف بوده. میشه اینجا ردیفشون کرد که البته طوماری بس دراز میشود و خوندنش از حوصله هر مؤمنی خارج…
رک و پوسکنده اینکه به جز مفخوری و غارت و ترور و چوب انداختن لا چرخ مملکت، هیچ موردی بین اسلامیچیان عزیز نمیتوان یاف کرد که قدمی مثبت در جهت پیشرفت و طرقی برداشته باشن. (لاکن اگه فک میکنید هس، لطفن همینجا ذکر کنید)
به راستی کِی مبلغان دین، به نفع پیشبرد سطح فهم و شعور ملت بودن؟!
چه از دیویس سال پیش که شیخ فضلولاخان نوری گف: «چه معنی دارن زن درس بخواند؟ این عین اشاعه فاحشهخوانههاست… مدارس تربیت دوشیزگان و نسوان خلاف اسلام است» و چه روزگار امروز که حرضت جنتی پیر خرف میفرماین: «دانشگاه رفتن خانمها از بدبختیهاست!»، شاهد هیچ تحولی فکریای در مخ این اسلامیچیان نیسیم. آخوندِ امروز، همون چیزو میگه که آخوندِ هزارسال پیش میگف.
لفظ آشنای “حرام است” از خعلی وخ پیش تو کون این ملت میرف تا سراغ چیزای جدید نرن:
دوش اومد، حرام!
رادیو اومد، حرام!
تلویزیون… حرام!
ماهواره… حرام!
علوم مدرسه… حرام!
علوم انسانی… حرام!
فلسفه… حرام!
هرچی از عقبموندگی فکری نجاتت بده = حرام
حال این جونورای عصرحجری، امروز قدرتو تمامو کمال گرفتن دسشون، پس دیگه باس نشس خونه فقط همون نماز روزه رو به جا اورد، خمس و زکات، پرکردن جیب آخوند، گوه اضافی هم نخور، همین نفسی هم که میذارن بکشی باس خدارو شکر کنی. اخبارو اینترنتم که الحمدوللاه سانسورو فیلتر. خیالت تخ تو نیاز نیس چیزی بدونی خودشون همه چیو از تیریبون دولتی میریزن تو مخت، همونارو نشخوار کن، فقط همینان که راس میگن، کل دنیا عنن غیر از جمهوری اسلامی و برو بچز (آیتولاه پوتین و بسیجی بشاراسد)
غرب و بلاد کفر همه بدبخ بیچارهن ولی بجاش جوامع اسلامی همش گل و بلبله!
ولی با یه نیگا به نخشه جهان، چیز دیگهایو شاهدیم.
ولی اینم باس درنظر گرف که تفکر عشخ پوسیدگی و توسریخورپروری رو که بلخره ملّاهای اسلامی از تو خشتک متبرکشون نیوردن بیرون! اونام مرید یه دینن. وختی همه مریدان توزرد ازآب درمیان، پس عایا آب از سرچشمه گلآلود نیس؟ پایهی این دین عزیز، بر ترس از آفریدگار و عذابِ اون دنیا به دسِ ایشون بنا شده. لذا ملایان و متدینین ذوب شده در اسلام، از این قافله به نحو احسن سود میبرنو تا جایی که جیبشون جا داره خلقولاهو میچاپن تا به بهونهی بهبودبخشی زندگی اخروی اونا، زندگی دنیوی خودشونو با پول روضهخونی و گریوندن مردم بخرن!
هر روز تقویم مبارک اسلامی به یه بهونهای عذاس، سالروز شهادت این، سالروز وفات اون، ایام چیچیه، سالگرد ختنه سرون فلانی، سالروز آبله گرفتن خر فلانی، سالروز اسهال گرفتن اون یکی و و و و … البته ماهِ کمپلت عذا هم بینشون هس! صدالبته ملایان و مداحانم در این ایام عزیز کاری میکنن ملت خون گریه کنن و با دس خودشون بزنن تو سر خودشونو قشنگ خاک بر سر کننو خودشونو سگ این و اون لقب بدن! حالا ناله و ضجه و شیون و زاری و روحیه آماده به توسرکوبیدن و دس به گِل بودن برا خاکبرسرشدن، خودبهخود ملتو چی بار میاره؟!
وختی نشاط و شادی از این سرزمین به گا رف، ملت شدن بردهی غم و اندوه. طناف بردهداریشونم افتاد دسِ سرایندگان غم و اندوه. هرچن به نوبه خود روحیه مازوخیستیک جالبیست! گریه و ناله و شیون و جرواجر شدن واسه قاتلان اجداد خودی و باج دادن همیشگی به قوانینی که از اولش به زور شمشیر وارد شد حالام با زور ارشاد و فیلترینگ، به ریز و درشت زندگی شخصی سرک میکشه، از طرز لباس پوشیدن تا حق استفاده از مطالب اینترنتی و اختراعات جدید و موضوعات تازه…
درست عینهو شرایطی که یه گندهلات به زور وارد یه خونه شده باشه و اعضای خونواده رو گروگان گرفته باشه، بعد اهالی خونه طی سالیان سال زیر تیغش زندگی کننو بش احترامم بذارن، هرکاری هم میخوان بکنن باس از این گندهلات اجازهشو بگیرن که عایا کارشون از نظر ایشون حلاله یا حرام؟
#خب چرا این گندهلات کسخلو با تیپپا از افکارتون نمیندازین بیرون؟!
در زمان جاهلیت، در نظام شیخوخیت، به رئیس و ریش سفید یک قبیله یا اتحادی از چند قبیله گفته می شده است.
در ایران قدیم یکی از اصطلاحات صوفیان نیز بوده است.
در تمدن اسلامی، شیخ لقبی ویژه برای برخی از عالمان بزرگ مسلمان مانند شیخ الاسلام غزالی یا شیخ اعظم انصاری بوده است. امروزه در ایران شیخ یک عنوان رسمی نیست و به هر کسی که در مدارس دینی (حوزه علمیه) درس خوانده باشد و لباس روحانی بر تن کند و عمامه سفید بر سر بگذارد شیخ می گویند.
شیخ ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به شیخ ابوعلیِ سینا و شیخ ابن سینا و شیخ پور سینا که در غرب از او تحت عنوان اَوی سِنا (به انگلیسی: Avicenna) نیز یاد میشود (زادهٔ ۳۵۹ ه. ش. در بخارا –درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی[۸])،[۹][۱۰][۱۱] پزشک و شاعر[۱۲] ایرانی[۱][۲][۳][۴] و از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است.
شیخ میرزا محمد تقیخان فراهانی»[۱] (زاده: ۱۱۸۶، درگذشته:۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت.
چه از دیویس سال پیش که شیخ فضلولاخان نوری گف: «**چه معنی دارن زن درس بخواند؟
اون شیخ نبوده دیوونه بوده تو چرا باور کردی خخخخ همونطوری که دانشمند دیوونه خل و چل با دانش فنی کم داریم شیخ هم همینجوری هستش بهتره به جای این که هی به این شیخایی که خودشونم نمیدونن چی کار میکنن نگاه کنیم بهتره به این شیخای دیگه هم یه نگاه بندازیم (( همه جا خوب و بد وجود داره ))
به نظر من تاریخ ایران از زمان صفویه چیزی برای گفتن نداره
اون از شاه اسماعیل ک تا قبل اومدنش مردم خوش و خرم کنار هم بودن و کسی نمیدونست همسایه بغلش سنیه یا شیعه
البته بها دادن به سنیها تا زمان وجود خلیفه عباسی خودش ی مسئله دیگه بود
بعد از حمله مغول و وارد شدن تدریجی اقوام مختلف ترک و مغول از منطقه لیائو به آسیای مرکزی و بعدش ایران و آناتولی و نبودن فشار عباسیون ب عنوان مرجع معنوی اهل تسنن عقاید و باورهای شیعیان با رسومات و عقاید شمن باوری ترکهای مسلمان شده ترکیب شده و نتیجه اون فاجعه ای بنام صفویه و بعدشم نابودی ایران در زمان قاجار بود
اشتباه پهلوی هم عجله برای مدرنیزه کردن و و زدودن عادتهای 500ساله ملت ایران در عرض 20سال بود
در زمان جاهلیت، در نظام شیخوخیت، به رئیس و ریش سفید یک قبیله یا اتحادی از چند قبیله گفته می شده است.
در ایران قدیم یکی از اصطلاحات صوفیان نیز بوده است.
در تمدن اسلامی، شیخ لقبی ویژه برای برخی از عالمان بزرگ مسلمان مانند شیخ الاسلام غزالی یا شیخ اعظم انصاری بوده است. امروزه در ایران شیخ یک عنوان رسمی نیست و به هر کسی که در مدارس دینی (حوزه علمیه) درس خوانده باشد و لباس روحانی بر تن کند و عمامه سفید بر سر بگذارد شیخ می گویند.
شیخ ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به شیخ ابوعلیِ سینا و شیخ ابن سینا و شیخ پور سینا که در غرب از او تحت عنوان اَوی سِنا (به انگلیسی: Avicenna) نیز یاد میشود (زادهٔ ۳۵۹ ه. ش. در بخارا –درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی[۸])،[۹][۱۰][۱۱] پزشک و شاعر[۱۲] ایرانی[۱][۲][۳][۴] و از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است.
شیخ میرزا محمد تقیخان فراهانی»[۱] (زاده: ۱۱۸۶، درگذشته:۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت.
چه از دیویس سال پیش که شیخ فضلولاخان نوری گف: «**چه معنی دارن زن درس بخواند؟
اون شیخ نبوده دیوونه بوده تو چرا باور کردی خخخخ همونطوری که دانشمند دیوونه خل و چل با دانش فنی کم داریم شیخ هم همینجوری هستش بهتره به جای این که هی به این شیخایی که خودشونم نمیدونن چی کار میکنن نگاه کنیم بهتره به این شیخای دیگه هم یه نگاه بندازیم (( همه جا خوب و بد وجود داره ))
هم به یه انسان مفت خور و زن باره شیخ میگن !
تایید میشود
اره درسته برای همین هم اخوندای ایران سعی میکنن از بچه گی این کس و شعر ها رو در قالب درس دینی بچپونن تو مغز بچه های ایرانی !
در همین ایران اخوندا دوست دارن ملت سکس را در ازدواج تجربه کنن اما الان خودتون نگاه کنید که واقعیت جامعه چیه ؟
نتیجه : دستورات دین اسلام کس و شعری بیش نیست و برای الان کافی نیست !
**در ضمن اسلام تا زمانی که توسط پیامبر اجرا می شد هم عالی بوده و باعث پیشرفتی در اعراب شد که هیچ کس تصورشم نمی کرد(یه مشت عرب که در بدترین حالت زندگی می کردن رو متحد و قدرتمند کرد و باعث پیشرفتشون شد **…این قدرتمند شدن و متحد شدن و ثروتمند شدن عرب به چه قیمتی بود؟؟؟ به قیمت حمله و لشکرکشی به قبایل اطراف مدینه مثل بنی نضیر- بنی قریظه- بنی مصطلق- خیبر - بنی قینقاع . که این قبایل یهود قلع و قمع و کشته شدند و دارایی و اموال آنها چپاول شد و سرزمین ها و کشت زارهای آنها غصب شد یعنی به قیمت ویران کردن سرزمین های آباد اطراف مدینه و دزدی و کاروان زنی از آنها…شروع به کشور گشایی کردن(با اسم و جهاد و …) ولی بازهم نشون نمیده که اسلام داره اشتباه می کنه… به اسم جهاد کشور گشایی کردن؟!؟!؟!؟ آخه بسیجی تو نمیدونی که همین قرآن که دستور به کشورگشایی و جهاد و کشتار و قتل و عام کافران میده و میگه همه انسان های کره زمین باید مسلمان بشن …امان از دست شما بسیجی ها
از بعضی حرفا آدم جدن پشماش فر میخوره…
عاقای alexjj123، اگه اسلام زمون پیامبر عالی بود پس ایشون چه نیازی به جنگ و لشکرکشی و کشتن آدما داش؟ یا نکنه همون حمله به چندین قبیله و کشتار و غارت مال و اموال و تجاوز به زنای اسیرو جنابالی «اجرای عالی اسلام» میدونی؟
مگه کلام پروردگار چن صد میلیارد کهکشانِ گیتی، اونقد نباس قدرتمند باشه که کوهو به لرزه دربیاره؟ پس برا فهموندنش چه نیازیه به جنگ و خونریزی؟ عایا این نشان از بیعرضگی خودِ خدای شما نیس که حرفش به کرسی نشینه بعد دستور قتل و مجازات مخلوقای خودشو بده؟
طومارت کامله … مو لا درزش نمیره … وقتی یه عده کس مغز بیشعور این حقایق تاریخی و نادیده میگیرن و فکر میکنن الان با اون زمانها فرق داره و نمیدونن اگه هم کسانی از آخوند دفاع میکنن منافع دارن وقتی نمیدونن عمق فاجعه تا به کجاس و دنیا به کجا رسیده و ما الان کجاییم دیگه حرفی نمیمونه جز خود خوری و فوش دادن و ریدن به این روزگار و عسلام و زندگی تخمی تو این طویله جمهوری اسهالی
طومارت کامله … مو لا درزش نمیره … وقتی یه عده کس مغز بیشعور این حقایق تاریخی و نادیده میگیرن و فکر میکنن الان با اون زمانها فرق داره و نمیدونن اگه هم کسانی از آخوند دفاع میکنن منافع دارن وقتی نمیدونن عمق فاجعه تا به کجاس و دنیا به کجا رسیده و ما الان کجاییم دیگه حرفی نمیمونه جز خود خوری و فوش دادن و ریدن به این روزگار و عسلام و زندگی تخمی تو این طویله جمهوری اسهالی
_
البته کامل نیس، فلذا امید است با یاری شما عزیزان کاملش کنیم!
فوش دادن به این زندگی کیریِ اسلامزده، مث آتیشو با بنزین خاموش کردنه…
بزرگترین بدبختی و بالاترین تخریب و پس ماندگی کشور ما براثر دخالت و نفوذ آخوندها، در زمان فتحعلی شاه قاجار بود. فتحعلی شاه با دستور جهادی که ازجانب سید محمد مجاهد و ملا احمد نراقی صادر شده بود، گز نکرده، و حساب نشده به جنگ روس ها رفت، و طی دو عهد نامه ننگین گلستان و ترکمان، بیش از یک سوم از سرزمین سرسبز و بارور مارا از دست داد.
با آن که فتحعلی شاه آماده به آغاز جنگ دوم با روسیه نبود، بنا به نوشته بسیاری از نگارش گران، روحانیان اورا در فشار گذاشتند. آخوندها گفتند که چنان چه فتحعلی شاه آماده به کارزاربا روسیه نباشد، آنان خود، دست به این کارخواهند زد. دین روش، سید محمد باقربهبهانی در پایان شوال ۱۲۴۱ برای وادار کردن فتحعلی شاه به جنگ، ازکربلا به تهران آمد. آن گاه به همه آخوندهای شهرستان ها نامه نوشت و آنان را برای وادارکردن فتحعلی شاه به جنگ، به تهران فرا خواند.سپس گروهی از آنان چون، حاج ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سید نصرالله استرآبادی، حاج سید محمد تقی برغانی، سید عزیزالله طالشی وشماری دیگر، به جایگاه تابستانی فتحعلی شاه در سلطانیه رفتند. هم چنین شماردیگری از آنان چون، احمد نراقی وملا عبدالوهاب قزوینی در حالی که کفن سپید پوشیده وخود را آماده شهادت ساخته بودند، به پیش فتحعلی شاه رفتند.
با آن که در این زمان، آلکساندر اول تازه به امپراتوری روسیه رسیده بود وبه دنبال داشتن روابط دوستانه با ایران می گشت وبه اندیشه جنگ نبود، فتحعلی شاه زیر فشاربیش از اندازه آخوندها، به جنگ تن در داد. فتحعلی شاه از سید محمد مجاهد درخواست یک نوشته برای آغاز جنگ با روسیه کرد، تا درشب اول قبرآن را به نکیر ومنکر نشان دهد که به دستورآنان (آخوندها)، به جنگ پرداخته است.
عدم آگاهی از سیاست جهانی آن روز، مشورت نکردن وبه حساب نیاوردن افراد صاحب نظر، و تحریکات روحانیون متعصب وطن فر وش، عوامل برجسته این دو شکست افتضاح آمیز به شمار می آیند.
پس ازشکست ایران درجنگ باروسیه، فتحعلی شاه از حاج محمد برغانی پرسش کرد: « چرا اعلام جهاد روحانیون در شکست روسیه موثر واقع نشد؟» ، نام برده پاسخ داد: « علت را باید در بی ایمانی وعدم خلوص عباس میرزا جستجو کرد».
نتیجه وسوسه و دخالت آخوندها بستن دوعهد نامه ننگین ترکمانچای و گلستان و جداشدن بهترین بخش های خاک ایران به شرح زیر است:
۱- گرجستان درسال ۱۸۰۱
۲- قرارداد گلستان در سال ۱۸۱۴
۳- قرارداد ترکمان چای درسال ۱۸۲۸
۴- تاشکند درسال ۱۸۶۵
۵- قزل سو درسال ۱۸۶۹
۶- خیوه درسال ۱۸۷۳
۷- قزل آروات درسال ۱۸۷۷
۸- عشق آباد درسال ۱۸۸۱
۹- جداشدن هرات از ایران درزمان محمد شاه
۱۰- ازدست دادن افغانستان در زمان ناصرالدین شاه
_
میدونسم فتلیشا بخش زیادی از کشورو به گا داد ولی اینکه از کجا خط میگرف رو نه.
گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
چرا که نه؟ عرض شد دس به دس هم دهیم با یاریتان این مطلب تکمیل شود.
ولی گوشه ای از این خیانت ها رو میشه گفت در آخر اسم چند کتاب مفید در این باره خواهم اورد
محمد میرزا فرزند عباس میرزا با درایت و هوشمندی کم مانند میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی پیشکار خود جانشین فتحعلیشاه شد. ولی این شاه نادان و کوته اندیش، براثر بدگوئیهای ملایان و درباریان که به وسیله جان کمبل سفیرانگلیس، از آن کشور رشوه می گرفتند، اشتباه بزرگی کرد و وزیر فرزانه ودانشور خود را سر به نیست کرد. برای انجام این جنایت بزرگ، میرمحمد مهدی امام جمعه وقت ۵۰۰ لیره از سفارت انگلیس دریافت می کند تا همه آخوندها به بدگوئی میرزا ابولقاسم بپردازند.
آخوندهائی مانند شیخ فضل الله که با پیشرفت وآزادی خواهی ومیهن دوستی، همواره در نبرد وچالش بوده اند، هم چنین آخوندهای نجف مانند ملا کاظم خراسانی، حاج شیخ عبدالله مازندرانی، حاج میرزا حسین تهرانی و شماری دیگر، هم چنین سید محمد طباطبائی وسید عبدالله بهبهانی ، با دموکراسی به معنای واقع ومشروطیت با قانون اساسی بی قید وشرط، عملا موافق نبودند. آنان همگی در نهایت، خواستار مشروطه زیر چتروپوشش اسلامی به نام مشروطه مشروعه بودند.
براین پایه یکی از آخوندها بنام سید علی سیستانی این چنین فتوا می دهد: «المشروطه کفر و المشروطه طلب کافر، ماله مباح ودمه هدر».این گفتار، نخست نشانگر دشمنی وکینه دوزی آخوندها با آزادی ودموکراسی است، و از سوی دیگر، سیرت ودرون ملاها را نشان می دهد که ایرانی نیستند بلکه عرب زادگانی می باشند، که همواره ترجیح می دهند به زبان تازی گفتگو کنند.
زمانی که نمایندگان مجلس احمد شاه را براثر بی کفایتی از سلطنت برکنار، و رضاخان را کاندیدای جانشینی او کردند، رضاخان خود مایل بود در ایران جمهوری همانند ترکیه به وجود آید. دراین راه مصدق وحسین علاء نیزبا او همآهنگ و هم پیمان بودند، ولی بیشتر آخوندها چون، آخوند یاسائی نماینده مجلس، آخوندهای نجف چون، شیخ عبدالکریم حائری، میرزا محمد حسین نائینی، و سید ابوالحسن اصفهانی با برپائی جمهوری مخالف و طرف دارحکومت پادشاهی بودند.
پیدایش و نقش دینکاران امامی در ایران ، جامعه شناسی سیاسی تشیع اثنی عشری از دکتر اسماعیل نوری علا_جامعه شناسی نجات ایران از دکتر رضا آیرملو_تشیع و قدرت در ایران از دکتر بهزاد کشاورز_نظم نوین روحانیت در ایران از مهدی خلجی_نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران از دکتر م،یاوری و...
پیدایش و نقش دینکاران امامی در ایران ، جامعه شناسی سیاسی تشیع اثنی عشری از دکتر اسماعیل نوری علا_جامعه شناسی نجات ایران از دکتر رضا آیرملو_تشیع و قدرت در ایران از دکتر بهزاد کشاورز_نظم نوین روحانیت در ایران از مهدی خلجی_نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران از دکتر م،یاوری و...
کتابای احمد کسروی هم عالیه
اون زمان جرئت کرده قهوه ای شون کرده
پیدایش و نقش دینکاران امامی در ایران ، جامعه شناسی سیاسی تشیع اثنی عشری از دکتر اسماعیل نوری علا_جامعه شناسی نجات ایران از دکتر رضا آیرملو_تشیع و قدرت در ایران از دکتر بهزاد کشاورز_نظم نوین روحانیت در ایران از مهدی خلجی_نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران از دکتر م،یاوری و...
کتابای احمد کسروی هم عالیه
اون زمان جرئت کرده قهوه ای شون کرده
کسروی بیشتر ایرادات دینی و گفته تا اینکه اسم اخوند یا نوع دخالتها و روابط پنهانیشون با کشورهای دیگه این کتابها دقیقا مربوط به موجودی به نام اخوند هستن نه دینشون
تو تاریخ معاصر بنظرم جرقه تِرکاری به کشورو عاخوند “حسن مدرس” زد.
با این↓ جمله کذاییش:
#«سیاست ما، همان دیانت ماست.»
…
و اینچنین شد که ریده شد به مملکت!
ریدمان اخوند از زمانی شرو شد که به دعوت شاه اسماعیل صفوی خونخوار تخم حروم پدرسوخته موج گدایان جبل عامل لبنانی برای اشاعه تشیع و فقه شیعه در ایران که تا اون زمان منابع برای شیعه نداشت به ایران اومدن و چون هیچکس هیچ نمیدونست هر گهی که تو مغز معیوبشون بود دادن به خورد مردم بیچاره نمونش الاغه مجلسی و شیخ کرکی و بقیه حرومزاده های عرب لبنانی
_
بعید میدونم عاملش این باشه.
الان که ملت میرن میشینن زیر خایه عاخوند پای ممبر، عن گریه میکنن، عاشورا تاسوعام خودشونو جرواجر میکنن مگه اینگیلیس بهشون گفته؟
اینگیلیس تو همون کودتای 28مرداد، یه عده عاخوندو اجیر کرد فقط.
_
بعید میدونم عاملش این باشه.
الان که ملت میرن میشینن زیر خایه عاخوند پای ممبر، عن گریه میکنن، عاشورا تاسوعام خودشونو جرواجر میکنن مگه اینگیلیس بهشون گفته؟
اینگیلیس تو همون کودتای 28مرداد، یه عده عاخوندو اجیر کرد فقط.
پس کیه از اسهال طلب و خاتمی مارموز و اکبر کوسه حمایت میکنه؟؟تریبونشون شده؟ملت و میکشه پا صندوق رای؟؟bbc داره ؟اکبر قنجی و داره یه مشت وطن فر وش و کوک میکنه؟نوری زاده خائن داره؟و…
_
اون که بعله. شا اسماعیل تخم مذهب شیعه رو کاشت تو کون این مملکت. قبل اون شیعهها قدرتی نداشتن خزعبلاتشونو نشر بدن، لاکن اسمالعاقا اومد قشنگ مزخرفاتی مزخرفتر از مزخرف اصلی پیریزی کرد! ?